السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

تفسیر قرآن کریم ... | دعا ... | نمونه عالی یک خانواده اسلامی ... | مهمترین و حساسترین مساله‌ی هر ملتی ... | شهدای کربلا ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۹ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ وَ فِی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ» و (نیز به‌ خاطر بیاورید) آن زمان که شما را از فرعونیان رهایی بخشیدیم، که همواره شما را به بدترین وجهی آزار می‌دادند، پسران شما را سر می‌‏بریدند و زنان شما را زنده نگه می‌‏داشتند و در این امر، برای شما آزمایش بزرگ و سختی از طرف پروردگارتان بود.

و(لی) کسانی‌که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنانند اهل دوزخ که همیشه در آن خواهند بود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۹:

«فرعون»؛ عنوان پادشاهان روم، «کسری‏»؛ عنوان پادشاهان ایران و «خاقان»؛ عنوان پادشاهان ترک بود.

فرعونِ زمان حضرت موسی علیه‌السّلام، رامسیس اوّل، نام داشت که می‌گویند جسدش در موزۀ قاهره نگهداری می‌شود. «فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً» «یونس، ۹۲»

واژۀ «یَسُومُونَکُمْ» از ریشۀ «سوم» به‌معنی پی‌درپی دنبال چیزی رفتن است و «یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ» یعنی شما را به صورت مداوم عذاب می‌کردند.

یکی از عذاب‌‏ها و شکنجه‏‌ها، کشتن پسران بود که این امر، یا به‌خاطر خوابی بود که در تعبیر آن به فرعون گفته بودند: تو به دست مردی از بنی‌اسرائیل از بین خواهی رفت، و یا به خاطر جلوگیری از رشد بنی‌اسرائیل بود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۹:

۱. آزادی از سلطۀ طاغوت‌‏ها، از بزرگ‌‏ترین نعمت‌‏هاست. چنان‌که خداوند از میان همۀ نعمت‏‌ها، نام آن را برده است. «نَجَّیْناکُمْ»

۲. بیان سختی‌‌‌ها و تلخی‌‏های گذشته، لذّت آزادی امروز را چندین برابر می‌‌کند. «یَسُومُونَکُمْ»، «یُذَبِّحُونَ»، «یَسْتَحْیُونَ»

۳. طاغوت‌‏ها، بدون اطرافیان قدرت ندارند. «آلِ فِرْعَوْنَ»

۴. ناگواری و آزادی، هر دو وسیلۀ آزمایش و تربیت هستند. «بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ»

۵. محو نیروهای دفاعی و توسعۀ نیروهای رفاهی، کار فرعونی است. «یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ»

۶. طاغوت‌‏ها برای حفظ نظام و سلطۀ خود، به هر نوع شکنجه‌‏ای دست می‌‏زنند. «یَسُومُونَکُمْ»، «یُذَبِّحُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۰ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» و (به‌خاطر بیاورید) هنگامی‌که دریا را برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را درحالی‌که شما تماشا می‌کردید، غرق کردیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۰:

ماجرای عبور بنی‌اسرائیل از رود نیل، در چند سورۀ قرآن بیان شده است. «‌طه، ۷۷ شعراء، ۶۳ دخان، ۲۴»

خداوند با شکافتن آب، از طریق زدن عصای حضرت موسی علیه‌السّلام، آنان را از رود دریا گونۀ نیل، عبور داد.

در این آیه، سه معجزۀ الهی در کنار هم مطرح شده است:

الف: شکافتن دریا؛ ب: نجات بنی‌اسرائیل؛ ج: غرق فرعونیان.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۰:

۱. نقش اسباب، بسته‌به ارادۀ حکیمانه خداوند است. موسی یک عصا دارد که گاهی از سنگ آب می‏‌جوشاند «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ» و گاهی به آب خورده و از میان آن راه گشوده می‏‌شود. «فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ»

۲. پایان شب سیه، سفید است. بنی‌اسرائیل بعد از آن همه شکنجه و بلا به رفاه و نجات رسیدند. «فَأَنْجَیْناکُمْ»

۳. انتقام از ستمگران در حضور ستمدیدگان، مرهمی برای آن‌هاست. «أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۱ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ واعَدْنا مُوسی‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ» و (به‌خاطر بیاورید) هنگامی‌که با موسی چهل شب وعده گذاردیم و شما پس از (آمدن) او (به میقات) گوساله را (معبود خود) گرفتید، درحالی‌که ستمکار بودید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۱:

نام حضرت موسی علیه‌السّلام در سی و چهار سورۀ قرآن و ۱۳۶ مرتبه آمده است.

ماجرای میعاد حضرت موسی، در سوره‏‌های اعراف و طه نیز آمده است. «اعراف، ۱۴۲ طه، ۸۶»

محلّ وعده، کوه طور و مدّت آن ابتدا سی‌شب معیّن شده بود و در وعده‌‌گاه، ده‌شب دیگر به آن اضافه شد که این مدّت برای دریافت کتاب تورات بود، ولی بنی‌اسرائیل علی‌رغم اینکه رهبری همچون هارون، برادر حضرت موسی، را در میان خود داشتند، همۀ نعمت‌ها و الطاف الهی را فراموش کرده و به سراغ گوساله‌پرستی رفتند.

گوساله‌‏ای از طلا که به‌دست مجسمه‌سازی هنرمند به نام سامری، در غیاب موسی ساخته شده بود.
با توجّه به آیات قرآن منظور از وعده، در آیۀ ۵۱ چه بوده است؟

منظور، گرفتن تورات، اثبات مقام خلافت برای هارون، آزمایش بنی‌اسرائیل، بوده است.
چند عامل در سقوط جامعۀ بنی‌اسرائیل به دامن شرک، نقش داشت؟

الف: حضور نداشتن رهبری چون حضرت موسی؛

ب: حضور منحرفین هنرمندی مانند سامری؛

ج: استفاده از طلا و زیورآلاتی که جاذبه داشت؛

د: بوق‌های پُرسروصدای تبلیغاتی؛ زیرا گوسالۀ سامری صدا می‏‌کرد؛

ه: مردمِ ساده و زودباور و نبود ایمان عمیق؛

و: زمینۀ مساعد و سابقۀ گاوپرستی.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۱:

۱. کناره‏‌گیری رهبران الهی از جامعه برای مدّت محدود به‌منظور عبادت خدا، کاری شایسته و نیکو است. «تفسیر راهنما»، «واعَدْنا مُوسی‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»

۲. عبادت در چهل‌شب و به دور از مردم، دارای آثار خاصّی است. «أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»

۳. عدد چهل، در دریافت وحی و الهامات روحانی نقش دارد. «أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»

۴. شرک، ظلم به انسانیّت است؛ زیرا که انسان دست خود را از دست خداوند برمی‌دارد و در دست نا‌اهلان عاجز می‌گذارد. «وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۲ - تفسیر نور:

«ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» آن‌گاه پس از آن (انحراف) از شما درگذشتیم تا شاید شکر (این نعمت را) به‌جاآورید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۲:

توبه از شرک، ایمان آوردن و اظهار شهادتین است؛ زیرا بعثت انبیا، برای نجات انسان از شرک و کفر است.

بنابراین آیۀ «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ» «نساء، ۴۸ و ۱۱۶» که می‌فرماید: خداوند شرک را نمی‌بخشد. مربوط به کسانی است که درحال‌شرک از دنیا بروند و به توحید و یگانه‌پرستی باز نگردند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۲:

۱. حتّی برای شرک و گوساله‌پرستی نیز راه توبه و بازگشت وجود دارد. «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ»

۲. عفو الهی، خود زمینه‌‏ای برای شکرگزاری است. «عَفَوْنا»، «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۳ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» و (نیز به خاطر آورید) هنگامی‌که به موسی کتاب (تورات) و فرقان دادیم، تا شاید شما هدایت شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۳:

فرقان، وسیله‌‏ای است که حق را از باطل جدا می‌‏سازد و چون در کتاب آسمانی حق از باطل جدا می‌‏شود، به آن فرقان گفته می‌‏شود.

شاید هم مراد از فرقان، با توجّه به اینکه در کنار کتاب آمده است، همان معجزات نُه‌گانه یا حقایق دیگری باشد که غیر از تورات به حضرت موسی عطا شده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۳:

۱. کتب آسمانی، بیانگر حق و مایۀ افتراق آن از باطل هستند. «الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ»

۲. حجّت از طرف خداوند تمام است، ولی مردم به‌خاطر هوس‌ها، گاهی حق را نمی‌‏پذیرند. «لَعَلَّکُمْ»

۳. هدف از نزول کتب آسمانی، هدایت مردم است. «الْکِتابَ»، «لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۴ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قالَ مُوسی‏ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلی‏ بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» و (به خاطر بیاورید) زمانی‌که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، شما با (به پرستش) گرفتن گوساله، به خود ستم کردید؛ پس به‌سوی خالق خود توبه کرده و باز گردید و یکدیگر را به قتل نرسانید. این کار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است، پس خداوند توبۀ شما را پذیرفت، زیرا او توبه‌‌پذیر مهربان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۴:

مراد از «قتل نفس» در جملۀ «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»، خودکشی نیست؛ بلکه یکدیگر را کشتن است.

نظیر آیۀ شریفۀ «لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ» «حجرات، ۱۱»؛ همدیگر را طعنه نزنید.

و یا نظیر آیۀ «فَسَلِّمُوا عَلی‏ أَنْفُسِکُمْ» «نور، ۶۱»؛ یعنی همدیگر را سلام دهید.

پذیرفتن این نحو توبۀ سخت، برای یهودیان فضلیت است؛ زیرا خداوند در انتقاد از مسلمانان منافق می‌‏فرماید: «وَ لَوْ أَنَّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٌ مِنْهُمْ» «نساء، ۶۶» یعنی: اگر بر آنان فرمان کشتن همدیگر را واجب می‌نمودیم و یا فرمان خروج از سرزمین خودشان را صادر می‌کردیم، آن را جز افراد اندکی انجام نمی‌‏دادند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۴:

۱. مردم را با محبّت برای پذیرش حدود الهی آماده کنید. «یا قَوْمِ» «فَاقْتُلُوا»

۲. شرک، ظلم به نفس است. «ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ»

۳. هر چه برهان و معجزه و دلیل بیشتر عرضه شود، تکلیف سنگین‌‏تر و تخلّف از آن خطرناک‌‏تر خواهد بود. گوساله‌پرستی، بعد از دیدن آن همه معجزه، توبه‌ای جز اعدام ندارد. «فَتُوبُوا» «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»

۴. حکم مرتد، قتل است. «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ»

۵. مرگ در رحمت الهی، بهتر از زندگی در لعنت الهی است. «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ»

۶. اجرای حدود الهی، گرچه به‌قیمت قتل انسان باشد، به‌نفع اوست. «فَاقْتُلُوا» «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ»

۷. اساس دستورات الهی، خیر‌رسانی به‌انسان است. «ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ»

۸. برای جریمه‌‏های سنگین، باید برکات زیادی گفته شود تا مردم آماده پرداخت آن شوند. «فَاقْتُلُوا» «ذلِکُمْ خَیْرٌ»، «فَتابَ عَلَیْکُمْ»، «إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۵ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ» و (نیز به خاطر آورید) هنگامی‌که گفتید: ای موسی! هرگز به تو ایمان نمی‌‌آوریم مگر اینکه خدا را آشکارا (به چشم خود) ببینیم، پس صاعقه (جان) شما را گرفت، در‌حالی‌که تماشا می‏‌کردید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۵:
قوم حضرت موسی چند گروه شدند؟

قوم حضرت موسی دو گروه شدند:

الف: گروهی برگزیده، که همراه موسی علیه‌السّلام برای مناجات و شنیدن کلام خداوند به کوه طور آمدند، ولی وقتی گفت‌وگوی خدا و موسی را شنیدند، گفتند: از کجا بدانیم که این صدا از خداست، باید خدا را با چشم ببینیم تا بپذیریم.

ب: گروه دیگر که با هارون ماندند، ولی در غیاب حضرت موسی، گوساله‌‏پرست شدند. در سورۀ اعراف «اعراف، ۱۵۴» در مورد کسانی‌که دیدن خدا را طلب کردند، می‏‌فرماید: «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ» آنها را زمین‌لرزه گرفت.

شاید صاعقه‌‏ای که در این آیه مطرح است، همراه با زمین‌لرزه بوده و آنها با این صاعقه از دنیا رفتند؛ چون آیۀ بعد می‌‏فرماید: شما را بعد از مرگ دوباره برانگیختیم.

روحیّۀ سؤال‌کنندگان، یکسان نیست.

موسی و مردم هر دو تقاضای دیدن خدا کردند، لکن موسی به نمایندگی از مردم و با ادب گفت: «أَرِنِی»؛ ولی قوم موسی با تکبّر گفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ جَهْرَةً»، ما هرگز ایمان نخواهیم آورد مگر آنکه خدا را آشکارا ببینیم.

لذا خداوند در جواب موسی فرمود: «لَنْ تَرانِی»، تو هرگز مرا نخواهی دید.

امّا در برابر قوم، قهرش را فرستاد.

این آیه پیامبر اسلام را تسلیت و دلداری می‌‏دهد که از درخواست‌‏های بیهودۀ مردم نگران مباش؛ زیرا مردم از موسی درخواست‌‏های خطرناک‌تر داشتند.

پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۵:

۱. از عاقبت لجاجت، جسارت، بی‌‌ادبی و توقّعات نابه‌جای گذشتگان، عبرت بگیرید. «لَنْ نُؤْمِنَ» «فَأَخَذَتْکُمُ»

۲. برای گروهی منطق و استدلال و موعظه کافی است؛ ولی برای گروهی قهر و غلبه لازم است. «فَأَخَذَتْکُمُ»

۳. اگر خداوند نیست تا او را ببینید، امّا آثار او که دیدنی است؛ چرا با دیدن آنها ایمان نمی‌‌آورید. «فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۶ - تفسیر نور:

«ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» سپس شما را پس از مرگ‌تان (حیات بخشیدیم و) برانگیختیم، شاید شکر او را به‌جاآورید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۶:

زنده‌کردن مجدّدِ کسانی که در اثر صاعقه از بین رفتند، به‌دنبال پریشانی و نگرانی و دعای حضرت موسی علیه‌‌السّلام بود که در سورۀ اعراف « اعراف، ۱۵» ان‌شاء‌اللّه بحث آن خواهد آمد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۶:

۱. رجعت و معاد، امر محالی نیست. بعضی از مردگان در همین دنیا زنده شده‌اند. «بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ»

۲. رمز بروز برخی تلخی‌‏ها و سپس نجات از آنها، پیدا شدن روحیّۀ شکرگزاری است. «بَعَثْناکُمْ» «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۸ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۵۷ - تفسیر نور:

«وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی‏ کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ» و ابر را بر شما سایبان ساختیم و «منّ» و «سَلوی‏» بر شما نازل کردیم (و گفتیم:) از نعمت‌های پاکیزه‌‏ای که به شما روزی دادیم بخورید، (ولی شما با بهانه‌‏جویی‌های خود، کفران نعمت کردید. بدانید که) آنها به ما ستم نکردند، بلکه به خودشان ستم نمودند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۷‌:

پس از نجات بنى‌اسرائیل از سلطه‌ى فرعون، به آنان دستور داده شد که وارد سرزمین فلسطین شوند. آن‌ها به بهانه‌ى اینکه در آن‌جا، افراد ستمگرى هستند، سرپیچى کرده و به موسى گفتند: با خدایت به جنگ آنان برو، ما همین جا نشسته‌ایم. قهر خداوند آن‌ها را فراگرفت و مدّت چهل سال در بیابانِ «تیه» ماندگار شدند، ولى خداوند در آنجا نیز براى آنان ابرها را چون سایه‌بان قرار داد و دو نوع غذاى طبیعى و گوارا به نام‌هاى «مَنّ و سَلوى‌»، در دسترس آنان گذاشت.

«مِنْ»، به شیره‌ى مخصوص درختان که چون قطره بر روى آن‌ها مى‌نشیند، گفته مى‌شود که همان صَمغ است وبرخى به معنى عسل وقارچ گرفته‌اند. «سلوى» به پرندگانى مخصوص که شبیه کبوترند مى‌گویند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۵۷:

۱. ابر و باد و باران، به فرمان خداوند هستند. «ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ»

۲. رازق بودن خداوند، محدود به شرایط خاصّی نیست. در بیابان بی‌‏آب‌وعلف هم، رزق طبیعی می‌‏فرستد. «وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوی‏»

۳. خداوند، رزق انسان را از حلال و پاکیزه مقدّر کرده است. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ»

۴. تخلّف از فرامین الهی، ظلم بر خویشتن است. «أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور ، ج ۱، ص ۱۱۲-۱۲۰.

منبع

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۵۱

و اءنذر به الذین یخافون اءن یحشروا إ لى ربهم لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع لعلهم یتقون(۵۱)

ترجمه:
۵۱ - به وسیله آن (قرآن ) کسانى را که از روز حشر و رستاخیز مى ترسند، بیم ده ، (روزى که در آن روز) یاور و سرپرست و شفاعت کننده اى جز او (خدا) ندارند، شاید پرهیزکارى پیشه کنند.

تفسیر
در پایان آیه گذشته فرمود که نابینا و بینا یکسان نیستند، و به دنبال آن در این آیه به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور مى دهد به وسیله قرآن کسانى را انذار و بیدار کن که از روز رستاخیز بیم دارند یعنى تا این اندازه چشم قلب آنها گشوده است که احتمال مى دهند حساب و کتابى در کار باشد، و در پرتو این احتمال ، و ترس از مسؤ لیت ، آمادگى براى پذیرش یافته اند (و انذر به الذین یخافون ان یحشروا الى ربهم ).
شاید کرارا گفته ایم که تنها وجود یک رهبر لایق و برنامه هاى جامع تربیتى براى هدایت افراد کافى نیست ، بلکه یک نوع آمادگى در خود افراد نیز لازم است همانطور که نور آفتاب به تنهائى براى یافتن راه از چاه کفایت نمیکند بلکه چشم بینا هم لازم دارد، و نیز بذر مستعد و آماده مادام که زمین آماده و مستعدى وجود نداشته باشد بارور نمیگردد. از آنچه گفتیم روشن شد که ضمیر به به قرآن بازگشت میکند، اگر چه قرآن در آیات قبل با صراحت ذکر نشده ولى از قرائن روشن مى شود. همچنین منظور از یخافون (میترسند) همان احتمال زیان و ضرر است
که هر عاقلى به هنگام قرار گرفتن در برابر دعوت انبیاء و رهبران الهى در فکرش پیدا مى شود که شاید گفتار آنها حق باشد، و مخالفت با آن موجب زیان و خسران گردد، پس چه بهتر که در دعوت آنها مطالعه کنم و دلائل آنها را ببینم .
این یکى از نخستین شرطهاى هدایت است و همان است که علماى عقائد آن را به عنوان لزوم دفع ضرر محتمل دلیل وجوب مطالعه در دعوت مدعى نبوت و لزوم مطالعه درباره شناسائى خدا قرار داده اند.
سپس مى گوید این گونه افراد بیدار دل از آن روز مى ترسند که جز خدا پناهگاه و شفاعت کننده اى وجود ندارد (لیس لهم من دونه ولى و لا شفیع ). آرى این گونه افراد را انذار کن و دعوت به سوى حق بنما، زیرا امید تقوا و پرهیزگارى درباره آنها هست (لعلهم یتقون ).
البته نفى شفاعت و ولایت غیر خدا در این آیه هیچگونه منافاتى با شفاعت و ولایت مردان خدا ندارد، زیرا همانطور که قبلا اشاره کردیم منظور نفى شفاعت و ولایت بالذات است ، یعنى این دو مقام ذاتا مخصوص خدا است ، و اگر غیر او مقام ولایت و شفاعتى دارد به اذن و اجازه و فرمان او است همانطور که قرآن صریحا مى گوید: من ذا الذى یشفع عنده الا باذنه کیست که در پیشگاه او جز به فرمان او شفاعت کند؟ (بقره : 255).
براى توضیح بیشتر در این زمینه و در زمینه بحث شفاعت به طور کلى ، به جلد اول تفسیر نمونه صفحه 160 و جلد دوم صفحه 189 و 196 مراجعه فرمائید.

منبع

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند :

بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند عزوجل بر او الهام مى فرستد که به درگاه باری تعالى دعا نماید و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد.

ولی چنانچه از دعا خوددارى نماید ، آن بلا و گرفتارى طولانى می گردد. پس هر‌گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود ، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید...

الکافی ، ج ۲ ، ص ۴۷۱

منبع

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47254

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در دوران زندگی خود با فراز و نشیب‌ها، آزمون‌های بی‌نظیر و محنت‌های متعددی مواجه شدند اما در همه عرصه‌ها در اوج بودند/ حضرت زهرا و حضرت علی و فرزندان گرامی آنان نمونه عالی یک خانواده اسلامی هستند که الگوبرداری از همراهی، همدلی، اخلاص و مجاهدت آن بزرگواران می‌تواند جامعه اسلامی را به اوج برساند.

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

 ‌استکبار، چه بخواهد و چه نخواهد؛ امریکا، چه بخواهد و چه نخواهد؛ صهیونیسم، چه بخواهد و چه نخواهد، اسلام از نو بیدار شده و این قهرمان عظیم قرنها، دوباره در وسط صحنه بپاخاسته است. هیچ کارى هم از دست دشمنان اسلام ساخته نیست ...
۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

در حوادث گوناگون ... ملت ما نشان داد که در مقابل حادثه، ذلیل نشده است؛ بلکه بر حادثه سوار شد، از حادثه به عنوان یک درس استفاده کرد، دشمنش را شناخت و فهمید که استکبار جهانی و نفاق خبیث، تا کجا با اسلام و قرآن و حاکمیت اسلامی، معارض و مخالف است. ملت ما، در حوادث گوناگون ... بدون استثنا ایستادگی و مردانگی کرد، آگاهی نشان داد و حادثه را به سود خود تغییر داد. ۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

این انقلاب، چون با نام خداست، همیشه با شیطانها مواجه است. چون معتقد به طرفداری از مستضعفان و مظلومان است، همیشه با قلدران و زورگویان و مستکبران، دست‌به‌گریبان است. چون برای ارزشهای انسانی حرکت می‌کنید، همیشه کسانی که با ارزشهای انسانی مخالفند، از شما ناراضیند. باید شما آبدیده باشید. باید شما روحاً و قلباً مجهز باشید ... ۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

ttps://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2331&nt=2&year=1369#13911

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

در مقابل فرهنگ کفر و استکبار، مسلمین را ضعیف بار آورده بودند که احساس ضعف میکردند. در جاهایی که امروز میلیونها مسلمان توانسته‌اند سهم و حقی در حکومتها به دست بیاورند، تا قبل از انقلاب اسلامی، کسی جرأت نمیکرد دم از اسلام بزند. در این کشورهای اسلامی که امروز ائمه‌ی جمعه و جماعاتشان، تشکیلات به وجود می‌آورند و مسجدها رونق پیدا میکنند و کانون تحرک میشوند، تا دیروز مسجدها متعلق به یک مشت پیرمرد از کار افتاده بود. امروز آن مسجدها، جای جوانان و کانون جنبشهاست. این را شما کردید. این را حرکت شما و قائد عظیم‌الشأنتان - آن مرد الهی - بود که انجام داد.۱۳۶۹/۰۴/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

این‌که علمای اسلام و ملت انقلابی ما و دلسوزان جامعه، این‌قدر روی مسأله‌ی ولایت فقیه عادل تکیه میکنند و امام بزرگوار ما(رضوان‌اللَّه‌تعالی علیه)، آن را آن‌قدر مهم میشمردند، به خاطر همین بود که اگر این مسأله‌ی معنوی را از جامعه‌ی اسلامیمان سلب بکنیم - همچنان‌که آن کسانی که دلسپرده به روشهای غربی بودند و ارزشهای غربی برای آنها اصل بود، در باب حکومت در جامعه‌ی اسلامی، میخواستند در سالهای اول، به همان شیوه‌های غربی عمل بکنند - و اگر ما این اشتباه را میکردیم و بکنیم که در مسأله‌ی حکومت و مدیریت جامعه، ملاک و معیار اسلامی را فراموش بکنیم و به سمت همان فرمهای رایج دنیایی برویم، معنای جامعه‌ی اسلامی ما از بین خواهد رفت. این نقطه، تعیین‌کننده است ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

وقتی برای یک ملت، قضیه‏ی ولایت و حکومت حل شود، آن هم به شکلی که در غدیر خم حل شد، حقیقتاً آن روز برای آن ملت، عید است. چون اگر ما بگوییم که مهم‏ترین و حساس‏ترین مسأله‏ی هر ملتی، همین مسأله‏ی حکومت و ولایت و مدیریت و حاکمیتِ والای بر آن جامعه است، این تعیین‏کننده‏ترین مسئله برای آن ملت است. ملتها هرکدام به نحوی، این قضیه را حل کرده‏اند؛ ولی غالباً نارسا و ناتمام و حتّی زیان‏بخش.
پس، اگر ملتی توانسته باشد این مسأله‏ی اساسی را به نحوی حل کند که در آن، همه چیز آن ملت کرامت او، معنویت او، توجه او به خدا، حفظ سعادت دنیایی او و بقیه‏ی چیزهایی که برای یک ملت مهم است رعایت شده باشد، واقعاً آن روز و آن لحظه، برای آن ملت عید است. در اسلام، این قضیه اتفاق افتاد. روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحه و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسم پیدا کرد و این‏چنین بود که دین کامل شد. بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص می‏ماند و به همین خاطر بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد. مسأله‏ی ولایت در اسلام، این‏طور مسأله‏یی است ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

در نظام اسلامی، حاکم، ولی و دوست و سرپرست و برادر و مرتبط و برای مردم است. این، یکی از افتخارات جمهوری اسلامی است که توانسته ولایت اسلامی را پیاده کند ... ۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

روز عید غدیر، روز ولایت و روز تعیین کننده یی در سرنوشت جامعه ی اسلامی است ...
مهمترین و حساسترین مساله‌ی هر ملتی، همین مساله‌ی حکومت و ولایت و مدیریت و حاکمیت والای بر آن جامعه است، این تعیین‌کننده‌ترین مساله برای آن ملت است ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

روز عید غدیر، روز ولایت و روز تعیین کننده یی در سرنوشت جامعه ی اسلامی است ...
در جامعه‌ی اسلامی، کلمه‌ی ولایت به حکومت اطلاق می‌شود و رابطه‌ی بین ولی و مردم، یک رابطه‌ی ولایتی است و ارتباط و اتصال آنها، غیرقابل انفکاک می‌باشد و تمام اجزای این جامعه، با یکدیگر متصلند و از هم جدا نیستند ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

غدیرخم، برای کسانی که اهل معنا و معنویت و درک حقایقند، درسهای فراوان و بینهایت و فوق‌العاده‌یی دارد. برای ما نیز، درس صفا و معنویت و تقوا در مدیریت کشور و همه‌ی بازوهای گرداننده و اجرایی دارد. ما باید این درس را از غدیر بگیریم و مطمئناً در این راه، دست قدرت الهی، کمک و پشتیبان ماست.
اراده‌ی الهی بر این است که در این برهه از زمان، ان‌شاءاللَّه کلمه‌ی حق پیروز بشود و اسلام جایگاه برجسته‌ی خودش را در دنیا پیدا بکند و این تلاشهای دشمنان هم، به جایی نخواهد رسید ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2335&nt=2&year=1369#63482

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

این، افتخار نظام و جامعه‌ی اسلامی است که ... با وجود این‌همه تبلیغات و کارشکنیهای دشمنان، مردم روزبه‌روز به آرمانهای این انقلاب و این نظام اسلامی، علاقه‌مندتر و دلبسته‌تر شده‌اند و دشمن حقیقتاً در مقابل خواست و اراده‌ی این مردم، عاجز مانده است ...
۱۳۶۹/۰۴/۲۰

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

با صراحت می‌گویم این حوادث طراحی امریکا، رژیم صهیونیستی و دنباله‌روهای آنها است. مشکل اصلی آنها با ایران قوی و مستقل و پیشرفت کشور است. ملت ایران در این حوادث کاملاً قوی ظاهر شد و در آینده نیز هر جا که لازم باشد، شجاعانه وارد میدان خواهد شد ...
۱۱ /مهر/ 1401

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

دشمنان برای اینکه حرکت کشور را متوقّف کنند، نشسته‌اند برنامه‌ریزی کرده‌اند برای دانشگاه و خیابان؛ دشمن برنامه‌ریزی کرده ‌که دانشگاه تعطیل بشود، نسل جوان سرگرم بشوند، برای مسئولین کشور مسائل جدیدی به وجود بیاید؛ در شمال غرب و جنوب ‌شرق کشور مسائلی به وجود بیاید؛ اینها همه سرگرم‌کننده است؛ کارهایی است که برای این دارد ایجاد و تحریک میشود که ‌حرکت پیشرونده‌ی کشور را متوقّف کنند ...
۱۱ /مهر/ 1401

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

آن دشمنی که در اظهارات دیپلماسی میگوید ما قصد تهاجم به ایران و تغییر نظام جمهوری اسلامی را نداریم، ما با شما دشمنی ‌نداریم و با ملّت ایران موافقیم، باطنش توطئه و ایجاد اغتشاش و نابود کردن امنیّت کشور و تحریک هیجان کسانی است که با ‌یک هیجانی ممکن است تحریک بشوند و بیایند وسط خیابان؛ باطنش این است ... ۱۱ /مهر/ 1401

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

حضرت ایت الله امام خامنه ای:

جامعه‌ی ورزشی و هنری ما جامعه‌ی سالمی است. عناصر مؤمن، علاقه‌مند، باشرف، در این جامعه‌ی ورزشی و هنری کم نیستند، ‌زیادند؛ حالا چهار نفر هم یک حرفی میزنند؛ حرف آنها ارزشی ندارد. اینکه حالا آیا عناوین مجرمانه بر حرف آنها تطبیق میکند یا ‌نه، به عهده‌ی قوّه‌ی قضائیّه است ... ۱۱ /مهر/ 1401

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

در دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی:

پیشرفتهای ۴۰ساله نشان‌دهنده صحت تحلیل انقلاب از جهان در مقابل تحلیل غربگراها است

۲۷ /مهر/ ۱۴۰۱

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

بازم میگی فتوشاپه؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «درباره ساخت تجهیزات پیشرفته‌ی موشکی و پهپادی که چند سال پیش از این میگفتند که اینها فتوشاپ است! وقتی که عکسهایش منتشر میشد، میگفتند این فتوشاپ است؛ حالا میگویند که پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است! چرا به فلان کس میفروشید، به فلان کس میدهید. خب، اینها کارهایی است که نخبه‌ی ایرانی انجام داده؛ نخبه‌ی ایرانی توانسته به کشور آبرو بدهد...» ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19808

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهای خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهای الهی است ... ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19808

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی

وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندی را خانمها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. خودنمائی و جلوه‌فروشی، یک لحظه است و آثار سوء آن برای کشور، برای جامعه، برای اخلاق، حتّی برای سیاست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالی که ملاحظه‌ی عفاف، ملاحظه‌ی حدود شرعی در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختیای داشته باشد، سختىِ کوتاهی است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگاری است. خود خانمها خیلی باید مراقبت کنند مسئله‌ی حجاب را، مسئله‌ی عفاف را؛ وظیفه‌ی آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست ... ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

موارد مرتبط:

حیا / عفّت/شرم/حجاب

https://www.golzar.info/59412/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af-%d9%be%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b2%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c/

https://www.golzar.info/shahidyab/page/4/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

ملت ایران مزه‏ى استقلال و طعم آزادى و عزت را چشیده است ...

آدم مستقل وابسته به خدا است ...

شهید محمد پالیزوانی شهید انقلاب اسلامی

شـهادت: 1357 توسط رژیم طاغوت

شهدای والامقام واقعه کربلا

یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً

شوذب بن عبد اللّه همدانى شاکرى (غلام عابس)

شوذب از رجال و بزرگان شیعه و از انگشت‏ شمار جنگجویان بود. حافظ حدیث و حامل حدیث از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بود. صاحب الحدائق الوردیه گفته است: شوذب مى ‏نشست و شیعیان براى أخذ حدیث به خدمت او مى ‏رسیدند و او شخصیّت ممتازى داشت. شوذب مولاى خود عابس را بعد از آمدن حضرت مسلم (علیه السّلام) به کوفه از کوفه تا مکه براى رساندن نامه حضرت مسلم (علیه السّلام) به حضرت سیدالشهدا (علیه السّلام) همراهى کرد و با او ماند تا به کربلا آمد و شهید شد.

شهید «ناصر ضیایی»

شهادت: نهم آذرماه 1360 در روستای باینگان پاوه هنگام درگیری با نیروهای سازمان مجاهدین خلق

بخشی از وصیت نامه:

اگر می خواهید رستگار شوید به دامان امام زمان چنگ زنید که همانا دامان او حَبْلُ الله است و گفته‌هایش را مو به مو اجرا کنید تا قلب امام زمان (عج) از شما راضى باشد. اى مسلمانان خود را از غرقاب ذلت نجات بدهید که همانا همه از خداییم و همه به سوى خدا بازمى گردیم، به خود بیاید و اسلام و قرآن را یارى کنید تا شاید خدا گناهانتان را ببخشاید و از شما راضى باشد.

موارد مرتبط:

https://urmia.navideshahed.com/fa/news/463577

https://urmia.navideshahed.com/fa/list/11/145

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. انبیاء ۱۰۵

بخشی از وصیتنامه شهید «جواد محمدی»

شهادت: سیزدهم شهریور ماه 64 در هنگام شناسائی منطقه حورالعظیم

ای مردم با ایمان مانند مردم کوفه نباشید و از گرد حسین زمان خمینی بت شکن پراکنده نشوید.
ای مردم قدر و ارزش امام و امت را بدانید و مواظب باشید که دشمنان اسلام این معلم زمانه را از شما نگیرند تا می توانید دعا در تعجیل امام زمان عجل الله تعالی و فرجه شریف کنید ...
ارزش اسلام و انقلاب را بدانید خط امام را شناخته و در همه ی جهان دنباله رو امام باشید.
برادران عزیزم با تمام قدرت راهم را ادمه دهید اسلحه ی افتاده ام را بگیرید و با دشمنان اسلام به نبرد برخیزید ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
 

https://harimeharam.ir/shohada/22/2

https://harimeharam.ir/shahid/474

شهید مدافع حرم شهید جواد محمّدی (محرم)

تاریخ شهادت : 1396/03/16 | محل شهادت : حما - سوریه

در وصیت نامه شهید جواد محمدی آمده است:

اگر خدا لطف کرد و شهادت نصیب من شد، من در آن دنیا یقۀ بی حجاب ها را و کسانی که تبلیغ بی حجابی می کنند را می گیرم.

من آماده ام هزار بار برای سیدعلی خامنه ای بمیرم و زنده شوم و باز هم در رکاب ولی فقیه باشم.

سفارش به پاسداران، [اینکه] از مرگ نترسید، مرگ در رختخواب هم یقۀ ما را می گیرد، لذا سعی کنید طوری حرکت کنید، که مرگ شما با شهادت و همراه خون دادن باشد و خداوند به شما مباهات کند.

اگر امام سیدعلی خامنه ای گفتند: ببر، ببرید؛ و اگر گفتند نبر، نبرید. دستور مقام معظم رهبری باید عملی شود.

شهادت نوع مرگ را عوض می کند، ولی زمان آن را نه، و اگر من لایق باشم، شهادت نصیب من می شود.

من به صورت داوطلبانه برای نابودی اسرائیل به سوریه اعزام می شوم.
 

برخی پیوندها و ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید

 

If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today

A great and glorious soldier

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

تفسیر قرآن کریم ... | عالی‌ترین هدیه اسلام به بشریت ... | پشتیبانی دولت‌های غربی یک سراب است و ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

 تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۸ و ۳۹ - تفسیر نور:

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ * وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» گفتیم: همگی از آن (باغ به زمین) فرود آیید، و آن‌گاه که هدایتی از طرف من برای شما آمد، پس هر که از هدایت من پیروی کند، نه برای‌شان بیمی است و نه غمگین خواهند شد.

و(لی) کسانی‌که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنان اهل دوزخ هستند، که همیشه در آن خواهند بود.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۸ و ۳۹:

گرچه اعتراف به خطا و توبۀ آدم، سبب شد که خداوند او را عفو نماید، ولی بعد از توبه بار دیگر به بهشت برنمی‌‌گردد؛ زیرا آثار وضعی لغزش، غیر از عفو الهی است.

فرمان هبوط در چند آیۀ قبل همراه نوعی قهر بود، ولی در این آیه چون بعد از توبۀ آدم است به صورت عادّی مطرح شده است.

همچنین امیدوار می‌‏کند که اگر از هدایت الهی پیروی کنند، حزن و اندوهی نخواهند داشت.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۸ و ۳۹:

۱. گاهی یک حرکت، دامنۀ تأثیرات خوب و بدش در همۀ عصرها و نسل‏‌ها گسترده می‌شود. «اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً»

۲. با یک لغزش و خطا، نباید کسی را طرد کرد، زیرا انسان قابل ارشاد و هدایت‌پذیر است. «یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً»

۳. برای راهنمایی بشر، آمدن انبیاء قطعی است. «یَأْتِیَنَّکُمْ»

۴. هدایت واقعی تنها از طرف خداست. «مِنِّی هُدیً»

۵. امنیّت و آرامش واقعی، در سایۀ پیروی از دین و دستورات خداوند حاصل می‌‏شود. «فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۰ - تفسیر نور:

«یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ» ای فرزندان اسرائیل! نعمت‌هایم را که به شما ارزانی داشتم، به‌خاطر بیاورید و به پیمانم (که بسته‌‏اید) وفا کنید، تا من (نیز) به پیمان شما وفا کنم و تنها از من پروا داشته باشید.
نکته‌های سور‌ۀ بقره - آیۀ ۴۰:

اسرائیل، نام دیگر حضرت یعقوب است که از دو کلمۀ «اسر» و «ئیل» ترکیب یافته است. «اسر» به‌معنای بنده و «ئیل» به‌معنای خداوند است. بنابراین اسرائیل در لغت به‌معنای بندۀ خداست.

تاریخ بنی‌اسرائیل و اسارت آنان به دست فرعونیان و نجات آنها به دست حضرت موسی علیه‌السّلام و بهانه گیری و ارتداد آنان، یک سرنوشت و تاریخ ویژه‌‏ای برای این قوم به وجود آورده است. این تاریخ برای مسلمانان نیز آموزنده و پندآموز است که اگر به هوش نباشند، به گفتۀ روایات به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.

پیمان‌های الهی، شامل احکام کتاب‌‌های آسمانی و پیمان‌‏های فطری که خداوند از همه گرفته است، می‌شود. در قرآن به مسئلۀ امامت، عهد گفته شده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» «بقره، ۱۲۴» یعنی پیمان من «مقام امامت» به افراد ظالم نمی‏‌رسد.

پس وفای‌به‌عهد یعنی وفای به امام و رهبر آسمانی و اطاعت از او.

ضمناً در روایات می‌خوانیم: نماز عهد الهی است. «وسائل، ج ۴، ص ۱۱۰»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۰:

۱. یاد نعمت‏‌های پروردگار، سبب محبّت و اطاعت اوست، «اذْکُرُوا» «أَوْفُوا». به‌هنگام دعوت به‌سوی خداوند، از الطاف او یاد کنید تا زمینۀ پذیرش پیدا شود. «اذْکُرُوا»

۲. یاد و ذکر نعمت‌‏ها، واجب است. «اذْکُرُوا»

۳. نعمت‏‌هایی که به نیاکان داده شده، به منزلۀ نعمتی است که به خود انسان داده شود. با اینکه نعمت‌‏ها به اجداد یهودِ زمان پیامبر داده شده بود، امّا خداوند به نسل آنان می‌گوید فراموش نکنند. «اذْکُرُوا»

۴. وفا به پیمان‌های الهی، واجب است. «بِعَهْدِی»

۵. بهره‌‏گیری از الطاف خداوند، مشروط به گام برداشتن در مسیر تکالیف الهی است «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ». آری، اگر مطیع خدا بودیم، خداوند نیز دعاهای ما را مستجاب خواهد کرد. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»

۶. در انجام تکالیف الهی، از هیچ قدرتی نترسیم و ملاحظۀ کسی را نکنیم. تبلیغات سوء دشمن، ملامت‏‌ها، تهدیدها و توطئه‌ها مهم نیست، قهر خدا از همه مهم‌تر است. «وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۱ - تفسیر نور:

«وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ» و به آنچه (از قرآن) نازل کردم، ایمان بیاورید که تصدیق می‌‏کند آنچه را (از تورات) با شماست. و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به‌بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۱:

این آیه خطاب به دانشمندان یهود می‌‏فرماید: قرآن، هماهنگ با بشاراتی است که در تورات شماست. «مراد از هماهنگی قرآن با تورات تحریف نشده، هماهنگی کلّی و اجمالی است، نه هماهنگی در تمام احکام »

شما دانشمندان، زمانی مبلّغ و منتظر ظهور اسلام بودید، اکنون پیشگامان کفر نشوید تا به پیروی از شما، سایر یهود از اسلام‌آوردن سر باز زنند و آیات الهی را به‌بهای ناچیزِ ریاست دنیا، نفروشید و از خدا بترسید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۱:

۱. اعتقادات صحیح مردم را قبول کنیم، تا آنان نیز سخن ما را بپذیرند. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ»

۲. وجود تحریف در بخشی از تورات و انجیل، مانع قبول بخش‌‏های دیگر نشود. «مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ»

۳. انحراف علما، سبب انحراف دیگران می‌‏شود. «وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ»

۴. رمز سکوت و کتمان‌‏های نابه‌جای دانشمندان، وابستگی‌‏های مادّی آنان است. «وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلًا»

۵. با توجّه به اینکه متاع دنیا قلیل است، رسیدن به تمام منافع دنیا، ارزش یک لحظه انحراف را ندارد. «ثَمَناً قَلِیلًا»

۶. به‌جای نگرانیِ ازدست‌دادن مال و مقام، باید از قهر خدا ترسید. «إِیَّایَ فَاتَّقُونِ»
تفسیر صفحه ۷ قرآن کریم - سوره بقره - آیه ۴۲ - تفسیر نور:

«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» و حق را با باطل نپوشانید و حقیقت را با اینکه می‌‏دانید، کتمان نکنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۲:

کلمۀ «لَبْسٍ» به‌معنای پوشاندن و «لَبْسٍ» به‌معنای شکّ و تردید است.

امتیاز انسان، به شناخت اوست و کسانی که با ایجاد شک و وسوسه و شیطنت، حقّ را از مردم می ‏پوشانند و شناخت صحیح را از مردم می گیرند، در حقیقت یگانه امتیاز انسان بودن را گرفته‏ اند و این بزرگترین ظلم است.

حضرت علی علیه‌السّلام می ‏فرماید: اگر باطل، خالصانه مطرح شود، نگرانی نیست. (چون مردم آگاه می ‏شوند و آن را ترک می‌کنند.) و اگر حقّ نیز خالصانه مطرح شود، زبان مخالف، بسته می ‏شود. لکن خطر آنجاست که حقّ و باطل، به هم آمیخته شده و از هر کدام، بخشی چنان جلوه داده می‌‏شود که زمینۀ تسلّط شیطان بر هوادارانش فراهم شود. «نهج‌البلاغه، کلام ۴۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۲:

۱. نه حق را با باطل مخلوط کنیم و آن را تغییر دهیم و نه باطل را در لباس حق مطرح سازیم. «لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ»

۲. و جدان و فطرت، بهترین گواه بر حق‌پوشی انسان است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۳ - تفسیر نور:

«وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ» و نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و همراه با رکوع‌کنندگان، رکوع نمایید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۳:

۱. بعد از دعوت به ایمان، دعوت به عمل صالح است. «آمِنُوا» «أَقِیمُوا»

۲. نماز و زکات، در آیین یهود نیز بوده است. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»

۳. رابطه با خدا، از طریق نماز و کمک به خلق خدا، از طریق زکات و همراهی با دیگران، یک مثلّث مقدّس است. «أَقِیمُوا»، «آتُوا»، «ارْکَعُوا»

۴. اصل فرمان نماز، با جماعت است. اساس دین بر حضور در اجتماع و دوری از انزوا و گوشه‌‏نشینی است. «وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۴ - تفسیر نور:

«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» آیا مردم را به نیکی دعوت کرده و خودتان را فراموش می‌نمایید؟ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را می‌‏خوانید، آیا هیچ فکر نمی‌کنید؟
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۴:

دانشمندان یهود، قبل از بعثت پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله، مردم را به ایمان آوردن به آن حضرت، دعوت می‌کردند و بشارت ظهور حضرت را می‏‌دادند، امّا هنگام ظهور، خودشان ایمان نیاوردند و حتّی بعضی از آنان به بستگان خود که اسلام آورده بودند، توصیه می‏‌کردند که مسلمان بمانند، ولی خودشان اسلام نمی‌‏آوردند. «نمونه، ج ۱، ص ۲۱۴»

در روایات آمده است: دانشمندی که دیگران را به بهشت دعوت کند، ولی خودش اهل جهنّم باشد، بزرگترین و سخت‌‏ترین حسرت‏‌ها را خواهد داشت. «بحار، ج ۲، ص ۳۷»

حقّ تلاوت، عمل است. امام صادق علیه‌السّلام فرمود: «کونوا دعاة الناس باعما لکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم» «نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۷» با اعمال خودتان مردم را دعوت کنید، نه تنها با گفتار.

از حضرت علی علیه‌السّلام نقل شده است که فرمود: سوگند که من شما را به کاری دعوت نمی‏‌کنم، مگر آنکه خودم پیشگام باشم و از کاری نهی نمی‌‏کنم مگر آنکه خودم قبل از شما آن را ترک کرده باشم. «نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵»

در نهج‌البلاغه آمده است: هر کس خود را امام دیگران قرار داد، ابتدا باید به تعلیم خود بپردازد. «نهج البلاغه، حکمت۷۳»

امام کاظم علیه‌السّلام فرموده‌‏اند: «طوبی للعلماء بالفعل و ویل للعلماء بالقول» «بحار، ج ۷۸، ص ۲۹۹» درود بر عالمانی که به گفتۀ خود عمل می‌‌کنند و وای بر عالمانی که فقط حرف می‌زنند.
عالم بی‌عمل در قالب تمثیل، از زبان قرآن - روایات - دانشمندان:

الف: در قرآن: عالم بی‌عمل، الاغی است که بار کتاب حمل می‏‌کند، ولی خود از آن بهره‌‏ای نمی‌‏برد. «جمعه، ۵»

ب: در روایات: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: عالم بی‌‏عمل، مثل چراغی است که خودش می‏‌سوزد، ولی نورش به مردم می‌‏رسد. «کنز العمّال، ح ۲۹۱۰۹»

رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: عالم بی‌عمل، چون تیرانداز بدون کمان است. «بحار، ج ۱۰، ص ۱۰۰»

عیسی علیه‌السّلام فرمودند: عالم بی‌‏عمل، مثل چراغی است بر پشت‏ بام که اتاق‌‏ها تاریک ‏هستند. «بحار، ج ۱۴، ص ۳۰۹»

علی علیه‌‌السّلام فرمودند: عالم بی‌عمل، چون درخت بی‌‏ثمر و گنجی است که انفاق نشود. «غررالحکم»

امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: موعظۀ عالم بی‌عمل، چون باران بر روی سنگ است که در دل‌ها نفوذ نمی‌‏کند. «بحار، ج ۲، ص ۳۹»

ج: در کلام اندیشمندان:

عالم بی‌‏عمل:

گرسنه‌‏ای است روی گنج خوابیده؛

تشنه‌ای است بر کنار آب و دریا؛

طبیبی است که خود از درد می‏‌نالد؛

بیماری است که دائماً نسخۀ درمان را می‌‏خواند، ولی عمل نمی‌‏کند؛

منافقی است که سخن و عملش یکی نیست؛

پیکری است بی‏ روح.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۴:

۱. آمران‌به‌معروف، باید خود عامل‌به‌معروف باشند. «تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ»

۲. اگر مقدّمات فراموشی را خود فراهم کرده باشیم، معذور نیستیم. عذر آن فراموشکاری پذیرفته است که بی‌تقصیر باشد. «تَنْسَوْنَ»، «تَتْلُونَ»

۳. تلاوت کتاب آسمانی کافی نیست، تعقّل لازم است. «تَتْلُونَ الْکِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»

۴. خود فراموشی، نشانۀ بی‌‏خردی است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۵ - تفسیر نور:

«وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعِینَ» و از صبر و نماز یاری جویید و این کار جز برای خاشعان، گران و سنگین است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۵:

هر چند این آیه به‌دنبال خطاب‏‌هایی که به یهود شده آمده است، ولی مخاطب آن همۀ مردم هستند.

در روایات می‏‌خوانیم که حضرت علی علیه‌السّلام هر گاه مسئلۀ مهمی برای‌شان رخ می‌‌داد به نماز می‌‏ایستادند و این آیه را تلاوت می‌کردند.
صبر از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی الله و علیه و آله و سلّم چند نوع است؟

در روایتی از پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله نقل شده، که صبر بر سه نوع است: ۱.صبر در برابر مصیبت؛ ۲. صبر در برابر معصیّت؛ ۳. صبر در برابر عبادت. «بحار، ج ۷۱، ص ۷۷»

بنابراین آنچه در روایات آمده که مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یکی از مصادیق صبر دارد. نماز برای رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و امثال او نور چشم است «بحار، ج ۱۶، ص ۲۴۹» و لکن برای بعضی‏‌ها که خشوع ندارند، چون بار سنگین است.

خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضای بدن است.

نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بی‌‏نهایت خدا می‌‏اندازد و غیر او را هر چه باشد کوچک جلوه می‌‏دهد. مِهر او را در دل زیاد می‌کند، روحیّۀ توکّل را تقویت می‌‏کند و انسان را از وابستگی‌های مادّی می‏‌رهاند. همۀ این آثار، انسان را در برابر مشکلات مقاوم می‌‏سازد.

صبر و مقاومت، کلید تمام عبادات است.

فرشتگان به اهل بهشت سلام می‌کنند؛ امّا نه به‌خاطر نماز و حج و زکات، بلکه به‌خاطر مقاومت و پایداری آنها «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «رعد، ۲۴»؛ چون اگر مقاومت نباشد، نماز و جهاد و حج و زکات نیز وجود نخواهد داشت. حتّی شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبری الهی، صبر است «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا» «سجده، ۲۴»
داستانی مرتبط با سورۀ بقره - آیۀ ۴۵:

شاعری به نام نجّاشی، که یکی از دوستداران حضرت علی علیه‌السّلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند و بیست ضربه نیز به‌خاطر ارتکاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت!

اطرافیانِ نجّاشی که قبیله‌ای مهم در کوفه بودند از علی علیه‌السّلام گلایه کردند که چرا یاران خود را نگه نمی‌دارد؟!

طارق‌بن‌عبداللّه رئیس آنها با ناراحتی به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمی‏‌شوید؟

شخصی همانند نجّاشی نباید شلّاق بخورد، ما این‌گونه رفتار را تحمّل نمی‌‌کنیم.

امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ»

طارق نیز به معاویه پیوست.

بنابراین گرچه آیه دربار‌ۀ نماز است، ولی در موارد مشابه می‏‌توان از آیات قرآن استمداد کرد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۵:

۱. صبر و نماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشکلات است. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ»

۲. هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگی بیشتر کنیم، امدادهای او را بیشتر دریافت کرده و بر مشکلات پیروز خواهیم شد. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»

۳. استعانت از خداوند در آیۀ «إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» منافاتی با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ»

۴. سنگین بودن نماز، نشانۀ تکبّر در برابر خداست. «لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۶ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ» (خاشعان) کسانی هستند که به (قیامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۶:

«لقاء» به‌معنی دیدن نیست؛ بلکه به‌معنی حضور است. چنان‌که اگر شخصی نابینا به حضور کسی برود، می‏‌گوید با او ملاقات کردم، گرچه او را ندیده است.

صاحب مجمع‌البیان نیز می‌‏گوید: مراد از لقای پروردگارش، ملاقات با پاداش و کیفر خداست.

شاید مراد از ملاقات پروردگار، همان حالت عرفانی باشد که خاشعان در نماز پیدا می‌‌کنند؛ زیرا نماز حضور در برابر خداست.

اگر «ظن» و گمان در برابر علم باشد، مورد انتقاد است «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» «نجم، ۲۸» امّا اگر مراد از گمان، اطمینان باشد ارزش است، گرچه یقین قوی نباشد.

چنان‌که خداوند نیز از رزمندگان شجاع و مخلص، به صاحبان گمان تعبیر نموده است: «قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً» «بقره، ۲۴۹»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۶:

۱. گمان به وجود قیامت هم، برای کنترل رفتارها کافی است. «یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا»

۲. خاشع، در نماز احساس ملاقات با خداوند را دارد. «الْخاشِعِینَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۷ - تفسیر نور:

«یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ» ای بنی‌اسرائیل! نعمتم را که به شما ارزانی داشتم، به یاد آورید و این که من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ۴۷:

این آیه، از فرزندان و نسل حضرت یعقوب می‌‏خواهد که برای معرفت بیشتر خداوند و زنده‌شدن روح شکرگزاری و دلگرم‌شدن به نعمت‌‏های الهی، از آن موهبت‌‏ها و نعمت‌ها یاد کنند. البتّه برتری و فضیلت بنی‌اسرائیل، نسبت به مردم زمان خودشان بود؛ زیرا قرآن دربارۀ مسلمانان می‌‌فرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ» «آل عمران، ۱۱۰» شما بهترین امّت‌‏ها هستید.

همچنین ممکن است مراد از برتری، پیروزی حضرت موسی و قوم بنی‌اسرائیل بر فرعونیان باشد، نه برتری اخلاقی و اعتقادی. «جاثیه، ۱۶»؛ زیرا قرآن بارها از بهانه‌‌جویی‌های بی‏‌مورد و بی‌‏اعتقادی آنها انتقاد می‌کند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۷:

۱. نعمت و فضیلت به دست خداوند است. «نِعْمَتِیَ»، «أَنْعَمْتُ»، «فضلت»

۲. نجات از سلطۀ طاغوت، از بزرگ‌‏ترین نعمت‌های الهی است. «نِعْمَتِیَ»، «فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ»
تفسیر صفحۀ ۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۴۸ - تفسیر نور:

«وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ» و بترسید از روزی که هیچ‌کس چیزی (از عذاب خدا) را از کسی دفع نمی‌‏کند و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نمی‌‏شود، و از کسی غرامت و بدلی گرفته نشود و یاری نخواهند شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۴۸:

در این آیه به برخی باورهای غلط و امیدهای نابه‌جای یهود، اشاره شده است.

آنان گمان می‌‏کردند که در روز قیامت اجدادشان، شفیع آنان خواهد شد. چنان‌که بت‏‌پرستان، بت‌‏ها را شفیع خود می‌پنداشتند.

برخی از آنان قربانی‌کردن را کفّارۀ گناهان دانسته و اگر پول نداشتند، یک جفت کبوتر را سر می‌‏بریدند.

گروهی از آنان به همراه مرده، طلا و زیورآلات دفن می‌‏کردند تا مرده به‌عنوان جریمۀ گناهانش بپردازد.

غافل از آنکه قیامت بر خلاف دنیاست، که برخی با پول و پارتی و یا حمایت گرفتن از قدرت‌ها، بر مشکلات‌شان پیروز می‌شوند.

در روز قیامت، تمام سبب‌‏ها قطع «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» «بقره، ۱۶۶»

و نسبت‌‏ها محو «فَلا... أَنْسابَ بَیْنَهُمْ» «مؤمنون، ۱۰۱»

و زبان عذرخواهی بسته می‌‏شود «وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ» «مرسلات، ۳۶»

مال و فرزند کارآیی ندارند «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» «شعراء، ۸۸»

و خویشاوندی نیز ثمری ندارد. «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ» «ممتحنه، ۳»

قدرت‌‏ها پوچ می‌شوند «هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ» «الحاقه، ۲۹»

و شفاعت بدون اذن خداوند پذیرفته نمی‌‌شود «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی‏» «انبیاء، ۲۸»

و فدیه پذیرفته نمی‌‏شود. «لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ» «حدید، ۱۵»
شفاعت به چه معناست؟

شفاعت از کلمۀ «شفع» به‌معنای جفت است، یعنی افرادی که مایه‌‏ای از ایمان و تقوی و عمل داشته و در آن روز کمبودی دارند، لطفی به آن مایه‌‌ها اضافه می‌‏شود و در اثر جفت و همراه شدن با لطف اولیای الهی، از قهر خداوند نجات می‌یابند.

بنابراین شفاعت، تنها شامل کسانی می‌‏شود که تلاشگر هستند؛ ولی در راه مانده‌‏اند و نیاز به قدرتی دارند که در کنار آنان باشد.
چند آیه از قرآن مربوط به شفاعت می‌شود و تقسیم‌بندی آن‌ها به چند قسم است؟

حدود سی آیه از قرآن مربوط به شفاعت است که به چند دسته تقسیم می‌شوند:

۱. آیاتی که شفاعت را نفی می‌‏کنند، مانند: «یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ» «بقره، ۲۵۴»، روزی‌که معامله و دوستی و شفاعت در آن نیست.

۲. آیاتی که شفاعت را مخصوص خداوند می ‏دانند، مانند: «ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ» «سجده، ۴»، غیر از او هیچ یاور و شفاعت‌کننده‌‏ای نیست.

۳. آیاتی که از شفاعت دیگران با اذن خداوند یاد می‌‌کنند، مانند: «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» «بقره، ۲۵۵»، چه‌کسی در نزد او (خداوند) شفاعت می‌کند مگر به اذنش؟

۴. آیاتی که شرایط شفاعت‌شوندگان را بیان می‌‏کنند.
شرایط شفاعت‌شوندگان چیست؟

الف: شفاعت برای کسی است که مورد رضایت خدا باشد. «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضی‏» «انبیاء، ۲۸»

ب: برای ظالمان، دوستدار و شفیعی نیست. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ» «غافر، ۱۸»

ج: فرشتگان برای کسانی که ایمان آورده‌‏اند، دعا و استغفار می‌‏کنند. «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا» «غافر، ۷»

با توجّه به آیات فوق، معلوم می‌شود که شفاعت بی‌‏قیدوشرط نیست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، باید واجد شرایطی باشد و اگر کسی شرایط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پیامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمی‌گیرد. چنان‌که همسر نوح و لوط علیهماالسّلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند. «فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ» «تحریم، ۱۰»

بنابراین شفاعتی سازنده است که انسان را با اولیای خدا پیوند دهد و مانع یأس او شود؛ ولی اگر ایمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همان‌گونه که مسیحیان عقیده دارند که عیسی فدا شد تا گناهان ما بخشیده شود، هرگز قابل قبول نیست.
آیا شفاعتِ اولیای خدا، به‌معنای ایستادن در برابر ارادۀ خدا نیست؟

کسی را که خدا اراده کرده عذاب کند، پیامبر با شفاعت خود، جلوی آن اراده را نمی‌‏گیرد؟

هم کیفر بدکاران و هم اجازۀ شفاعت به اولیای خود، اراده و خواست اوست. بنابراین شفاعت اولیای خدا، چیزی در برابر ارادۀ الهی نیست.
آیا شفاعت اولیای خدا به این معناست که رحم آنان از خدا بیشتر است؛ زیرا خدا می‏‌خواهد عذاب کند و اولیای او شفاعت می‌کنند؟

هم وجود رحم در اولیای خدا و هم اجازۀ استفاده از آن، از طرف خداست.

بنابراین اوست که با رحم و لطف خود، اجازۀ شفاعت می‌‏دهد.
آیا شفاعت، ارادۀ خدا را تغییر می‌‏دهد؟

ارادۀ خداوند در شرایط مختلف یک نوع نیست. ارادۀ خدا بر کیفر گناهکار است، ولی اگر او توبه کند، قهرش را برمی‏‌دارد.

زیرا شرایط انسان گناهکار با انسان توبه‌کار فرق دارد. انسانی به‌خاطر محبّت و ارادت و اطاعت از اولیای خدا در دنیا، مشمول شفاعت آنان می‌‏شود و دیگری که مخالف آنان بوده، مشمول نمی‌‌شود.

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱ ، ص ۹۸ - ۱۰۹.

منبع

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۵۰

قل لا اءقول لکم عندى خزائن الله و لا اءعلم الغیب و لا اءقول لکم إنى ملک إن اءتبع إلا ما یوحى إلى قل هل یستوى الا عمى و البصیر اءفلا تتفکرون(۵۰)

ترجمه :
۵۰ - بگو من نمیگویم خزائن خدا نزد من است و من آگاه از غیب نیستم (جز آنچه خدا به من بیاموزد) و به شما نمى گویم من فرشته ام ، من تنها از آنچه به من وحى مى شود پیروى مى کنم ، بگو آیا نابینا و بینا مساویند؟ چرا فکر نمیکنید؟!

تفسیر
آگاهى از غیب
آیه فوق دنباله پاسـخ گوئى به اعتراضات گوناگون کفار و مشرکان است و به سه قسمت از ایرادهاى آنها در جمله هاى کوتاه پاسـخ داده شده است :
نخست اینکه آنها به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) پیشنهاد معجزات عجیب و غریبى مى کردند، و هر یک به میل خود پیشنهادى داشتند، حتى قانع به مشاهده معجزات مورد در خواست دیگران نیز نبوده اند گاهى خانه هائى از طلا، و گاهى نزول فرشتگان و زمانى تبدیل سرزمین خشک و سوزان مکه به یک باغستان پر آب و میوه ، و گاهى موضوعات دیگر از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) تقاضا مى کردند. چنانکه در سوره اسراء ذیل آیه ۹۰ شرح آن خواهد آمد.
گویا آنها با این تقاضاهاى غریب و عجیب یک نوع مقام الوهیت و مالکیت زمین و آسمان براى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) انتظار داشتند.
لذا در پاســخ این افراد، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مامور مى شود بگوید: من هرگز ادعا نمیکنم که خزائن الهى به دست من است ، قل لا اقول لکم عندى خزائن الله ).
خزائن جمع خزینة به معنى منبع و مرکز هر چیزى است که براى حفظ آن و عدم دسترسى دیگران در آنجا جمع آورى شده و با توجه به آیه و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم (سوره حجر آیه 21): خزائن هر چیزى در نزد ما است و ما جز به اندازه معلوم آن را نازل نمى کنیم ، روشن میشود، که خزائن الله منبع همه چیز را در بر میگیرد، و در حقیقت این منبع از ذات بى انتهاى او که سرچشمه جمیع کمالات و قدرتها است ، مى باشد.
سپس در برابر افرادى که انتظار داشتند پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آنها را از تمام اسرار آینده و گذشته آگاه سازد، و حتى به آنها بگوید در آینده چه حوادثى مربوط به زندگى آنها روى میدهد، تا براى رفع ضرر و جلب منفعت بپاخیزند، مى گوید: من هرگز ادعا نمى کنم که از همه امور پنهانى و اسرار غیب آگاهم (و لا اعلم الغیب ).
همانطور که سابقا نیز گفته ایم ، کسى از همه چیز با خبر است ، که در هر مکان و هر زمانى حاضر و ناظر باشد و او تنها ذات پاک خدا است ، اما غیر او که وجودش محدود به زمان و مکان معینى است طبعا نمى تواند از همه چیز با خبر باشد،
ولى هیچ مانعى ندارد که خداوند قسمتى از علم غیب را که مصلحت میداند، و براى تکمیل رهبرى رهبران الهى لازم است ، در اختیار آنها بگذارد و البته این را علم غیب بالذات نمى گویند، بلکه علم غیب بالعرض و به تعبیر دیگر یادگیرى و تعلم از داناى غیب است .
آیات متعددى از قرآن گواهى مى دهد که خداوند چنین علمى را نه تنها در اختیار پیامبران و پیشوایان الهى قرار داده بلکه گاهى در اختیار غیر آنها نیز قرار مى داده است ، از جمله در سوره جن آیه 26 و 27 مى خوانیم : عالم الغیب فلا یظهر على غیبه احدا الا من ارتضى من رسول : خداوند از تمام امور پنهانى آگاه است و هیچ کس را از علم غیب خود آگاه نمى کند، مگر رسولانى که مورد رضایت او هستند.
اصولا تکمیل مقام رهبرى ، آنهم یک رهبرى جهانى و همگانى ، نیاز به آگاهى بر بسیارى از مسائل که از نظر سایر مردم مکتوم است ، دارد، و اگر خداوند این علم غیب را در اختیار فرستادگان و اولیایش نگذارد، مقام رهبرى آنها تکمیل نخواهد شد. (دقت کنید).

این که جاى خود دارد، گاهى یک موجود زنده براى ادامه حیات خود نیاز به دانستن گوشه اى از غیب دارد، و خداوند در اختیار آن مى گذارد مثلا شنیده ایم که بعضى از حشرات در تابستان پیش بینى وضع هواى زمستان را مى کنند یعنى خداوند این غیب را بخصوص در اختیار آنها مى گذارد، زیرا زندگى آنها بدون این مطلب چه بسا دستخوش فنا میگردد، شرح بیشتر این موضوع را بخواست خدا در تفسیر آیه ۱۸۸ سوره اعراف بیان خواهیم کرد.
و در جمله سوم به پاسـخ ایراد کسانى که انتظار داشتند خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرشته باشد، و یا فرشته اى همراه او باشد، و هیچگونه عوارض بشرى از خوردن غذا و راه رفتن در کوچه و بازار در او دیده نشود، مى گوید: و من هرگز ادعا نمیکنم فرشته ام
(و لا اقول لکم انى ملک ).
بلکه من تنها از دستورات و تعلیماتى پیروى مى کنم که از طریق وحى از ناحیه پروردگار به من مى رسد (ان اتبع الا ما یوحى الى ).
از این جمله به خوبى استفاده مى شود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) هر چه داشت و هر چه کرد از وحى آسمانى سر چشمه گرفته بود، و آن گونه که بعضى پنداشته اند به اجتهاد خود عمل نمیکرد و نه به قیاس و نه به غیر آن ، بلکه برنامه او در امور دینى تنها پیروى از وحى بود.
و در پایان آیه به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دستور داده مى شود که بگو آیا افراد نابینا و بینا همانندند؟ و آنها که چشم خود و اندیشه و عقلشان بسته است با کسانى که حقایق را به خوبى مى بینند و درک مى کنند برابرند؟ آیا فکر نمى کنید (قل هل یستوى الاعمى و البصیر افلا تتفکرون ).
ذکر این جمله بعد از جمله هاى سه گانه سابق ممکن است به خاطر این باشد که در جمله هاى قبل پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: (من نه خزائن الهى را دارم ، و نه عالم به غیبم ، و نه فرشته ام تنها پیرو وحیم ، ولى این سخن نه به آن معنى است که من با شما بت پرستان لجوج همانندم بلکه من انسانى هستم بینا، در حالى که شما همچون نابینایان هستید و این دو مساوى نیستند!
احتمال دیگر در پیوند این جمله با جمله هاى قبل این است که دلائل توحید و همچنین حقانیت پیامبر آشکار است ولى چشم بینا مى خواهد که آنها را ببیند و اگر شما قبول ندارید، نه به خاطر آن است که موضوع مبهم یا پیچیده است بلکه بجهت آنست که بینا نیستید آیا بینا و نابینا یکسانند؟!
 

عالی‌ترین هدیه اسلام به بشریت

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

بعثت نبی اسلام البته هدیه به تمام بشریت است. اگر ما میان ارزش‌های فراوان اسلام اگر فقط دو ارزش گسترش عقلانیت و پرورش اخلاق را در نظر بگیریم تصدیق می‌کنیم که اسلام عالی‌ترین هدیه را به بشریت عطا کرده است.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

امروز زندگی در تمدن غربی بر پایه طمع و حرص است. پایه همه ارزش‌های غربی پول است. سیاست رایج همه در خدمت تبعیض است. علم در خدمت کشتار مردم است. تمدن امروز جاهلیت مدرن است منتهی تجدید‌یافته و سازمان‌یافته‌تر شده است. عین همان رذائل اخلاقی دوران جاهلیت، امروز در دنیای به اصطلاح مدرن هم وجود دارد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

آمریکا نمونه کامل جاهلیت مدرن است

مظهر جاهلیت مدرن و بحران‌سازی آمریکا است. آمریکا یک رژیم مافیایی است که از بحران در دنیا ارتزاق می‌کند.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

باید از قضایای اوکراین عبرت گرفت

این موضوع اوکراین عبرت‌هایی داشت. پشتیبانی دولت‌های غربی یک سراب است و نمی‌شود به آن‌ها اعتماد کرد. مردم مهم‌ترین پشتوانه دولت‌ها هستند. اگر مردم در اوکراین وارد میدان می‌شدند، وضع دولت و مردم اوکراین این‌طور نمی‌شد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

با وجود اینکه در نیمه راهیم و تا هدف خیلی فاصله داریم، الگوی انقلاب اسلامی ایران برای مردم دنیا یک الگوی جذاب است.

در فاصله چند هزار کیلومتری تهران در کشوری دیگر به عکس شهید سلیمانی اهانت می‌شود و مردم واکنشی نشان می‌دهند که پلیس که خودش آن اهانت را انجام داده، مجبور به عذرخواهی می‌شود. همان پلیس با مردم همراهی می‌کند و آن عکس را در جاهایی از شهر نصب می‌کند. که نشان می‌دهد این الگو، الگوی جذاب و پرکششی است.

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34672

https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34344

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اختلاط با نامحرم به ضرر زنهاست
آن آقایی که با زنان نامحرم سروکار دارد، دو جا برای او امکان اشباع غرایزش در سطوح مختلف وجود دارد، این دیگر به زن خودش آن جور پای بند نیست. مثل مردی که هیچ زنی نگاه نمی‌کندنیست.

اینکه می‌گویند زن باید خودش را در محیطهای اجتماعی با نامحرم مخلوط نکند، برای این است که این زن، دلبستگی‌اش به مرد خودش باشد و الّا اگر زن کارش به جایی رسید که مرد خودش برایش عادی شد، مثل وضعیتی که الآن در جوامع غربی می‌بینید که اصلاً این مرد برای زن اهمیّتی ندارد، می‌گوید حالا شد، شد، نشد هم نشد. می‌گوید طلاق می‌گیریم، تمام می‌کنیم تو برو دنبال کارت، من هم می‌روم دنبال کارم. این بد است. بعضی از خانمها امروز تلاش می‌کنند که وضع زنان را این جوری کنند. این به ضرر زنهاست به نفع زنها نیست؛ چون این، بنیان خانواده را متلاشی می‌کند.
رهبر انقلاب؛ ۷۷/۱/۱۹

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47596

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=46525

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

ما کِی میتوانیم اهمیت و عظمت رزمندگان را درست تشخیص بدهیم؟ آن وقتی که عظمت عرصه و میدان را بتوانیم تشخیص بدهیم؛ عظمت میدان یعنی تعریف دفاع مقدس/ باید آنچه را که حقیقت است گفت. تحریف، امر جدی و خطر بزرگی است و دست تحریف وجود دارد. 1399/06/31

برخی کلید واژه ها در بیانات امام خامنه ای

https://www.golzar.info/shahidyab/page/4/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ما به معناى حقیقى کلمه به آزادى و وجود آن معتقدیم؛ منتها آزادى یک مسئله است؛ عدم مدیریت، عدم نظارت و عدم دقت در آنچه مى‏گذرد، مسئله‏ى دیگرى است ...

شهید غلامرضا قربانی مطلق | شـهادت: 1359/2/14 مـحل شـهادت: پاوه

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

تفسیر قرآن کریم ... | دستگاه قضایی، واقعاً برای ما، همه چیز است ... | شما بایستی مو را از ماست بکشید ... | منطق اصلی بسیج ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

 تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۰ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» و هنگامی‌که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم که در زمین جانشینی قرار دهم. فرشتگان گفتند: آیا کسی را در زمین قرار می‌‌دهی که در آن فساد کند و خون‌ها بریزد؟ درحالی‌که ما با حمد و ستایش تو، تو را تنزیه و تقدیس می‌‏کنیم. خداوند فرمود: همانا من چیزی می‌‏دانم که شما نمی‌‏دانید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۰:

در آیۀ قبل، خداوند، همۀ مواهب زمین را برای انسان آفریده است. در این آیه و آیات بعد، مسألۀ خلافت انسان در زمین مطرح می‌شود که نگرانی فرشتگان از فسادهای بشر و توضیح و توجیه خداوند و سجدۀ آنان ، در برابر نخستین انسان را به‌دنبال دارد.

فرشتگان، یا از طریق اخبار الهی و یا مشاهدۀ انسان‌های قبل از حضرت آدم علیه‌السّلام در عوالم دیگر یا در همین عالم و یا به‌‌خاطر پیش‌‌‏بینی صحیحی که از انسان خاکی و مادّی و تزاحم‌های طبیعی آنها داشتند، خونریزی و فساد انسان را پیش‌‏بینی می‏‌کردند.

گرچه همۀ انسان‏‌ها، استعداد خلیفه خدا شدن را دارند، امّا همه، خلیفۀ خدا نیستند؛ چون برخی از آنها با رفتار خود به اندازه‌‏ای سقوط می‌کنند که از حیوان هم پست‌‏تر می‌‏شوند.

چنان‌که قرآن می‏‌فرماید: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» «اعراف، ۱۷۹» قرارگاه این خلیفه، زمین است، ولی لیاقت او تا «قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‏» « نجم، ۹» می‌‏باشد.

به دیگران اجازه دهید سؤال کنند. خداوند به فرشتگان اذن داد تا سؤال کنند وگرنه ملائک، بدون اجازه حرف نمی‏‌زنند و فرشتگان می‌دانستند که برای هر آفریده‌‏ای، هدفی عالی در کار است.
چرا خداوند در آفرینش انسان، موضوع را با فرشتگان مطرح کرد؟

انسان، مخلوق ویژه‌‏ای است که ساخت مادّی او به بهترین قوام بوده: «أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» « تین، ۴» و در او روح خدایی دمیده شده و بعد از خلقت او خداوند به خود تبریک گفته است: «فَتَبارَکَ اللَّهُ» «‌مؤمنون، ۱۴»
خدایی که دائماً حاضر، ناظر و قیّوم است، چه نیازی به جانشین و خلیفه دارد؟

اوّلًا جانشینی انسان، نه به‌خاطر نیاز و عجز خداوند است؛ بلکه این مقام به خاطر کرامت و فضیلت رتبۀ انسانیّت است.

ثانیاً نظام آفرینش بر اساس واسطه‌هاست؛ یعنی با اینکه خداوند مستقیماً قادر بر انجام هر کاری است، ولی برای اجرای امور، واسطه‌‏هایی را قرار داده که نمونه‌‏هایی را بیان می‌کنیم:

با اینکه مدبّر اصلی اوست: «اللَّهُ الَّذِی» «یُدَبِّرُ» «‌یونس، ۳» لکن فرشتگان را مدبّر هستی قرار داده است. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً» «‌نازعات، ۵»

با اینکه شفا به دست اوست «فَهُوَ یَشْفِینِ» « شعراء، ۸۰» ، امّا در عسل شفا قرار داده است. «فِیهِ شِفاءٌ» « نحل، ۶۹»

با اینکه علم غیب مخصوص اوست «إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ» «یونس، ۲۰»، لکن بخشی از آن را برای بعضی از بندگان صالحش ظاهر می‌‌کند. «إِلَّا مَنِ ارْتَضی‏ مِنْ رَسُولٍ» «جن، ۲۷»

پس انسان می‌تواند جانشین خداوند شود و اطاعت او همچون اطاعت از خداوند باشد «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» «‌نساء، ۱۸»؛ و بیعت با او نیز به منزلۀ بیعت با خداوند باشد. «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ» «إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» « فتح، ۱۰»؛ و محبّت به او مثل محبّت خدا باشد. «من احبکم فقد احب الله» «زیارت جامعۀ کبیره»

برای قضاوت دربارۀ موجودات، باید تمام خیرات و شرور آنها را کنار هم گذاشت و نباید زود قضاوت کرد. فرشتگان خود را دیدند که تسبیح و حمد آنها بیشتر از انسان است. ابلیس نیز خود را می‌‏بیند و می‌گوید: من از آتشم و آدم از خاک و زیر بار نمی‌رود. امّا خداوند متعال مجموعه را می‌بیند که انسان بهتر است و می‌‏فرماید: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ».
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۰:

۱. خداوند ابتدا اسباب زندگی را برای انسان فراهم کرد؛ سپس او را آفرید. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» «إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ» «حضرت علی علیه‌السّلام فرمودند: فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم» همین‌‌که زمین را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفرید. (نهج‌البلاغه، خطبه ۹۱)

۲. آفرینش ملائکه، قبل از آدم بوده است؛ زیرا خداوند آفریدن انسان را با آنان، در میان گذاشت.

۳. انتصاب خلیفه و جانشین و حاکم الهی، تنها به‌دست خداست. «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

۴. انسان، جانشین دائمی خداوند در زمین است. «جاعِلٌ» کلم «جاعل» اسم فاعل و رمز تداوم است»

۵. انسان می ‏تواند اشرف مخلوقات و لایق مقام خلیفة‌اللهی باشد. «البتّه ستمکاران را از نیل به این مقام محروم کرده است: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» بقره، ۱۲۴» «جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

۶. ملائکه، فساد و خونریزی را کار دائمی انسان می‌دانستند. «یُفْسِدُ»، «وَ یَسْفِکُ» «فعل مضارع نشانۀ استمرار است.»

۷. حاکم و خلیفۀ الهی باید عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خلیفه نباید «یفسد فی‌الارض» باشد.

۸. طرح لیاقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعی ندارد. «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ»

۹. عبادت و تسبیح در فضای آرام، تنها ملاک و معیار لیاقت نیست. «نَحْنُ نُسَبِّحُ»

۱۰. به‌خاطر انحراف یا فساد گروهی، نباید جلوی امکان رشد دیگران گرفته شود. با آنکه خداوند می‌‏دانست گروهی از انسان‌ها فساد می‌‏کنند، امّا نعمت آفرینش را از همه سلب نکرد.

۱۱. مطیع و تسلیم بودن با سؤال کردن برای رفع ابهام منافاتی ندارد. «أَ تَجْعَلُ فِیها»

۱۲. خداوند فساد و خونریزی انسان را مردود ندانست؛ لکن مصلحت مهم‌تر و شایستگی و برتری انسان را طرح نمود. «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»

۱۳. توقّع نداشته باشید همۀ مردم بی چون‌و‌چرا، سخن یا کار شما را بپذیرند؛ زیرا فرشتگان نیز از خدا سؤال می‌‏کنند. «قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها»

۱۴. علوم و اطلّاعات فرشتگان، محدود است. «ما لا تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن - سورۀ بقره - آیۀ ۳۱ - تفسیر نور:

«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» و خداوند همۀ اسماء (حقایق و اسرار هستی) را به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، از اسامی این‌ها به من خبر دهید؟
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۱:

خداوند متعال اسماء(«اسم» در عرف ما فقط به‌معنی نام و نشان است، ولی در فرهنگ قرآنی نام همراه با محتواست. چنان‌که «فله الاسماء الحسنی» یعنی خداوند صفات عالیه دارد) و اسرار عالم هستی را، از نام اولیای خود(تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۴ و اکمال‌الدین صدوق، ج ۱، ص ۱) تا جمادات را به آدم تعلیم داد.

به تعبیر امام صادق علیه‌السلام که در تفسیر مجمع‌البیان آمده است: تمام زمین‌‏ها، کوه‌‏ها، دره‌ها، بستر رودخانه‌‏ها و حتّی همین فرشی که در زیر پای ماست، به آدم شناسانده شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۱:

۱. معلّم واقعی خداست و قلم، بیان، استاد و کتاب، زمینه‌های تعلیم هستند. «عَلَّمَ»

۲. برتری انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «وَ عَلَّمَ آدَمَ»

۳. انسان برای دریافت تمام علوم، استعداد و لیاقت دارد. «کُلَّها»

۴. فرشتگان عبادت بیشتری داشتند و آدم، علم بیشتری داشت. رابطۀ مقام خلافت با علم، بیشتر از عبادت است. «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ» «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ»

۵. برای روشن کردن دیگران، بهترین راه، برگزاری امتحان و به‌نمایش‌گذاشتن تفاوت‌‏ها و لیاقت‌‏هاست. «عَلَّمَ» «ثُمَّ عَرَضَهُمْ» «فَقالَ أَنْبِئُونِی»

۶ .فرشتگان، خود را به مقام خلیفة‌اللهی لایق‌تر می‌دانستند. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» (در روایتی از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است که فرمودند: «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» یعنی اگر شما فرشتگان در ادّعای لایق‌تر بودن خود، صادق هستید. تفسیر نورالثقلین)
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۲ - تفسیر نور:

«قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ » فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاک و منزّهی، ما چیزی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای نمی‌دانیم، همانا تو دانای حکیمی.
نکته‌‌‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۲:

ابلیس و ملائکه هر کدام به نوعی خود را برتر از آدم می‏‌دیدند.

ابلیس به‌واسطۀ خلقت «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ» و فرشتگان به‌واسطۀ عبادت «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ».

امّا ابلیس در برابر فرمان سجدۀ خداوند، ایستادگی کرد؛ ولی فرشتگان چون حقیقت را فهمیدند، پوزش خواستند و به جهل خود اقرار کردند. «سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۲:

۱. عذرخواهی از سؤال بدون علم، یک ارزش است. «سُبْحانَکَ»

۲. اوج‌گرفتن‌‏ها و خودبرتردیدن‌‏ها باید تنظیم شود. گویندگان سخن «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ» گفتند: «لا عِلْمَ لَنا»

۳. به جهل خود اقرار کنیم. «لا عِلْمَ لَنا» فرشتگان عالی‌‏ترین نوع ادب را به نمایش گذاشتند. کلمات: «سُبْحانَکَ»، «لا عِلْمَ لَنا»، «عَلَّمْتَنا»، «إِنَّکَ» و «أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»، همه نشانۀ ادب است.

۴. علم فرشتگان، محدود است. «لا عِلْمَ لَنا»

۵. علم خداوند، ذاتی است «إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ»؛ ولی علم دیگران، اکتسابی است. «عَلَّمْتَنا»

۶. امور عالم را تصادفی نپنداریم. «أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۳ - تفسیر نور:

«قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ» (خداوند) فرمود: ای آدم فرشتگان را از نام‌های آنان خبر ده؛ پس چون آدم آنها را از نام‌‏های‌شان خبر داد، خداوند فرمود: که آیا به شما نگفتم که اسرار آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و آنچه را آشکار می‌‌کنید و آنچه را پنهان می‌داشتید (نیز) می‌دانم.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۳:

۱. به استعدادهای لایق، فرصت شکوفایی و بروز بدهید. «أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»

۲. در آزمون علمی که خداوند برگزار نمود، آدم بر فرشتگان برتری یافت. «فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»

۳. ملائکه علاوه‌بر آنچه گفتند، مسائلی را هم کتمان می‌‏داشتند. «کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۴ - تفسیر نور:

«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ» و هنگامی‌که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، همگی سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد و تکبّر کرد، و از کافران گردید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۴:

به فرموده قرآن، ابلیس از نژاد جن بود که در جمع فرشتگان عبادت می‏‌کرد. «کانَ مِنَ الْجِنِّ» «کهف، ۵۰»

سجده بر آدم، چون به فرمان خدا بود، در واقع بندگی و عبودیّت خداست؛ «عیون اخبار الرضا» زیرا عبادت واقعی، عملی است که خداوند بخواهد، نه آنکه طبق میل ما باشد.

ابلیس حاضر بود قرن‏‌ها سجده کند، ولی به آدم سجده نکند.
ابلیس مرتکب چند انحراف شد؟

ابلیس مرتکب دو انحراف و خلاف شد:

الف: خلاف عقیدتی «أَبی‏» که سبب فسق او شد. «فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» «کهف، ۵۰»

ب: خلاف اخلاقی «اسْتَکْبَرَ» که سبب دوزخی‌شدن او گردید. «فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ» «زمر، ۷۲»

سجده برای آدم نه‌تنها به خاطر شخص او، بلکه به‌خاطر نسل و اولاد او نیز بوده است.

چنان‌که در جای دیگر می‌‏فرماید: «خَلَقْناکُمْ ثُمَّ صَوَّرْناکُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» «اعراف، ۱۱». امام سجّاد علیه‌السّلام می‌‏فرماید: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: سجده بر آدم به خاطر ذرّیه و نسل او بود. «تفسیر صافی، ذیل آیه»

سجدۀ فرشتگان موقّتی بود، امّا نزول آنها بر مؤمنان و استغفارشان برای آنان دائمی است «الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ». «کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و در این عقیده پایدار بودند فرشتگان بر آنان نازل‌می ‏شوند «فصّلت، ۳۰»؛ و در جای دیگر می‌فرماید: «و یستغفرون للّذین آمنوا» یعنی فرشتگان برای اهل ایمان دائماً در حال استغفارند. غافر، ۷»

سجده بر آدم نه به‌خاطر جسم او، بلکه به خاطر روح الهی اوست. «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ» «حجر، ۲۹»

بی‏‌انصافی است که تمام فرشتگان بر انسان سجده کنند، ولی انسان برای خدا سجده نکند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۴:

۱. فرشتگان نیز مانند انسان، مورد خطاب و امر و نهی قرار دارند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»

۲. لیاقت، از سابقه مهم‌تر است. فرشتگان قدیمی، باید برای انسان تازه به دوران رسیده امّا لایق، سجده کنند. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»

۳. خطرناک‌‏تر از نافرمانی در عمل، بی‌‏اعتقادی به فرمان است. «أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ»

۴. تکبّر و جسارت ابلیس، سرچشمۀ بدبختی‌های او شد. «کانَ مِنَ الْکافِرِینَ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن - سورۀ بقره - آیۀ ۳۵ - تفسیر نور:

«وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در این باغ سکونت کن و از (هر کجای) آن هر چه می‌خواهید به فراوانی و گوارایی بخورید، امّا به این درخت نزدیک نشوید که از ستمگران خواهید شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۵:

در فرهنگ قرآن، «شجر» علاوه‌بر درخت، به «بوته» هم گفته می‌‏شود.

مثلًا به بوتۀ کدو می‌گوید: «شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ» «صافات، ۱۴۶»، بنابراین اگر در روایات و تفاسیر می‌‌خوانیم که مراد از شجر در این آیۀ گندم است، جای اشکال نیست.

«جنّات» به باغ‌های دنیا نیز گفته می‌‏شود، چنان‌که در سورۀ قلم آیه ۱۷ آمده است: «إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ» ما صاحبان باغ را آزمایش نمودیم.

آیا باغی که آدم در آن مسکن گزیده بوده، بهشت موعود بوده است؟

پاسخ منفی است؛ آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده می‌‏شود، باغی که آدم در آن مسکن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا:

۱. آن بهشت، برای پاداش است و آدم هنوز کاری نکرده بود که استحقاق پاداش داشته باشد. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ» «آل عمران، ۱۴۲»

۲. کسی که به بهشت وارد شود، دیگر خارج نمی‌شود. «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» «حجر، ۴۸»

۳. در آن بهشت، امر و نهی و ممنوعیّت و تکلیف نیست، درحالی‌که آدم از خوردن درخت نهی شد. به‌علاوه در روایات اهل بیت علیهم‌السّلام نیز آمده است که بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۵:

۱. در مسکن، زن تابع مرد است. «أَنْتَ وَ زَوْجُکَ» «در مسألۀ امر و نهی، وسوسه و اخراج از بهشت، آدم و همسرش یکسان مورد خطاب قرار گرفته‌‏اند «کُلا، شِئْتُما، لا تَقْرَبا، فَتَکُونا،فَأَزَلَّهُمَا، فَأَخْرَجَهُما» امّا در مسألۀ مسکن، به‌جای «اسکنا» فرموده است: «اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ»

۲. در شیوۀ تربیت، هر گاه خواستید کسی را از کار یا چیزی باز دارید، ابتدا راه‌های صحیح، باز گذاشته شود و سپس مورد نهی اعلام شود. ابتدا فرمود: «کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما» سپس فرمود: «لا تَقْرَبا»

۳. نزدیک‌شدن به گناه همان، و افتادن در دامن گناه همان. «لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا»

۴. تخلّف از راهنمایی‌های الهی، ظلم به خویشتن است. «فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» آدم و همسرش نیز برای توبه گفتند: «ظَلَمْنا أَنْفُسَنا» البتّه با توجّه به عصمت انبیاء مراد از ظلم در این قبیل موارد، ترک اولی‏ است.
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۶ - تفسیر نور:

«فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فِیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی‏ حِینٍ» پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت و آنان را از باغی که در آن بودند، خارج ساخت و (در این هنگام به آنها) گفتیم: فرود آیید درحالی‌که بعضی شما دشمن برخی دیگر است و برای شما در زمین قرارگاه و تا وقتی معیّن بهره و برخورداری است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۶:

از آیۀ «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» که قبلًا خواندیم، استفاده می‌‏شود که غرض اصلی از خلقت آدم این بود که وی در زمین زندگی کند، ولی زندگی در زمین نیازمند یک نوع آمادگی بود و باید آدم بداند که:

۱. آزاد مطلق نیست. در زندگی او، امر و نهی و تکلیف وجود دارد.

۲. ابلیس دشمن اوست و چه بسا با سوگند و وعده‌های دروغ، انسان را فریب دهد.

۳. اطاعت از شیطان، عامل سقوط اوست.

۴. توبه، وسیلۀ جبران است.

امام رضا علیه‌السّلام می‌فرماید: ماجرای لغزش آدم، قبل از رسیدن به مقام نبوّت بوده و از لغزش‌های کوچکی بوده که قابل عفو است. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۵۰»

شیطان برای ایجاد لغزش، دست به هر نوع تاکتیک روانی و تبلیغاتی زد؛ از جمله:

الف: برای آدم و حوّا سوگند یاد کرد. «قاسَمَهُما» «اعراف، ۲۱»؛

ب: قیافۀ خیرخواهانه به خود گرفت و گفت: من از خیرخواهان شما هستم. «إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ» «اعراف، ۲۱»؛

ج: وعدۀ ابدیّت داد، که اگر این گیاه را بخورید، زندگی و حکومت ابدی خواهید داشت. «شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی‏» «طه، ۱۲۰»؛

د: دروغ گفت و به ذات حق تهمت زد. «ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدِینَ» «اعراف، ۲۰» یعنی پروردگارتان شما را نهی نکرد مگر از ترس اینکه شما فرشته شوید یا به زندگی ابدی برسید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۶:

۱. خطر شیطان، برای بزرگان نیز هست. او به سراغ آدم و حوّا آمد. «فَأَزَلَّهُمَا»

۲. شیطان، دشمن دیرینۀ نسل بشر است؛ زیرا از روز اوّل به سراغ پدر و مادر ما رفت.«فَأَزَلَّهُمَا»

۳. انسان به خودی خود، جایزالخطا و وسوسه‌‏پذیر است. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ»

۴. هر انسانی به خاطر استعدادها و لیاقت‌‏هایی که دارد بهشتی است؛ ولی خلاف‏‌ها او را سقوط می‌‏دهد. «فَأَخْرَجَهُما»

۵. از نافرمانی خداوند و عواقب تلخ وسوسه‏‌های ابلیس، عبرت بگیریم. تحت نفوذ شیطان قرار گرفتن، برابر با خروج از مقامات الهی و محرومیّت از آنهاست. «فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ» «فَأَخْرَجَهُما»

۶. زندگی دنیا، موقّتی است. «إِلی‏ حِینٍ»
تفسیر صفحۀ ۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۳۷ - تفسیر نور:

«فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» پس آدم از سوی پروردگارش کلماتی دریافت نمود، (و با آن کلمات توبه کرد) پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبه‌پذیرِ مهربان است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۷:

چون آدم از غذایی که نباید بخورد، چشید و از آن همه نعمت و رفاه محروم شد، متوجّه اشتباه خود گردید. او در اثر پشیمانی و ندامت، کلماتی را از خداوند دریافت کرد و به وسیلۀ آن کلمات، توبه نمود. توبه، به معنی بازگشت است. اگر توبه را به خدا نسبت دهیم، به‌معنی بازگشت لطف و رحمت او بر بندۀ خلافکار و پشیمان است «هُوَ التَّوَّابُ» و اگر آن را به بنده نسبت دهیم به معنی بازگشت انسان خطاکار به سوی خداوند است. «فَتابَ عَلَیْهِ»

طبق آنچه از روایات شیعه و سنی استفاده می‌‏شود، مراد از کلماتی که آدم به‌وسیلۀ آن توبه نمود، توسّل به بهترین خلق خدا یعنی حضرت محمّد و اهل بیت او علیه و علیهم‌السّلام است. چنان‌که در تفسیر درّ المنثور از ابن عباس نقل شده است که آدم برای پذیرش توبه ‏اش، خداوند را به این نام‌‏ها قسم داد: «بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین» «تفسیر درّ المنثور، ج ۱، ص ۶۰»

البتّه برخی معتقدند، مراد از کلمات، همان جمله‌‏ای است که در سورۀ اعراف آمده است: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ» «‌اعراف، ۲۳» خدایا! ما به خود ستم کرده‏‌ایم و اگر تو ما را نیامرزی و مورد رحمت قرار ندهی، حتماً از زیانکاران خواهیم بود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۳۷:

۱. هم‌چنان که توفیق توبه از خداست، باید چگونگی و راه توبه را نیز از خداوند دریافت کنیم. «مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ»

۲. قبول توبه و ارائۀ راه آن، از شئون تربیت و ربوبیّت اوست. «مِنْ رَبِّهِ»

۳. این همه لطف و قبول توبه، تنها کار خداست. «هُوَ»

۴. اگر توبه، واقعی باشد، خداوند آن را می‌‏پذیرد. «هُوَ التَّوَّابُ»

۵. اگر توبه را شکستیم، باز هم خداوند توبه را می‌پذیرد. «هُوَ التَّوَّابُ»

۶. عذرپذیری خداوند همراه با رحمت است، نه عتاب و سرزنش. «التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ۸۷-۹۷.

منبع

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبرکه انعام آیات ۴۶تا۴۹

قل اء رءیتم إن اءخذ الله سمعکم و اءبصارکم و ختم على قلوبکم من إله غیر الله یأ تیکم به انظر کیف نصرف الایات ثم هم یصدفون (۴۶)
قل اء رءیتکم إ ن اتاکم عذاب الله بغتة اءو جهرة هل یهلک إلا القوم الظالمون (۴۷)
و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین فمن ءامن و اءصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون (۴۸)
و الذین کذبوا بایاتنا یمسهم العذاب بما کانوا یفسقون(۴۹)

ترجمه :
۴۶ - بگو آیا فکر کرده اید اگر خداوند گوش و چشمهاى شما را بگیرد و بر دلهاى شما مهر نهد (که چیزى را نفهمید) چه کسى جز خدا است که آنها را به شما بدهد؟ ببین چگونه آیات را براى آنها به گونه هاى مختلف شرح مى دهیم سپس آنها روى مى گردانند!.
۴۷- بگو فکر کرده اید اگر عذاب خدا ناگهانى (و پنهانى ) یا آشکارا به سراغ شما بیاید آیا جز جمعیت ستمکار هلاک مى شوند؟
۴۸ - ما پیامبران را جز براى بشارت و بیم نمى فرستیم آنها که ایمان آورند و (خویشتن را) اصلاح کنند نه ترسى دارند و نه غمگین مى شوند.
۴۹ - و آنها که آیات ما را تکذیب کردند عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانیها به آنان مى رسد.

تفسیر
بخشنده نعمتها را بشناسید
روى سخن همچنان با مشرکان است .

و در این آیات با بیان دیگرى براى بیدار ساختن آنها استدلال شده است ، و روى غریزه دفع ضرر تکیه کرده ، نخست مى گوید: اگر خداوند نعمتهاى گرانبهایش را همچون گوش و چشم از شما بگیرد، و بر دلهایتان مهر بگذارد و بطورى که نتوانید میان خوب و بد و حق و باطل تمیز دهید چه کسى جز خدا مى تواند این نعمتها را به شما باز گرداند؟! (قل ا رایتم ان اخذ الله سمعکم و ابصارکم و ختم على قلوبکم من اله غیر الله یاتیکم به ).
در حقیقت مشرکان نیز قبول داشتند که خالق و روزى ده خدا است ، و بتها را بعنوان شفاعت در پیشگاه خدا مى پرستیدند قرآن میگوید شما بجاى اینکه پرستش بتهاى بى ارزش و فاقد همه چیز کنید چرا مستقیما به در خانه خدا نمى روید خدائى که سرچشمه همه نیکیها و برکات است .
علاوه بر اعتقادى که همه بت پرستان درباره خدا داشتند در اینجا نیز عقل آنها به داورى طلبیده مى شود، که بتهائى که خود نه چشم و نه گوش و نه عقل و نه هوش دارند چگونه مى توانند این گونه نعمتها را به دیگران ببخشند؟!
سپس مى گوید ببین چگونه آیات و دلائل را به گونه هاى مختلف براى آنها شرح مى دهیم ، ولى باز آنها از حق روى برمى گردانند (انظر کیف نصرف الایات ثم هم یصدفون ).
درباره معنى ختم و همچنین علت اینکه سمع در آیات قرآن معمولا
بطور مفرد و ابصار بطور جمع مى آید در جلد اول همین تفسیر صفحه 50 بحث کردیم .
نصرف از ماده تصریف به معنى تغییر است و در اینجا منظور بیان استدلالات گوناگون و در اشکال مختلف مى باشد، و یصدفون از ماده صدف بر وزن هدف به معنى جانب و ناحیه است ، و چون بهنگام روى گردانیدن و اعراض ، انسان متوجه جانب و ناحیه دیگرى این کلمه در معنى اعراض به کار مى رود، منتها چنانکه راغب در مفردات این ماده به معنى اعراض و روى گردانیدن شدیداستعمال مى شود.
در آیه بعد به دنبال ذکر این سه نعمت بزرگ الهى (چشم و گوش و فهم ) که سرچشمه تمام نعمتهاى دنیا و آخرت است اشاره به امکان سلب همه نعمتها بطور کلى کرده ، مى گوید: به آنها بگو اگر عذاب خداوند ناگهانى و بدون مقدمه ، و یا آشکارا و با مقدمه ، به سراغ شما بیاید آیا جز ستمکاران نابود مى شوند؟! (قل ا رایتکم ان اتاکم عذاب الله بغتة او جهرة هل یهلک الا القوم الظالمون )
بغتة به معنى ناگهانى و جهرة به معنى آشکار است ، و قاعدتا باید در مقابل آشکار، پنهان ذکر گردد، نه ناگهانى ، ولى چون امور ناگهانى معمولا مقدمات آنها مخفى و پنهان است ، زیرا اگر پنهان نبود ناگهانى نمیشد، به این جهت در مفهوم کلمه بغتة مفهوم پنهانى افتاده است .
منظور این است تنها کسى که قادر به انواع مجازات و گرفتن نعمتها است خدا است ، و بتها هیچ نقشى در این میان ندارند.
بنابراین دلیلى ندارد که به آنها پناه برید، ولى از آنجا که خداوند حکیم و رحیم است تنها ستمکاران را مجازات میکند.
ضمنا از این تعبیر استفاده مى شود که ظلم معنى وسیعى دارد که انواع شرک و گناهان را شامل مى شود، بلکه در آیات قرآن شرک به عنوان ظلم عظیم معرفى شده است چنانکه لقمان به فرزند خود میگفت لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم : فرزندم براى خدا شریک قائل مشو که شرک ظلم بزرگى است (سوره لقمان آیه ۱۳).

در آیه بعد بوضع پیامبران الهى اشاره کرده ، میگوید: نه تنها بتهاى بیجان کارى از آنها ساخته نیست ، انبیاى بزرگ و رهبران الهى نیز کارى جز ابلاغ رسالت ، و بشارت و انذار، و تشویق و تهدید ندارند، و هر نعمتى هست به فرمان خدا و از ناحیه او است و آنها هم هر چه بخواهند از او میخواهند (و ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین ).
احتمال دیگر در پیوند این آیه با آیات قبل این است که در آیات گذشته سخن از تشویقها و تهدیدها در میان بود، در این آیه میگوید این همان هدفى است که پیامبران بخاطر آن مبعوث شدند، کار آنها نیز بشارت و انذار بود.
سپس مى گوید: راه نجات منحصر در دو چیز است آنها که ایمان بیاورند و خویشتن را اصلاح کنند (و عمل صالح انجام دهند) نه ترسى از مجازاتهاى الهى دارند، و نه غم و اندوهى از اعمال گذشته خود (فمن آمن و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون ).
و در مقابل ، کسانى که آیات ما را تکذیب کنند در برابر این فسق و نافرمانى گرفتار مجازات الهى خواهند شد (و الذین کذبوا بایاتنا یمسهم العذاب بما کانوا یفسقون ).
قابل توجه اینکه در مورد مجازات تکذیب کنندگان آیات خدا، تعبیر به یمسهم العذاب شده است ، یعنى عذاب پروردگار آنها را لمس مى کند گویا مجازات همه جا بدنبال آنها میگردد و سپس به بدترین وجهى آنها را فرا مى گیرد، ذکر این نکته نیز لازم است که فسق معنى وسیعى دارد، و هر گونه نافرمانى و خروج از راه ۴و رسم بندگى خدا حتى کفر را شامل میشود: و منظور از آن در آیه فوق نیز همین معنى است ، بنابراین محلى براى بحثهائى که فخر رازى و دیگر مفسران در باره فسق در اینجا کرده اند و آنرا شامل گناهان نیز دانسته اند، و سپس به دفاع برخاسته اند باقى نمى ماند.

منبع

شخصی به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و از فقر خود شکایت کرد.

حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی

1سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد
2بر من صلوات بفرست.
3سپس سوره قل هو الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.

آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد.

کتاب شریف اسرار الصلاه ، آیت الله ملکی تبریزی رضوان الله تعالی علیه ص 262

منبع

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر دستگاه قضایی از شرایط لازم برخوردار باشد و کارِ درست بکند، بزودی در کشور، فساد و تباهی و ظلم و تبعیض و فسق و ‌بقیه‌ی چیزهایی که یک جامعه را فاسد و زمینگیر میکند، ریشه‌کن خواهد شد. اگر خدای نکرده، دستگاه قضایی سالم نبود، یا ‌پُرکار نبود، آن‌وقت همه‌ی این جرایم، رشد میکنند و این میکربها، جرأت حیات و زیاد شدن و فعال شدن پیدا میکنند. به همین ‌خاطر است که دستگاه قضایی، واقعاً برای ما، همه چیز است. فرق هم نمیکند،... در همه‌ی شرایط، آن چیزی که یک آن، به رکود ‌و جمود و بیکاری و کم‌کاری و - خدای نکرده - به فساد او نمیتوان تن داد، دستگاه قضایی است. هرجای دیگر خراب شد، ‌میگوییم ان‌شاءالله دستگاه قضایی میرود، آن‌جا را اصلاح خواهد کرد؛ اما خود دستگاه قضایی، بایستی در حد نصاب اصلاح و صلاح ‌باشد.‌۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر یک دستگاه قضایىِ خوب و یک تلاش قضایىِ موفق نباشد، مطمئن باشید که این، به نفع کشور و انقلاب نخواهد بود. شرط ‌اصلی، این‌جاست. آنها [تلاشهای دولت] همه شکل است، این روح است؛ چون عدالت، با دستگاه قضایی تأمین خواهد شد و مجری ‌عدالت، دستگاه قضایی است‌.‌۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

همین بسیج و سپاه و آحاد نیروهای رزمنده و اینهایی که در میدان جنگ در مقابل دشمن، مثل شیر میغریدند، گاهی در یک قضیه‌ی کوچک شخصی، به خاطر بلد نبودن قانون یا بلندنظری طبیعی یک مؤمن یا یک انقلابی، سرشان کلاه میرود و خسارت میبینند. شما بایستی مو را از ماست بکشید. نباید بگذارید به هیچ‌کَس، مخصوصاً به طبقات مظلوم و روستاییان و جوانان فداکار و بسیجیان و رزمندگان، ظلم بشود.۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2329&nt=2&year=1369#22388

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

در جامعه‌ی اسلامی، باید هر مظلومی احساس بکند که پناهگاهی در آن‌جا هست؛ مثل کسی که مثلاً در طوفان و کولاک خیلی ‌سختی، یا در جاده‌ی خطرناکی در شب حرکت میکند، پناهگاهی هم در نقطه‌یی قرار دارد، خودش را سینه‌خیز هم که شده، به ‌آن‌جا خواهد رساند و مطمئن است آن‌جا که رسید، دیگر خیالش بایستی آسوده باشد. آن پناهگاه، قوّه‌ی قضائیه است. فرق هم ‌نمیکند؛ همه‌ی قشرها باید این احساس را داشته باشند.‌۱۳۶۹/۰۴/۰۴

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50944

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

قدر دانستن دوران جوانی و اهتمام ویژه به هیئت‌های حسینی: هیئت‌ها هم باید یاد اهل‌بیت را زنده نگه دارند هم مرکز و پایگاه تبیین حقایق باشند ...
۲۶ /شهریور/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50944

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

وظیفه‌شناسی (تلاش‌های بی‌وقفه بدخواهان و رهزنان حقایق بر ضد حوادث مهمی همچون راهپیمایی شورانگیز اربعین): دو جمله حیاتی و جاودانی قرآن یعنی تواصی به حق و تواصی به صبر برای همیشه و بخصوص برای امروز ما یک دستورالعمل اساسی است ... ۲۶ /شهریور/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50944

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

صبر را به معنای پایداری، ایستادگی، خسته نشدن و خود را در بن‌بست ندیدن: هم خودتان راه حق را بروید هم تلاش کنید با منوّر کردن محیطهای گوناگون از جمله دانشگاه به رنگ خدا، دیگران نیز به این راه هدایت شوند ...
۲۶ /شهریور/ ۱۴۰۱

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان به‌مناسبت روز بسیج مطرح کردند؛
۰۵ / آذر / ۱۴۰۱
روایت شکست نقشه منطقه‌ای آمریکا
به‌وسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمانی
دشمن بدنبال برجام ۲ و ۳ یعنی رها کردن حضور منطقه‌ای و تولید سلاح‌های راهبردی بود
چشم بچه‌های تیم ملی فوتبال روشن که چشم ملت را روشن کردند

**************

برخی موارد مرتبط

گزیده بیانات ویژه هفته بسیج

« ویژه نامه هفته بسیج »

**************

قهرمان؛ سلیمانی
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «آمریکا قدرت مسلّط جهان بود، ولی امروز نیست.» «آمریکا در منطقه شکست‌خورده است. شیطان بزرگ با آن‌همه تلاش، با آن‌همه وسوسه و دمدمه نتوانسته است به مقصودِ خود در این منطقه برسد.» «قهرمان این کار سلیمانی بود.» ۱۴۰۱/۰۸/۱۱و ۱۳۹۷/۰۳/۲۵ و ۱۳۹۹/۰۹/۲۶

نماهنگ | قهرمان؛ سلیمانی

نماهنگ | ملت امام حسین(ع)

رسم کتابخوانی

خط حزب‌الله ۳۶۸ | ملت شکست‌ناپذیر

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر ایران‌دوست هستید، یکی از علائم و شاخصهای ایران‌دوستی شما این است که امیدآفرینی کنید؛ اگر یأس‌آفرینی کردید، نمیتوانید بگویید ایران‌دوستید. شاخصِ عمده‌ی ایران‌ستیزی یأس‌آفرینی است، امیدسوزی است، القای ناتوانی است، القای بن‌بست است؛ اینها شاخصهای ایران‌ستیزی است ... ۱۴۰۱/۰۸/۲۸

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

نماهنگ | امیدسوزی، شاخص ایران ستیزی

دیدارنگار ۱۰۹ | غلبه بر توطئه‌ القای یأس

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

منطق اصلی بسیج این است:
رفع تهدیدها و تبدیل تهدیدها به فرصت. تهدیدهای زیادی داریم، هر کدام از این تهدیدها بایستی با ابتکار بسیجی تبدیل بشود به یک فرصت؛ هر چه تهدیدها بیشتر، فرصتها بیشتر؛ بنابراین تهدید برای ما دیگر تهدید نیست، [بلکه] تهدید به برکت بسیج، برای ما ایجاد فرصت میکند ... ۱۳۹۸/۰۹/۰۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

نماهنگ | بسیج چگونه تشکیل شد؟

 

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

چهره‌ی صحنه‌گردان‌ها روشن شد. صحنه‌گردان‌ها خودشان را طرف‌دار ملّت ایران وانمود میکنند امّا با همه‌ی خواسته‌ها و عقاید و مقدّسات ملّت ایران دشمنی کردند؛ با اسلام دشمنی کردند، مسجد سوزاندند، قرآن سوزاندند؛ با ایران دشمنی کردند، پرچم ایران را سوزاندند،‌ به سرود ملّی ایران بی‌احترامی کردند؛ چهره‌های اینها روشن شد. ادّعا میکنند طرف‌دار ملّت ایرانند، خب ملّت ایران، ملّت مسلمان است، ملّت قرآن است، ملّت امام حسین است. تو به امام حسین اهانت میکنی،‌ بددهنی میکنی،‌ بی‌حیائی میکنی، تو طرف‌دار ملّت ایرانی؟ به اربعین اهانت میکنی‌، به راهپیمایی میلیونی اربعین اهانت میکنی، تو طرف‌دار ملّت ایرانی؟ خب، چهره‌ی صحنه‌گردانان واقعی این اغتشاش هم روشن شد. بنابراین یکی از مطالبی که در این مسئله‌ی این اغتشاشها میتوان گفت، این است که ملّت ایران از این تهدید، فرصتهای متعدّدی برای خودش درست کرد ... ۱۴۰۱/۰۸/۲۸

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

نماهنگ | تو طرفدار ملت ایرانی؟

عمق استراتژیک نظام

نماهنگ | چشمتان روشن

دومین فراخوان دوره‌های عمومی آموزش معارف انقلاب اسلامی

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=48908

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

کارِ بزرگداشت شهیدان را نباید یک کار معمولی و عادی دانست؛ این حقیقتاً یک حسنه‌ی بزرگ است/ با گذشت چند سال از دفاع مقدّس، حادثه بزرگداشت شهیدان شروع شده و باید ادامه پیدا بکند ... 1400/07/24

https://www.golzar.info/shahidyab/page/3/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

حضرت آیت الله امام خامنه ای: امروز خوشبختانه در ایران، آزادىِ فکر کردن و فکر را بیان کردن، در دنیا کم‏نظیر است ...

شهید مدافع حرم شهید اکبر شهریاری

شـهادت : 1392/11/1 در سوریه درجوار حرم حضرت زینب(س) توسط تروریست های تکفیری

نگاهی به زندگی شهید مدافع حرم اکبر شهریاری

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

آیه 105 سوره مبارکه انبیاء

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

باهرقدمی در راه استواری انقلاب یک قدم به ظهور نزدیک‌تر می شوید ...

https://wiki.ahlolbait.com/%D8%A2%DB%8C%D9%87_105_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%A1

https://farsi.khamenei.ir/

https://www.aviny.com/Album/defa-moghadas/Shakhes/index.aspx

https://qaem14.blogsky.com/1396/05/09/post-136/

خدا از قریش امتحان خیلی سختی گرفت، چون سرمایۀ معنوی و ایمانی بالایی داشتند/ هرچه به‌ظهور نزدیک‌ می‌شویم، امتحان‌های ما سخت‌تر می‌شود، چون مدعیان ایمان باید غربال بشوند ...

https://harimeharam.ir/shahid/473

https://harimeharam.ir/shohada/22/2

امام خامنه ای:

آمریکایی‌ها ...برای اینکه بتوانند به ایران لطمه بزنند؛ نقشه‌ی اینها، توطئه‌ی اینها با نیروی عظیم و کارآمد جمهوری اسلامی خنثی شد که مظهر و پرچم این نیروی عظیم، شخصی بود به نام حاج قاسم سلیمانی. حالا معلوم میشود که چرا اسم حاج قاسم سلیمانی برای ملّت ایران این قدر محبوب است و برای دشمنان ایران این قدر مغضوب است که از آوردن اسمش عصبانی میشوند، خشمگین میشوند ... 5 /آذر/ 1401

شهید سید جلال حبیب الله پور (ابومسلم)

تاریخ شهادت : 1394/01/31 | محل شهادت : درعا - سوریه

برخی پیوندها و ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید

 

If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today

A great and glorious soldier

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

تفسیر قرآن کریم ... | خیر دنیا و آخرت ... | امروز در دنیا، برای ساختن مسجد ضرار، پول خرج میشود ... | به نام و یاد شهیدان ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

 تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:

«وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ» و کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌‏اند، مژده بده که برای‌شان باغ‌هایی است که نهرها از پای (درختان) آن جاری است، هر گاه میوه‌ه‏ای از آن (باغ‌ها) به آنان روزی شود، گویند: این همان است که قبلًا نیز روزی ما بوده، درحالی‌که همانند آن نعمت‌‏ها به ایشان داده شده است (نه خود آنها) و برای آنان در بهشت همسرانی پاک و پاکیزه است و در آنجا جاودانه‏‌اند.
نکته‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:

شاید مراد از «مُتَشابِهاً» این باشد که بهشتیان در نگاه اوّل، میوه‌‏ها را مانند میوه‌‏های دنیوی می‌‏بینند و می‌‏گویند: شبیه همان است که در دنیا خورده بودیم، لکن بعد از خوردن می‏‌فهمند که طعم و لذّت تازه‌ای دارد. و شاید مراد این باشد که میوه‌‏هایی به آنان داده می‌‏شود که همه از نظر خوبی و زیبایی و خوش‌عطری یکسان هستند و مانند میوه‌های دنیا درجه یک، دو و سه ندارد.

در قرآن، معمولًا ایمان و عمل صالح در کنار هم مطرح شده است؛ ولی ایمان بر عمل صالح مقدم قرار گرفته است.

آری، اگر اتاقی از درون نورانی شد، شعاع این نور از روزنه و پنجره‌‏ها بیرون خواهد زد. ایمان، درونِ انسان را نورانی و قلب نورانی، تمام کارهای انسان را نورانی می‌‌کند. برکات ایمان و عمل صالح بسیار است که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است. «قرآن، ۱۵ برکت برای ایمان همراه عمل صالح، بیان نموده که با مراجعه به معجم‌المفهرس می‌‏توانید به آنها دسترسی پیدا نمایید.»
همسران بهشتی چند نوع هستند؟

الف: یکی حورالعین که همچون لؤلؤ و باکره هستند و در همان عالم آفریده می‌‏شوند. «أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً»

ب: همسران مؤمن دنیایی که با چهره‌ه‏ای زیبا در کنار همسران‌شان قرار می‌‏گیرند. «وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ» «رعد، ۱۳»

از امام صادق علیه‌‌السّلام دربارۀ ازواج مطهّره سؤال شد، فرمودند: همسران بهشتی آلوده به حیض و حدث نمی‌‏شوند. «تفسیر راهنما و دُرّ المنثور»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:

۱. مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آیۀ قبل) یکی از اصول تربیت است. «فَاتَّقُوا النَّارَ» «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا»

۲. ایمان قلبی، باید توأم با اعمال صالح باشد. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»

۳. انجام همۀ کارهای صالح و شایسته، کارساز است؛ نه بعضی از آنها. «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» (الصالحات) هم جمع است وهم (الف و لام) دارد که به‌معنای همۀ کارهای خوب است.

۴. کارهای شایسته و صالح، در صورتی ارزش دارد که برخاسته از ایمان باشد؛ نه تمایلات شخصی و جاذبه‌های اجتماعی. اوّل «آمَنُوا»، بعد «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ».

۵. محرومیت‏‌هایی که مؤمن به‌جهت رعایت حرام و حلال در این دنیا می‌‏بیند، در آخرت جبران می‌شود. «رُزِقُوا»

۶. ما در دنیا نگرانِ ازدست‌دادن نعمت‌‏ها هستیم، امّا در آخرت این نگرانی نیست. «وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ»

۷. آشنایی با سابقۀ نعمت‌ها، بر لذّت کامیابی می‌‏افزاید. «رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ» سخنان کسی را که می‌شناسیم، در رادیو و تلویزیون با عشق و علاقه گوش می‌دهیم و یا عکس جاهایی که قبلا به آنجا رفته‏‌ایم، با علاقه نگاه می‏‌کنیم.

۸. همسران بهشتی نیز پاکیزه‌‏اند. «أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:

«إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقِینَ » همانا خداوند از اینکه به پشه‌ای (یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد؛ پس آنهایی که ایمان دارند می‌‏دانند که آن (مثال) از طرف پروردگارشان به‌حق است، ولی کسانی‌که کفر ورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه منظوری داشته است؟ (آری) خداوند بسیاری را بدان (مثال) گمراه و بسیاری را بدان هدایت می‌فرماید. (امّا آگاه باشید که) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمی‌‏کند.
نکته‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:

کلمۀ «بعوض» به‌معنای پشه و ریشۀ آن از «بعض» می‌‏باشد که به‌جهت کوچکی جثّه به آن اطلاق شده است. «مفردات راغب»

مثال‌های قرآن، برای همۀ مردم است و از هر نوع مثلی نیز در آن آمده است: «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» «روم، ۵۸»

البتّه این مثل‌‌ها را نباید ساده انگاشت، زیرا دانشمندان، کُنه آن را درک می‌کنند: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» «عنکبوت، ۴۳»

در مثال زدن، تذکّر، تفهیم، تعلیم، بیان و پرده‌‏برداری از حقایق نهفته است و در کتاب‏‌های آسمانیِ پیشین نیز همانند تورات و انجیل و در سخنان رسول اکرم و ائمۀ اهل بیت علیهم‌السّلام فراوان دیده می‏‌شود.

در تورات نیز بخشی به نام «أمثال سلیمان» وجود دارد.

بعضی از مخالفان اسلام که از برخورد منطقی و آوردن مثلِ قرآن عاجز ماندند.

آنها مثال‌های قرآن را بهانه قرار داده و می‌‏گفتند: شأن خداوند برتر از آن است که به حیواناتی چون مگس یا عنکبوت مثال بزند. «در سورۀ عنکبوت آیۀ ۴۱، قدرت‏‌های غیر الهی به خانۀ عنکبوت تشبیه شده و در سوره حج آیۀ ۷۳ فرموده که دیگران حتّی توانایی آفریدن یک مگس را ندارند.»

آنها می‌گفتند: این مثال‌‌ها با مقام خداوند سازگار نیست و به‌این‌وسیله در آیات قرآن تشکیک می‌‏کردند.

اصولًا چرا خداوند از مثال زدن به پشه، شرم کند؟ مگر آفریدن پشه، شرم داشت که مثال زدن به آن نیز شرم داشته باشد؟ کوچکی پشه نباید مورد بهانه باشد، زیرا همین پشه تمام اعضای فیل را در اندازۀ کوچکتر دارد و علاوه‌‌بر آن دو شاخک نیز دارد. خرطوم تو خالیِ آن همانند ظریف‏‌ترین و دقیق‌‏ترین سرنگ است که می‌‏تواند این پشۀ کوچک، بزرگترین حیوان را عاجز کند.

از امام صادق علیه‌السّلام نقل شده است که «به کوچکی پشه ننگرید که هر چه فیل دارد او هم دارد، به‌علاوه دو بال که فیل ندارد. تفسیر مجمع‌البیان»

خداوند با نزول این آیه به بهانه‏‌گیری‌های آنان پاسخ می‌‏دهد.
چرا خداوند گروهی را با قرآن و مثال‏‌های آن گمراه می‌کند؟

پاسخ: خداوند کسی را گمراه نمی‌‏کند؛, بلکه هر کس در برابر حقایق قرآن بایستد، خود گمراه می‌‌شود و به این معنی می‌‏توان گفت که قرآن، سبب گمراهی او گردید.

چنان‌که در پایان همین آیه می‌‏فرماید: «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ» یعنی فسق مردم، سبب گمراهی آنان می‌‏باشد.

راستی مگر می‌‏شود خداوند مردم را به ایمان تکلیف کند، ولی خودش آنان را گمراه کند!؟ و مگر می‌شود این همه پیامبر و کتب آسمانی نازل کند، ولی خودش مردم را گمراه کند!؟ مگر می‏‌شود از ابلیس به‌خاطر گمراه کردن انتقاد کند، ولی خودش دیگران را گمراه نماید!؟

گرچه در این آیه، هدایت و گمراهی به‌طورکلّی به‌خداوند نسبت داده شده است، ولی آیات دیگر، مسئله را باز نموده است.

می‌فرماید: «یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ» «رعد، ۲۷» خداوند کسانی را هدایت می‏‌کند که به‌سوی او بروند.

و «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ» «مائده، ۱۶» به‌دنبال کسب رضای او باشند.

و «الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا» «عنکبوت، ۶۹» آنان که در راه او جهاد کنند.

و بر عکس، کسانی‌که با اختیار خود در راه کج حرکت کنند، خداوند آنان را به‌حال‌خود رها می‌‏کند. مراد از گمراه کردن خدا نیز همین معناست.

چنان‌که دربارۀ کافران، ظالمان، فاسقان و مسرفان جملۀ «لا یَهْدِی» به کار رفته است.

به‏ قول سعدی:

راه است و چاه و دیدۀ بینا و آفتاب ------ تا آدمی نگاه کند، پیش پای خویش

چندین چراغ دارد و بیراهه می‏‌رود ------ بگذار تا بیفتد و بیند، سزای خویش‏
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:

۱. حیا و شرم در مواردی است که کار شرعاً، عقلًا یا عرفاً مذموم باشد؛ امّا در بیان حقایق، شرم و خجالت پسندیده نیست. «لا یَسْتَحْیِی»

۲. حقایق والا و مهم را می‌‏توان با زبان ساده و مثال بیان نمود. «أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا»

۳. مؤمن کلام خدارا باور دارد و مطیع آن است. «فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ»

۴. مثال‌های قرآن، وسیلۀ تربیت و رشد است. «فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ»

۵. مثال‌‏های قرآن، حق و در مقام بیان حقایق است. «أَنَّهُ الْحَقُّ»

۶. انسانِ حقیقت‌جو، از هر نوری راه را می‌‏یابد، ولی شخص بهانه‏‌گیر و اشکال ‏تراش، به هر چراغی خرده می‌گیرد. «ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا»

۷. کفر و لجاجت، عامل بهانه‌گیری است. «ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا»

۸. فسق، موجب گمراهی و مانع شناخت حقایق است. «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ»

۹. مثال‏‌های قرآن، وسیلۀ هدایت یا ضلالت است. «یُضِلُّ بِهِ، یَهْدِی بِهِ»

۱۰. خداوند، پیمان‏‌شکن را فاسق و فاسق را گمراه می‌‌کند. «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:

«الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (فاسقان) کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند می ‏شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می ‏نمایند، و در زمین فساد می‏ کنند، قطعاً آنان زیان‏کاران هستند.
نکته ‏های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:

منظور از پیمان‌های الهی در آیۀ ۲۷ سورۀ بقره چیست؟

پیمان‌‏های الهی که در این آیه مطرح گردیده، متعدّد است:

خداوند از انبیاء پیمان گرفته تا آیات الهی را به مردم بگویند. «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ» «احزاب، ۷»

و از اهل کتاب تعهّد گرفته تا کتمان حقایق نکنند و به بشارت‌های تورات و انجیل که دربارۀ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله آمده است عمل نمایند. «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ» «آل عمران، ۱۸۷»

و از عامّۀ مردم نیز عهد گرفته، به فرمان الهی عمل کرده و راه شیطان را رها کنند. «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ» «اعراف، ۱۷۲»

در اسلام وفای‌به‌عهد واجب است؛ حتّی نسبت‌به کفّار و عهدشکن، منافق معرّفی شده است؛ هر چند که اهل نماز باشد.

رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «لا دین لمن لا عهد له» «بحار، ج ۷۲، ص ۱۹۸» آن‌کس که پایبند تعهّدات خود نیست، از دین بهره‌‏ای ندارد.

خداوند در این آیه فرمان داده تا با گروه‌‌هایی پیوند و رابطه داشته باشیم: «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ». در روایات آن گروه‌ها چنین معرّفی شده‌‏اند:

رهبران آسمانی، دانشمندان، خویشاوندان، مؤمنین، همسایگان و اساتید.

و هر کس رابطۀ خود را با این افراد قطع کند، خود خسارت می‌بیند؛ زیرا جلوی رشد و تکاملی را که در سایۀ این ارتباطات می‌‏توانسته داشته باشد، گرفته است.

وفای‌به‌عهد، کمالی است که خداوند خود را به آن ستوده است «وَ مَنْ أَوْفی‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» «توبه، ۱۱۱». کیست که بهتر از خدا به پیمانش وفا کند؟

وفای‌به‌عهد حتّی نسبت به مشرکین لازم است «فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی‏ مُدَّتِهِمْ» «توبه، ۴». تا پایان مدّت قرارداد به پیمانی که با مشرکین بسته‌‏اید وفادار باشید.

همچنین در آیۀ ۲۵ سورۀ رعد پیمان‌‏شکنان لعنت شده‌‏اند.
عهد و پیمان چند نوع است؟

عهد دو گونه است:

عهد و پیمانی که مردم با یکدیگر می‌‏بندند و باید به آن وفادار باشند؛

عهد و پیمانی که خداوند برای رهبری یک جامعه، بر عهدۀ پیامبر یا امام قرار می‌‏دهد که این عهد مقام الهی است. «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» «بقره، ۱۲۴»

بخشی از پیمان‌‌های الهی که این آیه بر آن تأکید می‌کند، همان پیمان‌‏های فطری است که خداوند در نهاد همۀ افراد بشر قرار داده است.

چنان‌که حضرت علی علیه‌السّلام فلسفۀ نبوّت را شکوفا نمودن پیمان فطری می‌داند. «و واتر الیهم انبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته» «نهج البلاغه، خطبه ۱»
عهد خداوند چیست؟

از جملۀ «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» استفاده می‌شود که رهبری آسمانی، عهد خداوند است.

و از روایات نیز استفاده می‌‏شود که نماز، عهد خداوند است.

هر گونه تعهّدی که انسان بین خود و خدا داشته باشد، عهد الهی است. قوانین عقلی، فکری و احکام الهی نیز مصداق عهد الهی می‌باشند.

علّامه مجلسی قدّس سرّه به‌دنبال آیۀ «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» یکصد و ده حدیث دربارۀ اهمیّت صلۀ رحم، بیان نموده و آنها را مورد بحث قرار داده است. «بحار، ج ۷۱، ص ۸۷» ما در اینجا برخی از نکات جالبی را که در آن روایات آمده، نقل می‌کنیم:

با بستگان خود دیدار داشته باشید، هر چند در حدّ نوشاندن آبی باشد.

صلۀ رحم، عمر را زیاد و فقر را دور می‌‏سازد.

با صلۀ رحم، رزق توسعه می‌‏یابد.

بهترین قدم‌‏ها، قدمی است که برای صلۀ رحم و دیدار اقوام برداشته می‏‌شود.

در اثر صلۀ رحم، به مقام مخصوصی در بهشت دست می‏‌یابید.

به سراغ بستگان بروید؛ گرچه آنها بی‌اعتنایی کنند.

صلۀ رحم کنید؛ هر چند فامیل از نیکان نباشد.

صلۀ رحم کنید؛ گرچه با سلام کردن باشد.

صلۀ رحم، مرگ و حساب روز قیامت را آسان می‌کند.

بویی از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمی‌شود.

صلۀ رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال می‌‏شود.

کمک مالی به فامیل، بیست و چهار برابرِ کمک‌به‌دیگران پاداش دارد.

صلۀ رحم کنید، گرچه یک سال راه بروید.

امام صادق علیه‌السّلام می‏‌فرماید: پدرم سفارش کرد، با افرادی که با فامیل خود رابطه ندارند، دوست مشو. «تفسیر راهنما و نورالثقلین»
پیام‏‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:

۱. پیمان‌‏شکنی، شیوۀ فاسقان است. «الْفاسِقِینَ. الَّذِینَ یَنْقُضُونَ» (فعل مضارع، رمز دوام است.)

۲. به پیمان فاسقان، اعتماد نکنید. کسی که پیمان خداوند را نقض می ‏کند، به عهد و پیمان دیگران وفادار نخواهد بود. «یَنْقُضُونَ، یَقْطَعُونَ»

۳. انسان در برابر خداوند مسئول است؛ چون با عقل و فطرت خود، با او عهد و میثاق بسته که به احکام دین عمل کند. «عَهْدَ اللَّهِ»

۴. اسلام با انزوا مخالف است. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»

۵. عهدشکن، به تدریج مفسد می‏‌شود. «یَنْقُضُونَ، یُفْسِدُونَ»

۶. عهدشکن به خود ضربه می‌زند؛ نه خداوند. «أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:

«کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » چگونه به خداوند کافر می‏‌شوید، درحالی‌که شما (اجسام بی‏روح و) مردگانی بودید که او شما را زنده کرد، سپس شما را می‏‌میراند و بار دیگر شما را زنده می‌کند، سپس به‌سوی او باز گردانده می‌شوید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:

بهترین راه خداشناسی، فکر در آفرینش خود و جهان است. حضرت ابراهیم علیه‌السّلام در مقام اثبات خداوند به دیگران فرمود: «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ» «بقره، ۲۵۸» پروردگار من کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند.

تفکّر در پدیدۀ حیات و اندیشیدن در مسئلۀ مرگ، انسان را متوجّه می‌کند که اگر حیات از خود انسان بود، باید همیشگی باشد. چرا قبلًا نبود، بعداً پیدا شد و سپس گرفته می‏‌شود؟! خداوند می‌‏فرماید:

اکنون که دیدید چگونه موجود بی‌جان، جاندار می‌شود، پس بدانید که زنده شدن مجدّد شما در روز قیامت نیز همین‌طور است.

مسئلۀ حیات، حقیقتش مجهول، ولی آثارش در وجود انسان مشهود است. خالق این حیات نیز حقیقتش قابل درک نیست، ولی آثارش در هر چیز روشن است.
پیام‏‌ها ی سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:

۱. سؤال از عقل و فطرت، یکی از شیوه‌‏های تبلیغ و ارشاد است. «کَیْفَ تَکْفُرُونَ»

۲. تفکّر در تحوّلات مرگ و حیات، بهترین دلیل بر اثبات وجود خداوند است، «کُنْتُمْ أَمْواتاً». خودشناسی مقدّمۀ خداشناسی است.

۳. در بینش الهی، هدف از حیات و مرگ، تکامل و بازگشت به منبع کمال است «ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». مولوی در دفتر سوّم مثنوی می‌گوید:

از جمادی مُردم و نامی شدم ------ از نما مُردم ز حیوان سر زدم‏

مُردم از حیوانی و انسان شدم ------ پس چه ترسم کِی زمردن کم شدم‏

بار دیگر از ملک پرّان شوم ------ آنچه در وَهم ناید آن شوم‏
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:

«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوی‏ إِلَی السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ » اوست آن‌کس که آنچه در زمین است، همه را برای شما آفریده، سپس به آفرینش آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان، استوار نمود و او بر هر چیزی آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:

کلمۀ «سماء» در زبان عربی به‌معنی بالاست. گاهی به چند متری بالاتر از سطح زمین، مانند شاخه‌‏های درخت که در ارتفاع کمی قرار دارند.

گفته شده است: «وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» «ابراهیم، ۲۴» و گاهی به ارتفاع ابرها که از آن باران می‏‌بارد. «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» «ق، ۹» و گاهی به جوّ اطراف زمین اطلاق شده است. «جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً» «انبیاء، ۳۲»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:

۱. کفر به خداوند بخشندۀ توانا و برطرف‌کننده نیازها، شگفت‌انگیز است. «کَیْفَ تَکْفُرُونَ هُوَ الَّذِی»

۲. هستی، برای بشر آفریده شده است. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»

۳. نظام هستی، هدف‌دار است و در آفرینش جهان، تدبیر و طرح حکیمانه مطرح بوده است. «خَلَقَ لَکُمْ»

۴. هیچ آفریده‏‌ای در طبیعت بیهوده نیست؛ هر چند ما راه استفاده از آن را ندانیم. «خَلَقَ لَکُمْ»

۵. اصل آن است که همه‌چیز برای انسان مباح است، مگر دلیل مخصوصی آن را رد کند. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»

۶. دنیا برای انسان است؛ نه انسان برای دنیا. «خَلَقَ لَکُمْ»

۷. انسان می‌‏تواند از نظر علمی، به جایی برسد که از تمام مواهب طبیعی بهره‌گیری کند و اسرار هستی را کشف و آن را تسخیر نماید. «لَکُمْ»

۸. بهره‌‏گیری از مواهب زمین، برای همه است. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ»

۹. آسمان‌‏های هفت‌گانۀ جهان، دارای اعتدال و بدون کمترین اعوجاج و ناهماهنگی است. «فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»

۱۰. آفرینش آسمان و زمین، همه بر اساس علم الهی است. «خَلَقَ لَکُمْ» «عَلِیمٌ»

۱۱. آفرینش زمین و آسمان‌‏های هفت‌گانه، دلیل توانایی خدا بر زنده‌کردن مردگان است که در آیۀ قبل آمده بود. «ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» «هُوَ الَّذِی»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۷۶-۸۵.

منبع:

https://olgoirani.com/content/5

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۴۲تا ۴۵

لقد اءرسلنا إلى اءمم من قبلک فأخذناهم بالبأساء و الضراء لعلهم یتضرعون (۴۲)
فلو لا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون (۴۳)
فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم اءبواب کل شىء حتى إ ذا فرحوا بما اءوتوا اءخذناهم بغتة فإذا هم مبلسون (۴۴)
فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین (۴۵)

ترجمه :
۴۲ - ما به امتهائى که پیش از تو بودند (پیامبرانى فرستادیم و هنگامى که به مخالفت آنها برخاستند) آنها را به شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم شاید (بیدار شوند و در برابر حق ) تسلیم گردند.
۴۳- چرا آنها هنگامى که مجازات ما به آنان رسید (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند، ولى دلهاى آنها قساوت پیدا کرد و شیطان هر کارى را که مى کردند در نظرشان زینت داد.
۴۴ - هنگامى که (اندرزها سودى نبخشید و) آنچه به آنها یادآورى شده بود فراموش کردند درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم ) در این هنگام همه مایوس ‍ شدند (و درهاى امید به روى آنها بسته شد!)
۴۵ - و (به این ترتیب ) دنباله (زندگى ) جمعیتى که ستم کرده بودند قطع شد و ستایش مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است.

تفسیر
سرانجام زندگى اندرزناپذیران
در این آیات نیز گفتگو با گمراهان و مشرکان ادامه مى یابد و قرآن از راه دیگر براى بیدار ساختن آنها موضوع را تعقیب مى کند یعنى دست آنها را گرفته و به قرون و زمانهاى گذشته مى برد و چگونگى حالات امتهاى گمراه و ستمگر و مشرک را شرح مى دهد که چگونه تمام عوامل تربیت و بیدارى در مورد آنها به کار گرفته شد اما جمعى از آنها به هیچیک از اینها توجه نکردند و سرانجام چنان عاقبت شومى دامانشان را گرفت که عبرتى براى آیندگان شدند. نخست میگوید ما پیامبرانى به سوى امم پیشین فرستادیم و چون اعتنا نکردند آنها را به منظور بیدارى و تربیت با مشکلات و حوادث سخت : با فقر و خشکسالى و قحطى با بیمارى و درد و رنج و باساء و ضراء مواجه ساختیم شاید متوجه شوند و به سوى خدا باز گردند (و لقد ارسلنا الى امم من قبلک فاخذناهم بالباساء و الضراء لعلهم یتضرعون ).
در آیه بعد میگوید چرا آنها از این عوامل دردناک و بیدار کننده پند و
اندرز نگرفتند و بیدار نشدند و به سوى خدا باز نگشتند (فلو لا اذ جائهم باسنا تضرعوا).
در حقیقت علت عدم بیدارى آنها دو چیز بود نخست اینکه بر اثر زیادى گناه و لجاجت در شرک ، قلبهاى آنها تیره و سخت و روح آنها انعطاف ناپذیر شده بود (و لکن قست قلوبهم ).
دیگر اینکه شیطان (با استفاده از روح هوا پرستى آنها) اعمالشان را در نظرشان زینت داده بود، و هر عمل زشتى را انجام مى دادند زیبا و هر کار خلافى را صواب مى پنداشتند (وزین لهم الشیطان ما کانوا یعملون ).
در آیه بعد اضافه مى کند هنگامى که سختگیریها و گوشمالیها در آنها مؤثر نیفتاد از راه لطف و محبت وارد شدیم و به هنگامى که درسهاى نخست را فراموش کردند درس دوم را براى آنها آغاز کردیم و درهاى انواع نعمتها را بر آنها گشودیم ، شاید بیدار شوند و به آفریننده و بخشنده آن نعمتها توجه کنند، و راه راست را باز یابند (فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابواب کل شى ء).
ولى این همه نعمت در واقع خاصیت دو جانبه داشت هم ابراز محبتى براى بیدارى بود و هم مقدمه اى براى عذاب دردناک در صورتى که بیدار نشوند، زیرا میدانیم هنگامى که انسان در ناز و نعمت فرو رود، و ناگهان آنهمه نعمت از او گرفته شود سخت بر او دردناک خواهد بود، بخلاف اینکه تدریجا از او گرفته شود که زیاد در او مؤ ثر نخواهد گشت .
لذا مى گوید آنقدر به آنها نعمت دادیم تا کاملا خوشحال شدند اما بیدار نشدند، لذا ناگاه آنها را گرفتیم و مجازات کردیم ، و تمام درهاى امید به روى
آنها بسته شد (حتى اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون ).
و به این ترتیب جمعیت ستمکاران ریشه کن شدند و نسل دیگرى از آنها به پانخاست (فقطع دابر القوم الذین ظلموا).
دابر در اصل به معنى دنباله و آخر چیزى است .
و از آنجا که خداوند در به کار گرفتن عوامل تربیت در مورد آنها هیچگونه کوتاهى نکرده در پایان آیه مى فرماید: ستایش و حمد مخصوص خداوندى است که پروردگار و مربى همه جهانیان است (و الحمد لله رب العالمین ).
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
۱ - گاهى تصور مى شود که میان این آیات و آیات گذشته منافاتى وجود دارد، زیرا در آیات گذشته تصریح شده بود که مشرکان به هنگام هجوم مشکلات متوجه خدا میشوند، و غیر او را فراموش میکنند ولى در این آیات میگوید حتى به هنگام هجوم مشکلات نیز بیدار نمى گردند.
توجه به یک نکته این منافات ظاهرى را برطرف میسازد و آن اینکه بیداریهاى موقت و زودگذر به هنگام بروز شدائد بیدارى محسوب نمیگردند، زیرا به زودى به حالت نخستین باز مى گردد.
در آیات گذشته چون منظور بیان توحید فطرى بود، براى اثبات آن همان بیداریها و توجه هاى زودگذر و فراموش کردن غیر خدا ولو در لحظه حادثه کافى بود، اما در این آیات سخن از هدایت یافتن و از بیراهه به راه برگشتن است ،
مسلما بیدارى زودگذر و موقت اثرى در آن ندارد.
گاهى تصور مى شود که تفاوت میان آن دو در این است که آیات گذشته مربوط به مشرکان معاصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، ولى آیات مورد بحث مربوط به اقوام پیشین است بنابراین با هم منافاتى ندارد.
ولى بسیار بعید به نظر میرسد که مشرکان لجوج معاصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بهتر از گمراهان پیشین باشند، بنابراین راه حل همان است که در بالا گفتیم .

۲- در آیات فوق مى خوانیم هنگامى که بروز شدائد اثر تربیتى نداشت ، خداوند درهاى نعمت را به روى چنین گناهکارانى مى گشاید، آیا این کار به خاطر تشویق بعد از تنبیه است یا مقدمه اى است براى دردناک بودن مجازات ؟ یعنى به اصطلاح این گونه نعمتها، نعمت استدراجى است که تدریجا بنده متمرد را در ناز و نعمت و خوشحالى و سرور، و یک نوع غفلت فرو میبرد، سپس یکباره همه چیز را از آنها مى گیرد.
پاره اى از قرائن در آیه وجود دارد که احتمال دوم را تقویت میکند، ولى مانعى ندارد که هر دو منظور باشد، یعنى نخست تشویق براى بیدارى ، و اگر مؤثر نشد مقدمه اى است براى گرفتن نعمت و عذاب دردناک ، در حدیثى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین نقل شده ، اذا رایت الله یعطى العبد من الدنیا على معاصیه ما یحب فانما هو استدراج ثم تلا رسول الله (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فلما نسوا... هنگامى که ببینى خداوند در برابر گناهان نعمت مى بخشد بدان که مقدمه مجازات است سپس آیه فوق را تلاوت فرمود. (مجمع البیان و نور الثقلین ذیل آیه ).
در حدیثى از على (علیه السلام ) چنین نقل شده که فرمود: یا بن آدم اذا رایت ربک سبحانه یتابع علیک نعمه و انت تعصیه فاحذره (نهج البلاغه کلمه 5).
اى فرزند آدم هنگامى که ببینى خداوند پى در پى نعمتها را به تو مى بخشد،
در حالى که تو گناه میکنى ، از مجازات او بترس ، که این مقدمه مجازات است .
در کتاب تلخیص الاقوال از امام حسن عسکرى (علیه السلام ) چنین نقل شده ، که قنبر غلام امیر مؤ منان را پیش حجاج آوردند حجاج پرسید تو چکار براى على ابن ابى طالب (علیه السلام ) میکردى ، گفت وسایل وضوى او را فراهم مى ساختم ! پرسید هنگامى که از وضو فارغ میشد چه میگفت ؟، گفت این آیه را میخواند، فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم ابواب کل شى و تا آخر آیه را تلاوت کرد، حجاج گفت گمان میکنم این آیه را بر ما تطبیق مى کرد، قنبر با شجاعت گفت آرى (نورالثقلین جلد 1 - صفحه 18).
۳ - در این آیات مى خوانیم که منظور از بسیارى از حوادث رنج آور ایجاد حالت توجه و بیدارى است ، و این یکى از فلسفه هاى آفات و بلاها است که در بحث توحید از آن سخن گفته ایم ، ولى شایان توجه اینکه این موضوع را اولا با کلمه لعل (شاید) ذکر میکند، بخاطر اینکه وجود بلاها به تنهائى کافى براى بیدارى نیست ، بلکه زمینه اى است براى دلهائى که آمادگى دارند (در سابق نیز گفته ایم لعل در کلام خدا معمولا در مواردى استعمال مى شود، که پاى شرایط دیگرى نیز در میان باشد).
دیگر اینکه در اینجا کلمه تضرع بکار برده شده ، که در اصل به معنى ورود شیر به پستان و خضوع و تسلیم آن در برابر دوشنده است ، سپس به معنى تسلیم آمیخته با تواضع و خضوع آمده است ! یعنى این حوادث دردناک را بخاطر آن ایجاد مى کردیم ، که آنها از مرکب غرور و سرکشى و خود خواهى فرود آیند، و در برابر حق تسلیم شوند.
۴- جالب اینکه در پایان آیه ، خداوند جمله الحمد لله رب العالمین را مى گوید، و این نشانه آن است که قطع ریشه ظلم و فساد و نابود شدن نسلى
که بتواند این کار را ادامه دهد، بقدرى اهمیت دارد که جاى شکر و سپاس است .
در حدیثى از فضیل بن عیاض از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم ، که فرمود: من احب بقاء الظالمین فقد احب ان یعصى الله ، ان الله تبارک و تعالى حمد بنفسه بهلاک الظلمة فقال : فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین :
هر کس بقاى ستمگران را دوست دارد، مفهومش این است که دوست مى دارد معصیت خدا شود (موضوع ظلم به اندازهاى مهم است که ) خداوند تبارک و تعالى در برابر نابود ساختن ظالمان خود را حمد و ستایش کرده است و فرموده دنباله قوم ستمگر بریده شد و سپاس مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است .

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

از دنیا به اندازه نیاز برگیر و آن چنان در دنیا فرو نرو که به آخرتت زیان رسانَد و چنان هم رهایش نکن که سربار مردم گردی.

[#امام_کاظم علیه السلام]

قصص الأنبیاء ح ۲۳۸

امام موسی کاظم (علیه السلام) :

واللّه‏ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ.

به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.

بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 28

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2320&nt=2&year=1369#6506

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اخلاص او (امام خمینی (ره))، نقطه‏ی اساسی حیاتش بود. راه آن بزرگوار هم، فقط با اخلاص طی‏شدنی است. توده‏های مردم، بحمد اللّه این اخلاص را دارند و نشان داده‏اند. بزرگان و پیشروان و رهبران و علما و اندیشمندان و روشن‏فکران هم، هرجا که این اخلاص را به کار بگیرند و با اخلاص عمل کنند و برای خدا حرف بزنند و کار کنند، توفیق حتمی است. توفیق، به معنای تأثیر سخن در دلهاست. یعنی سخنی که صادقانه و برای خدا باشد، تأثیر خود را در دلهای مستعد می‏گذارد و خدا این تأثیر را به او می‏دهد. آن بزرگوار، این‏گونه بود.۱۳۶۹/۰۳/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2320

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

دو نکته را از امام خمینی(ره) به یاد داشته باشید: اول، اخلاص که مایه و روح همه چیز است و دوم، هدف بزرگ وحدت اسلامی. البته امام بزرگوار ما این بذر را پاشیده و امریکا چه بخواهد و چه نخواهد، نهال اسلام و انقلاب اسلامی در حال رشد است. مرتجعان و وابستگان به امریکا، چه بخواهند و چه نخواهند، این حرکت رو به ادامه و استمرار است. از ناحیه‌ی دشمنان، ضربه‌یی به این حرکت وارد نخواهد شد؛ مگر این‌که خدای ناکرده خود مؤمنین، با سوء عمل و عدم پایبندی به وظایف، به خودشان ضربه بزنند؛ والّا راه، یک راه هموار و پیمودنی و هدف، بسیار روشن است و دشمن نخواهد توانست این راه را قطع کند ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2320&nt=2&year=1369#6506

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 امروز در دنیا، برای ساختن مسجد ضرار، پول خرج میشود. برای ساختن دستگاهها و ایجاد پایگاههایی به مقصود و منظور ضربه زدن به وحدت اسلامی و ایجاد درگیری و اختلاف بین فرق اسلامی، پول خرج میشود. اشخاصی مثل شیطان هستند که همان‌گونه که او به پروردگار عالم عرض کرد: «لاغوینّهم اجمعین» و وجود خود را وقف اغوا و اضلال بندگان خدا کرد، اینها هم وجود خود را برای ایجاد اختلاف، وقف کرده‌اند. متأسفانه در همه و یا اغلب کشورهای اسلامی، کسانی با تکیه به سیاستهای امریکا، همین کار را میکنند ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها


https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2322

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

این شهادتها،
صداقت و حقانیت انقلاب و طرف‌دارانش را نشان می‌دهد ... ۱۳۶۹/۰۳/۲۹

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها

https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1330

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

شهادت قلّه است، بایستی مسیر را در دامنه‌ی آن قلّه پیدا کنیم تا به قلّه برسیم/ این دامنه اخلاص، ایثار، صدق، معنویّت، مجاهدت، گذشت، توجّه به خدا، کار برای مردم، تلاش برای عدالت و تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است/ شهر باید مزیّن شود به نام و یاد شهیدان؛ شوراهای شهر در شهرهای مختلف بدانند که با اسم چه کسانی این شهر مفتخر میشود. 1400/07/24

https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/Index.aspx

https://www.golzar.info/shahidyab/page/3/?search_type=shahid&firstname&lastname&birthday&birthplace&father&id_card&age&religion&marriage&job&unit_expedition&corp&education&gender&missing&martyrdom_date&martyrdom_country&martyrdom_place&mission&cat=-1&cemetry&c_section&c_row&c_number&submit

https://www.golzar.info/59447/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d8%b3%db%8c%d8%af%d9%85%d8%b5%d8%b7%d9%81%db%8c-%d9%85%d9%88%d8%b3%d9%88%db%8c-3/

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

استقلال و آزادى به بهترین وجه در کشور ما وجود دارد.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

اگر این شهادتها نبود، اگر این فداکاری‌ها نبود، این نظام باقی نمیماند؛ این نهال نظام ، مورد تهاجم طوفانهای سخت بود. 1395/09/15

شهید مدافع حرم شهید سیدمصطفی موسوی

شـهادت : 1394/8/21 سوریه - حلب توسط تروریست های تکفیری

https://tabriz.navideshahed.com/fa/news/405535

بخشی از وصیتنامه پاسدار شهید سلمان رضائی

امروز حسین زمان تنهاست و امروز فرزند فاطمه در برابر سپاهیان وابرقدرتهای پست وبی یاور است امروز کربلای انقلابمان خون می خواهد و من میروم تا به یزید ویزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوی ماست می روم شاید نینوائی را بیابم ودر عاشورای دوران ، هدیه ناقابلی در راه پیروزی حق بر باطل واسلام برکفر در پیشگاه مولایم مهدی ( عج) تقدیم نمایم ...

برخی موارد مرتبط:

https://tabriz.navideshahed.com/

https://tabriz.navideshahed.com/fa/list/10/225

https://shahrestanha.navideshahed.com/fa/list/66/564

شهدای امنیت

شهید "بهزاد براهویی مقدم" مقدم ۳۰ آبان ۱۴۰۱ در درگیری با تروریست‌های مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید. این شهید والامقام بلوچ و از اهل سنت منطقه زابل بود.

برخی پیوندها و ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

حضرت محمد صلی اللع علیه و آله:

إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید

 

If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today

A great and glorious soldier

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا