بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:
«وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ
تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً
قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ
فِیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ» و کسانی را که ایمان آورده و
کارهای شایسته انجام دادهاند، مژده بده که برایشان باغهایی است که نهرها از پای
(درختان) آن جاری است، هر گاه میوههای از آن (باغها) به آنان روزی شود، گویند:
این همان است که قبلًا نیز روزی ما بوده، درحالیکه همانند آن نعمتها به ایشان
داده شده است (نه خود آنها) و برای آنان در بهشت همسرانی پاک و پاکیزه است و در
آنجا جاودانهاند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:
شاید مراد از «مُتَشابِهاً» این باشد که بهشتیان در نگاه اوّل، میوهها را مانند
میوههای دنیوی میبینند و میگویند: شبیه همان است که در دنیا خورده بودیم، لکن
بعد از خوردن میفهمند که طعم و لذّت تازهای دارد. و شاید مراد این باشد که
میوههایی به آنان داده میشود که همه از نظر خوبی و زیبایی و خوشعطری یکسان
هستند و مانند میوههای دنیا درجه یک، دو و سه ندارد.
در قرآن، معمولًا ایمان و عمل صالح در کنار هم مطرح شده است؛ ولی ایمان بر عمل صالح
مقدم قرار گرفته است.
آری، اگر اتاقی از درون نورانی شد، شعاع این نور از روزنه و پنجرهها بیرون خواهد
زد. ایمان، درونِ انسان را نورانی و قلب نورانی، تمام کارهای انسان را نورانی
میکند. برکات ایمان و عمل صالح بسیار است که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است.
«قرآن، ۱۵ برکت برای ایمان همراه عمل صالح، بیان نموده که با مراجعه به
معجمالمفهرس میتوانید به آنها دسترسی پیدا نمایید.»
همسران بهشتی چند نوع هستند؟
الف: یکی حورالعین که همچون لؤلؤ و باکره هستند و در همان عالم آفریده میشوند.
«أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً»
ب: همسران مؤمن دنیایی که با چهرههای زیبا در کنار همسرانشان قرار میگیرند.
«وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ» «رعد، ۱۳»
از امام صادق علیهالسّلام دربارۀ ازواج مطهّره سؤال شد، فرمودند: همسران بهشتی
آلوده به حیض و حدث نمیشوند. «تفسیر راهنما و دُرّ المنثور»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵:
۱. مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آیۀ قبل) یکی از اصول تربیت است.
«فَاتَّقُوا النَّارَ» «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا»
۲. ایمان قلبی، باید توأم با اعمال صالح باشد. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
۳. انجام همۀ کارهای صالح و شایسته، کارساز است؛ نه بعضی از آنها. «عَمِلُوا
الصَّالِحاتِ» (الصالحات) هم جمع است وهم (الف و لام) دارد که بهمعنای همۀ کارهای
خوب است.
۴. کارهای شایسته و صالح، در صورتی ارزش دارد که برخاسته از ایمان باشد؛ نه تمایلات
شخصی و جاذبههای اجتماعی. اوّل «آمَنُوا»، بعد «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ».
۵. محرومیتهایی که مؤمن بهجهت رعایت حرام و حلال در این دنیا میبیند، در آخرت
جبران میشود. «رُزِقُوا»
۶. ما در دنیا نگرانِ ازدستدادن نعمتها هستیم، امّا در آخرت این نگرانی نیست.
«وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ»
۷. آشنایی با سابقۀ نعمتها، بر لذّت کامیابی میافزاید. «رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ»
سخنان کسی را که میشناسیم، در رادیو و تلویزیون با عشق و علاقه گوش میدهیم و یا
عکس جاهایی که قبلا به آنجا رفتهایم، با علاقه نگاه میکنیم.
۸. همسران بهشتی نیز پاکیزهاند. «أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:
«إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها
فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ
أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً
یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ
الْفاسِقِینَ » همانا خداوند از اینکه به پشهای (یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال
بزند شرم ندارد؛ پس آنهایی که ایمان دارند میدانند که آن (مثال) از طرف
پروردگارشان بهحق است، ولی کسانیکه کفر ورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه
منظوری داشته است؟ (آری) خداوند بسیاری را بدان (مثال) گمراه و بسیاری را بدان
هدایت میفرماید. (امّا آگاه باشید که) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه
نمیکند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:
کلمۀ «بعوض» بهمعنای پشه و ریشۀ آن از «بعض» میباشد که بهجهت کوچکی جثّه به آن
اطلاق شده است. «مفردات راغب»
مثالهای قرآن، برای همۀ مردم است و از هر نوع مثلی نیز در آن آمده است: «وَ لَقَدْ
ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» «روم، ۵۸»
البتّه این مثلها را نباید ساده انگاشت، زیرا دانشمندان، کُنه آن را درک میکنند:
«وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا
الْعالِمُونَ» «عنکبوت، ۴۳»
در مثال زدن، تذکّر، تفهیم، تعلیم، بیان و پردهبرداری از حقایق نهفته است و در
کتابهای آسمانیِ پیشین نیز همانند تورات و انجیل و در سخنان رسول اکرم و ائمۀ اهل
بیت علیهمالسّلام فراوان دیده میشود.
در تورات نیز بخشی به نام «أمثال سلیمان» وجود دارد.
بعضی از مخالفان اسلام که از برخورد منطقی و آوردن مثلِ قرآن عاجز ماندند.
آنها مثالهای قرآن را بهانه قرار داده و میگفتند: شأن خداوند برتر از آن است که
به حیواناتی چون مگس یا عنکبوت مثال بزند. «در سورۀ عنکبوت آیۀ ۴۱، قدرتهای غیر
الهی به خانۀ عنکبوت تشبیه شده و در سوره حج آیۀ ۷۳ فرموده که دیگران حتّی توانایی
آفریدن یک مگس را ندارند.»
آنها میگفتند: این مثالها با مقام خداوند سازگار نیست و بهاینوسیله در آیات
قرآن تشکیک میکردند.
اصولًا چرا خداوند از مثال زدن به پشه، شرم کند؟ مگر آفریدن پشه، شرم داشت که مثال
زدن به آن نیز شرم داشته باشد؟ کوچکی پشه نباید مورد بهانه باشد، زیرا همین پشه
تمام اعضای فیل را در اندازۀ کوچکتر دارد و علاوهبر آن دو شاخک نیز دارد. خرطوم
تو خالیِ آن همانند ظریفترین و دقیقترین سرنگ است که میتواند این پشۀ کوچک،
بزرگترین حیوان را عاجز کند.
از امام صادق علیهالسّلام نقل شده است که «به کوچکی پشه ننگرید که هر چه فیل دارد
او هم دارد، بهعلاوه دو بال که فیل ندارد. تفسیر مجمعالبیان»
خداوند با نزول این آیه به بهانهگیریهای آنان پاسخ میدهد.
چرا خداوند گروهی را با قرآن و مثالهای آن گمراه میکند؟
پاسخ: خداوند کسی را گمراه نمیکند؛, بلکه هر کس در برابر حقایق قرآن بایستد، خود
گمراه میشود و به این معنی میتوان گفت که قرآن، سبب گمراهی او گردید.
چنانکه در پایان همین آیه میفرماید: «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ»
یعنی فسق مردم، سبب گمراهی آنان میباشد.
راستی مگر میشود خداوند مردم را به ایمان تکلیف کند، ولی خودش آنان را گمراه
کند!؟ و مگر میشود این همه پیامبر و کتب آسمانی نازل کند، ولی خودش مردم را گمراه
کند!؟ مگر میشود از ابلیس بهخاطر گمراه کردن انتقاد کند، ولی خودش دیگران را
گمراه نماید!؟
گرچه در این آیه، هدایت و گمراهی بهطورکلّی بهخداوند نسبت داده شده است، ولی آیات
دیگر، مسئله را باز نموده است.
میفرماید: «یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ» «رعد، ۲۷» خداوند کسانی را هدایت
میکند که بهسوی او بروند.
و «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ» «مائده، ۱۶» بهدنبال کسب رضای
او باشند.
و «الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا» «عنکبوت، ۶۹» آنان که در
راه او جهاد کنند.
و بر عکس، کسانیکه با اختیار خود در راه کج حرکت کنند، خداوند آنان را بهحالخود
رها میکند. مراد از گمراه کردن خدا نیز همین معناست.
چنانکه دربارۀ کافران، ظالمان، فاسقان و مسرفان جملۀ «لا یَهْدِی» به کار رفته
است.
به قول سعدی:
راه است و چاه و دیدۀ بینا و آفتاب ------ تا آدمی نگاه کند، پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه میرود ------ بگذار تا بیفتد و بیند، سزای خویش
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶:
۱. حیا و شرم در مواردی است که کار شرعاً، عقلًا یا عرفاً مذموم باشد؛ امّا در بیان
حقایق، شرم و خجالت پسندیده نیست. «لا یَسْتَحْیِی»
۲. حقایق والا و مهم را میتوان با زبان ساده و مثال بیان نمود. «أَنْ یَضْرِبَ
مَثَلًا»
۳. مؤمن کلام خدارا باور دارد و مطیع آن است. «فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ»
۴. مثالهای قرآن، وسیلۀ تربیت و رشد است. «فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ
رَبِّهِمْ»
۵. مثالهای قرآن، حق و در مقام بیان حقایق است. «أَنَّهُ الْحَقُّ»
۶. انسانِ حقیقتجو، از هر نوری راه را مییابد، ولی شخص بهانهگیر و اشکال
تراش، به هر چراغی خرده میگیرد. «ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا»
۷. کفر و لجاجت، عامل بهانهگیری است. «ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا»
۸. فسق، موجب گمراهی و مانع شناخت حقایق است. «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا
الْفاسِقِینَ»
۹. مثالهای قرآن، وسیلۀ هدایت یا ضلالت است. «یُضِلُّ بِهِ، یَهْدِی بِهِ»
۱۰. خداوند، پیمانشکن را فاسق و فاسق را گمراه میکند. «وَ ما یُضِلُّ بِهِ
إِلَّا الْفاسِقِینَ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:
«الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما
أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ
الْخاسِرُونَ» (فاسقان) کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند می
شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می نمایند، و در زمین
فساد می کنند، قطعاً آنان زیانکاران هستند.
نکته های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:
منظور از پیمانهای الهی در آیۀ ۲۷ سورۀ بقره چیست؟
پیمانهای الهی که در این آیه مطرح گردیده، متعدّد است:
خداوند از انبیاء پیمان گرفته تا آیات الهی را به مردم بگویند. «وَ إِذْ أَخَذْنا
مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ» «احزاب، ۷»
و از اهل کتاب تعهّد گرفته تا کتمان حقایق نکنند و به بشارتهای تورات و انجیل که
دربارۀ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله آمده است عمل نمایند. «وَ إِذْ أَخَذَ
اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ» «آل عمران، ۱۸۷»
و از عامّۀ مردم نیز عهد گرفته، به فرمان الهی عمل کرده و راه شیطان را رها کنند.
«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ» «اعراف، ۱۷۲»
در اسلام وفایبهعهد واجب است؛ حتّی نسبتبه کفّار و عهدشکن، منافق معرّفی شده
است؛ هر چند که اهل نماز باشد.
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «لا دین لمن لا عهد له» «بحار، ج ۷۲، ص
۱۹۸» آنکس که پایبند تعهّدات خود نیست، از دین بهرهای ندارد.
خداوند در این آیه فرمان داده تا با گروههایی پیوند و رابطه داشته باشیم: «أَمَرَ
اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ». در روایات آن گروهها چنین معرّفی شدهاند:
رهبران آسمانی، دانشمندان، خویشاوندان، مؤمنین، همسایگان و اساتید.
و هر کس رابطۀ خود را با این افراد قطع کند، خود خسارت میبیند؛ زیرا جلوی رشد و
تکاملی را که در سایۀ این ارتباطات میتوانسته داشته باشد، گرفته است.
وفایبهعهد، کمالی است که خداوند خود را به آن ستوده است «وَ مَنْ أَوْفی
بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» «توبه، ۱۱۱». کیست که بهتر از خدا به پیمانش وفا کند؟
وفایبهعهد حتّی نسبت به مشرکین لازم است «فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ
إِلی مُدَّتِهِمْ» «توبه، ۴». تا پایان مدّت قرارداد به پیمانی که با مشرکین
بستهاید وفادار باشید.
همچنین در آیۀ ۲۵ سورۀ رعد پیمانشکنان لعنت شدهاند.
عهد و پیمان چند نوع است؟
عهد دو گونه است:
عهد و پیمانی که مردم با یکدیگر میبندند و باید به آن وفادار باشند؛
عهد و پیمانی که خداوند برای رهبری یک جامعه، بر عهدۀ پیامبر یا امام قرار میدهد
که این عهد مقام الهی است. «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» «بقره، ۱۲۴»
بخشی از پیمانهای الهی که این آیه بر آن تأکید میکند، همان پیمانهای فطری است
که خداوند در نهاد همۀ افراد بشر قرار داده است.
چنانکه حضرت علی علیهالسّلام فلسفۀ نبوّت را شکوفا نمودن پیمان فطری میداند. «و
واتر الیهم انبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته» «نهج البلاغه، خطبه ۱»
عهد خداوند چیست؟
از جملۀ «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» استفاده میشود که رهبری آسمانی، عهد
خداوند است.
و از روایات نیز استفاده میشود که نماز، عهد خداوند است.
هر گونه تعهّدی که انسان بین خود و خدا داشته باشد، عهد الهی است. قوانین عقلی،
فکری و احکام الهی نیز مصداق عهد الهی میباشند.
علّامه مجلسی قدّس سرّه بهدنبال آیۀ «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ
یُوصَلَ» یکصد و ده حدیث دربارۀ اهمیّت صلۀ رحم، بیان نموده و آنها را مورد بحث
قرار داده است. «بحار، ج ۷۱، ص ۸۷» ما در اینجا برخی از نکات جالبی را که در آن
روایات آمده، نقل میکنیم:
با بستگان خود دیدار داشته باشید، هر چند در حدّ نوشاندن آبی باشد.
صلۀ رحم، عمر را زیاد و فقر را دور میسازد.
با صلۀ رحم، رزق توسعه مییابد.
بهترین قدمها، قدمی است که برای صلۀ رحم و دیدار اقوام برداشته میشود.
در اثر صلۀ رحم، به مقام مخصوصی در بهشت دست مییابید.
به سراغ بستگان بروید؛ گرچه آنها بیاعتنایی کنند.
صلۀ رحم کنید؛ هر چند فامیل از نیکان نباشد.
صلۀ رحم کنید؛ گرچه با سلام کردن باشد.
صلۀ رحم، مرگ و حساب روز قیامت را آسان میکند.
بویی از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمیشود.
صلۀ رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال میشود.
کمک مالی به فامیل، بیست و چهار برابرِ کمکبهدیگران پاداش دارد.
صلۀ رحم کنید، گرچه یک سال راه بروید.
امام صادق علیهالسّلام میفرماید: پدرم سفارش کرد، با افرادی که با فامیل خود
رابطه ندارند، دوست مشو. «تفسیر راهنما و نورالثقلین»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷:
۱. پیمانشکنی، شیوۀ فاسقان است. «الْفاسِقِینَ. الَّذِینَ یَنْقُضُونَ» (فعل
مضارع، رمز دوام است.)
۲. به پیمان فاسقان، اعتماد نکنید. کسی که پیمان خداوند را نقض می کند، به عهد و
پیمان دیگران وفادار نخواهد بود. «یَنْقُضُونَ، یَقْطَعُونَ»
۳. انسان در برابر خداوند مسئول است؛ چون با عقل و فطرت خود، با او عهد و میثاق
بسته که به احکام دین عمل کند. «عَهْدَ اللَّهِ»
۴. اسلام با انزوا مخالف است. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»
۵. عهدشکن، به تدریج مفسد میشود. «یَنْقُضُونَ، یُفْسِدُونَ»
۶. عهدشکن به خود ضربه میزند؛ نه خداوند. «أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:
«کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاکُمْ ثُمَّ
یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » چگونه به خداوند کافر
میشوید، درحالیکه شما (اجسام بیروح و) مردگانی بودید که او شما را زنده کرد،
سپس شما را میمیراند و بار دیگر شما را زنده میکند، سپس بهسوی او باز گردانده
میشوید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:
بهترین راه خداشناسی، فکر در آفرینش خود و جهان است. حضرت ابراهیم علیهالسّلام در
مقام اثبات خداوند به دیگران فرمود: «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ» «بقره،
۲۵۸» پروردگار من کسی است که زنده میکند و میمیراند.
تفکّر در پدیدۀ حیات و اندیشیدن در مسئلۀ مرگ، انسان را متوجّه میکند که اگر حیات
از خود انسان بود، باید همیشگی باشد. چرا قبلًا نبود، بعداً پیدا شد و سپس گرفته
میشود؟! خداوند میفرماید:
اکنون که دیدید چگونه موجود بیجان، جاندار میشود، پس بدانید که زنده شدن مجدّد
شما در روز قیامت نیز همینطور است.
مسئلۀ حیات، حقیقتش مجهول، ولی آثارش در وجود انسان مشهود است. خالق این حیات نیز
حقیقتش قابل درک نیست، ولی آثارش در هر چیز روشن است.
پیامها ی سورۀ بقره - آیۀ ۲۸:
۱. سؤال از عقل و فطرت، یکی از شیوههای تبلیغ و ارشاد است. «کَیْفَ تَکْفُرُونَ»
۲. تفکّر در تحوّلات مرگ و حیات، بهترین دلیل بر اثبات وجود خداوند است، «کُنْتُمْ
أَمْواتاً». خودشناسی مقدّمۀ خداشناسی است.
۳. در بینش الهی، هدف از حیات و مرگ، تکامل و بازگشت به منبع کمال است «ثُمَّ
إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». مولوی در دفتر سوّم مثنوی میگوید:
از جمادی مُردم و نامی شدم ------ از نما مُردم ز حیوان سر زدم
مُردم از حیوانی و انسان شدم ------ پس چه ترسم کِی زمردن کم شدم
بار دیگر از ملک پرّان شوم ------ آنچه در وَهم ناید آن شوم
تفسیر صفحۀ ۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:
«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوی إِلَی
السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ » اوست
آنکس که آنچه در زمین است، همه را برای شما آفریده، سپس به آفرینش آسمان پرداخت و
آنها را به صورت هفت آسمان، استوار نمود و او بر هر چیزی آگاه است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:
کلمۀ «سماء» در زبان عربی بهمعنی بالاست. گاهی به چند متری بالاتر از سطح زمین،
مانند شاخههای درخت که در ارتفاع کمی قرار دارند.
گفته شده است: «وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» «ابراهیم، ۲۴» و گاهی به ارتفاع ابرها
که از آن باران میبارد. «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» «ق، ۹» و گاهی به جوّ
اطراف زمین اطلاق شده است. «جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً» «انبیاء، ۳۲»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۹:
۱. کفر به خداوند بخشندۀ توانا و برطرفکننده نیازها، شگفتانگیز است. «کَیْفَ
تَکْفُرُونَ هُوَ الَّذِی»
۲. هستی، برای بشر آفریده شده است. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»
۳. نظام هستی، هدفدار است و در آفرینش جهان، تدبیر و طرح حکیمانه مطرح بوده است.
«خَلَقَ لَکُمْ»
۴. هیچ آفریدهای در طبیعت بیهوده نیست؛ هر چند ما راه استفاده از آن را ندانیم.
«خَلَقَ لَکُمْ»
۵. اصل آن است که همهچیز برای انسان مباح است، مگر دلیل مخصوصی آن را رد کند.
«خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»
۶. دنیا برای انسان است؛ نه انسان برای دنیا. «خَلَقَ لَکُمْ»
۷. انسان میتواند از نظر علمی، به جایی برسد که از تمام مواهب طبیعی بهرهگیری
کند و اسرار هستی را کشف و آن را تسخیر نماید. «لَکُمْ»
۸. بهرهگیری از مواهب زمین، برای همه است. «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ»
۹. آسمانهای هفتگانۀ جهان، دارای اعتدال و بدون کمترین اعوجاج و ناهماهنگی است.
«فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ»
۱۰. آفرینش آسمان و زمین، همه بر اساس علم الهی است. «خَلَقَ لَکُمْ» «عَلِیمٌ»
۱۱. آفرینش زمین و آسمانهای هفتگانه، دلیل توانایی خدا بر زندهکردن مردگان است
که در آیۀ قبل آمده بود. «ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» «هُوَ الَّذِی»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۷۶-۸۵.
منبع:
https://olgoirani.com/content/5
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۴۲تا ۴۵
لقد اءرسلنا إلى اءمم من قبلک فأخذناهم بالبأساء و الضراء لعلهم یتضرعون (۴۲)
فلو لا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون
(۴۳)
فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم اءبواب کل شىء حتى إ ذا فرحوا بما اءوتوا
اءخذناهم بغتة فإذا هم مبلسون (۴۴)
فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین (۴۵)
ترجمه :
۴۲ - ما به امتهائى که پیش از تو بودند (پیامبرانى فرستادیم و هنگامى که به مخالفت
آنها برخاستند) آنها را به شدت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم شاید (بیدار شوند و در
برابر حق ) تسلیم گردند.
۴۳- چرا آنها هنگامى که مجازات ما به آنان رسید (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند، ولى
دلهاى آنها قساوت پیدا کرد و شیطان هر کارى را که مى کردند در نظرشان زینت داد.
۴۴ - هنگامى که (اندرزها سودى نبخشید و) آنچه به آنها یادآورى شده بود فراموش کردند
درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم تا (کاملا) خوشحال شدند (و دل به
آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم ) در این هنگام همه مایوس
شدند (و درهاى امید به روى آنها بسته شد!)
۴۵ - و (به این ترتیب ) دنباله (زندگى ) جمعیتى که ستم کرده بودند قطع شد و ستایش
مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است.
تفسیر
سرانجام زندگى اندرزناپذیران
در این آیات نیز گفتگو با گمراهان و مشرکان ادامه مى یابد و قرآن از راه دیگر براى
بیدار ساختن آنها موضوع را تعقیب مى کند یعنى دست آنها را گرفته و به قرون و
زمانهاى گذشته مى برد و چگونگى حالات امتهاى گمراه و ستمگر و مشرک را شرح مى دهد که
چگونه تمام عوامل تربیت و بیدارى در مورد آنها به کار گرفته شد اما جمعى از آنها به
هیچیک از اینها توجه نکردند و سرانجام چنان عاقبت شومى دامانشان را گرفت که عبرتى
براى آیندگان شدند. نخست میگوید ما پیامبرانى به سوى امم پیشین فرستادیم و چون
اعتنا نکردند آنها را به منظور بیدارى و تربیت با مشکلات و حوادث سخت : با فقر و
خشکسالى و قحطى با بیمارى و درد و رنج و باساء و ضراء مواجه ساختیم شاید متوجه شوند
و به سوى خدا باز گردند (و لقد ارسلنا الى امم من قبلک فاخذناهم بالباساء و الضراء
لعلهم یتضرعون ).
در آیه بعد میگوید چرا آنها از این عوامل دردناک و بیدار کننده پند و
اندرز نگرفتند و بیدار نشدند و به سوى خدا باز نگشتند (فلو لا اذ جائهم باسنا
تضرعوا).
در حقیقت علت عدم بیدارى آنها دو چیز بود نخست اینکه بر اثر زیادى گناه و لجاجت در
شرک ، قلبهاى آنها تیره و سخت و روح آنها انعطاف ناپذیر شده بود (و لکن قست قلوبهم
).
دیگر اینکه شیطان (با استفاده از روح هوا پرستى آنها) اعمالشان را در نظرشان زینت
داده بود، و هر عمل زشتى را انجام مى دادند زیبا و هر کار خلافى را صواب مى
پنداشتند (وزین لهم الشیطان ما کانوا یعملون ).
در آیه بعد اضافه مى کند هنگامى که سختگیریها و گوشمالیها در آنها مؤثر نیفتاد از
راه لطف و محبت وارد شدیم و به هنگامى که درسهاى نخست را فراموش کردند درس دوم را
براى آنها آغاز کردیم و درهاى انواع نعمتها را بر آنها گشودیم ، شاید بیدار شوند و
به آفریننده و بخشنده آن نعمتها توجه کنند، و راه راست را باز یابند (فلما نسوا ما
ذکروا به فتحنا علیهم ابواب کل شى ء).
ولى این همه نعمت در واقع خاصیت دو جانبه داشت هم ابراز محبتى براى بیدارى بود و هم
مقدمه اى براى عذاب دردناک در صورتى که بیدار نشوند، زیرا میدانیم هنگامى که انسان
در ناز و نعمت فرو رود، و ناگهان آنهمه نعمت از او گرفته شود سخت بر او دردناک
خواهد بود، بخلاف اینکه تدریجا از او گرفته شود که زیاد در او مؤ ثر نخواهد گشت .
لذا مى گوید آنقدر به آنها نعمت دادیم تا کاملا خوشحال شدند اما بیدار نشدند، لذا
ناگاه آنها را گرفتیم و مجازات کردیم ، و تمام درهاى امید به روى
آنها بسته شد (حتى اذا فرحوا بما اوتوا اخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون ).
و به این ترتیب جمعیت ستمکاران ریشه کن شدند و نسل دیگرى از آنها به پانخاست (فقطع
دابر القوم الذین ظلموا).
دابر در اصل به معنى دنباله و آخر چیزى است .
و از آنجا که خداوند در به کار گرفتن عوامل تربیت در مورد آنها هیچگونه کوتاهى
نکرده در پایان آیه مى فرماید: ستایش و حمد مخصوص خداوندى است که پروردگار و مربى
همه جهانیان است (و الحمد لله رب العالمین ).
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
۱ - گاهى تصور مى شود که میان این آیات و آیات گذشته منافاتى وجود دارد، زیرا در
آیات گذشته تصریح شده بود که مشرکان به هنگام هجوم مشکلات متوجه خدا میشوند، و غیر
او را فراموش میکنند ولى در این آیات میگوید حتى به هنگام هجوم مشکلات نیز بیدار
نمى گردند.
توجه به یک نکته این منافات ظاهرى را برطرف میسازد و آن اینکه بیداریهاى موقت و
زودگذر به هنگام بروز شدائد بیدارى محسوب نمیگردند، زیرا به زودى به حالت نخستین
باز مى گردد.
در آیات گذشته چون منظور بیان توحید فطرى بود، براى اثبات آن همان بیداریها و توجه
هاى زودگذر و فراموش کردن غیر خدا ولو در لحظه حادثه کافى بود، اما در این آیات سخن
از هدایت یافتن و از بیراهه به راه برگشتن است ،
مسلما بیدارى زودگذر و موقت اثرى در آن ندارد.
گاهى تصور مى شود که تفاوت میان آن دو در این است که آیات گذشته مربوط به مشرکان
معاصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ، ولى آیات مورد بحث مربوط به
اقوام پیشین است بنابراین با هم منافاتى ندارد.
ولى بسیار بعید به نظر میرسد که مشرکان لجوج معاصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و
سلّم ) بهتر از گمراهان پیشین باشند، بنابراین راه حل همان است که در بالا گفتیم .
۲- در آیات فوق مى خوانیم هنگامى که بروز شدائد اثر تربیتى نداشت ، خداوند درهاى
نعمت را به روى چنین گناهکارانى مى گشاید، آیا این کار به خاطر تشویق بعد از تنبیه
است یا مقدمه اى است براى دردناک بودن مجازات ؟ یعنى به اصطلاح این گونه نعمتها،
نعمت استدراجى است که تدریجا بنده متمرد را در ناز و نعمت و خوشحالى و سرور، و یک
نوع غفلت فرو میبرد، سپس یکباره همه چیز را از آنها مى گیرد.
پاره اى از قرائن در آیه وجود دارد که احتمال دوم را تقویت میکند، ولى مانعى ندارد
که هر دو منظور باشد، یعنى نخست تشویق براى بیدارى ، و اگر مؤثر نشد مقدمه اى است
براى گرفتن نعمت و عذاب دردناک ، در حدیثى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم
) چنین نقل شده ، اذا رایت الله یعطى العبد من الدنیا على معاصیه ما یحب فانما هو
استدراج ثم تلا رسول الله (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فلما نسوا... هنگامى که
ببینى خداوند در برابر گناهان نعمت مى بخشد بدان که مقدمه مجازات است سپس آیه فوق
را تلاوت فرمود. (مجمع البیان و نور الثقلین ذیل آیه ).
در حدیثى از على (علیه السلام ) چنین نقل شده که فرمود: یا بن آدم اذا رایت ربک
سبحانه یتابع علیک نعمه و انت تعصیه فاحذره (نهج البلاغه کلمه 5).
اى فرزند آدم هنگامى که ببینى خداوند پى در پى نعمتها را به تو مى بخشد،
در حالى که تو گناه میکنى ، از مجازات او بترس ، که این مقدمه مجازات است .
در کتاب تلخیص الاقوال از امام حسن عسکرى (علیه السلام ) چنین نقل شده ، که قنبر
غلام امیر مؤ منان را پیش حجاج آوردند حجاج پرسید تو چکار براى على ابن ابى طالب
(علیه السلام ) میکردى ، گفت وسایل وضوى او را فراهم مى ساختم ! پرسید هنگامى که از
وضو فارغ میشد چه میگفت ؟، گفت این آیه را میخواند، فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا
علیهم ابواب کل شى و تا آخر آیه را تلاوت کرد، حجاج گفت گمان میکنم این آیه را بر
ما تطبیق مى کرد، قنبر با شجاعت گفت آرى (نورالثقلین جلد 1 - صفحه 18).
۳ - در این آیات مى خوانیم که منظور از بسیارى از حوادث رنج آور ایجاد حالت توجه و
بیدارى است ، و این یکى از فلسفه هاى آفات و بلاها است که در بحث توحید از آن سخن
گفته ایم ، ولى شایان توجه اینکه این موضوع را اولا با کلمه لعل (شاید) ذکر میکند،
بخاطر اینکه وجود بلاها به تنهائى کافى براى بیدارى نیست ، بلکه زمینه اى است براى
دلهائى که آمادگى دارند (در سابق نیز گفته ایم لعل در کلام خدا معمولا در مواردى
استعمال مى شود، که پاى شرایط دیگرى نیز در میان باشد).
دیگر اینکه در اینجا کلمه تضرع بکار برده شده ، که در اصل به معنى ورود شیر به
پستان و خضوع و تسلیم آن در برابر دوشنده است ، سپس به معنى تسلیم آمیخته با تواضع
و خضوع آمده است ! یعنى این حوادث دردناک را بخاطر آن ایجاد مى کردیم ، که آنها از
مرکب غرور و سرکشى و خود خواهى فرود آیند، و در برابر حق تسلیم شوند.
۴- جالب اینکه در پایان آیه ، خداوند جمله الحمد لله رب العالمین را مى گوید، و این
نشانه آن است که قطع ریشه ظلم و فساد و نابود شدن نسلى
که بتواند این کار را ادامه دهد، بقدرى اهمیت دارد که جاى شکر و سپاس است .
در حدیثى از فضیل بن عیاض از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم ، که فرمود: من
احب بقاء الظالمین فقد احب ان یعصى الله ، ان الله تبارک و تعالى حمد بنفسه بهلاک
الظلمة فقال : فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین :
هر کس بقاى ستمگران را دوست دارد، مفهومش این است که دوست مى دارد معصیت خدا شود
(موضوع ظلم به اندازهاى مهم است که ) خداوند تبارک و تعالى در برابر نابود ساختن
ظالمان خود را حمد و ستایش کرده است و فرموده دنباله قوم ستمگر بریده شد و سپاس
مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است .
منبع (کانال فضیلتها):
از دنیا به اندازه نیاز برگیر و آن چنان در دنیا فرو نرو که به آخرتت زیان رسانَد و
چنان هم رهایش نکن که سربار مردم گردی.
[#امام_کاظم علیه السلام]
قصص الأنبیاء ح ۲۳۸
امام موسی کاظم (علیه السلام) :
واللّهِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ
ظَنِّهِ بِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ
اغتیاب المُؤمِنینَ.
به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به
خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.
بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 28
منبع (کانال فضیلتها):
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2320&nt=2&year=1369#6506
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
اخلاص او (امام خمینی (ره))، نقطهی اساسی حیاتش بود. راه آن بزرگوار هم، فقط با
اخلاص طیشدنی است. تودههای مردم، بحمد اللّه این اخلاص را دارند و نشان دادهاند.
بزرگان و پیشروان و رهبران و علما و اندیشمندان و روشنفکران هم، هرجا که این اخلاص
را به کار بگیرند و با اخلاص عمل کنند و برای خدا حرف بزنند و کار کنند، توفیق حتمی
است. توفیق، به معنای تأثیر سخن در دلهاست. یعنی سخنی که صادقانه و برای خدا باشد،
تأثیر خود را در دلهای مستعد میگذارد و خدا این تأثیر را به او میدهد. آن
بزرگوار، اینگونه بود.۱۳۶۹/۰۳/۱۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2320
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دو نکته را از امام خمینی(ره) به یاد داشته باشید: اول، اخلاص که مایه و روح همه
چیز است و دوم، هدف بزرگ وحدت اسلامی. البته امام بزرگوار ما این بذر را پاشیده و
امریکا چه بخواهد و چه نخواهد، نهال اسلام و انقلاب اسلامی در حال رشد است. مرتجعان
و وابستگان به امریکا، چه بخواهند و چه نخواهند، این حرکت رو به ادامه و استمرار
است. از ناحیهی دشمنان، ضربهیی به این حرکت وارد نخواهد شد؛ مگر اینکه خدای
ناکرده خود مؤمنین، با سوء عمل و عدم پایبندی به وظایف، به خودشان ضربه بزنند؛
والّا راه، یک راه هموار و پیمودنی و هدف، بسیار روشن است و دشمن نخواهد توانست این
راه را قطع کند ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=2320&nt=2&year=1369#6506
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امروز در دنیا، برای ساختن مسجد ضرار، پول خرج میشود. برای ساختن دستگاهها و
ایجاد پایگاههایی به مقصود و منظور ضربه زدن به وحدت اسلامی و ایجاد درگیری و
اختلاف بین فرق اسلامی، پول خرج میشود. اشخاصی مثل شیطان هستند که همانگونه که او
به پروردگار عالم عرض کرد: «لاغوینّهم اجمعین» و وجود خود را وقف اغوا و اضلال
بندگان خدا کرد، اینها هم وجود خود را برای ایجاد اختلاف، وقف کردهاند. متأسفانه
در همه و یا اغلب کشورهای اسلامی، کسانی با تکیه به سیاستهای امریکا، همین کار را
میکنند ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۶
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2322
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
این شهادتها،
صداقت و حقانیت انقلاب و طرفدارانش را نشان میدهد ... ۱۳۶۹/۰۳/۲۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1330
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
شهادت قلّه است، بایستی مسیر را در دامنهی آن قلّه پیدا کنیم تا به قلّه برسیم/ این دامنه اخلاص، ایثار، صدق، معنویّت، مجاهدت، گذشت، توجّه به خدا، کار برای مردم، تلاش برای عدالت و تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است/ شهر باید مزیّن شود به نام و یاد شهیدان؛ شوراهای شهر در شهرهای مختلف بدانند که با اسم چه کسانی این شهر مفتخر میشود. 1400/07/24
https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/Index.aspx
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
استقلال و آزادى به بهترین وجه در کشور ما وجود دارد.
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
اگر این شهادتها نبود، اگر این فداکاریها نبود، این نظام باقی نمیماند؛ این نهال نظام ، مورد تهاجم طوفانهای سخت بود. 1395/09/15
شهید مدافع حرم شهید سیدمصطفی موسوی
شـهادت : 1394/8/21 سوریه - حلب توسط تروریست های تکفیری
https://tabriz.navideshahed.com/fa/news/405535
بخشی از وصیتنامه پاسدار شهید سلمان رضائی
امروز حسین زمان تنهاست و امروز فرزند فاطمه در برابر سپاهیان وابرقدرتهای پست وبی یاور است امروز کربلای انقلابمان خون می خواهد و من میروم تا به یزید ویزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوی ماست می روم شاید نینوائی را بیابم ودر عاشورای دوران ، هدیه ناقابلی در راه پیروزی حق بر باطل واسلام برکفر در پیشگاه مولایم مهدی ( عج) تقدیم نمایم ...
برخی موارد مرتبط:
https://tabriz.navideshahed.com/
https://tabriz.navideshahed.com/fa/list/10/225
https://shahrestanha.navideshahed.com/fa/list/66/564
شهدای امنیت
شهید "بهزاد براهویی مقدم" مقدم ۳۰ آبان ۱۴۰۱ در درگیری با تروریستهای مسلح به درجه رفیع شهادت نائل گردید. این شهید والامقام بلوچ و از اهل سنت منطقه زابل بود.
برخی پیوندها و ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیه و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن
کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۷ - تفسیر نور:
«مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ
ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ» مَثل آنان
(منافقان)، مَثل آن کسی است که آتشی افروخته، پس چون آتش اطراف خود را روشن ساخت،
خداوند روشنایی و نورشان را ببرد و آنان را در تاریکیهایی که (هیچ) نمیبینند،
رهایشان کند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷:
مثال، برای تفهیم مطلب به مردم، نقش مؤثّری دارد.
مسائل معقول را محسوس و به این وسیله، راه را نزدیک و عمومی میکند، درجۀ اطمینان
را بالا میبرد و لجوجان را خاموش میسازد.
نمونهای از مثالهای قرآنی:
در قرآن مثالهای فراوانی آمده است از جمله:
مثال حقّ، به آب و باطل به کفِ روی آب. « رعد، ۱۷»
مثال حقّ به شجرۀ طیّبه و باطل به شجرۀ خبیثه. «ابراهیم، ۲۶»
تشبیه اعمال کفّار به خاکستری در برابر تندباد. «ابراهیم، ۱۸»
تشبیه کارهای کفّار، به سراب. «نور، ۳۹»
تشبیه بتها و طاغوتها به خانۀ عنکبوت. «عنکبوت، ۴۱»
تمثیل دانشمند بیعمل به الاغی که کتاب حمل میکند. «جمعه، ۵»
تمثیل غیبت، به خوردن گوشت برادری که مرده است. «حجرات، ۱۲»
این آیه نیز در مقام تشبیهِ مجموعهای از روحیّات و حالاتِ منافقان است. آنان، نار
میافروزند، ولی خداوند نورش را میبرد و دود و خاکستر و تاریکی برای آنان باقی
میگذارد.
امام رضا علیهالسّلام فرمودند: معنای آیه «تَرَکَهُمْ فِی ظُلُماتٍ» آن است که
خداوند آنان را به حال خود رها میکند. «تفسیر نور الثقلین»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۷:
۱. منافق برای رسیدن به نور، از نار (آتش) استفاده میکند که خاکستر و دود و سوزش
نیز دارد. «اسْتَوْقَدَ ناراً»
۲. نور اسلام عالمگیر است، ولی نوری که منافقان در سایۀ آن تظاهر به اسلام
میکنند، در شعاعی کمتر و روشنایی آن ناپایدار است. «أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ»
۳. اسلام، نور و کفر، تاریکی است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی
ظُلُماتٍ»
۴. کسیکه از یک نور، بهرهمند نشود، در ظلمات متعدّد باقی میماند. «بِنُورِهِمْ»
«فِی ظُلُماتٍ» (کلمۀ «نور» مفرد و کلمۀ «ظُلُماتٍ» جمع است.)
۵. نقشهها و توطئههای منافقان، به ارادۀ الهی ناتمام میماند. «ذَهَبَ اللَّهُ
بِنُورِهِمْ»
۶. طرف مقابل منافقان، خداوند است. «ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ»
۷. عاقبت و آیندۀ منافقان، تاریک است. «فِی ظُلُماتٍ»
۸. منافقان دچار وحشت و اضطراب، و در تصمیمگیریهای دراز مدّت، سردرگم هستند.
«فِی ظُلُماتٍ لا یُبْصِرُونَ»
۹. گاهی در آغاز، ایمان واقعی است، ولی کم کم انسان به انحراف گرایش پیدا نموده و
منافق میشود. (کلمۀ «بِنُورِهِمْ» در این آیه و جملۀ «لا یَرْجِعُونَ» در آیۀ بعد
نشان میدهد که آنان نوری داشتند، ولی بهسوی آن نور برنگشتند.)
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۸ - تفسیر نور:
«صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ» آنان (از شنیدن حق) کر و (از گفتن حق)
گنگ و (از دیدن حق) کورند، پس ایشان (بهسوی حق) باز نمیگردند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸:
قرآن در ستایش برخی پیامبران میفرماید: آنان دست و چشم دارند، «وَ اذْکُرْ
عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ»
«ص، ۴۵»
شاید مقصود آن است که کسیکه دست بتشکنی دارد دست دارد، کسیکه چشم خدابین دارد
چشم دارد، پس منافقان که چنین دست و چشمی ندارند، در واقع همچون ناقصالخلقههایی
هستند که خود مقدّمات نقص را فراهم کرده و وسایل شناخت را از دست دادهاند.
لذا در این سوره دربارۀ منافقان تعابیری همچون «لا یَشْعُرُونَ، ما یَشْعُرُونَ، لا
یَعْلَمُونَ، لا یُبْصِرُونَ، یَعْمَهُونَ، صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ، لا یَرْجِعُونَ»
به کار رفته است.
نظر، غیر از بصیرت است.
در سورۀ اعراف میخوانیم: «تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ»
«اعراف، ۱۹۸» میبینی که به تو نگاه میکنند، درحالیکه نمیبینند؛ یعنی چشم
بصیرت ندارند که حق را ببینند.
عدم بهرهگیری صحیح از امکانات و وسایل شناخت، مساوی با سقوط و از دست دادن
انسانیّت است. «در سورۀ اعراف آیۀ ۱۷۹ میخوانیم: «لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم
اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم
الغافلون» آنان دل دارند، ولی نمیفهمند، چشم دارند ولی نمیبینند، گوش دارند ولی
حق را نمیشنوند، این گروه همچون چهارپایان بلکه از آنها پستتر و گمراهترهستند،
ایشان غافل هستند.»
جزای کسیکه در دنیا خود را به کوری و کری و لالی می زند، کوری و کری و لالی آخرت
است. «وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ
صُمًّا» « اسراء، ۹۷»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۸:
۱. نفاق، انسان را از درک حقایق و معارف الهی باز میدارد. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»
۲. کسیکه از عطایای الهی در راه حق بهره نگیرد، همانند کسی است که فاقد آن
نعمتهاست. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»
۳. حق ندیدن منافقان دو دلیل دارد: یکی آنکه فضای بیرونی آنان تاریک است «فِی
ظُلُماتٍ» و دیگر آنکه خود چشم دل را از دست دادهاند. «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ»
۴. منافقان، لجاجت و تعصّب دارند. «فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۹ - تفسیر نور:
«أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ
أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ
بِالْکافِرِینَ» یا چون (گرفتاران در) بارانی تند از آسمان هستند که در آن،
تاریکیها و رعد و برقی است که از ترس صاعقهها و بیم مرگ، انگشتان خود را در
گوشهایشان قرار میدهند (ولی) خداوند بر کافران احاطه دارد.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹:
خداوند، منافق را به اشخاصِ در بارانماندهای تشبیه کرده که مشکلات بارانِ تند، شب
تاریک، غرّش گوش خراش رعد، نور خیرهکنندۀ برق، و هراس و خوف مرگ، او را فرا گرفته
است، امّا او نه برای حفظ خود از باران پناه گاهی دارد و نه برای تاریکی، نوری و نه
گوشی آسوده از رعد و نه روحی آرام از مرگ.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۹:
۱. منافقان غرق در مشکلات و نگرانیها میشوند، و در همین دنیا نیز دلهره و
اضطراب و رسوایی و ذلّت دامنگیرشان میشود. «ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ»
۲. منافقان از مرگ میترسند. «حَذَرَ الْمَوْتِ»
۳. منافقان بدانند که خداوند بر آنها احاطه دارد و هر لحظه اراده فرماید، اسرار و
توطئههای آنها را افشا میکند. «وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ»
نگاهی به عملکرد و سرنوشت منافقان در جریان انقلاب اسلامی ایران، نشانهای روشن
برای این آیه است.
دلهره، تفرقه، شکست، آوارگی، غربت، بیآبرویی، پناهندگی به کفّار و طاغوتها و
جاسوسی، نتیجۀ اعمالشان بود.
آنان با استفاده از شعارها و شخصیّتهای مذهبی، خیال پیروزی داشتند «استوقد نارا»
ولی با خنثیشدن توطئهها و آگاه شدن مردم از سوءنیت آنان، خداوند آنان را گرفتار
سردرگمی و تفرقه و بیخبری از واقعیت ها و حقایق نمود. «ذهب اللَّه بنورهم»
آنان چون شنیدن اخبار و سخن حق را از علما تحریم میکنند، به منزلۀ کران هستند، و
چون دریافتهای درونی خود و حقایق را بازگو نمینمایند مانند افراد لال هستند، و
چون چشم دیدن پیشرفت و پیروزی اسلام را ندارند، کور هستند و در اثر لجاجت و تعصّب
مصداق «لا یرجعون» میباشند. ولی پیروزیها مثل برق و نهیب مردم و آیات افشاگر
همانند رعد و صاعقه، آنان را به وحشت و اضطراب انداخته است.
۴. سرانجام نفاق، به کفر منتهی میشود. «وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ» لذا
در جای دیگر قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِینَ وَ الْکافِرِینَ
فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً» «نساء، ۱۴۰»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۰ - تفسیر نور:
«یَکادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَ
إِذا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ
أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» نزدیک است که برق، نور
چشمانشان را برباید. هرگاه که (برق آسمان در آن صحرای تاریک و بارانی) برای آنان
بدرخشد، در آن حرکت کنند، ولی همینکه تاریکی، ایشان را فراگرفت بایستند و اگر
خداوند بخواهد، شنوایی و بینایی آنان را (از بین) میبرد، همانا خداوند بر هر چیزی
تواناست.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰:
منافقان، تاب و توان دیدن دلایل نورانی و فروغ آیات الهی را ندارند. همانند مسافر
شب گرد در بیابان که در اثر برقِ آسمان، چشمانش خیره میشود و جز چند قدم
برنمیدارد. منافقان در جامعۀ اسلامی هر چند گاهی چند قدمی پیش میروند، ولی در
اثر حوادث یا اتّفاقاتی از حرکت باز میایستند. آنان چراغ فطرت درونی خویش را
خاموش کرده و منتظر رسیدن نوری از قدرتهای بیرونی ماندهاند.
هر گاه گفته میشود خداوند بر هر کاری قادر است، مراد کارهای ممکن است.
مثلًا اگر گفتیم فلانی ریاضیدان است، معنایش آن نیست که بتواند حاصل جمع ۲ و ۲ را
۵ بیاورد؛ زیرا این امر محال است، نه آنکه آن شخص قادر بر جمع نمودن آن نباشد.
افرادی از امام علیهالسّلام سؤال کردند: آیا خداوند میتواند کرۀ زمین را در
تخممرغی قرار دهد؟ امام ابتدا یک پاسخ اقناعی دادند که با یک عدسیِ چشم، آسمان
بزرگ را میبینیم، سپس فرمودند: خداوند قادر است، امّا پیشنهاد شما محال است. «
تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۹» درست مانند قدرت ریاضیدان که مسئلۀ محال را حل
نمیکند.
سیمای منافق در قرآن چگونه است؟
منافق، در عقیده و عمل، برخورد و گفتوگو، عکسالعملهایی را از خود نشان میدهد
که در این سوره و سورههای منافقون، احزاب، توبه، نساء و محمّد آمده است.
آنچه در اینجا بهمناسبت میتوان گفت، این است که: منافقین در باطن ایمان ندارند،
ولی خود را مصلح و عاقل میپندارند؛
با همفکران خود خلوت میکنند؛ نمازشان با کسالت و انفاقشان با کراهت است؛
نسبتبه مؤمنان عیبجو و نسبتبه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله موذی هستند؛
از جبهه فراری و نسبتبه خدا غافل هستند. افرادی یاوهسرا، ریاکار، شایعهساز و
علاقهمند به دوستی با کفّارند. ملاک علاقهشان کامیابی و ملاک غضبشان، محرومیّت
است.
نسبت به تعهّداتی که با خدا دارند بیوفا هستند، نسبتبه خیراتی که به مؤمنین
میرسد نگران، ولی نسبتبه مشکلاتی که برای مسلمین پیش میآید شاد هستند.
امربهمنکر و نهیازمعروف می کنند.
قرآن در برابر این همه انحرافهای فکری و عملی میفرماید: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ
فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ» «نساء، ۱۴۵»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۰:
۱. منافق در مسیر حرکت، متحیّر است. «أَضاءَ» «مَشَوْا» «أَظْلَمَ» «قامُوا»
۲. حرکت منافق، در پرتوی نور دیگران است. «أَضاءَ لَهُمْ»
۳. منافق به سبب اعمالی که مرتکب میشود، هر لحظه ممکن است گرفتار قهر خداوندی شود.
«وَ لَوْ شاءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ»
۴. سنّت الهی، آزادی دادن به همه است وگرنه خداوند میتوانست منافقان را کر و کور
کند. «وَ لَوْ شاءَاللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۱ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ
قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» ای مردم! پروردگارتان که شما و پیشینیان شما را
آفرید، پرستش کنید تا اهل تقوا شوید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۱:
در کتابهای قانون، مواد قانون، بدون خطاب بیان میشود، ولی قرآن کتاب قانونی است
که با روح و عاطفه مردم سر و کار دارد، لذا در بیان دستورات، خطاب میکند. البتّه
خطابهای قرآن مختلف است. برای عموم میفرماید: «یا ایّها الناس»، امّا برای
هدایتیافتگان فرموده: «یا ایّها الذین امنوا»
هدف از خلقت جهان و انسان، تکامل انسانهاست؛ یعنی هدف از آفرینش هستی، بهرهگیری
انسانهاست. «سَخَّرَ لَکُمُ» (جاثیه، ۱۳)، «خَلَقَ لَکُمْ» (بقره، ۲۹)
و تکامل انسانها در گرو عبادت «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا
لِیَعْبُدُونِ» ( ذاریات، ۵۶)
و اثر عبادت، رسیدن به تقوی «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره،
۲۱)
و نهایت تقوی، رستگاری است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره،
۱۸۹)
سؤال: چرا خدا را عبادت کنیم؟
پاسخ: در چند جای قرآن پاسخ این پرسش چنین آمده است:
چون خداوند خالق و مربّی شماست. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ» «مشرکان
خالقیّت را پذیرفته ولی ربوبیّت را انکار مینمودند، خداوند در این آیه دو کلمۀ
«ربّکم» و «خلقکم» را در کنار هم آورده تا دلالت به این نکته کند که خالق شما،
پروردگار شماست.»
چون تأمینکنندۀ رزق و روزی و امنیّت شماست. «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ
الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» «قریش، ۳-۴»
چون معبودی جز او نیست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی» «طه، ۱۴»
عبادت انسان، هدف آفرینش انسان است نه هدف آفریننده.
او نیازی به عبادت ما ندارد، اگر همۀ مردم زمین کافر شوند، او بینیاز است: «إِنْ
تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ»
چنانکه اگر همۀ مردم رو به خورشید خانه بسازند یا پشت به خورشید، در خورشید اثری
ندارد.
با اینکه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّی ماست، ولی بازهم در
برابر این ادای تکلیف، پاداش میدهد و این نهایت لطف اوست.
چه اموری، انسان را وادار به عبادت میکند؟
۱. توجّه به نعمتهای او که خالق و رازق و مربّی ماست؛
۲. توجّه به فقر و نیاز خود؛
۳. توجّه به آثار و برکات عبادت؛
۴. توجّه به آثار سوء ترک عبادت؛
۵. توجّه به اینکه همۀ هستی، مطیع او و در حال تسبیح او هستند، چرا ما وصلۀ ناهمرنگ
هستی باشیم؛
۶. توجّه به اینکه عشق و پرستش، در روح ماست و به چهکسی برتر از او عشق بورزیم.
سؤال: طبق آیۀ «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» اگر کسی به یقین
رسید، نمازش را ترک کند؟!
معنای آیه: یعنی عبادت کن تا به یقین برسی.
پاسخ: اگر گفتیم: نردبان بگذار تا دستت به شاخۀ بالای درخت برسد، معنایش این نیست
که هر گاه دستت به شاخه رسید، نردبان را بردار، چون سقوط میکنی.
کسیکه از عبادت جدا شد، مثل کسی است که از آسمان سقوط کند «فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ
السَّماءِ»
بهعلاوه کسانیکه به یقین رسیدهاند مانند: رسول خدا و امامان معصوم، لحظهای از
عبادت دست برنداشتند.
بنابراین مراد آیه، بیان آثار عبادت است؛ نه تعیین محدودۀ عبادت.
طبق آیات قرآن، عبادت چگونه باید باشد؟
۱. عبادت مأمورانه باشد؛ یعنی طبق دستور او بدون خرافات؛
۲. عبادت آگاهانه باشد، تا بدانیم مخاطب و معبود ما کیست. «حَتَّی تَعْلَمُوا ما
تَقُولُونَ» «نساء، ۴۳»؛
۳. عبادت خالصانه باشد. «وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» «کهف، ۱۱۰»؛
۴. عبادت خاشعانه باشد. «فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» «مؤمنون، ۲»؛
۵. عبادت مخفیانه باشد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «اعظم العبادة
اجراً اخفاها» «بحار، ج ۷۰، ص ۲۵۱»؛
۶. عبادت عاشقانه باشد. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: «افضل الناس مَن
عَشق العبادة» «بحار، ج ۷۰، ص ۲۵۳»؛
و خلاصه در یک نگاه باید بگوییم که برای عبادت سه نوع شرط است الف: شرط صحّت، نظیر
طهارت و قبله.
ب: شرط قبولی، نظیر تقوی.
ج: شرط کمال، نظیر اینکه عبادت باید آگاهانه، خاشعانه، مخفیانه و عاشقانه باشد که
اینها همه شرط کمال است. «پرتوی از اسرار نماز و تفسیر نماز، محسن قرائتی»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۱:
۱. دعوت انبیا، عمومی است و همۀ مردم را دربر میگیرد. «یا أَیُّهَا النَّاسُ»
۲. از فلسفههای عبادت، شکرگزاری از ولی نعمت است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی
خَلَقَکُمْ»
۳. اوّلین نعمتها، نعمت آفرینش، و اوّلین دستور، کُرنش در برابر خالق است.
«اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ»
۴. مبادا بُتپرستی یا انحراف نیاکان، ما را از عبادت خداوند دور کند، حتّی آنان
نیز مخلوق خداوند هستند. «وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ»
۵. عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتی تقوی ایجاد نکند، عبادت نیست. «اعْبُدُوا»
«لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»
۶. به عبادت خود مغرور نشویم که هر عبادتی، تقوا ساز نیست. «لَعَلَّکُمْ
تَتَّقُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۲ - تفسیر نور:
«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ
السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا
لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» آن (خداوندی) که زمین را برای شما فرشی
(گسترده) و آسمان را بنایی (افراشته) قرار داد و از آسمان، آبی فرو فرستاد و به آن
از میوهها، روزی برای شما بیرون آورد، پس برای خداوند شریک و همتایی قرار ندهید با
آنکه خودتان میدانید (که هیچیک از شرکا و بتها، نه شما را آفریدهاند و نه
روزی میدهند و اینها فقط کار خداست.)
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۲:
در این آیه خداوند به نعمتهای متعدّدی اشاره میکند که هر کدام از آنها سرچشمۀ
چند نعمت دیگر است.
مثلًا فرّاش بودن زمین، اشاره به نعمتهای فراوان دیگری است. همچون سختبودن
کوهها و نرم بودن خاکِ دشتها، فاصلۀ زمین تا خورشید، درجۀ حرارت و دما و هوای
آن، وجود رودخانهها، درّهها، کوهها، گیاهان و حرکتهای مختلف آن که مجموعاً
فرّاشبودن زمین را مهیّا کردهاند.
تعابیر قرآن در ارتباط با زمین:
زمین هم «مهد» («الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً» طه، ۵۳) گهواره است،
هم «ذلول» («هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا» ملک، ۱۵) رام و آرام
است،
و هم «کفات» («أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً» مرسلات، ۱۵) در برگیرنده است.
کلمۀ «سماء» در آیه یکبار در برابر «ارض» آمده است که به همۀ قسمت بالا اشاره دارد
و یکبار مراد همان قسمت نزول باران از ابرها میباشد.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۲:
۱. یاد نعمتهای الهی از بهترین راههای دعوت به عبادت است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»
۲. از بهترین راههای خداشناسی، استفاده کردن از نعمتهای در دسترس است. «جَعَلَ
لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً»
۳. در نظام آفرینش، هماهنگی کامل به چشم میخورد؛ هماهنگی میان زمین، آسمان، باران،
گیاهان، میوهها و انسان. (برهان نظم) «جَعَلَ، أَنْزَلَ، فَأَخْرَجَ»
۴. آفریدهها هر کدام برای هدفی خلق شدهاند. «رِزْقاً لَکُمْ» باران برای رشد و
ثمردادن میوهها «فَأَخْرَجَ بِهِ» و میوهها برای روزی انسان. «رِزْقاً لَکُمْ»
۵. زمین و باران وسیله هستند، رویش گیاهان و میوهها به دست خداست. «فَأَخْرَجَ»
۶. نظم و هماهنگی دستگاه آفرینش، نشانۀ توحید است؛ پس شما هم یکتاپرست باشید. «فَلا
تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً»
۷. ریشۀ خداپرستی در فطرت و وجدان همۀ مردم است. «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
۸. آفرینش زمین و آسمان و باران و میوهها و روزی انسان، پرتوی از ربوبیّت خداوند
است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» «الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»
۹. همۀ انسانها، حقّ بهرهبرداری و تصرّف در زمین را دارند. (در آیه «لَکُمُ»
تکرار شده است.)
۱۰. دلیل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست که زمین و آسمان و باران و گیاهان را برای
روزی شما قرار داده است. «اعْبُدُوا رَبَّکُمُ»«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ»
۱۱. خداوند بر اسباب طبیعی حاکم است. «جَعَلَ، أَنْزَلَ، فَأَخْرَجَ»
۱۲. پندار شریک برای خداوند، از جهل است. «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ
أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۳ - تفسیر نور:
«وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ
مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ
صادِقِینَ» و اگر در آنچه بر بندۀ خود (از قرآن) نازل کردهایم، شک دارید، اگر راست
میگویید (لا اقل) یک سوره همانند آن را بیاورید و گواهان خود را غیر از خداوند بر
این کار دعوت کنید.
نکتههای سورۀ بقره- آیۀ ۲۳:
این آیه، معجزهبودن قرآن را مطرح میکند.
پیامبران، یک دعوت دارند که هدایت بهسوی خداست و با استدلال و موعظه و جدال نیکو
انجام میدهند و یک ادّعا دارند که ازسوی خدا برای هدایت مردم آمدهاند و برای آن
معجزه میآورند.
پس معجزه برای اثبات ادّعای پیامبر است، نه دعوت او. «معجزه بهمعنای نادیده نگرفتن
نظام علّت و معلول نیست؛ بلکه معجزه نیز علّت دارد، ولی علّت آن یا ارادۀ الهی است،
یا عواملی که خداوند علّت بودن آن را برای مردم مخفی نموده است.»
خداوند در قرآن، بارها مخالفان اسلام را دعوت به مبارزه کرده است، که اگر شما این
کتاب را از سوی خدا نمیدانید و ساخته و پرداخته دست بشر میدانید، بهجای این
همه جنگ و مبارزه، کتابی مثل قرآن بیاورید تا صدای اسلام خاموش شود!
خداوند برای اثبات حقّانیت پیامبر و کتاب خود، از یکسو مخالفان را تحریک و از
سویدیگر به آنان تخفیف داده است.
یکجا فرموده: «فَأْتُوا بِکِتابٍ» «قصص، ۴۹» کتابی مثل قرآن بیاورید.
و در جای دیگر فرموده است: «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ» «هود، ۱۳» دهسوره
مثل قرآن بیاورید.
و در جای دیگر میفرماید: «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ
اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ» «یونس، ۳۸» یکسوره، مثل قرآن بیاورید.
بهعلاوه میگوید: برای این کار میتوانید از تمام قدرتها و یاران و همفکران
خود در سراسر جهان دعوت کنید.
تقسیمبندی قرآن و نامگذاری هر بخش به نام سوره، در زمان پیامبر صلّی اللَّه علیه
و آله و از جانب خداوند بوده است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ»
قرآن در ستایش انبیا، یا بعد از کلمۀ «عَبْدِنا» و یا قبل از کلمه «عبد» نام آنان
را میبرد «عَبْدَنا أَیُّوبَ»، «إِبْراهِیمَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا»
ولی دربارۀ پیامبر اسلام تنها کلمۀ «عبد» بدون ذکر نام را به کار میبرد تا بگوید
عبد مطلق، محمّد صلّی اللَّه علیه و آله است.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۳:
۱. باید از فکر و دل افراد، شکزدایی صورت گیرد، مخصوصاً در مسائل اعتقادی. «إِنْ
کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ»
۲. شرط دریافت وحی، بندگی خداست. «نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا»
۳. قرآن، کتاب استدلال و احتجاج است و راهی برای وسوسه و شک باقی نمیگذارد.
«فَأْتُوا بِسُورَةٍ»
۴. انبیاء باید معجزه داشته باشند و قرآن معجزۀ رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله
است. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»
۵. دین جاوید، معجزۀ جاوید میخواهد تا هر انسانی در هر زمان و مکانی، اگر دچار
تردید و شک شد، بتواند خود را آزمایش کند. «فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»
۶. بر حقّانیت قرآن بهقدری یقین داریم که اگر مخالفان، یکسوره مثل قرآن نیز
آوردند، بهجای تمام قرآن میپذیریم. «بِسُورَةٍ»
۷. بهترین قاضی و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است.
«وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ»
تفسیر صفحۀ ۴ قرآن کریم - سورۀ بقره -آیۀ ۲۴ - تفسیر نور:
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی
وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» پس اگر این کار را
نکردید، که هرگز نتوانید کرد، از آتشیکه هیزمش مردم (گناهکار) و سنگها هستند و
برای کافران مهیّا شده، بپرهیزید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۴:
در سورۀ انبیاء میخوانیم: «إِنَّکُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ
حَصَبُ جَهَنَّمَ» «انبیاء، ۹۸» شما و آنچه غیر از خدا پرستش میکنید
(بتهایتان)، هیزم دوزخ هستید.
بنابراین ممکن است مراد از سنگ در این آیه، همان بتها باشند که مورد پرستش
بودهاند، نه هر سنگی، «چنانکه در طول تاریخ و در میان آن همه سنگ و چوب، هرگز
حجرالاسود مورد پرستش واقع نشده و نقش بت را نداشته و هرگز آتشگیرانه دوزخ نخواهد
شد. آری! حجرالاسود دست خدا در زمین و حافظ اسرار و گواه بر اقرار فطرتهای بشری
است» تا آنان بدانند و به چشم خود ببینند که کاری از بتها ساخته نبوده و نیست.
همچنین این سنگها در قیامت، همانند چاقوی خونی همراه پروندۀ قاتل، سند جرم و گناه
آنان است.
با اینکه الفاظ اختراع بشر است، پس چگونه نمیتواند مثل قرآن را بیاورد؟
پاسخ: حروف الفبا از بشر است، ولی نحوۀ ترکیب و بیان مفاهیم بلند آنها، برخاسته از
علم و هنر است.
قرآن بر اساس علم و حکمت بیپایان الهی، نزول یافته است، ولی هر کتاب دیگری، از
سوی هر کس که باشد، بر اساس علم محدود و محصور به جهلِ بشر، تألیف یافته است. پس
هیچگاه بشر نمیتواند کتابی مثل قرآن بیاورد.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۴:
۱. یقین به حقّانیت راه و هدف، یکی از اصول رهبری است. «وَ لَنْ تَفْعَلُوا»
۲. اکنون که احساس عجز و ناتوانی کردید، تسلیم حق شوید. «وَ لَنْ تَفْعَلُوا
فَاتَّقُوا»
۳. انسان جمود و کافر، همردیف سنگ است. «النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»
۴. خباثتهای درونی انسان گناهکار، در قیامت تجسّمیافته و آتشگیرانه میشود.
«وَقُودُهَا النَّاسُ»
۵. کفر و لجاجت، انسان شایستۀ خلیفةالّلهی را، به هیزم دوزخ تبدیل میکند.
«وَقُودُهَا النَّاسُ»
۶. رهایی از آتش دوزخ، در گرو ایمان به قرآن و تصدیق پیامبر اسلام است. «فَإِنْ
لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ» «أُعِدَّتْ
لِلْکافِرِینَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج۱، ص ۶۲-۷۵.
منبع:
https://olgoirani.com/content/4
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیات ۴۰تا۴۱
قل اء رءیتکم إن اءتئکم عذاب الله اءو اءتتکم الساعة اء غیر الله تدعون إن کنتم
صادقین (۴۰)
بل إ یاه تدعون فیکشف ما تدعون إلیه إ ن شاء و تنسون ما تشرکون(۴۱)
ترجمه :
۴۰ - بگو آیا هیچ فکر کرده اید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید یا رستاخیز بر پا
شود آیا غیر خدا را (براى حل مشکلات خود) مى خوانید، اگر راست میگوئید؟!
۴۱ - (نه ) بلکه تنها او را میخوانید و او اگر بخواهد مشکلى را که به خاطر آن او را
خوانده اید بر طرف میسازد و آنچه را (امروز) شریک (خدا) قرار مى دهید (آنروز)
فراموش مى کنید.
تفسیر
توحید فطرى
بار دیگرى روى سخن به مشرکان کرده و از راه دیگرى براى توحید و یگانه پرستى ، در
برابر آنها، استدلال میکند، به این طریق که لحظات فوق
العاده سخت و دردناک زندگى را به خاطر آنها مى آورد، و از وجدان آنها استمداد مى
کند که در اینگونه لحظات که همه چیز را به دست فراموشى مى سپارند پناهگاهى جز خدا
براى خودشان فکر میکنند! اى پیامبر به آنها بگو اگر عذاب دردناک خداوند به سراغ شما
بیاید و یا قیامت با آنهمه هول و هیجان و حوادث وحشتناک بر پا شود، راست بگوئید آیا
غیر خدا را براى برطرف ساختن شدائد خود مى خوانید؟
(قل ارایتکم ان اتیکم عذاب الله او اتتکم الساعة ا غیر الله تدعون ان کنتم صادقین
).
روح معنى این آیه نه تنها براى مشرکان ، براى همه کس به هنگام بروز شدائد و حوادث
سخت ، قابل درک است ، ممکن است در حال عادى و در حوادث کوچک انسان به غیر خدا متوسل
گردد، اما هنگامى که حادثه فوق العاده شدید باشد انسان همه چیز را فراموش میکند ولى
در همین حال در اعماق دل خود یکنوع امیدوارى به نجات که از منبع قدرت مرموز و
نامشخصى سر چشمه میگیرد احساس میکند این همان توجه به خدا و حقیقت توحید است .
حتى مشرکان و بت پرستان در چنین لحظاتى سخنى از بتها به میان نمى آورند
و همه را به دست فراموشى مى سپرند.
در آیه بعد مى فرماید: بلکه تنها او را میخوانید، او هم اگر بخواهد مشکل شما را بر
طرف میکند، و شریکهائى که براى خدا درست کرده بودید همه را فراموش مى کنید (بل ایاه
تدعون فیکشف ما تدعون الیه ان شاء و تنسون ما تشرکون ).
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد.
1 - استدلالى که در دو آیه فوق دیده مى شود همان استدلال به توحید فطرى است که در
دو بحث میتوان از آن استفاده کرد یکى در اصل اثبات وجود خدا، و دیگر در اثبات
یگانگى او، لذا در روایات اسلامى ، و همچنین در سخنان دانشمندان ، هم در برابر
منکران خدا و هم در برابر مشرکان با آن استدلال شده است .
2 - قابل توجه اینکه در استدلال بالا سخن از قیام ساعة (روز رستاخیز) به میان آمده
، در حالى که ممکن است گفته شود، آنها چنان روزى را اصلا قبول نداشتند، بنابراین
چگونه ممکن است در برابر آنها چنین استدلالى شود؟
ولى باید توجه داشت که اولا همه آنها منکر قیامت نبودند بلکه جمعى از آنها به نوعى
از رستاخیز اعتقاد داشتند ثانیا ممکن است منظور از ساعة همان ساعت مرگ یا ساعت
حوادث وحشتناکى باشد که انسان را در آستانه مرگ قرار میدهد ثالثا ممکن است این
تعبیر کنایه از حوادث هولناک بوده باشد زیرا آیات قرآن مکرر میگوید که شروع رستاخیز
با یک سلسله حوادث فوق العاده هولناک همراه است : و زلزله ها، طوفانها، صاعقه ها و
مانند آن در آن هنگام به وقوع مى پیوندند.
3 - با اینکه مى دانیم روز رستاخیز و حوادث قبل از آن مسائل حتمى است و به هیچ وجه
قابل تغییر نیست ، چگونه در آیه فوق مى گوید: اگر خدا بخواهد آن را بر طرف خواهد
ساخت ؟ آیا فقط منظور بیان قدرت پروردگار است ؟ و یا معنى دیگرى منظور بوده است ؟
در پاسـخ این سؤ ال باید گفت : منظور این نیست که خداوند اصل قیام ساعت و روز
رستاخیز را با دعا از بین ببرد بلکه منظور این است مشرکان - و حتى غیر مشرکان -
هنگامى که در آستانه قیامت قرار گیرند از حوادث و مشکلات آن و کیفرهاى سختى که در
پیش دارند وحشت میکنند و از خدا مى خواهند این وضع را بر آنان آسان گرداند و آنها
را از خطرات برهاند، در حقیقت دعا براى نجات خویش از حوادث دردناک است نه دعا براى
از بین رفتن رستاخیز.
از برترین صدقات
حضرت امام موسی الکاظم علیه السلام
▫️عوْنُکَ لِلضَّعِیفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَة
▪️کمک کردن به شخص ضعیف از برترین صدقات است
«تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام» ص ۴۱۴
حضرت ایت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها نفر از مردم اصفهان:
۲۸ / آبان / ۱۴۰۱
علت عصبانیت غرب پیشرفتهای جمهوری اسلامی است؛
بساط شرارت بدون شک جمع خواهد شد
فریبخوردگان، موعظه و عاملان جنایت، تخریب و تهدید به اندازه گناهشان مجازات شوند
مشکلات اقتصادی با تلاش بیشتر دستگاهها و همافزایی مردم و مسئولان حل خواهد شد
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امامجمعه سخنگوی انقلاب اسلامی است و یکی از وظایف اساسی او بازتولید مفاهیم معرفتی و مبانی انقلابی و پاسخگویی به شبهات با زبان روز و تبیین مستدل آنها و رفتار پدرانه با همه است ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
اهمیت جایگاه نماز جمعه
و جایگاه استثنایی آن در میان فرائض دینی
«پیوند میان توجه به خدا و حضور و اجتماع مردمی»، «ذکر و یاد خدا بهصورت دستهجمعی
و نزول برکات آن بر جمع»، «استمرار بدون توقف نماز جمعه در هر هفته»، «پایگاهی مهم
برای طرح مسائل مختلف جامعه اعم از مسائل فکری، خدمات اجتماعی، همکاریهای عمومی و
آمادگیها و بسیج نظامی» و «آمیختن معنویت با سیاست» از مهمترین ویژگیهای نمازجمعه
است که آن را تبدیل به ظرفیت عظیم و فرصت فوقالعاده کرده است.
نماز جمعه با چنین ویژگیهایی، حلقهای مهم در سلسله قدرت نرمِ مُفصل و طولانی نظام
اسلامی است ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
در نماز جمعه قشرها و سلایق مختلف حضور دارند، رفتار امامجمعه باید همانند
رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.
جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، پدیدهای عجیب: در این جشن
همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوتهای ظاهری طرفدار دین هستند ...
۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، پدیدهای عجیب: در این جشن
همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوتهای ظاهری طرفدار دین هستند ...
من در یکی از سفرهای استانی در جمع علمای آن استان به حضور افراد مختلف در مراسم
استقبال اشاره کردم و گفتم در میان مردم، افرادی گریه میکردند که شاید شما در
برخورد با آنها احتمال دهید که حتی اعتقادی به دین ندارند در حالی که همه آنها
معتقد به دین هستند. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
سلوک مردمی یعنی حضور در بین مردم و گفتگو با آنان:
صِرفِ رفتن بین مردم کار مهمی است بنابراین از مردم فاصله نگیرید و ارتباطات خود را
به یک گروه خاص محدود نکنید، البته در طول این سالها، شبکه امامت جمعه جزو
مردمیترین نهادهای انقلابی بوده است.
فعالیت گروههای پُر شمار جوان، خودجوش، گمنام و بیادعا در سراسر کشور، وظیفه
ائمهجمعه، ارتباط با این گروهها و حمایت از آنان:
شرکت در خدمات اجتماعی، همچون کمک به مردم در حوادث طبیعی و در مقابله با کرونا و
جمعآوری کمکهای مؤمنانه برای نیازمندان جزو کارهای لازم امامان جمعه است که بعضی
از ائمهجمعه نیز انصافاً در این زمینه خوش درخشیدهاند ... ما طرفدار عدالت هستیم
و پرچم آن را بلند کردهایم اما تحقق عدالت بدون کمک به طبقه محروم و مستضعف معنا
ندارد ... ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
پرهیز از ورود در فعالیتهای اقتصادی توسط ائمه جمعه:
از فعالیت اقتصادی حتی بهعنوان تأمین هزینههای نماز جمعه باید اجتناب شود چرا که
آثار منفی ورود بعضی از آقایان محترم به این فعالیتها، هنوز هم دامنگیر نظام
اسلامی است.
اداره تشکیلات روحانیت و حوزههای علمیه، همواره مردمی: حوزههای علمیه، مراجع و
فضلای حوزه، وابسته به مردم هستند و احتیاجی به دولتها و قدرتها ندارند و این یک
افتخار و امتیاز است. به همین علت است که حوزههای علمیه در قضایای مختلف
توانستهاند بدون رودربایستی با دولتها در کنار مردم بایستند. بنابراین نمازجمعه
نیز باید به همین شکل و با کمکهای مردمی اداره شود. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50689
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
خطبه نمازجمعه و خطیب، سخنگوی انقلاب اسلامی و تبیینکننده و مطالبهگر مبانی
انقلاب: هنر بزرگ خطیب جمعه این باشد که مفاهیم معرفتی و انقلابی همچون مسئله بسیار
مهم عدالت، استقلال، حمایت از مستضعفین و پیروی از شریعت را متناسب با نیازهای روز
و با ادبیات جدید بازتولید کند.خطبهها باید پُر مغز، آموزنده و پاسخگوی سؤالات
عمومی باشد: ادبیات خطبه باید گرم، صمیمی، اتحادآفرین، امیدبخش، بصیرتافزا و
آرامشبخش به مردم باشد نه آنکه موجب اضطراب، حاشیهسازی، تلاطم روحی، بدبینی به
وضع کنونی و آینده شود و برای هجمه معاندان نیز دستاویز ایجاد کند. ۵ /مرداد/ ۱۴۰۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
انقلاب اسلامى و ملت ایران، علىرغم میل قدرتهاى جهانخوار، براى ملتها الگو
شدهاند؛ الگویى زنده و آموزنده. اینکه شما مىبینید در کشورهایى که دهها سال در
قفس تنگ توهمات حزبى و ستم قومى گرفتار بودند، ملتها - مخصوصاً ملتهاى مسلمان و
همچنین ملتهاى مظلوم بسیارى از کشورهاى دیگر - احساس هویت و شخصیت مىکنند و حرفشان
را مىزنند و حقشان را مطالبه مىکنند، این به برکت استقامت ملت ایران است. از روزى
که ما شروع کردیم، تا روزى که ملتهاى دنیا الگو و نسخهى ما را تکرار کردند، ده سال
و بیشتر طول کشیده است. آنچه که در دنیا مشاهده مىشود، الگوى مقاومت ملت ایران
است. ۱۳۶۹/۰۳/۰۳
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
امریکا و اذنابش خوب فهمیدهاند که با حاکمیت و شیوع دین و معرفت دینی، نخواهند توانست نظام سلطهی عالمی و جهانی را حفظ کنند. راه موفقیت امریکا و دیگر قدرتها و مرتجعان و حکام ظالم و حلقههای زنجیرهی سلطهی جهانی این است که مردم از دین و معرفت و ایمان دینی عاری بشوند؛ بیبندوبار، بیایمان، بیعقیده، بیتعصب و بیغیرت دینی بشوند. مردم و ملتها را اینطور میپسندند. لذا وقتی میبینند از کانونی مثل ایران اسلامی، ایمان و عمل و جهاد تراوش میشود و به همهجا پر میکشد، بشدت با آن مبارزه میکنند. امروز همهی قدرتهای مستکبر و ظالم و شیطانی، با اسلام و ایران اسلامی - به عنوان کانون اسلام - مخالفند. ما در چنین وضعیتی، باید با همهی وجود و امکانات، دودستی و محکم به اسلام و وحدت اسلامی بچسبیم و آن را حفظ کنیم.۱۳۶۹/۰۳/۰۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ
فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
برادران عزیز ما از پیروان مکتب اهلبیت(علیهمالسّلام)! در
هرجای دنیا که هستید، این دو نکته را هرگز فراموش نکنید: اول، تعارف و ارتباط و وصل
و خبرگیری از هم و اطلاع از نظرات هم و کمک به یکدیگر.
(...)
آن نکتهی دوم، همین ایجاد وحدت و مهربانی با فرق دیگر اسلامی است. نگذارید دشمن
سوء استفاده کند. نگذارید دشمن به دست برادران، آنها را ضعیف کند و از بین ببرد؛ «و
لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم»(۱). در دنیای اسلام، همه را برادر بدانید. امروز
مجموعهی اسلام، از سوی دشمنان مورد تهدید است. امروز از سوی قدرتهای استکبار
جهانی، اصل دین مورد فشار و تهدید است. ۱۳۶۹/۰۳/۰۴
۱ ) سوره مبارکه الأنفال آیه 46
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ
فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
این مردمی که در هر شهری هستند، اجزای اصلی نظام و تعیینکننده میباشند. اگر خدای نکرده جنگی بشود، اینها هستند که باید بیایند دفاع کنند. اگر سازندگی باشد، اینها هستند که در سازندگی باید شرکت کنند. اگر حمایت از حرکتی باشد، به وسیلهی اینها باید انجام بگیرد. اگر خنثی کردن توطئهی دشمن باشد، به وسیلهی اینها باید انجام بگیرد. دشمن هم که میخواهد کاری انجام بدهد، چون از کودتای نظامی و تهاجم خارجی مأیوس است، به فکر کار کردن روی ذهن همین مردم میافتد ... نمازهای جمعه در هرجایی از نقاط کشور، بَهر و بخشی از کار دستگاه رهبری این کشور را انجام میدهند، مردم را توجیه میکنند، به استقامت در راه وادار مینمایند، از اشتباهات دور نگه میدارند، ذهن مردم را با معارفِ لازم آشنا میکنند، دشمنان را نسبت به نفوذ در اذهان مردم مأیوس میکنند، از اینکه دشمن بتواند روی مردم اثر سوء بگذارد، مانع میشوند و مردم را به حرکت و تلاش در مجموعهی کلی نظام وادار میکنند. وقتی نظام مردمی است، همهی مردم باید حرکت کنند، تا نظام راه بیفتد؛ و الّا اگر عدهیی از مردم حرکت نکردند، حرکت نظام، کُند خواهد شد.۱۳۶۹/۰۳/۰۷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ
فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دنیا امروز متوجه ملت ایران است. ما ملت ایران باید بتوانیم در پرتو تعالیم اسلام، با تمسک به اسلام و قرآن و در جهت رهنمودهای امام بزرگوار راحلمان، بهسمت هدفهای متعالی این انقلاب، حرکتمان را با شتاب هرچه بیشتر ادامه بدهیم. یک لحظه توقف جایز نیست. ما باید بدانیم دشمنان زخم خورده - آنهایی که امیدوار بودند اسلام از دنیا محو بشود و علیرغم خواست آنان، اسلام روزبهروز در دنیا عالمگیرتر شده است - همچنان در کمینند تا ما یک لحظه غفلت کنیم. لذا غفلت برای ما حرام است. ملت ایران، با قدرت و استقامت و توکل به خدا و اتحاد کامل و شرکت در سازندگی عمومی کشور و با آگاهی و هوشیاری خود، باید دشمنان - یعنی امریکا و ارتجاع و زخمخوردگان - را از دستاندازی به این انقلاب و به کشور عزیزمان مأیوس کند. استکبار جهانی از ملت ایران میترسد؛ مثل همهی بدکاران و راهزنانی که از انسانهای شجاع و آگاه میترسند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دشمنانی که هنوز درصددند نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، نیات خصمانه و شومشان را اعمال بکنند، چشم امید به اختلافات بستهاند. آنها از وحدت و یکپارچگیِ شما مردم میترسند؛ این را متوجه باشید. ملت ایران، به هیچ قیمت نباید وحدت و یکپارچگی خودش را از دست بدهد. مسؤولان باید متوجه باشند که با این یکپارچگی عظیم، چگونه باید رفتار کرد ... ۱۳۶۹/۰۳/۱۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
اولین اثری که این انقلاب گذاشت، این بود که بنای صدوپنجاه سالهی استعمار در سطح عالم را با خاک یکسان کرد. کدام بنا را؟ استعمار صدوپنجاه سال زحمت کشیده بود، تا روحیهی مسلمانان را خُرد کند. مسلمان در دنیا، از قِبَل مسلمان بودن خودش، احساس شخصیتی نمیکرد. کدامیک از شماها دیدید یا شنیدید که در دوران طاغوت، کسی در نقطهیی از عالم - در اروپا، در امریکا، در نقاط دوردست - گردنش را بالا بگیرد و با افتخار بگوید: «من مسلمانم»؟ آن روز هم مسلمانی افتخار بود، اما کسی این را احساس نمیکرد. روحیهها را خُرد کرده بودند. انقلاب آمد، این واقعیت را دگرگون کرد. مسلمانان در همه جای دنیا، احساس هویت اسلامی کردند و روحیه گرفتند. برای همین است که ما میگوییم این حرکت انقلابی، ضربهی خودش را به ابرقدرتها زده است و کاری از آنها بر نمیآید.۱۳۶۹/۰۳/۱۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
اینها روحیه است که شما و انقلاب شما و امام شما و این جنگ پُربرکت شما، به همهى مسلمانان عالم داد. مقاومت و قیام و روحیهى پولادین و سخن حق و مشت گرهکردهى شما، مسلمانان دنیا را زنده کرد. استکبار نمىتواند این را علاج کند. ما ضربه و شکست را بر امریکا و استکبار وارد کردیم. امام(ره) این بذر را پاشید. چه کار مىتوانند بکنند؟ براى همین است که استکبار، در مقابل ملت ایران، دستپاچه است.۱۳۶۹/۰۳/۱۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دشمن تبلیغ میکند که با رفتن امام، دوران امام تمام شد! دشمن غلط میکند. ما هم گفتیم، اعلامیه دادیم، حرف زدیم، همهی مردم هم اثبات کردند که نخیر، دوران امام، با رفتن جسمانی و ظاهری ایشان تمام نشد و نخواهد شد. این ثابت شد؛ اما این دشمن است که میگوید. مبادا یک عده دوست نادان در داخل کشور، به عنوان دلسوزی، به عقل ناقص خودشان چیزی را در گوشهیی نشان کنند که خیال نمایند این با خط امام و انقلاب نمیسازد و شیون سر بدهند که دوران امام تمام شد. اگر چنین سخنی - ولو با اشاره - از زبان کسی صادر بشود، دشمن شاد خواهد شد؛ مواظب باشید. ۱۳۶۹/۰۳/۱۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
ملت اسلام، بیش از یک میلیارد نفوس در دنیا دارد. کشورهایی در آسیا، در خاورمیانه، در آفریقا، با عنوان اسلامی وجود دارد. شخصیتهای برجسته، دانشمندان، متفکران و فیلسوفان در میان مسلمانانِ همه جای دنیا هستند. این جمعیتِ بیش از یک میلیاردی که بیش از یکپنجم نفوس دنیا را دارند اگر بخواهند به قدر نفوس خودشان، در حوادث دنیا اثر بگذارند، معنایش این است که یکپنجم همهی حوادث عالم، با ارادهی مسلمین انجام بگیرد. چیز خیلی مهم و عظیمی است. دین اسلام هم برخلاف بعضی از ادیان دیگر، مردم را به تصمیمگیری، حضور در صحنه، کار داشتن به کار سیاست و ملکداری و اداره و اینطور امور تشویق میکند. این دین، دین زندگی و حکومت و سیاست است. مثل ادیان دیگر نیست که دوری از سیاست و صحنهی زندگی و فعالیتهای گوناگون و امثال اینها را، جزو اصول خودشان بدانند.۱۳۶۹/۰۳/۱۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
ابرقدرتها، چه کار میخواهند بکنند؟ اینکه امریکا و همدستانش هر گاهی یک بار، با یک تهدید حقیقتاً مضحک و خندهآور سعی میکنند که این کوه استوار - یعنی ملت ایران - را از میدان خارج کنند، چرا اثر نمیکند؟ برای خاطر اینکه هر تهدیدی نسبت به جمهوری اسلامی و مسؤولان آن، برای استکبار دیگر فایدهیی نخواهد داشت. چهطور میتوانند روحیهی مسلمانان را که با انقلاب ما به آنها برگشته، دوباره از آنها بگیرند؟ صدوپنجاه سال دیگر کار لازم دارند. مسلمانان انگلیس، چه موقع به خودشان قدرت و جرأت میدادند که هزار هزار به خیابانها بیایند و سخن حق خودشان را با صدای بلند بیان کنند؟ یک دختربچهی مسلمان، چه موقع جرأت میکرد که در قلب دنیای کفر و فساد، داعیهی مسلمانی و حجاب مسلمانی داشته باشد؟ ۱۳۶۹/۰۳/۱۵
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://www.abrobad.net/fa-ir/Article/Details/shahid-ali-emraey-wills
حضرت آیت الله امام خامنه ای: آزادى فکر و بیان یکى از ارزشهاى انقلاب بود.
حضرت آیت الله امام خامنه ای: اساس مسئله براى یک ملت، استقلال و آزادى است.
فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید علی امرایی
شـهادت : 1394/4/1 سوریه - دمشق-درعا توسط تروریست های تکفیری
به خاطر آرامش دل حضرت زهرا(ص) و امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و حضرت عباس (ع) به سوریه رفتم تا به حضرت زینب(س) ثابت کنم که «کلنا عباسک یا زینب»
همانند خوابی که دیدم که امام حسین(ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من روسیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم.
https://imamhussain.org/persian/31216
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
عابس بن ابى شبیب شاکرى
عابِس بن ابیشَبیب شاکِری یا عابس بن شبیب شاکری، (شهادت 61ق)، از اصحاب امام حسین(ع) و شهیدان کربلا و اهل قبیله بنیشاکر از قبیله هَمْدان. او از مشاهیر کوفه بود و گفتهاند در سخنوری و خطابه توانایی بسیاری داشته و اهل تهجد و عبادت بوده است.
برخی پیوندها و ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات 7 الی 13 ... | عبادت بی فایده ... | شهید مدافع حرم شهید مازیار کریمی...
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات 14 الی 17 ... | شهید محمد شریف سروری ... | شهید عباس دانشگر ...
https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
عمل صالح
امام رضا علیه السلام:
لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العبادة اتکالا على حب آل محمد (ع) و لا تدعوا حب آل محمد (ع) و التسلیم لأمرهم اتکالا على العبادة فإنه لا یقبل أحدهما دون الآخر
مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنید، مبادا دوستى آل محمد (ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ کدام از ایـن دو، به تنهایى پذیرفته نمى شود.
فقه الرضا ص 339 - بحارالانوار(ط-بیروت) ج 75، ص 347 و 348
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مقام معنوی حضرت فاطمه ی زهراء سلام الله علیها
الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد ...
ازدواج
دنیای غرب، زن را به ابتذال کشاند ...
مسألهی حجاب، به معنای ...
اسلام میخواهد که ...
محور و مرکز امید مردم ...
اهمیت شعر ...
کاری که دشمن میتواند بکند ...
خاطرهی انقلاب را بزرگ بشمارید ... تمایل دشمن را خنثی کنید.
کاری که دشمن میتواند بکند ...
عبرت های انقلاب
نقشه راه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
https://farsi.khamenei.ir/FA/Qesar/qesar.jsp
{إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ} (مائده: 55)
سرپرست و ولی شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانان که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام خامنه ای: با تمام وجود از اسلام و انقلاب و نظام دفاع کنید.
شهید مدافع حرم شهید سجاد طاهرنیا
شهادت:3 آبان 1394 سوریه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
به یاد شهدا
سرداری که یک تنه ۶ ساعت جلوی داعش ایستاد
ویژه نامه شهدای فرهنگی استان ایلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا