السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

پیوندها و مشابهت های حضرت مهدی و امام حسین علیهما السلام ...

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اهل بیت النبوه
یا زهراء سلام الله علیها

چرا در کربلا علی‌ها را ویژه زدند؟

یهودیان نشانه‌های اباعبدالله علیه السلام را داشتند و می‌دانستند که این اتفاق کنار فرات خواهد افتاد، در کتاب‌های آنها بود. برای مسلمان‌ها هم پیامبر صلی الله علیه و آله پیش‌بینی فرموده بودند. آنها می‌دانستند که امام بعد از امام حسین اسمش علی است، گفتند: «هم امام حسین و هم امام بعدی را همین جا می‌کشیم
و کار را یکسره می‌کنیم.»

اباعبدالله برای اینکه بتوانند این خط را گم کنند، اسم همۀ پسرهایشان را علی گذاشتند. علی‌اکبر، علی ‌اوسط (امام سجاد) و علی‌اصغر علیهم السلام. با حکمت خدا حضرت سجاد بیماری بسیار سختی می‌گیرند طوری که نمی‌توانستند تکان بخورند. زمانی که کاروان اسرا را به کوفه می‌برند، ابن‌زیاد می‌گوید: «این مرد کیست که بین اینها زنده مانده است؟» جواب می‌دهند که او علی‌بن‌الحسین است،
ابن‌زیاد می‌گوید: «ما که همۀ علی‌ها را کشتیم.»

این یعنی برنامه داشتند که نباید علی‌ در کربلا زنده بماند، برای همین علی‌ها را در کربلا ویژه زدند. هم از اسم علی بدشان می‌آمد، طوری که می‌گویند: «بُغْضاً لاَبِیکَ؛ ما از بابایت علی بغض داریم.» و از طرفی به اینها گفته ‌شده بود که نگذارید
علی‌ها زنده از اینجا برگردند.

هم #روضه است و هم #معرفت و هم بصیرت

#محرم‌الحرام
#حضرت‌علی‌اکبرعلیه‌السلام
#روزهشتم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

#روایت_کربلا | اباالفضل العباس اولین کسی بود که آمادگی شهادتش را اعلام کرد

رهبر معظم انقلاب: شب عاشورا، امام حسین می‌فرمایند فردا ما جنگ نهایی‌مان که شهادت همه ما در آن است، انجام خواهد گرفت. بعد می‌فرماید: من به همه شما اجازه دادم، حتی یک نفر شما هم نماند، اشکالی ندارد؛ هیچ عهدی از من به گردن شما نیست، بروید. شب را شتر راهوار خودتان قرار بدهید و راه بیفتید بروید.
اول کسی که در مقابل این حرف‌ها پاسخ داد، اباالفضل العباس بود؛ عباس بن علی علیه‌السلام بلند شد ایستاد، گفت: برادر! ما چرا این کار را انجام بدهیم؟ برای اینکه چند روزی بعد از تو بیشتر زنده بمانیم! خدا به ما آن روز را نشان ندهد که ما بعد از تو زنده بمانیم، تو کشته بشوی و ما زنده باشیم. ۱۳۶۴/۷/۲۴

#محرم‌الحرام
#تاسوعا
#اباالفضل‌العباس
#باب‌الحوائج

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

پیوندها و مشابهت های حضرت مهدی و امام حسین علیهما السلام

۱)زیارت عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج)

زیارت عاشورا که از سوی امام محمدباقر(ع) به شیعیان و شیفتگان، آموزش داده شده است، مضمون های والایی دارد. در بخشی از زیارت چنین آمده است:

«ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه وآله؛
از خداوند می خواهم خون خواهی تو را در کنار امام یاری شده از خاندان پیامبر (ص) ، روزی ام گرداند.»

مقصود از امام منصور، امام عصر علیه السلام می باشد و از جلوه های منصور نامیدن ایشان، طلب خون جدشان است؛

پس حضرت قائم عج الله تعالی فرجه، ولی دم جد بزرگوارشان هستند. در قرآن نیز آمده:

«و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً(اسرا: 33)؛

کسی که مظلوم کشته شده است، برای ولی اش حق سلطه و حق قصاص قرار دادیم.»

۲)روز عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج)

جلوه دیگر این ارتباط، روز عاشورا است؛ روزی که عاشقان باید به عشق مهدی (عج ) و ذکر حسین(ع) عزاداری کند، روزی که اشک ها و ناله ها، منتقم خون حسین (ع) را می طلبند تا با اجابت ندای یاری، انتقام خون سالار شهیدان(ع) را از ستم گران بگیرند.

در روز عاشورا، همه جا یاد امام حسین، همراه نام حضرت مهدی (عج) گرامی داشته می شود.نوع تسلیت گویی که از امام باقر علیه السلام در روز عاشورا نقل شده این چنین است:

 «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد صلی الله علیه واله
خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی (خون) امام حسین علیه السلام، امام مهدی عج الله تعالی فرجه، از آل محمد صلی الله علیه وآله، طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهی او برخیزیم.»

۳)مشابهت در زمانه

زمانه حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه و امام حسین علیه السلام در انحراف فکری و فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی، شبیه هم است.

امام حسین علیه السلام، زمانه خود را چنین توصیف می کند:

«آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟»
«همانا در شرایطی هستیم که سنت پیامبر از بین رفته و بدعت ها زنده شده است.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «زمانه مهدی(ع) چنین است؛ چون مهدی قیام کند،

خواهش های نفسانی را به هدایت آسمانی بازگرداند؛ پس از آنکه رستگاری را به هوای نفس بازگردانده باشند و آرا و افکار را پیرو قرآن کند، پس از آن که قرآن را تابع رأی خود گردانده باشند...

پس مهدی به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت، چگونه است

و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده، زنده خواهد ساخت.»
مشابهت در زمانه، ابعاد بی شماری دارد؛ از تبلیغات جبهه باطل گرفته تا حاکمیت خلفای جور و غربت دین در عرصه زندگی و جامعه.

که تبلیغات بنی امیه و معاویه علیه اهل بیت و امام حسین علیه السلام،شباهت زیادی به تبلیغات کشورهای استکباری و صهیونیست ها علیه جهان اسلام، به ویژه علیه ایران اسلامی دارد.

۴)قیام در روز عاشورا

در برخی روایت ها آمده است که قیام حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه مصادف باشهادت حضرت سیدالشهداء(ع) است و این مطلب ما را به یکی دیگر از پیوندهای ویژه ی صاحبان این دو قیام، رهنمون می سازد.ارتباط بین روز عاشورا و قیام مهدی موعود(عج) ، یک رابطه ملموس و قابل درک برای هر انسان عاقلی است؛

چرا که راه و هدف مهدی(ع) همان هدف امام حسین (ع) در ابعاد گسترده جهانی است

۵)کوفه؛ پایگاه مشترک

رابطه دیگر میان این دو امام و قیامشان، مرکز حکومت آن دو است.

امام حسین(ع) از مکه به جانب کوفه رهسپار بود و شاید با رسیدن به کوفه، مانند پدر بزرگوارشان، آنجا را مقر حکومت خویش قرار می داد؛ ولی سپاهیان یزید راه را بر آن حضرت بستند و ایشان در دوم محرم، در کربلا منزل کرد.
زمانی که خورشید تابناک مکه ظهور کند، کوفه را به عنوان مقر حکومت خود برخواهد گزید.

 در روایت آمده که امام باقر علیه السلام فرمودند: «مهدی علیه السلام وارد کوفه می شود با سه پرچم ...»

ودر روایتی دیگر آمده که ابوبکر حضرمی می گوید: به امام باقر یا امام صادق علیهما السلام گفتم: کدام سرزمین پس از حرم خدا وحرم پیامبر با فضیلت تر است؟ فرمود: «ای ابابکر! سرزمین کوفه که جایگاه پاکی است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدی که همه پیامبران در آن نماز خوانده اند.

آن جا عدالت الهی پدیدار می گردد و قائم به عدل و قیام کنندگان پس از او، از همان جا خواهند بود. آن جا جایگاه پیامبران و جانشینان صالح آنان است.

امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی(عج)، از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد؛ یعنی راه نیمه تمام سیدالشهدا(ع) را به پایان خواهند رساند.

#جمعه
#عاشورا
#ظهور

منبع (ادامه ...):
ble.ir/masjedf

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنه‌ای صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

نماز اول‌ وقت ... / توصیه های ناب بزرگان درباره عزاداری سیدالشهداء(ع) ...

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اهل بیت النبوه
یا زهراء سلام الله علیها

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

آیت الله العظمی بهجت(ره): اگر نمازتان را مراقبت و محافظت نکنید اگر میلیاردها قطره اشک هم برای سیدالشهدا(ع) بریزید، در آخرت گریه بر سیدالشهدا(ع)، که به اندازه یک بال زنبور آن دریاهای آتش را خاموش می کند ، به هیچ وجه این قطرات اشک از شما دست گیری نخواهد کرد و شمارا نجات نمی دهد!

مواظب باشید که به بهانه اقامه عزای اباعبد الله و یا عقب بودن کارهای روضه نمازتان را از اول وقت به تاخیر نیاندازید که امام حسین(علیه السلام) آخرین نمازشان را هم در اول وقت خواندند.

عارف کامل مرحوم حضرت آیت الله نخودکی اصفهانی فرمودند : اگر یک اربعین (40روز) به مراقبه مشغول باشید ولی در آخرین روز مراقبه فقط یک نماز تان قضا شود همه 40 روزمراقبه شما بی فایده می شود و اثرش را کاملا از بین می برد...

#محرم‌الحرام
#عزاداری
#نمازاول‌وقت
#آیت‌الله‌بهجت

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 

توصیه های ناب بزرگان
درباره عزاداری سیدالشهداء(ع)

۱- حضرت امام خمینی (ره) :
روضه سید الشهداء (ع) برای حفظ مکتب سید الشهداء (ع) است . قضیه ی کربلا را زنده نگه دارید .

۲- حضرت امام خامنه ای (مد ظله) :
عاشورا ، یک مانور تاریخی - سیاسی است که ملت ما را زنده نگه داشته است . باید عاشورایی باشیم تا زمینه ی ظهور فراهم گردد.

۳- ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ سید علی ﻗﺎﺿﯽ (ره) :
ﺩﺭﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ (ع) ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ.ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ، ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ محرم حتماً .

۴- ﺁﯾﺖ ﺍﻟله العظمی ﺑﻬﺠﺖ (ره):
ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ (ع) ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ.

۵ - ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (ره) :
برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ، یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله…

۶- آیة الله شیخ جعفرشوشتری(ره):
کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند،جداً نگران ایمان خود باشند.نام آقا امام حسین(ع) محک ایمان است .

۷- آیت الله علامه امینی (ره) ؛
به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد ( علیهم السلام) چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه ، زمان و مکان را از یاد می برد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعارومدایح و مراثی از آن سخن می گوید.

۸- آیة الله شیخ عبدالکریم حائری(ره): روضه خوانی وگریه برسیدالشهدا (ع) عمل مستحبی است که؛ هزار واجب در آن است.

۹- آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (ره):
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ ﻣﮕﺮ ، ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ع) ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ.
این کتیبه های سیاه ، که بر در و دیوار حسینیه ها و محل عزاداری ها نصب کرده اند، ما را شفاعت می کند.

۱۰- ﺁﯾة ﺍﻟﻠﻪ العظمی ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ(ره):
ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺰو ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ (ع) ﺛﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.

۱۱- آیت الله بهاءالدینی (ره): دستگاه امام حسین (ع) فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین (ع) اهانت شود، این عزاداری هااحیاءکننده نماز ومساجد است.

#محرم‌الحرام
#سیدالشهداء
#عزاداری
#گریه
منبع (ادامه...):
ble.ir/masjedf


شهید مصطفی صدرزاده | تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند.
مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید.
ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت‌های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، هم‌زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند.
نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است.
مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بی‌بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.

وصیت‌نامه:
بسم رب الشهدای و الصدیقین
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست‌.
سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد.
شکر خدایی را که از میان این‌همه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد.
و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد.
و شکر بی‌پایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم.
خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که در دل ما محبت سید علی‌خامنه‌ای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آن‌ها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیت‌نامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش‌ دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوست‌شناس و دشمن‌شناس است.
از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بی‌تابی و ناراحتی بیش‌ از حد نکنند و اشک‌ها و گریه‌های خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند.
پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا می‌کنم بنده‌رو ببخشید و از خدا بخواهید بنده رو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگه‌داری کردید و بعد از جنگ هم برای درس‌خواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا می‌داند که چقدر نگران کرده‌ام اذیت کرده‌ام و شما تحمل کردید زیرا تلاش‌ می‌کردید تا فرزندتان عاقبت‌به‌خیر شود از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. حتی وقتی در نوجوانی می‌خواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم حالا هم از شما خواهش می‌کنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچ‌کس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا می‌داند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ممکن است بعضی‌ها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم.
از همسر عزیزم می‌خواهم که بنده را ببخشد زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم می‌گویم می‌دانم که بعد از بنده دخترم یتیم می‌شود و شما اذیت می‌شوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود خدا سرپرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه،‌فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان،‌ آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا می‌کنم بنده حقیر با ببخشد زیرا می‌دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچه‌های ما یتیم شدند،‌ زن‌ها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست،‌ دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضی‌ها نگه‌داشته نشد و برادران و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم...
آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
بی‌بی زینب (س) آن زمانی که شما در شام‌ غریب بودید گذشت دیگر به احدی اجازه نمی‌دهیم به شما و به سلاله حسین (ع) بی‌احترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بی‌بی‌جان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بی‌بی عزیزم مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن
و من‌الله توفیق
مصطفی صدر زاده
۴ مرداد۱۳۹۲
 _______________________
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
درود خدا بر محمد و خاندان پاکش
دوستان با معرفت، همرزمای بسیجیم!
می‌دونم وقتی این نامه رو براتون می‌خونن از بنده دلخور می‌شید و به بنده تک‌خور و یا ... می‌گید چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید، می دونم عاشق شهادتید...
داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم... به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیه‌السلام) برسد نام شما را پیش او ببرم...
چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:
۱- وقتی کار فرهنگی را شروع می‌کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهل‌انگاری است.
۲- وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می‌آید اگر فکر کرده اید که شیطان می‌گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
3-تا جای که می‌توانید از تفرقه فرار کنید. عامل تفرقه غیبت و خبرچینی [ناخوانا] است.
۳- اگر می‌خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می‌کند و راه درست را نشانتان می دهد.
۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.
۶- خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.
سید ابراهیم صدر زاده
منبع (ادامه...):
http://old.roshd.ir/Default.aspx?tabid=748&SSOReturnPage=Check&Rand=0

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و سلامتی نائبشان امام خامنه‌ای صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

ماجرای شهادت حضرت علی اصغر به روایت امام خامنه‌ای ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ماجرای شهادت حضرت علی اصغر به روایت امام خامنه‌ای:

یک روزى دو سه ساعت برق خانه‌ى شما در تابستان قطع بشود پدر و مادر ناراحت از گرمازدگى خودشان نیستند، زن و مرد خانه ناراحت از کلافه شدن و عرق ریختن خودشان نیستند، اما مادر خانه وقتى نگاه مى‌کند مى‌بیند این بچه‌ى قنداقى‌اش، این بچه‌ى شیرى‌اش، از گرما خوابش نمى‌برد، طاقت نمى‌آورد، آرام نمى‌گیرد جگر او آتش مى‌گیرد حالا شما در عصر عاشورا ببینید در خیمه‌هاى سیدالشهداء با آن گرما با آن عطش با آن تشنگى چه مى‌گذشت به خاطر همین بچه‌ى کوچک، بعضى‌ها بودند شاید بیش از یک شبانه‌روز بود توى آن گرما آب ننوشیده بودند، یقیناً اینها به فکر خودشان نبودند وقتى على‌اصغر را مى‌دیدند، من گمان مى‌کنم علت اصلى بردن على‌اصغر به وسیله‌ى سیدالشهداء به مقابل لشگر دشمن که امید بسیار ضعیفى بود که اینها دلشان بسوزد این مردم وحشى و آب بدهند علت اصلى این بود که امام حسین راه چاره‌ى دیگرى نداشت، کار دیگرى نمى‌توانست بکند وقتى رفت طرف خیمه‌ها دید غوغا و هیاهو در خیمه‌ها همه را فرا گرفته و این بچه‌ى کوچک عطشش، گرسنگى‌اش، ناراحتى‌اش، همه را تحت‌تأثیر قرار داده حسین‌بن‌على مجبور شد این بچه را در آغوش بگیرد اگر چه احتمال خیلى ضعیفى بود که آب به او داده بشود البته اگر مى‌خواستند آب بدهند مى‌توانستند یک بچه‌ى شش ماهه مگر به چه قدر آب رفع عطشش مى‌شود، اگر به قدر نصف استکان آب به امام حسین مى‌دادند رفع عطش على‌اصغر مى‌شد، با وجود این امید ضعیف حسین‌بن‌على علیه‌السّلام این بچه را در آغوش گرفت، برد، او را روى دست بلند کرد، به همه نشان داد حالت خود این بچه تأثرانگیز بود، هر دلى را هر دل سنگى را یقیناً به ترحم وادار مى‌کرد، حضرت مخصوصاً استرحام کردند. این حرف درست است که «ان لم ترحمونى فرحموا هذا الطفل الرضیع» یعنى رحم کنید به این بچه‌ى کوچک، یک پدر براى بچه‌ى کوچک در این مواقع اضطرارى این کار را مى‌کند آن نفس ابى حسین‌بن‌على علیه‌السّلام اجازه مى‌دهد به او که براى حفظ جان این بچه یک مقدارى آب از آنها بگیرند از آنها طلب بکنند در همین حالى که حسین‌بن‌على لابد با یک حال بحرانى، با یک هیجان، با یک ناراحتى این بچه را روى دست بلند کرده دارد حرف مى‌زند یک وقت یک چیز عجیبى را احساس کرد دید این بچه‌اى که از گرسنگى و تشنگى بى‌حس و حال افتاده بود سر خودش را نمى‌توانست نگه دارد گردنش یک طرف کج شده بود آن چنان این بچه دست و پا مى‌زند روى دست پدر همین‌طور که نگاه کرد دید خون از گلوى على‌اصغر سرازیر شده «الا لعنة الله على القوم الظالمین».

منبع (ادامه...)؛
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=28062

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

ماجرای شهادت حضرت قاسم ابن‌الحسن به روایت امام خامنه‌ای ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ماجرای شهادت حضرت قاسم ابن‌الحسن به روایت  امام خامنه‌ای:

یکى از این قضایا، قضیه‌ى به میدان رفتن «قاسم‌بن‌الحسن» است که صحنه‌ى بسیار عجیبى است. قاسم‌بن‌الحسن علیه‌الصلاةوالسلام یکى از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانى است که «لم یبلغ الحلم»؛ هنوز به حد بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب عاشورا، وقتى که امام حسین علیه‌السلام فرمود که این حادثه اتفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده ساله عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند - به تعبیر ما - فرمود: عزیزم! کشته شدن در ذائقه‌ى تو چگونه است؟ گفت «احلى من العسل»؛ از عسل شیرینتر است.

حالا روز عاشورا که شد، این نوجوان پیش عمو آمد. در این مقتل این‌گونه ذکر مى‌کند: «قال الراوى: و خرج غلام». آن‌جا راویانى بودند که ماجراها را مى‌نوشتند و ثبت مى‌کردند. چند نفرند که قضایا از قول آنها نقل مى‌شود. از قول یکى از آنها نقل مى‌کند و مى‌گوید: همین‌طور که نگاه مى‌کردیم، ناگهان دیدیم از طرف خیمه‌هاى ابى‌عبداللَه، پسر نوجوانى بیرون آمد: «کان وجهه شقة قمر»؛ چهره‌اش مثل پاره‌ى ماه مى‌درخشید. «فجعل یقاتل»؛ آمد و مشغول جنگیدن شد.
«فضربه ابن فضیل العضدى على رأسه فطلقه»؛ ضربه، فرق این جوان را شکافت. «فوقع الغلام لوجهه»؛ پسرک با صورت روى زمین افتاد. «وصاح یا عماه»؛ فریادش بلند شد که عموجان. «فجل الحسین علیه‌السلام کما یجل الصقر». به این خصوصیات و زیباییهاى تعبیر دقت کنید! صقر، یعنى بازِ شکارى. مى‌گوید حسین علیه‌السلام مثل بازِ شکارى، خودش را بالاى سر این نوجوان رساند. «ثم شد شدة لیث اغضب». شد، به معناى حمله کردن است. مى‌گوید مثل شیر خشمگین حمله کرد. «فضرب ابن‌فضیل بالسیف»؛ اول که آن قاتل را با یک شمشیر زد و به زمین انداخت. عده‌اى آمدند تا این قاتل را نجات دهند؛ اما حضرت به همه‌ى آنها حمله کرد. جنگ عظیمى در همان دور و برِ بدن «قاسم‌بن‌الحسن»، به راه افتاد. آمدند جنگیدند؛ اما حضرت آنها را پس زد. تمام محوطه را گرد و غبار میدان فراگرفت. راوى مى‌گوید: «و انجلت الغبر»؛ بعد از لحظاتى گرد و غبار فرو نشست. این منظره را که تصویر مى‌کند، قلب انسان را خیلى مى‌سوزاند: «فرأیت الحسین علیه‌السلام» : من نگاه کردم، حسین‌بن‌على علیه‌السلام را در آن‌جا دیدم. «قائماً على رأس الغلام»؛ امام حسین بالاى سر این نوجوان ایستاده است و دارد با حسرت به او نگاه مى‌کند. «و هو یبحث برجلیه»؛ آن نوجوان هم با پاهایش زمین را مى‌شکافد؛ یعنى در حال جان دادن است و پا را تکان مى‌دهد. «والحسین علیه‌السلام یقول: بُعداً لقوم قتلوک»؛ کسانى که تو را به قتل رساندند، از رحمت خدا دور باشند ...


منبع (ادامه...)؛
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=28057


سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

اهل آخرت هم در دنیا راحت اند و در آخرت نیز غرق در رحمت حق می باشند ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

تفسیر سوره مبارکه انعام ۹۸تا ۹۹

و هو الذى اءنشأکم من نفس واحدة فمستقر و مستودع قد فصلنا الایات لقوم یفقهون (۹۸)
و هو الذى انزل من السماء ماء فأخرجنا به نبات کل شى ء فأخرجنا منه خضرا نخرج منه حبا متراکبا و من النخل من طلعها قنوان دانیة و جنت من اعناب و الزیتون و الرمان مشتبها و غیر متشابه انظروا إلى ثمره إذا اثمر و ینعه إن فى ذلکم لایات لقوم یؤمنون (۹۹)

ترجمه :
۹۸ - او کسى است که شما را از یک نفس آفرید، در حالى که بعضى از انسانها پایدارند (از نظر ایمان یا خلقت کامل ) و بعضى ناپایدار، ما آیات خود را براى کسانى که مى فهمند بیان نمودیم .
۹۹ - او کسى است که از آسمان آبى نازل کرد و بوسیله آن گیاهان گوناگون رویانیدیم ، از آن ساقه ها و شاخه هاى سبز خارج ساختیم و از آنها دانه هاى متراکم ، و از شکوفه نخل خوشه ها با رشته هاى باریک بیرون فرستادیم و باغها از انواع انگور و زیتون و انار شبیه به یکدیگر و بى شباهت هنگامى که میوه مى کند به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن نشانه هائى براى افراد با ایمان.

تفسیر
در این آیات نیز دلائل توحید و خداشناسى تعقیب شده است ، زیرا قرآن براى این هدف گاهى انسان را در آفاق و جهانهاى دور دست سیر، و گاهى او را به سیر در درون وجود خویش دعوت مى نماید و آیات و نشانه هاى پروردگار را در جسم و جان خودش ‍ براى او شرح مى دهد، تا خدا را در همه جا و در همه چیز ببیند.
نخست مى گوید: او کسى است که شما را از یک انسان آفرید. (و هو الذى انشاکم من نفس واحدة ).
یعنى شما با این همه چهره هاى گوناگون ، ذوقها و افکار متفاوت ، و تنوع وسیع در تمام جنبه هاى وجودى ، همه از یک فرد آفریده شده اید، و این نهایت عظمت خالق و آفریدگار را مى رساند که چگونه از یک مبدء اینهمه چهره هاى متفاوت آفریده است ؟.
قابل توجه اینکه در این جمله از خلقت انسان تعبیر به انشاء شده است ، و این کلمه چنانکه از متون لغت استفاده مى شود به معنى ایجاد و ابداع آمیخته با تربیت و پرورش است ، یعنى نه تنها خداوند شما را بدون هیچ سابقه آفرید، بلکه تربیت و پرورش شما را نیز بر عهده گرفت ، و مسلم است که اگر آفریننده ، چیزى را بیافریند، سپس او را رها سازد زیاد قدرت نمائى نکرده ، اما اگر همواره او را تحت حمایت خویش قرار دهد و لحظه اى از پرورش و تربیت او غافل نگردد، عظمت و رحمت خود را کاملا نشان داده است .
ضمنا نباید از جمله فوق این توهم پیدا شود که حوا مادر نخستین ما از آدم آفریده شده است (آنچنانکه در تورات در فصل دوم از سفر تکوین آمده است )
بلکه چون آدم و حوا طبق روایات اسلامى هر دو از یک خاک آفریده شده اند و هر دو یک جنس و یک نوع مى باشند کلمه نفس ‍ واحده به آنها گفته شده است (در آغاز سوره نساء نیز در این باره بحث کردیم ).
سپس مى فرماید: (جمعى از افراد بشر مستقر هستند و جمعى مستودع ) (فمستقر و مستودع )
مستقر در اصل از ماده (قر) (بر وزن حر) به معنى سرما است و از آنجا که سرماى شدید هوا انسان و موجودات دیگر را خانه نشین مى کند، این کلمه به معنى سکون و توقف و قرار گرفتن آمده است ، و مستقر به معنى ثابت و پایدار مى آید.
مستودع از ماده (ودع ) (بر وزن منع ) به معنى ترک کردن است و از آنجا که امور ناپایدار محل خود را به زودى ترک مى گوید، این کلمه به معنى ناپایدار نیز به کار مى رود، و ودیعه را از این نظر ودیعه مى گویند که باید محل خود را ترک گوید و به دست صاحب اصلى باز گردد.
از مجموع آنچه گفته شد چنین نتیجه مى گیریم که آیه فوق مى گوید بعضى از انسانها پایدارند و بعضى ناپایدار، در اینکه منظور از این دو تعبیر در اینجا چیست در میان مفسران گفتگوى زیادى دیده مى شود، ولى از میان آنها چند تفسیر که در عین حال منافاتى با هم ندارند و مى توانند همه به عنوان تفسیر آیه پذیرفته شود نزدیکتر به نظر مى رسند،
نخست اینکه منظور از (مستقر) انسانهائى هستند که آفرینش آنها کامل شده و در قرارگاه رحم مادر یا در روى زمین گام نهاده اند، و مستودع اشاره به افرادى است که هنوز آفرینش آنها پایان نیافته و به صورت نطفه اى در صلب پدران هستند.
دیگر اینکه مستقر اشاره به روح انسان مى باشد که موضوعى پایدار و
برقرار است و مستودع اشاره به جسم انسان است که ناپایدار و فانى است .
در بعضى از روایات یک تفسیر معنوى براى این دو تعبیر نیز وارد شده که مستقر اشاره به انسانهائى است که داراى ایمان پایدارند و مستودع اشاره به آنها است که ایمانى ناپایدار دارند.
این احتمال نیز وجود دارد که دو تعبیر فوق اشاره به اجزاى اولیه تشکیل دهنده نطفه انسان بوده باشد، زیرا چنانکه میدانیم نطفه انسان از دو جزء یکى اوول (نطفه ماده ) و دیگرى اسپرم (نطفه نر) تشکیل شده است ، نطفه ماده در رحم تقریبا ثابت و مستقر است ، ولى نطفه هاى نر به صورت جانداران متحرک به سوى او با سرعت حرکت مى کنند و نخستین فرد (اسپر) که به (اوول ) میرسد با او مى آمیزد و بقیه را عقب میراند و تخمه اولى انسان را تشکیل مى دهد.
در پایان آیه بار دیگر مى گوید: (ما نشانه هاى خود را برشمردیم تا آنها که داراى فهم و درکند بیندیشند) (قد فصلنا الایات لقوم یفقهون ).

با مراجعه به لغت استفاده مى شود که فقه هر گونه علم و فهمى نیست بلکه از معلومات حاضر پى به معلومات غائب بردن است بنابراین توجه به آفرینش انسان با این همه چهره هاى متفاوت و قیافه هاى جسمى و روحى مختلف درخور این است که افراد نکته سنج در آن بیندیشند و خداى خود را از آن بشناسند.
آیه دوم آخرین آیه اى است که در این سلسله بحثها ما را به شگفتیهاى جهان آفرینش ، و شناسائى خداوند از طریق آن دعوت مى کند.
در آغاز به یکى از مهمترین و اساسى ترین نعمتهاى پروردگار که مى توان آن را ریشه و مادر سایر نعمتها دانست اشاره مى کند و آن پیدایش و رشد و نمو
گیاهان و درختان در پرتو آن است ، و مى گوید: (او کسى است که از آسمان آبى (براى شما) فرستاد) (و هو الذى انزل من السماء ماء)
اینکه مى گوید از طرف آسمان (یعنى طرف بالا، زیرا آسمان در لغت عرب به هر چیز گفته مى شود که در طرف بالا قرار گرفته باشد) به خاطر آن است که تمام منابع آب روى زمین اعم از چشمه ها و نهرها و قناتها و چاههاى عمیق به آب باران منتهى میگردد لذا کمبود باران در همه آنها اثر مى گذارد و اگر خشکسالى ادامه یابد همگى خشک مى شوند. سپس به اثر بارز نزول باران اشاره کرده ، مى گوید: بواسطه آن روئیدنیها را از همه نوع از زمین خارج ساختیم (فاخرجنا به نبات کل شى ء)
مفسران در تفسیر نبات کل شى ء (گیاهان هر چیز) دو احتمال ذکر کرده اند نخست اینکه منظور از آن انواع و اصناف گیاهانى است که همه با یک آب آبیارى و از یک زمین و یکنوع خاک پرورش مى یابند، و این از عجائب آفرینش است که چگونه اینهمه انواع گیاهان با آن خواص کاملا متفاوت و گاهى متضاد و اشکال گوناگون و مختلف همه در یک زمین و با یک آب پرورش مى یابند .
دیگر اینکه منظور، گیاهان مورد نیاز هر چیزى است ، یعنى هر یک از پرندگان و چهارپایان و حشرات و حیوانات دریا و صحرا بهره اى از این گیاهان دارند و جالب اینکه خداوند از یک زمین و یک آب ، غذاى مورد نیاز همه را تامین کرده است و این یک شاهکار بزرگ است که فى المثل از یک ماده معین در آشپزخانه هزاران نوع غذا براى انواع سلیقه ها و مزاجها تهیه کنند.
جالبتر اینکه نه تنها گیاهان صحرا و خشکیها از برکت آب باران پرورش مى یابند بلکه گیاهان بسیار کوچکى که در لابلاى امواج آب دریاها مى رویند و خوراک عمده ماهیان دریا است از پرتو نور آفتاب و دانه هاى باران رشد مى کنند، فراموش نمى کنم یکى از ساکنان جزائر خلیج فارس که از کمبود صید شکایت داشت در مورد بیان علت آن مى گفت : کمبود صید ماهى به خاطر خشکسالى بوده و او معتقد بود اثر حیاتبخش دانه هاى باران در دریا حتى بیش از خشکیها است !
سپس به شرح این جمله پرداخته و موارد مهمى را از گیاهان و درختان که بوسیله آب باران پرورش مى یابند خاطر نشان مى سازد، نخست مى گوید: (ما به وسیله آن ساقه هاى سبز گیاهان و نباتات را از زمین خارج ساختیم ، و از دانه کوچک و خشک ساقه اى با طراوت و سرسبز که لطافت و زیبائى آن چشم را خیره مى کند آفریدیم ) (فاخرجنا منه خضرا).
(و از آن ساقه سبز، دانه هاى روى هم چیده شده ، (همانند خوشه گندم و ذرت ) بیرون مى آوریم ) (نخرج منه حبا متراکبا،
(همچنین به وسیله آن از درختان نخل خوشه سربسته اى بیرون فرستادیم که پس از شکافته شدن رشته هاى باریک و زیبائى که دانه هاى خرما را بر دوش خود حمل مى کنند و از سنگینى به طرف پائین متمایل میشوند خارج مى گردد) (و من النخل من طلعها قنوان دانیة )
طلع به معنى خوشه سربسته خرما است که در غلاف سبز رنگ زیبائى پیچیده شده و پس از شکافته شدن از وسط آن رشته هاى باریکى بیرون مى آید و و همانها بعدا خوشه هاى خرما را تشکیل مى دهند، و قنوان جمع قنو (بر وزن صنف ) اشاره به همین رشته هاى باریک و لطیف است .
و دانیة به معنى نزدیک است ، و ممکن است اشاره به نزدیکى این رشته ها
به یکدیگر بوده باشد یا به متمایل شدن آنها به طرف پائین به خاطر سنگین بار شدن .
(همچنین باغهائى از انگور و زیتون و انار پرورش دادیم ) (و جنات من اعناب و الزیتون و الرمان )
سپس اشاره به یکى دیگر از شاهکارهاى آفرینش در این درختان کرده مى فرماید: (هم با یکدیگر شباهت دارند و هم ندارند) (مشتبها و غیر متشابه)

با توجه به آیه 141 همین سوره که وصف متشابه و غیر متشابه را براى زیتون و انار ذکر کرده استفاده مى شود که در آیه مورد بحث نیز وصف مزبور درباره همین دو درخت است .
این دو درخت از نظر شکل ظاهرى و ساختمان شاخه ها و برگها شباهت زیادى با هم دارند در حالى که از نظر میوه و طعم و خاصیت آن بسیار با هم متفاوتند، یکى داراى ماده چربى مؤثر و نیرومند، و دیگرى داراى ماده اسیدى و یا قندى است ، که با یکدیگر کاملا متفاوتند، به علاوه این دو درخت گاهى درست در یک زمین پرورش مى یابند و از یک آب مشروب مى شوند یعنى هم با یکدیگر تفاوت زیاد دارند و هم شباهت .
این احتمال در تفسیر آیه نیز وجود دارد که عبارت فوق اشاره به انواع و اصناف مختلف درختان و میوه ها است ، بعضى از میوه ها و درختان با یکدیگر شبیهند و بعضى دیگر با هم مختلفند. (یعنى هر کدام از این دو صفتى است براى یکدسته از درختان و میوه ها، اما طبق تفسیر اول هر دو، صفت براى یک چیز بودند).
سپس از میان تمام اعضاى پیکر درخت بحث را روى میوه برده مى گوید:
(نگاهى به ساختمان میوه آن به هنگامى که به ثمر مى نشیند و همچنین نگاهى به چگونگى رسیدن میوه ها کنید که در اینها نشانه هاى روشنى از قدرت و حکمت خدا براى افرادى که اهل یقین هستند است .
(انظروا الى ثمره اذا اثمر و ینعه ان فى ذلکم لایات لقوم یؤمنون )
با توجه به آنچه در گیاه شناسى از چگونگى پیدایش میوه ها و رسیدن آنها امروز مى خوانیم نکته این اهمیت خاص که قرآن براى میوه قائل شده است روشن مى شود، زیرا پیدایش میوه ها درست همانند تولد فرزند در جهان حیوانات است ، نطفه هاى نر با وسائل مخصوصى (وزش باد یا حشرات و مانند آنها) از کیسه هاى مخصوص جدا مى شوند، و روى قسمت مادگى گیاه قرار مى گیرند، پس از انجام عمل لقاح و ترکیب شدن با یکدیگر، نخستین تخم و بذر تشکیل مى گردد، و در اطرافش انواع مواد غذائى همانند گوشتى آن را در بر مى گیرند. این مواد غذائى از نظر ساختمان بسیار متنوع و همچنین از نظر طعم و خواص غذائى و طبى فوق العاده متفاوتند، گاهى یک میوه (مانند انار و انگور) داراى صدها دانه است که هر دانه اى از آنها خود جنین و بذر درختى محسوب و ساختمانى بسیار پیچیده و تو در تو دارد.
شرح ساختمان همه میوه ها و مواد غذائى و داروئى آنها از حوصله این بحث خارج است ، ولى بد نیست به عنوان نمونه اشاره اى به ساختمان میوه انار که قرآن در آیه فوق مخصوصا اشاره به آن کرده است ، بنمائیم .
اگر یک انار را بشکافیم و یک دانه کوچک آن را به دست گرفته و در مقابل آفتاب یا چراغ قرار دهیم و درست در آن دقت کنیم مى بینیم از قسمتهاى کوچکترى تشکیل شده که همانند بطریهاى بسیار کوچکى با محتواى مخصوص آب انار در کنار هم چیده شده اند، در یک دانه کوچک انار شاید صدها از این بطریهاى بسیار ریز قرار دارد، سپس اطراف آنها را با پوسته ظریف که همان پوسته شفاف یکدانه انار است گرفته ، بعد براى اینکه این بسته بندى کاملتر و محکمتر و دورتر از خطر باشد تعدادى از دانه هاى انار را روى یک پایه با نظام مخصوصى چیده و پرده سفید رنگ نسبتا ضخیمى اطراف آن پیچیده ، و بعد پوسته ضخیم و محکمى که از دو طرف داراى لعاب خاصى است به روى همه آنها کشیده ، تا هم از نفوذ هوا و میکربها جلوگیرى کند و هم در مقابل ضربات آنها را حفظ نماید، و هم تبخیر آب درون دانه ها را فوق العاده کم کند. این بسته بندى ظریف مخصوص دانه انار نیست بلکه در میوه هاى دیگر مانند پرتقال و لیمو نیز دیده مى شود، اما در انار و انگور بسیار ظریفتر و جالبتر است .
گویا بشر براى فرستادن مایعات از نقطه اى به نقطه دیگر از همین اصل استفاده کرده که نخست شیشه هاى کوچک را در یک کارتن کوچک چیده و میان آنها را از ماده نرمى پر مى کند، سپس کارتنهاى کوچکتر را در یک کارتن بزرگتر و مجموع آنها را بصورت یک بار بزرگ به مقصد حمل مى کند!

طرز قرار گرفتن دانه هاى انار روى پایه هاى داخلى ، و گرفتن سهم خود از آب و مواد غذائى از آنها از این هم عجیبتر و جالبتر است ، تازه اینها چیزهائى است که با چشم مى بینیم و اگر ذرات این میوه ها را زیر میکرسکوبها بگذاریم آنگاه جهانى پرغوغا با ساختمانهاى عجیب و شگفت انگیز و فوق العاده حساب شده در مقابل چشم ما مجسم مى شود، چگونه ممکن است کسى با چشم حقیقت بین به یک میوه نگاه کند و معتقد شود سازنده آن هیچگونه علم و دانشى نداشته است ؟! و اینکه مى بینیم قرآن با جمله انظروا (نگاه کنید) دستور به دقت کردن در این قسمت از گیاه داده براى توجه به همین حقایق است .
این از یک سو، از سوى دیگر مراحل مختلفى را که یک میوه از هنگامى که نارس است تا موقعى که کاملا رسیده مى شود، مى پیماید، بسیار قابل ملاحظه است : زیرا لابراتوارهاى درونى میوه دائما مشغول کارند، و مرتبا ترکیب شیمیائى آن را تغییر مى دهند، تا هنگامى که به آخرین مرحله برسد و وضع ساختمان شیمیائى آن تثبیت گردد، هر یک از این مراحل خود نشانه اى از عظمت و قدرت آفریننده است .
ولى باید توجه داشت که به تعبیر قرآن تنها افراد با ایمان یعنى افراد حق بین و جستجوگران حقیقت ، این مسائل را مى بینند و گر نه با چشم عناد و لجاج و یا با بى اعتنائى و سهل انگارى ممکن نیست هیچیک از این حقایق را ببینیم .

نتیجۀ محبّت به أمیرالمؤمنین علیه السلام

رسول خدا صلّی الله علیه وآله

▫️ما مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَةٍ یَمُوتُ وَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ حُبِّ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّة

هیچ مرد و زنی از بندگان خدا نیست که در حالی بمیرد که در قلبش به اندازۀ سنگینی یک دانۀ خردل از محبّت علی علیه السلام باشد مگر آنکه خداوند او را وارد بهشت کند.

«الأمالی» شیخ طوسی ص ۳۳۰

 امامان دوازده نفرند
امام حسن علیه السّلام:
«اَئِمَةُ بَعْدَ رَسُولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله اِثْنا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ أَخیالحُسَین، وَمِنهُم مَهْدِیُّ هذِهِ الاُمَّةِ.» ؛

«امامان و پیشوایان بعد از پیامبرخدا (صلى الله علیه و آله) دوازده نفر هستند که نُه نفر آنها از فرزندان برادرم حسین(علیه السّلام) مى باشند و از جمله آنها: مهدىِ این امّت است.»
[بحارالانوار، ج36، ص383، ب43، ح1.]

امام خمینی رضوان الله تعالی علیه :

اهل آخرت هم در دنیا راحت اند و در آخرت نیز غرق در رحمت حق می باشند

برخلاف اهل دنیا که هم در دنیا و هم در آخرت مُعَذَّب هستند ...

حضرت امام حسین(علیه السلام) / عاشورا/کربلا/عبرت‌های عاشورا/حسنین/کوفیان/یزید / سیدالشهدا/ثارالله/اباعبدالله الحسین

علمدار حق
حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «امام حسین باید تا ابد به عنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد. این بود که سید الشهدا فرمود: «هیهات منّا الذّلّة». افتخار متعلّق به آن انسان، ملت و جماعتی است که پای حرفشان بایستند و نگذارند پرچمی را که آنها بلند کرده‌اند، توفانها از بین ببرد و بخواباند. امام حسین این پرچم را محکم نگه داشت و تا پای شهادتِ عزیزان و اسارتِ حرم شریفش ایستاد.» ۱۳۸۱/۰۱/۰۹

ذکر خدا

اتکا به خدا

امام خمینی رضوان الله تعالی علیه

اسلام ناب محمدی

عزت امت اسلامی

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید جمال رضی (ابوطاها):

خدا را شکر می‌کنم به خاطر اینکه اول مسلمانم، بعد شیعه‌ام، بعد انقلابی‌ام و بعد به خاطر امنیت این نظام، ندای رهبرم را لبیک گفتم تا برای خودم ثابت شود اگر در زمان امام حسین (ع) بودم به ندای امام زمانم لبیک می‌گفتم و از تمام تعلقات دنیایی که زن و بچه‌هایم هستند خواهم گذشت ...

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا