السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

روایت شکست نقشه منطقه‌ای آمریکا به‌وسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمانی ... | بسیج یک فرهنگ است، بسیج یک گفتمان است ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)



 

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان؛
روایت شکست نقشه منطقه‌ای آمریکا به‌وسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمانی

۵ /آذر/ ۱۴۰۱

دریافت PDF این مطلب

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بسیجیان؛
روایت شکست نقشه منطقه‌ای آمریکا به‌وسیله تفکر بسیجی و پرچمداری حاج قاسم سلیمانی

«بسیج یک فرهنگ است، بسیج یک گفتمان است، بسیج یک تفکّر است. این تفکّر چیست؟ این فرهنگ چیست؟ این فرهنگ عبارت است از خدمت بی‌تظاهر و بی‌توقّع به اجتماع و به کشور.» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵

**************

https://www.leader.ir/fa/content/26166

**************

https://www.leader.ir/fa/content/26171

**************

گزارش هیئت اعزامیِ رهبر انقلاب اسلامی به استان سیستان و بلوچستان ۹ /آذر/ ۱۴۰۱

https://www.leader.ir/fa/content/26181

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=51446

**************

استقامت؛ راز ماندگاری

 حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای: «هر ملّتی، در سایه‌ی استقامت و ایستادگی، هویّت پیدا میکند. آن چیزی که به ملّتها هویّت میدهد، شخصیّت میدهد، عظمت میدهد، به حفاظت از خود ملّتها و فرهنگ آنها کمک میکند، استقامت آنها و ایستادگی آنها است. استقامت یعنی چه؟ یعنی آن خطّ مستقیمی را که انسان پیدا کرده، ادامه بدهد؛ نگذارد زاویه پیدا بشود... باید خسته نشد، باید ناامید نشد، باید از عربده‌های دشمن خوف نکرد. برادران عزیز، خواهران عزیز! راز ماندگاری اینها است.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۶

منبع (ادامه ...):

https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=52018

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

تردید در مبارزه‌ی با قدرتهای ستمگر و سلطه‌گر و ظالم، ضد ارزش است.
یکی از مقاصد و اهداف استکبار جهانی در مقابله با جمهوری اسلامی و حکومت انقلابىِ قرآنی ما، عبارت از این است که در سطح ملتهای عالم، بخصوص ملتهای مسلمان، وانمود کند که ایران اسلامی، از شعارهای خودش دست کشیده است!
آنچه که امروز متن جامعه‌ی ماست، خط و راه امام است.
آنچه که ما آن را به صلاح دین و دنیای خودمان میدانیم، چیزی است که با انگشت اشاره‌ی امام در مقابل ما باز شده است.
ما از هیچیک از آرمانهایی که به وسیله‌ی امام(رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه) ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد.

۱۳۶۹/۰۵/۰۱

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
استقلال
راه نجات ملتها، در استقلال آنها از قدرتهای ستمگر است. همیشه سعی قدرتهای ستمگر این بوده که به ملتها ‌ثابت کنند بیخود تکان میخورند و اشتباه میکنند. راه نجاتشان این است که زیر بال ما بیایند و پلکان دیگری ‌از پلکان عروج در امور مادّی و سلطه‌ی نابحق بشوند! این را تفهیم میکنند. ما باور نمیکنیم و نمیخواهیم ‌بگذاریم ملتهای دیگر هم باور کنند‌ ...
اسلام آمریکایی
آن نظامی که به نام اسلام و به نام قرآن است، ولی در مقابل دشمنان خدا تسلیم میشود، دیگر جمهوری اسلامی نیست؛ جمهوری اسلامىِ امریکایی است، مکتب قرآن و راه انبیا نیست. آن چیزی که در راهش، جوانیها از بین رفت، جانهای طیب و طاهر از تن‌ها خارج گردید، خونها ریخته شد، برایش زحمتها کشیده شد، این دیگر آن نخواهد بود ... ۱۳۶۹/۰۵/۰۱

منبع (ادامه ...):

https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دشمن می‌خواهد دانش ما پیشرفت نکند؛ دانشگاههای ما به‌جای درس خواندن، به کارهای دیگر بپردازند؛ ایمان نسل جوان تقویت نشود و جوان مومن تبدیل شود به جوان هوسران ... دشمن می‌خواهد بین نیروهای ما وحدت نباشد و برادران به دشمنان تبدیل شوند ... دشمن می‌خواهد ما صفا ، نورانیت و معنویت نداشته باشیم و جوان ما به یک عنصر مادی و بی‌عاطفه تبدیل شود ... امروز جوانها باید خردمندی، معرفت و دانش، ایمان، همبستگی و یکپارچگی خودشان را هرچه ممکن است، تقویت کنند؛ درست همان مناطقی که دشمن می‌خواهد تقویت نشود ... هرچه علم‌ پیشرفت‌ کند، پایه‌های ایمان دینی مستحکم‌تر خواهد شد ... دشمنی امریکا از بین نخواهد رفت؛ چون حکومت اسلامی صرفا ایجاد یک نظام و رژیم جدید در یک کشور نیست؛ ایجاد یک الگوست ... معرفت روشن، شادابی ناشی از ایمان، حرکت برخاسته از معرفت، به کار انداختن روح خردمندی و آن وقت جهان‌بینی روشن و شفّاف نسبت به همه پدیده‌های عالم؛ این پایه دین است ... دین در آغاز، یک جهان‌بینی است ... شما جوانان فرزندان عزیزی هستید که آینده و سعادت و سرنوشتتان، تشکیل دهنده بزرگترین بخش امید و ایمان ماست ...
اصل «ولایت فقیه»، یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. بحث شخص در میان نیست؛ بحث هویّت و معنا و شخصیت در میان است ... ۱۳۷۹/۰۵/۰۵

شهید مدافع حرم شهید جواد محمدی

شهادت : 19/06/1394 ... محل شهادت: تدمر – سوریه

منابع (ادامه ...):

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3018

https://harimeharam.ir/shohada/24/8

شهدای والامقام واقعه کربلا شهید عبد الرحمن بن عبد اللّه ارحبى

 عبدالرحمان بن عبدالله اَرحَبی (شهادت ۶۱ق) از اصحاب امام حسین(ع) که در کربلا به شهادت رسید. او به همراه قیس بن مسهر و عمارة بن عبید سلولی، دومین دسته نامه‌های کوفیان را به امام حسین رساندند. حسین او را به همراه مسلم بن عقیل راهی کوفه کرد. عبدالرحمن پس از شهادت مسلم به کاروان امام سوم پیوست و روز عاشورا در حمله نخست به شهادت رسید ...

ادامه ...

https://www.golzar.info/58943

بخشهایی از وصیت نامه شهید حسین همدانی
شـهادت : ۱۳۹۴/۷/۱۶ | سوریه، حلب

سپاس خدای را که نعمت ها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم.

دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملت های مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملت ها، عصر زوال طاغوت ها، عصر فروپاشی قدر تهای استکباری و عصر برگشتن به خویشتن.

خدا را هزاران شکر به خاطر نعمت هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت ها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند.

چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاههای حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.

خدای بزرگ را شکر به خاطر نعم ت برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب )ع(..

مگر می توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادام هدهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه ها و کمین ها عبور می دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.

...

 تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند ا نشاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش می کنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کم مهری ها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد. فرزندانم را سفارش میکنم و تأکید بر حفظ ارز شهای اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسامی که با حفظ ارزشهایش می توانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزش هاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم.

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

با سوابق شهید حجازی بیشتر آشنا شوید؛ از لبنان تا سوریه همپای حاج قاسم ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة


با سوابق شهید حجازی بیشتر آشنا شوید؛
از لبنان تا سوریه همپای حاج قاسم

سردار سید محمد حسین‌زاده حجازی متولد 1335 در اصفهان، از جمله فرماندهان باسابقه سپاه است که از همان ابتدای تأسیس سپاه، به عضویت آن درآمد.



او در دوران دفاع مقدس مسئولیت‌هایی نظیر ریاست ستاد سپاه منطقه دوم کشوری، جانشینی سپاه منطقه چهار کشور و جانشینی قرارگاه عملیاتی سلمان در جبهه میانی را داشت و پس از آن تا پایان دفاع مقدس به‌عنوان جانشین قرارگاه عملیاتی قدس سپاه مشغول به خدمت شد.

سردار حجازی فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه تهران، دانش‌آموخته دکترای دانشکده عالی دفاع ملی در رشته مدیریت استراتژیک و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) بود.


پس از پایان دفاع مقدس سردار حجازی معاون هماهنگ‌کننده نیروی مقاومت بسیج شد تا اینکه در سال 76 به فرماندهی این نیرو برگزیده شد و تا سال 86 نیز در این سمت باقی ماند. دوران 10ساله فرماندهی سردار حجازی در نیروی مقاومت بسیج یکی از بهترین دوران‌های این نیرو محسوب می‌شود.

پس از آن با حکم فرماندهی معظم کل قوا، رئیس ستاد مشترک و معاون هماهنگ‌کننده فرمانده‌کل سپاه شد و تا سال 87 در این سمت باقی ماند تا اینکه در سال 87 به سمت جانشین فرمانده‌کل سپاه برگزیده شد و همزمان جانشین فرمانده سپاه در قرارگاه ثارالله تهران نیز بود.

سردار حجازی در سال 88 به ستادکل نیروهای مسلح رفت و جایگزین سردار نقدی در معاونت آماد و تحقیقات صنعتی ستادکل نیروهای مسلح شد.


پس از آن سردار حجازی به فرماندهی سپاه لبنان منصوب شد و تا 1398 در این جایگاه خدمات ویژه‌ای در راستای تقویت جبهه مقاومت انجام داد. این شهید بزرگوار در جریان جنگ سوریه نیز کنار شهید سپهبد سلیمانی خدماتی تأثیرگذار را در راستای مبارزه با تروریسم تکفیری انجام داد.

نقش‌آفرینی در تقویت حزب‌الله لبنان و جبهه مقاومت از درخشان‌ترین نقاط کارنامه این شهید بزرگوار است که موجب شد طی سال‌های اخیر صهیونیستها برنامه ترور وی را در دستور کار خود داشته باشند.

منبع (ادامه...)؛
https://harimeharam.ir/category/10/1


سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم



حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه ... | هشدار جدی به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

فضیلت و خواص سوره بروج

هشتاد و پنجمین سوره قرآن کریم است که مکی و 22 آیه دارد.

در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره بروج را قرائت کند ده برابر روزهای جمعه و روزهای عرفه ای که او درک کرده است به او پاداش داده می شود.(1)

امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره بروج را در نمازهای واجب خود بخواند در محشر و موقف هایی که در پیش خواهد داشت همراه با پیامبران و رسولان و صالحان خواهد بود زیرا سوره بروج سوره پیامبران است.(2)

رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم بر قرائت این سوره در نمازهای مختلف روزانه سفارش می فرمودند.(3)

آثار و برکات سوره

1) برطرف کننده ترس و سختی از انسان

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: قرائت سوره بروج انسان را از ترساننده ها و سختی ها نجات می بخشد.(4)

2) به راحتی کودک را از شیر جدا کنید

امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: اگر بخواهند کودکی را از شیر جدا کنند و شیر را از او بگیرند این سوره را بر او بخوانند. این دو ره برای او آسان خواهد شد و هر کس هنگام خواب این سوره را بخواند تا صبح در امان خدا خواهد بود.(5)

3) برای رفع مسمومیت

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره بروج را بر آب بخواند و به کسی که سم خورده است بنوشاند سم به او آسیبی نمی رساند. (6)

__________________

پی نوشت:

(1) مجمع البیان، ج10، ص310

(2) ثواب الاعمال، ص122

(3) بحارالانوار، ج89، ص321

(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص621

(5) همان

(6) مکارم الاخلاق، ص365

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»

منبع (ادامه ...):

http://quran.anhar.ir/fazilat-316.htm

 تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴ - تفسیر نور:

«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» و به آنها که در راه خدا کشته می‌شوند مرده نگویید؛ بلکه آنان زنده‌‏اند، ولی شما نمی‌فهمید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴:

در جنگ بدر، چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند که شش نفر آنها از مهاجران و هشت نفر از انصار بودند.

برخی از مردم می‏‌گفتند: فلانی مُرد. این آیه نازل شد و آنان را از این تفکّر نهی کرد.

شهدا، نه‌تنها نام‌شان یا آثار کارهای‌شان زنده و باقی است، بلکه یک زندگی واقعی برزخی دارند؛ زندگی‌‏ای که در آن رزق و شادی و بشارت است، زندگی در جوار رحمت خدا که در آن حزن و ترس وجود ندارد.

مشخّصات این زندگی، در تفسیر سورۀ آل عمران «آل عمران، ۱۶۸-۱۷۰» خواهد آمد. إن‌شاء‌اللّه.

شهادت در راه خدا، شامل کشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوء‌قصد دشمنان، کشته‌شدن مؤمنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مکان و زمان می‌شود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴:

۱. نگرش‌های محدود مادّی را باید با ایمان به خدا و گفته‌های او تکمیل و تصحیح کرد. «لا تَقُولُوا»

۲. تکالیف سخت، نیاز به پشتوانۀ اعتقادی و جبران خسارت‌‏ها دارد. آری، کسی که بداند زنده است، به شهادت رو می‌کند. «لا تَقُولُوا» «أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ»

۳. شهادت، زمانی ارزش دارد که در راه خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

۴. پیکار در راه دین، از ارزش‌های والا در پیشگاه خداوند است. «یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

۵. روح، بعد از مرگ باقی است؛ هر چند جسم و بدن متلاشی شود. «أَحْیاءٌ»

۶. سرچشمۀ بسیاری از تحلیل‌ها، ناآگاهی از واقعیّات است. «لا تَقُولُوا»، «لا تَشْعُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵ - تفسیر نور:

«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» و قطعاً شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات، آزمایش می‌کنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵:

خداوند متعال، همۀ انسان‌ها را آزمایش می‌کند، امّا آزمایش و امتحان همه یکسان نیست.

تمام جهان، صحنۀ آزمایش و تمام مردم حتّی پیامبران نیز مورد امتحان قرار می‌گ‏یرند.

باید بدانیم که آزمایش‌های خداوند برای رفع ابهام نیست، بلکه برای شکوفایی استعدادها و پرورش انسان‌ها است.

وسایل آزمایش الهی نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرۀ اقتصادی، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدان‌های نبرد، از جملۀ امتحانات است.

برای پیروزی در آزمایشِ خوف از دشمن، نیاز به توکّل و یاد خداست و برای مبارزه با کمبودها، نیاز به صبر است که در دو آیه قبل «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» راه را نشان داده است.

لازم نیست همۀ مردم با همۀ مسائل آزمایش شوند، بلکه ممکن است:

الف: هر کس با چیزی آزمایش شود؛

ب: فردی در آزمایشی روسفید باشد، ولی در امتحان دیگری رسوایی به بارآورد؛

ج: ممکن است آزمایش فردی، وسیلۀ آزمایش دیگران نیز باشد.

گاهی کم شدن مال و محصولات یا پیدا شدن خوف و ترس و سایر مشکلات، به خاطر آزمایش الهی است؛ ولی در بعضی اوقات، این امور کیفر اعمال خود انسان‏‌هاست.

انسان‏‌ها گاهی مرتکب بعضی گناهان می‌‏شوند که خداوند آنها را به برخی گرفتاری‌‏ها مبتلا می‌کند. حضرت علی علیه‌السّلام می‌‏فرماید: «ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یتذکر متذکر» «نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۴۳» همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به کمبود محصول و حبس برکت و بسته‌شدن منابع خیر، گرفتار می‌کند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند.

البتّه همین تنبّه نیز آزمایش است؛ همانگونه که بر اثر ایمان نعمتی می‌‏دهد که وسیلۀ آزمایشی است «لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ» «جن، ۱۶» همانا آبی گوارا به آنان نوشاندیم تا ایشان را آزمایش کنیم.
عنایت‌های خداوند به صابران:

خداوند چندین عنایت به صابران نموده است از جمله:

۱. محبّت «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ» «آل عمران، ۱۴۶»

۲. نصرت «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» «بقره، ۱۵۳»

۳. بهشت «یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» «فرقان، ۷۵»

۴. پاداش بی ‏حساب «إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» «زمر، ۱۰»

۵. بشارت «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
راه پیروزی در آزمایش‌های الهی چند چیز است:

الف: صبر و مقاومت؛

ب: توجّه به گذرابودن حوادث و مشکلات؛

ج: توجّه به تاریخ گذشتگان که چگونه مشکلات را پشت سر گذارده‌اند؛

د: توجّه به اینکه همۀ مشکلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد.

امام حسین علیه‌السّلام وقتی فرزندش روی دستانش تیر خورد و شهید شد، فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله» این حادثه سخت، چون خدا می‌‏بیند برایم آسان می‌‏نماید. «بحار، ج ۴۵، ص ۴۶»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵:

۱. آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمی الهی است. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ»

۲. ناگواری ‏ها، سبب مقاومت و رشد است. بسیاری از صفات انسان از قبیل صبر، رضا، تسلیم، قناعت، رهد، تقوا،حلم و ایثار، در سایۀ برخورد با تنگدستی‌‏ها است. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»

۳. مورد بشارت، در آیه بیان نشده است تا شامل انواع بشارت‌های الهی باشد. «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» (صابران) کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنها رسد، می‌‏گویند: ما از آنِ خدا هستیم و به‌سوی او باز می‌گردیم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶:

صابران، به‌جای خودباختگی و پناهندگی به دیگران، تنها به خدا پناه می‌‏برند.

زیرا از دید آنها، تمام جهان کلاس درس و میدان آزمایش است که باید در آن رشد کنیم. دنیا جای ماندن نیست، خوابگاه و عشرتکده نیست و شدائد و سختی‌های آن نیز نشانۀ بی‌مهری خداوند نیست.

ناگواری‌ها برای آن است که زیر پای ما داغ شود تا تندتر و سریع‌تر حرکت کنیم، بنابراین در تلخی‌‏ها نیز شیرینی است.زیرا شکوفاشدن استعدادها و کامیابی از پاداش‌‏های الهی را به‌دنبال دارد؛ مصیبت‌هایی که از طرف اوست، تصرّف مالک حقیقی و خداوند در مملوک خود است.

اگر انسان بداند که خداوند حکیم و رحیم است و او نیز بنده‏‌ای بوده که قبلًا هیچ نبوده «لَمْ یَکُ شَیْئاً»«مریم، ۶۷» و حتّی بعد از مراحلی هم چیز قابل ذکری نبوده است «لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً» «انسان،۱» خواهد پذیرفت که من باید در اختیار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حیوان و از مرتبۀ حیوانیّت به انسانیّت سوق داده و این حوادث را برای رشد و ارتقای من قرار داده است.

همانگونه که ما دانۀ گندم را زیر فشار، آرد می‌‌کنیم و بعد نیز در آتش تنور، تبدیل به نان می‌‏کنیم تا مراحل وجودی او را بالا بریم. شعار صابران «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» است.

در حدیث می‌‏خوانیم: هر گاه با مصیبتی مواجه شدید، جملۀ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»را بگویید. «درّ المنثور، ج ۱، ص ۳۷۷»
آثار گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و یاد خدا به هنگام ناگواری ‏ها:

گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و یاد خدا به هنگام ناگواری ‏ها، آثار فراوان دارد:

الف: انسان را از کلام کفرآمیز و شکایت باز می‌‏دارد؛

ب: موجب تسلیت و دلداری و تلقین به انسان است؛

ج: مانع وسوسه‏‌های شیطانی است؛

د: اظهار عقاید حق است؛

ه: برای دیگران درس و الگو شدن است.
مردم در برابر مشکلات و مصائب چند دسته هستند‏:

الف: گروهی جیغ و داد می‌کنند «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» «معارج، ۲۰»؛

ب: گروهی بردبار و صبور هستند «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛

ج: گروهی علاوه‌بر صبر، شکرگزارند. «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» «فقره آخر زیارت عاشورا»؛

این برخوردها، نشانۀ معرفت هر کس نسبت به فلسفۀ مصائب و سختی‏ هاست. همانگونه که کودک، از خوردن پیاز تند، بی‌‏تابی می‌‏کند و نوجوان تحمّل می‌کند، ولی بزرگسال پول می‌‏دهد تا پیاز خریده و بخورد.
پیام سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶:

ریشۀ صبر، ایمان به خداوند، معاد و امید به دریافت پاداش است. «الصَّابِرِینَ الَّذِینَ» «قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷ - تفسیر نور:

«أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» آنانند که برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمت‌هایی است و همان‌ها هدایت‌یافتگان هستند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷:

کلمه «صَلَواتٌ» از واژۀ «صلو» به معنی ورود در نعمت و رحمت است.

بر خلاف واژۀ «صلی» که به معنای ورود در قهر و غضب است. مانند: «تَصْلی‏ ناراً حامِیَةً» «غاشیه، ۴»

خداوند بر مؤمنانی که در مشکلات، صبر و مقاومت کرده‏ اند، خود درود و صلوات می‌‏فرستد «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» ولی دربارۀ مؤمنان مرفّه که زکات اموال‌شان را می‌‏پردازند، دستور می‌دهد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله درود بفرستد. «صَلِّ عَلَیْهِمْ» «توبه، ۱۰۳»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷:

۱. خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود می‌‏کند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ»

۲. تشویق صابران از طرف خداوند، به ما می‌آموزد که باید ایثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از کرامت و احترام خاصّی برخوردار باشند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»

۳. تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمۀ تربیت است. «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»

۴. هدایت صابران، قطعی و مسلّم است؛ با آنکه در قرآن، هدایت یافتن بسیاری از انسان‌‏ها، تنها یک آرزو است «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» ولی در مورد صابران، هدایت آنان قطعی تلقّی شده است. «أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»

۵. هدایت، مراحلی دارد. با اینکه گویندگانِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» مؤمنان و هدایت‌شدگان هستند، ولی مرحلۀ بالاتر را بعد از صبر و دریافت صلوات و رحمت الهی کسب می‌کنند. «أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸ - تفسیر نور:

«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ» همانا صفا و مروه، از شعائر خداست. پس هر که حج خانۀ خدا و یا عمره به جای آورد، مانعی ندارد که بین صفا و مروه طواف کند. و (علاوه‌بر واجبات) هر کس داوطلبانه کار خیری انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸:

«شَعائِرِ» جمع «شعیرة» به نشانه‌‏هایی که برای اعمال خاصّی قرار می‌دهند، گفته می‌‏شود.

«شَعائِرِ اللَّهِ» علامت‌‏هایی است که خدا برای عبادت قرار داده است. «تفسیر مجمع‌البیان»

صفا و مروه نام دو کوه در کنار مسجدالحرام است که با فاصلۀ تقریبی ۴۲۸ متر، روبه‌روی یکدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانی سرپوشیده در آمده است.

زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو کوه را طی کنند.

این کار یادآور خاطرۀ هاجر، همسر فداکار حضرت ابراهیم است که برای پیدا کردن جرعۀ آبی برای کودک خود اسماعیل، هفت‌بار فاصلۀ این دو کوه را با اضطراب و نگرانی و بدون داشتن هیچگونه یاور و همدمی طی کرد.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: در روی زمین، مکانی بهتر از میان این دو کوه وجود ندارد، زیرا هر متکبّری در آنجا سر برهنه و پابرهنه و کفن‌پوشیده بدون هیچ امتیاز و نشانه‌ای باید مسافت بین دو کوه را طی کند، گاهی با دویدن و گاهی با راه رفتن.

کوه صفا، علاوه‌بر اینها خاطره‌هایی از دعوت پیامبر اسلام دارد که چگونه کفّار مکّه را به توحید فرا می‌خواند و آنها گوش نمی‏‌دادند. «تفسیر نورالثّقلین، ج ۱، ص ۱۴۵»

در عصر جاهلیّت، مشرکان در بالای کوه صفا، بتی به نام «اساف» و بر کوه مروه، بت دیگری به نام «نائله» نصب کرده بودند و به هنگام سعی، آن دو بت را به عنوان تبرّک، با دست مسح می‌کردند. مسلمانان به‌همین‌جهت از سعی میان صفا و مروه کراهت داشته و فکر می‌‏کردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالای دو کوه، نباید سعی کنند.

آیۀ فوق نازل شد که صفا و مروه از شعائر الهی است و اگر مردم نادان آنها را آلوده کرده‌‏اند، دلیل بر این نیست که مسلمانان آن را رها کنند. «تفسیر تبیان، ج ۱، ص ۴۴»

حج و عمره، گاهی در کنار هم، مانند اذان و اقامه به جا آورده می‌‏شوند، و گاهی اعمال عمره، جداگانه و به‌تنهایی انجام می‌‏شود.
در عمره پنج عمل واجب است:

۱. احرام؛

۲. طواف؛

۳. نماز طواف؛

۴. سعی بین صفا و مروه؛

۵. کوتاه کردن مو یا ناخن.

حج علاوه‌بر اینها، چند عمل دیگر دارد که در جای خود بدان اشاره شده است.

به هر حال سعی بین صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج.

دیدن صفا و مروه، حضور در صحنۀ تاریخ است تا اینکه تصدیق به جای تصوّر، و عینیّت به جای ذهنیّت قرار گیرد.

در صفا و مروه:

هم کلاس خداشناسی است که چگونه ارادۀ او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در یک لباس و یک جهت جمع می‌کند.

هم کلاس پیامبرشناسی است که چگونه ابراهیم، آن پیامبر الهی، برای انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خویش را در آن بیابان تنها گذاشت.

هم کلاس انسان‏‌شناسی است که می‌‏آموزد چگونه انسان می‌‏تواند در لحظاتی اعمالی را انجام دهد که تا ابد آثار آن باقی بماند.

سعی صفا و مروه، یاد می‌دهد اگر همه با هم حرکت کنیم، روح الهی را در جامعه خود می‌‏بینیم.

سعی صفا و مروه، یاد می‌‏دهد که باید تکبّر را به دور انداخته و همراه دیگران حرکت کنیم.

سعی صفا و مروه، به ما می‌‏آموزد که در راه احیای نام خداوند، زن و کودک هم سهم دارند.

در آیات قبل، سخن از بلا و آزمایش بود، در این آیه نمونه‌‏ای از آزمایش هاجر، کودک، پدر او و سایر مسلمانان مطرح است.

اثر کار خدایی و اخلاص تا آنجا پیش می‌‏رود که همۀ انبیاء و اولیا، موظّف می‌‏شوند به تقلید از هاجر همسر ابراهیم و با قیافه‌‏ای مضطرب و هروله‌‏کنان همچون او، این مسافت را هفت بار طی کنند.

و این فرمان، تشکر خداوند از رنج‌های حضرت هاجر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ»

با اینکه سعی صفا و مروه واجب است، لکن می‌‏فرماید: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ»، این لحن به خاطر همان نگرانی از وضع پیشین است که جایگاه بت و محلّ عبور مشرکان بود.
آیا منظور از طواف گردش دایره‌ای است؟

طواف، به‌معنای گردش دایره‏‌ای نیست، بلکه به هر حرکتی که انسان دوباره به جایگاه اوّلیّه برگردد، خواه به صورت دوری باشد یا طولی، طواف گفته می‌شود.

لذا کلمۀ طواف، هم در مورد طوافِ دور کعبه که حرکت دایره‏‌ای است گفته شده «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» «حج، ۲۹» و هم دربارۀ حرکت طولی بین صفا و مروه آمده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸:

۱. توجّه خاصّ خداوند به برخی مکان‏‌ها یا زمان‌‏ها یا اشخاص، موجب می‌شود که آنها از شعائر الهی گردند. «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ»

۲. نیّت، به کارها ارزش می‌‏دهد. مشرکان برای لمس بت‏‌ها، سعی می‌کردند، ولی اسلام می‌‏فرماید: برای رضای خدا سعی کنید. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»

بسیاری از کارها ظاهری یکسان دارد، امّا انگیزه‌‏ای متفاوت. نظیر دویدن یوسف و زلیخا به‌سوی درهای بسته، یوسف می‌دود تا آلوده نشود، ولی زلیخا می‌‏دود که آلوده شود. «فاستبقا»

۳. اگر مراکز حقّ، توسط گروهی با خرافات آلوده شد، نباید از آن دست کشید، بلکه باید با حضور در آن مراکز، آنجا را پاک‌سازی نموده و دست گروه منحرف را از آن کوتاه کرد. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»

۴. عبادت باید عاشقانه و داوطلبانه باشد. «وَ مَنْ تَطَوَّعَ»

۵. خداوند در برابر عبادات بندگان، شاکر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ» این تعبیر، بزرگترین لطف از جانب او نسبت به بندگان است.
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹ - تفسیر نور:

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی‏ مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ » کسانی‌که آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدایت را نازل کرده‌ایم، با آنکه برای مردم در کتاب بیان ساخته‌‏ایم، کتمان می‌‏کنند، خداوند آنها را لعنت می‌کند و همۀ لعنت‌کنندگان نیز آنان را لعن می‌‏نمایند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹:

گرچه مورد آیه، دانشمندان یهود و نصاری هستند که حقایق تورات و انجیل را برای مردم بیان نمی‌کردند، ولی جملۀ «یَکْتُمُونَ» که دلالت بر استمرار دارد، شامل تمام کتمان‌کنندگان در طول تاریخ می‌شود؛ چنان‌که لعنت پروردگار نیز تا ابد ادامه خواهد داشت.

کتمان حق می‌تواند صورت‌‏های مختلفی داشته باشد؛ گاهی با سکوت و عدم اظهار حق، گاهی با توجیه و گاهی با سرگرم کردن مردم به امور جزئی و غافل ساختن آنها از مسائل اصلی است.

در مواردی همانند اسرار مؤمنان یا عیوب برادران دینی، کتمان واجب یا مستحب است.

گناه کتمان، بیشتر از جانب علما است. در آیۀ ۱۸۷ سورۀ آل عمران نیز آمده است که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت تا حقایق را برای مردم بیان کرده و کتمان نکنند. «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ»

در روایات آمده است: روز قیامت به دهان کتمان‌کنندگان حق، لجام زده می‌شود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹:

۱. ظلم فرهنگی، بدترین ظلم‏‌هاست که لعنت خالق و مخلوق را به دنبال دارد. «یَکْتُمُونَ» «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»

۲. کتمان، حقّ ممنوع است، چه کتمان معجزات و دلائل حقّانیّت باشد «الْبَیِّناتِ» و چه کتمان رهنمودها و ارشادات.«الْهُدی‏» «تفسیر المیزان»

۳. کتمان حق، بزرگترین گناهان است. چون مانع هدایت مردم و باقی ماندن نسل‌ها در گمراهی است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ»

۴. کتمان حق، ظلم به دین خدا و حقّ مردم نسبت به هدایت یافتن است. لذا کتمان کنندگان حق را، خدا و مردم لعنت می‌‏کنند. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»

۵. نفرین و لعنت مردم، مؤثر است و باید از اهرم نفرت مردم برای نهی از منکر استفاده نمود. «یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰ - تفسیر نور:

«إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» مگر آنها که توبه کردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیک) اصلاح نمودند و (آنچه را کتمان کرده بودند) آشکار ساختند، که من (لطف خود را) بر آنان باز می‌گردانم، زیرا من توبه‌پذیر مهربانم.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰:

برای گناه کتمان، همچون سایر گناهان، راه توبه و بازگشت باز است.

امّا توبۀ واقعی، با پشیمانی قلبی و اصلاح عمل و بیان موارد کتمان صورت می‏‌گیرد.

توبۀ کسی که نماز نخوانده آن است که نمازهای خود را قضا کند.

توبۀ کسی که مال مردم را تلف کرده آن است که باید همان مقدار را به صاحبش برگرداند.

در این مورد نیز کسی که با کتمان حقایق، به دنیای علم، اندیشه و نسل‌ها، خیانت کرده، فقط با تبیین حقایق و بازگویی آنهاست که می‌‏تواند گذشته را جبران نماید.

خداوند به شیطان فرمود: «إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی» «ص، ۷۸» لعنت من بر تو.

و در آیۀ بعد می‌‏فرماید: «عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ» پس کتمان‌کنندگان و شیطان، در یک ردیف هستند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰:

۱. خداوند، امکان توبه و بازگشت را برای خطاکاران، در هر شرایطی فراهم نموده است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا»

۲. کتمان حقایق دینی، فساد است، زیرا به توبه‌کننده، فرمان اصلاح و جبران داده شده است. «تابُوا وَ أَصْلَحُوا»

۳. توبۀ هر گناه، متناسب با آن است. توبۀ کتمان، بیان حقایق است. «تابُوا» «وَ بَیَّنُوا»

۴. چون در مقام تهدید و توبیخ، لعنت خداوند شامل حال کتمان‌کنندگان شد، در مقام مهربانی نیز کلمات «أَنَا» و «التَّوَّابُ» و «الرَّحِیمُ» به کار رفته تا بگوید: من خودم با مهربانی مخصوصم، به شما باز می‏‌گردم. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»

۵. تهدید گنهکار و بشارت نیکوکار، دو رکن اساسی برای تربیت فرد و جامعه است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»

۶. بازگشت لطف خداوند به توبه‌کنندگان، دائمی، قطعی و همراه با محبّت است. «أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۱۶۱ - ۱۶۲ - تفسیر نور:

«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ * خالِدِینَ فِیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ» همانا کسانی‌که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگی بر آنها خواهد بود.

(آنان برای) همیشه در آن (لعنت و دوری از رحمت پروردگار) باقی می‌‏مانند، نه از عذابِ آنان کاسته می‌‏شود و نه مهلت داده می‌‏شوند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۱-۱۶۲:

در آیۀ قبل بیان شد که اگر کتمان‌کنندگان، توبه کرده و حقایق را بیان نمایند، مورد لطف الهی قرار می‌‏گیرند.

در این آیه می‌‏فرماید: امّا اگر کفّار توبه نکرده و در حال کفر بمیرند، باز همان لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم گریبان‌گیر آنان خواهد بود.
در آیه، لعنت همۀ مردم بر کفّار مطرح شده است، ولی ناگفته پیداست که بعضی از مردم، خودشان کافر یا دوست کافر هستند، پس لعنت همۀ مردم در آیه به چه معنا می‌باشد؟

لعنت، در دنیا و آخرت مطرح است. کسانی‌که در دنیا دوست کفّار یا خود کافر هستند، در آخرت لعنت خواهند شد. «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» «اعراف، ۳۸»

یکی از درخواست‌‏ها و دعاهای اولیای خدا، مسلمان مردن است.

حضرت یوسف از خداوند می‏‌خواهد که مسلمان بمیرد: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» «یوسف، ۱۰۱»

حضرت ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود سفارش می‏‌کنند که «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «بقره، ۱۳۲» نمی‌رید مگر اینکه مسلمان یعنی تسلیم پروردگار باشید.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۱-۱۶۲:

۱. اصرار بر کفر و در حال کفر مردن، دوری ابدی انسان را از رحمت الهی به دنبال دارد. «ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»«عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ»

۲. آنچه مهم است، پایان عمر انسان است که آیا با ایمان می‌‏میرد یا بی ‏ایمان. «ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»

۳. تخفیف کیفر یا تأخیر آن، مربوط به دنیاست؛ در قیامت نه تخفیف است و نه تأخیر. «لا یُخَفَّفُ» «لا هُمْ یُنْظَرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴ - تفسیر نور:

«وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ * إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» و معبود شما خدایی یگانه است، جز او معبودی نیست، بخشندۀ مهربان است.

همانا در آفرینش آسمان‏ ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز و کشتی‌هایی که برای سودرسانی به مردم در دریا در حرکتند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین مرده را زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان آسمان و زمین معلّق‌اند، برای مردمی که می‌‏اندیشند، نشانه‌‏هایی گویاست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴:

هماهنگی میان عناصر طبیعت و اجزای هستی و قوانین حاکم بر آنها، همه نشان‌دهندۀ حاکمیّت و قدرت و ارادۀ خدای یگانه است.

آفرینش آسمان‏‌ها و توسعۀ دائمی آنها «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» «ذاریات، ۴۷» که دست انسان تا کنون فقط به قسمتی از اوّلین آسمان رسیده، و استحکام «سَبْعاً شِداداً» «نبأ، ۱۲» و طبقات هفتگانه «سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً» «ملک، ۳» و نظام حاکم «أَوْحی‏ فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» «فصّلت، ۱۲» و تناسبات و ارتباطات میان هر یک و بی‌‏ستون‌بودن «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» «رعد، ۲» و حفاظت آنها «سَقْفاً مَحْفُوظاً» «انبیا، ۳۲» و حرکات ستارگان در مدارهای خود و فاصلۀ هر یک از آنها، همه نشانه‌های قدرت خداوند یکتای حکیم است.

سعدی می‌‏گوید:

آفرینش، همه تدبیر خداوند دل است ------- دل ندارد، که ندارد به خداوند اقرار

کوه و دریا و درختان، همه در تسبیح‌اند -------- نه همه مستمعی، فهم کند این اسرار

عقل، حیران شود از خوشۀ زرین عنب -------- فهم، عاجز شود از حبّه یاقوت انار

پاک و بی‌‏عیب، خدایی که به تقدیر عزیز -------- ماه و خورشید، مسخّر کند و لیل و نهار

کلمه «الرِّیاحِ» جمع «الریح» به معنای باد است.

ولی در قرآن هر جا کلمه «ر‏یحٍ» آمده همراه قهر و عذاب است، مانند: «بِرِیحٍ صَرْصَرٍ» «الحاقه، ۶»

ولی هر جا کلمه «الرِّیاحِ» آمده است، همراه باران و لطف الهی است.

در حدیث می‌‏خوانیم: هر گاه بادی می‌‏وزید پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله می‌فرمود: «اللهم اجعلها ریاحا و لا تجعلها ریحا» خداوندا! این باد را ریاحِ رحمت قرار ده، نه ریحِ عذاب. «تفسیرصفوة التفاسیر، ج ۱، ص ۱۱۳»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴:

۱. شناخت طبیعت، یکی از راه‌های خداشناسی است که شناخت او، قدرت، حکمت و یکتایی او را در بر دارد. «إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» «فِی خَلْقِ السَّماواتِ» «لَآیاتٍ»

۲. خداوند، نظیر و شبیه ندارد و مرکب از اجزا نیست. «إِلهٌ واحِدٌ»

۳. هم طبیعت و هم صنعتِ دست ساختِ انسان، از اوست. «خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» «وَ الْفُلْکِ»

۴. هر موجودی در جهان هستی، آیه‏‌ای از آیات کتاب خداوند در طبیعت است. «لَآیاتٍ»

برگ درختانِ سبز، در نظر هوشیار -------- هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار

۵. تنها خردمندان از نگاه در هستی، درس خداشناسی می‌گیرند. «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ» «لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۳۸-۲۵۱.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۸۴تا۸۷

و وهبنا له إسحاق و یعقوب کلا هدینا و نوحا هدینا من قبل و من ذریته داود و سلیمان و اءیوب و یوسف و موسى و هارون و کذلک نجزى المحسنین(۸۴)
و زکریا و یحیى و عیسى و إلیاس کل من الصالحین(۸۵)
و إسماعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلا فضلنا على العالمین(۸۶)
و من ءابائهم و ذریاتهم و إ خوانهم و اجتبیناهم و هدیناهم إلى صراط مستقیم(۸۷)

ترجمه :
۸۴ - و اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم ) بخشیدیم و هر کدام را هدایت کردیم و نوح را (نیز) قبلا هدایت نمودیم و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را (هدایت کردیم ) و اینچنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم .
۸۵ - و (همچنین ) زکریا و یحیى و عیسى و الیاس هر کدام از صالحان بودند.
۸۶ - و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر یک را بر جهانیان برترى دادیم .
۸۷ - و از پدران آنها و فرزندان آنها و برادران آنها افرادى را برگزیدیم و هدایت به راه راست نمودیم .

تفسیر
در این آیات به قسمتى از مواهبى که خداوند به ابراهیم داده است اشاره شده ، و آن موهبت فرزندان صالح و نسل لایق و برومند است که یکى از بزرگترین مواهب الهى محسوب مى شود.
نخست مى گوید: (ما به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب (فرزند اسحاق ) را بخشیدیم ) (و وهبنا له اسحاق و یعقوب ).
و اگر در اینجا اشاره به فرزند دیگر ابراهیم ، اسماعیل نشده بلکه در لابلاى بحث آمده است شاید به خاطر آن است که تولد اسحاق از مادر عقیمى همچون (ساره ) آنهم در سن پیرى موضوع بسیار عجیب و موهبتى غیر منتظره بود.
سپس براى بیان اینکه افتخار این دو تنها در جنبه پیغمبرزادگى نبود، بلکه شخصا در پرتو فکر صحیح و عمل صالح نور هدایت را در قلب خود جاى داده بودند، مى گوید: (هر یک از آنها را هدایت کردیم ) (کلا هدینا).
و به دنبال آن براى اینکه تصور نشود، در دورانهاى قبل از ابراهیم ، پرچمدارانى براى توحید نبودند، و این موضوع از زمان او شروع شده اضافه مى کند، (نوح را نیز پیش از آن هدایت و رهبرى کردیم ) (و نوحا هدینا من قبل ).
و مى دانیم نوح نخستین پیامبر اولو العزم است که داراى آئین و شریعت بود و سر سلسله پیامبران اولوا العزم مى باشد.
در حقیقت با اشاره به موقعیت نوح که از اجداد ابراهیم است و موقعیت جمعى از پیامبران که از دودمان و فرزندان او هستند، موقعیت ممتاز ابراهیم را از نظر وراثت و ریشه و ثمره وجودى مشخص مى سازد.
و در تعقیب آن نام جمع کثیرى از پیامبران را که از دودمان ابراهیم بودند مى برد، نخست مى گوید: (از دودمان ابراهیم ، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون هستند) (و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون ).
سپس با این جمله که (این چنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم ) روشن مى کند که مقام و موقعیت آنها در پرتو اعمال و کردار آنها بود (و کذلک نجزى المحسنین ).
در اینکه ضمیر من ذریته (از دودمان او) به چه کسى بر مى گردد؟ به ابراهیم یا نوح ؟ در میان مفسران گفتگوى زیادى است ، ولى غالب مفسران آن را به ابراهیم باز گردانیده اند و ظاهرا نباید تردید داشت که مرجع ضمیر ابراهیم است ، زیرا بحث آیه درباره مواهب خدا نسبت به ابراهیم مى باشد، نه درباره نوح پیغمبر، به علاوه از روایات متعددى که بعدا نقل خواهیم کرد این موضوع نیز استفاده مى شود.
تنها مطلبى که سبب شده بعضى از مفسران ضمیر را به نوح باز گردانند ذکر نام (یونس ) و (لوط) در آیات بعد است ، زیرا مشهور در تواریخ آن است که یونس از فرزندان ابراهیم نبوده ، و لوط هم برادرزاده یا خواهرزاده ابراهیم است . ولى در مورد (یونس )، مورخان اتفاق نظر ندارند، بعضى او را از دودمان ابراهیم دانسته اند و بعضى او را از پیامبران بنى اسرائیل شمرده اند.
به علاوه مورخان معمولا نسب را از طرف پدر حفظ مى کنند، چه مانعى دارد که یونس همانند عیسى که نامش را نیز در آیات فوق مى خوانیم از طرف مادر، به ابراهیم منتهى شود.
و اما لوط گرچه فرزند ابراهیم نبود ولى از خاندان و دودمان او بود و همانطور که در لغت عرب گاهى به عمو، (اب ) گفته مى شود، به برادرزاده یا خواهرزاده نیز (ذریه ) و فرزند اطلاق مى گردد، و به این ترتیب نمى توانیم دست از ظاهر آیات که درباره ابراهیم است برداریم و ضمیر را به نوح که در اینجا موضوع سخن نیست باز گردانیم .
و در آیه بعد نام (زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را مى برد و اضافه مى کند که همه اینها از صالحان بودند)، یعنى مقامات آنها جنبه تشریفاتى و اجبارى نداشت ، بلکه در پرتو عمل صالح در پیشگاه خدا شخصیت و عظمت یافتند. (و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس کل من الصالحین ).
در آیه بعد نیز نام چهار نفر دیگر از پیامبران و رهبران الهى آمده و مى فرماید: (و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر کدام را بر مردم عصر خود برترى بخشیدیم ) (و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلا فضلنا على العالمین ).
در اینکه (الیسع ) چگونه نامى است و اشاره به کدام یک از پیامبران است در میان مفسران و ادباى عرب گفتگو است ، بعضى آن را یک نام عبرى مى دانند که در اصل (یوشع ) بوده ، سپس الف و لام به آن داخل شده و شین تبدیل به سین گردیده است ، و بعضى معتقدند یک اسم عربى است که از یسع (فعل مضارع از ماده وسعت ) گرفته شده است ، این احتمال را نیز داده اند که به همین صورت نام یکى از انبیاى پیشین بوده است و در هر حال از پیامبرانى است که از نسل ابراهیم مى باشند.
و در آخرین آیه یک اشاره کلى به پدران و فرزندان و برادران صالح پیامبران نامبرده که به طور تفصیل اسم آنها در اینجا نیامده است کرده ، مى گوید: (از میان
پدران آنها و فرزندانشان و برادرانشان ، افرادى را فضیلت دادیم و برگزیدیم و به راه راست هدایت کردیم ) (و من آبائهم و ذریاتهم و اخوانهم و اجتبیناهم و هدیناهم الى صراط مستقیم ).

نکته ها
در اینجا به چند موضوع باید توجه داشت :

۱- فرزندان پیامبر - در آیات فوق ، عیسى از فرزندان ابراهیم (و به احتمالى از فرزندان نوح ) شمرده شده ، با اینکه مى دانیم تنها از طرف مادر به آنها مربوط مى شود، و این دلیل بر آن است که سلسله نسب از طرف پدر و مادر به طور یکسان پیش مى رود و به همین دلیل نوه هاى پسرى و دخترى هر دو ذریه و فرزندزاده انسان محسوب مى شوند.
روى همین جهت امامان اهل بیت که همه از طرف دختر به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى رسند، ابناء رسول الله (فرزندان پیغمبر) خوانده مى شوند.
اگر چه در دوران جاهلیت که براى زن هیچگونه اهمیتى قائل نبودند، تنها نسب را از طرف پدر مى دانستند، ولى اسلام قلم بطلان بر این فکر جاهلى کشیده اما متاءسفانه بعضى از نویسندگانى که علاقه درستى به ائمه اهل بیت نداشتند کوشش مى کردند این موضوع را انکار کنند و از گفتن ابن رسول الله به آنها خود دارى نمایند و سنن جاهلى را زنده کنند.
اتفاقا این موضوع در زمان خود ائمه مطرح بوده است ، و آنها با همین آیه که دلیل دندان شکنى محسوب مى شود به آنها پاسـخ مى گفتند.
از جمله در کافى و در تفسیر عیاشى از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده که فرمود: خداوند متعال در قرآن مجید، نسب عیسى را که از طرف مادر به ابراهیم منتهى مى شود، به عنوان ذریه (فرزندزاده ) بیان کرده آنگاه آیه و من ذریته داود و سلیمان را تا آخر و آیه بعد را هم تا لفظ عیسى تلاوت کرد.
و نیز در تفسیر عیاشى از ابو الاسود روایت شده که مى گوید: روزى حجاج کسى را به نزد یحیى بن معمر که از علاقمندان خاندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بود فرستاد که من شنیدم تو حسن و حسین را فرزندان رسول خدا مى دانى و در این باره به آیات قرآن استدلال مى کنى ، در حالى که من قرآن را از اول تا به آخر خواندم و به چنین آیه اى برنخوردم ، یحیى بن معمر در پاسـخ او گفت : آیا در سوره انعام به این آیه برخورده اى که مى گوید: (و من ذریته داود و سلیمان ... و یحیى و عیسى ) گفت آرى خوانده ام ، گفت : مگر نه اینست که در این آیات عیسى ذریه ابراهیم شمرده شده ، با اینکه از طرف پدر به او نمى رسید؟!
در عیون الاخبار در ضمن یک حدیث طولانى در زمینه گفتگوى امام موسى بن جعفر (علیه السلام ) با هارون الرشید و موسى بن مهدى ، چنین نقل مى کند که او یعنى به امام کاظم (علیه السلام ) گفت : چگونه شما مى گوئید ما ذریه پیامبریم ، در حالى که پیامبر، پسرى نداشت و نسل از طریق پسر است نه دختر و شما فرزندان دختر او هستید؟ امام در پاسـخ از او خواست که از این سؤ ال صرفنظر کند، ولى هارون اصرار کرد و گفت به هیچوجه صرف نظر نمى کنم ، زیرا شما معتقدید به اینکه همه چیز در قرآن مجید است و باید از قرآن آیه اى در این باره بیاورید، امام فرمود: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون و کذلک نجزى المحسنین ، و زکریا و یحیى و عیسى ، سپس سؤ ال کرد اى هارون ! پدر عیسى که بود؟ گفت : عیسى پدر نداشت ، فرمود: بنابراین اگر او ملحق به ذریه پیامبران است از طریق مریم مى باشد، ما نیز ملحق به ذریه رسول خدا از طریق مادرمان فاطمه هستیم .
جالب توجه اینکه بعضى از متعصبین اهل تسنن نیز، این موضوع را در تفسیر خود ذیل همین آیه آورده اند، از جمله فخر رازى در تفسیر کبیر خود
مى گوید: این آیه دلالت دارد بر اینکه حسن و حسین از ذریه پیامبرند زیرا خداوند عیسى را از ذریه ابراهیم شمرده است با اینکه تنها از طریق مادر به او مربوط مى شود.
نویسنده المنار که در تعصب در بعضى از مباحث خاص مذهبى دست کمى از فخر رازى ندارد، بعد از نقل کلام فخر رازى مى گوید: در این باب حدیثى از ابوبکر در صحیح بخارى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است که به امام حسن (علیه السلام ) اشاره کرد و گفت : ان ابنى هذا سید: این پسرم آقا است (یعنى کلمه پسرم بر امام حسن اطلاق کرد) در حالى که در نزد عرب (جاهلى ) لفظ ابن بر دختر زاده اطلاق نمیشد... سپس اضافه مى کند به همین جهت مردم اولاد فاطمه (علیهاالسلام ) را اولاد رسول و عترت و اهل بیت او مى دانستند.
در هر حال شک نیست که فرزندزاده ها از طرف دختر و پسر هر دو فرزند انسان محسوب مى شوند و هیچگونه تفاوتى در این زمینه نیست ، و نه این موضوع از مختصات پیغمبر ما میباشد و مخالفت با این مساله سر چشمه اى جز تعصب و یا افکار جاهلى ندارد، و لذا در تمام احکام اسلامى از قبیل ازدواج و ارث و مانند آن هیچگونه تفاوتى میان این دو نیست ، تنها استثنائى که به موضوع خورده مساله خمس است که روى عنوان سیادت است و به جهت خاصى که در کتاب خمس در فقه آمده این موضوع استثناء شده است .

۲ - چرا نام این پیامبران در سه گروه در سه آیه بیان شده است ؟
بعضى از مفسران احتمال داده اند که گروه اول یعنى داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون ، این شش نفر، از پیامبرانى بودند که علاوه بر مقام نبوت و رسالت داراى حکومت و زمامدارى نیز بودند و شاید جمله کذلک نجزى المحسنین که بعد از ذکر نام اینها آمده است به خاطر نیکیهاى فراوانى بوده که در دوران
حکومت خود بر مردم کردند.
و اما گروه دوم یعنى زکریا و یحیى و عیسى و الیاس از پیامبرانى بودند که در زهد و بى اعتنائى به دنیا - علاوه بر مقام نبوت و رسالت - نمونه بودند جمله کل من الصالحین بعد از ذکر نام آنها میتواند اشاره به همین حقیقت بوده باشد.
درباره گروه سوم یعنى اسماعیل و الیسع و یونس و لوط این امتیاز را داشتند که دست به مهاجرت دامنه دارى زدند و براى تحکیم آئین خدا برنامه هجرت را عملى ساختند، و ذکر جمله کلا فضلنا على العالمین (بنا بر اینکه اشاره به این چهار نفر باشد نه به تمام پیامبرانى که در این سه آیه گفته شده است ) نیز میتواند اشاره به همین سیر آنها در جهان و در میان اقوام مختلف بوده باشد.
۳- اهمیت فرزندان صالح در معرفى شخصیت انسان
موضوع دیگرى که از آیات فوق استفاده مى شود همین مساله است زیرا خداوند براى معرفى مقام والاى ابراهیم قهرمان بتشکن ، شخصیتهاى بزرگ انسانى که از دودمان او در اعصار مختلف به وجود آمدند با شرح و تفصیل بیان میکند به طورى که از میان 25 نفر از پیامبران که نامشان در مجموع قرآن آمده است در این آیات نام 16 نفر از فرزندان و بستگان ابراهیم و نام یک نفر از اجداد او آمده است ، و این در حقیقت درس بزرگى براى عموم مسلمانان است که بدانند شخصیت فرزندان و دودمان آنها جزئى از شخصیت آنها محسوب مى شود و مسائل تربیتى و انسانى مربوط به آنها فوق العاده اهمیت دارد.
۴ - پاسـخ به یک ایراد
ممکن است کسانى از آیه اخیر که مى گوید: بعضى از پدران و فرزندان و برادران آنها را برگزیدیم و هدایت به راه راست کردیم این چنین استفاده کنند که پدران انبیاء همگى افراد با ایمانى نبوده اند و در میان آنها غیر موحد نیز وجود داشته است - آنچنانکه بعضى از مفسران اهل تسنن در ذیل این آیه گفته اند - ولى با توجه به اینکه منظور از اجتبیناهم و هدیناهم به قرینه تعبیرى که در همین سلسله آیات وجود دارد، مقام نبوت و رسالت است ، مشکل حل میشود، یعنى مفهوم آیه چنین خواهد بود که بعضى از آنها را به مقام نبوت برگزیدیم و این منافاتى با موحد بودن سایرین ندارد.
در آیه 90 همین سوره (چند آیه بعد از این آیه ) نیز هدایت به مقام نبوت اطلاق شده است .

منبع (...):

https://t.me/fazylatha

برخی احادیث قدسی و ...

منبع (ادامه ...):

https://rasekhoon.net/hadith/3983//page4

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=32425

هشدار جدی
به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی
از داخل و خارج برنامه دارند و بشدت مشغول هستند تا این دولت و مجلس را بزنند و مجددا شیفتگان غرب و معاندین با ولایت را به مردم قالب کنند، لذا ازاین فرصتی که به یمن خون شهیدان ایجاد شد و با انتخاب مومنین و اهل ولایت، دولت و مجلسی دست پاک و انقلابی و خدوم توفیق خدمت پیدا کرد، مراقبت کنید و فریب شایعات را نخورید ...

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:
حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمىِ به تمام معناست. مردمی یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمان‌ها و اراده‌ها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پُر از عدل و داد نمی‌کند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آن‌هاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار می‌بخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیلاتی می‌دهد ... ۱۳۸۱/۰۷/۳۰

ولایت فقیه در بیان امام خامنه ای:

شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسأله ی ولایت فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، بسیاری سعی کرده اند مسأله ی ولایت فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفی کنند؛ برداشتهای خلاف واقع و دروغ و خواسته ها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسی اسلام و فکر سیاسی امام بزرگوار. این که گاهی می شنوید تبلیغاتچی های مجذوب دشمنان این حرفها را می پراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دست آموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح می کردند. عده یی سعی می کنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه ی فردی معرفی کنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه - طبق قانون اساسی ما - نافی مسؤولیت های ارکان مسؤول کشور نیست. مسؤولیت دستگاه های مختلف و ارکان کشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحت کننده است - آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند - نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همین طور هم هست ... 1383/03/14

https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=32425

هشدار جدی
به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی
از داخل و خارج برنامه دارند و بشدت مشغول هستند تا این دولت و مجلس را بزنند و مجددا شیفتگان غرب و معاندین با ولایت را به مردم قالب کنند، لذا ازاین فرصتی که به یمن خون شهیدان ایجاد شد و با انتخاب مومنین و اهل ولایت، دولت و مجلسی دست پاک و انقلابی و خدوم توفیق خدمت پیدا کرد، مراقبت کنید و فریب شایعات را نخورید ...
 

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47021

https://www.roshangari.ir/video/65931

https://www.mashreghnews.ir/news/1451905

امام هادى علیه السلام فرمودند:

لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.

اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند. تنبیه الخواطر: 2 / 109.

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

(شهید حاج قاسم سلیمانی)

دارای شجاعت و روحیه‌ی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم؛ ان‌شاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم...

شهید حاج قاسم سلیمانی:

والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است ...

شهید حاج قاسم سلیمانی: پارچه سفیدی خریدم و روی آن نوشتم: «حبّ‌المهدی، حبّ‌الله»!

شهید حاج قاسم سلیمانی:
والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است.

نامه‌ی شهید آوینی به حضرت  آیت‌الله امام خامنه‌ای

شهید مدافع حرم شهید سیدحمید تقوی‌فر

سردار شهید حسین همدانی | تاریخ شهادت: ۱۶ مهر ۱۳۹۴

بخشی از وصیت نامه: عشق به ولایت‌فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.

شهید مصطفی صدرزاده | تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴

بخشی از وصیت نامه: از تمام دوستان و آشنایان ... تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش‌ دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوست‌شناس و دشمن‌شناس است ...

شهید محمودرضا بیضایی | تاریخ شهادت: ۲۹ دی ۱۳۹۲

بخشی از وصیت نامه: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده‌ایم و شیعه هم به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً ... کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. ان شاء الله در پناه حق و تا (تحقق) وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مهدی علیدوست | تاریخ شهادت: 25 مهر 1394

از مردم عزیز کشور می‌خواهم هیچ‌وقت از مسیر ولایت دور نشوند و راه را با رهبری طی کنند. چون راه اسلام و انقلاب فقط با رهبری سید علی به مقصد می‌رسد و هیچ‌کس نمی‌تواند بهتر از ایشان این انقلاب را پیش ببرد.

نمازخواندن کمک می‌کند تا به اصول انقلاب پایبند باشیم. البته نمازی که از ته دل باشد نه بخاطر این که فقط تکلیف خود را انجام دهیم. نماز از گمراهی نجات می‌دهد، پس به نماز اهمیت زیادی بدهید همین‌طور قرآن که راه را به ما نشان می‌دهد.

شهید امین کریمی | تاریخ شهادت: ۳۰ مهر ۹۴

شهید مدافع حرم امین کریمی اصالتاً مراغه‌ای و ساکن تهران، دانشجوی بسیجی در رشته برق الکترونیک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) بود که در حین انجام مأموریت مستشاری در حومه شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. این شهید بزرگوار در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و در روز پنجشنبه 30 مهر در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی به‌دست نیروهای تکفیری در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و در امامزاده چیذر تهران آرام گرفت.

 شهید هادی باغبانی | تاریخ شهادت: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲

شهید مدافع حرم شهید هادی باغبانی، خبرنگار و مستندسازی بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات سلفی‌ها و تکفیری‌ها در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ 28 مرداد 1392، در آخرین جنایت گروه‌های تروریستی مخالفان حکومت بشار اسد در درگیری‌های مناطق حاشیه‌ای دمشق توسط تروریست‌های تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید.

شهید مدافع حرم شهید محمد استحکامی

بخشی از وصیت نامه:

همان‌طور که امام خمینی (ره) فرمودند: "پیرو ولایت‌فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد"، اصل ولایت‌فقیه اصل بسیار مهمی است که همه‌ی کسانی که به خدا و اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام اعتقاد دارند باید به توجه ویژه به آن داشته باشند. هر کجا که دور شدیم و غفلت کردیم ضربه خوردیم ...

 مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به‌واسطه‌ی حجت خودش بر روی زمین محافظت می‌کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان (عج) هستند به‌واسطه‌ی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می‌شود و وظیفه‌ی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده‌اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده‌ی خود نابود کنند، سنگین است؛ و باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام و نائب امام زمان (عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم ...

شهید مدافع حرم شهید حسن غفاری

بخشی از وصیت نامه:

تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک می‌کنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را برعلیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.

خدای من! تو از دل بنده‌هایت آگاه و باخبری، چگونه می‌توانم ساک نشسته و زندگی‌ام را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.

آیا می‌توانم چشمانم را به روی این همه جنایت‌ها که بر محبین اهل‌بیت (ع) می‌آورند ببندم ...

شهید مدافع حرم شهید مصطفی بختی

شهید مدافع حرم شهید روح‌الله قربانی

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید رضا حاجی‌زاده:

من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهل‌بیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه می‌نمایم و می‌روم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.

من از مردم ایران می‌خواهم تفرقه‌اندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگه‌دارید، به دوستان و آشنایان توصیه می‌کنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید ...

پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار (ع) و به‌خصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید ...

هر پدر و مادری عاقبت به خیری فرزندشان را خواهانند و این را بدانید که بنده عاقبت به خیر شدم و این عاقبت به خیری را مدیون زحمات دیروز شما هستم.

داداش جان!

در نبود من پدر و مادر را فراموش نکن و همواره تابع بی‌چون و چرای ولایت باش، دشمن همواره از دینداری و ولایت‌پذیری تو هراس دارد، پس کاری کن که دشمن همواره از تو و امثال تو بترسد ...

همسر مهربان و صبورم!

می‌دانم که بعد از رفتن من تمام سختی‌های این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمی‌روم، من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و می‌خواهم با شما باشم، ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهل‌بیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این ‌بار سنگین بر دوش توست و از تو می‌خواهم صبر زینب‌گونه پیشه کنی و در برابر تمام سختی‌ها و مشکلات یاد خدا را فراموش نکنی و در تمام مراحل از خدا کمک بگیری ...

از تو می‌خواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامه‌دهنده را شهدا باشند ...

خطاب شهید به دخترش:

... بدان که ناموس شیعه در واقع ناموس خودمان است، تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم و جان خود را در این راه بدهیم و از تو می‌خواهم که در سنگر خود که همان چادر توست، بمانی و بایستی و مقابله کنی تا پرچم اسلام و تشیع همیشه پیروز و سرافراز بماند ...

خطاب شهید به پسرش:

... از تو می‌خواهم که دینت را حفظ کنی و در خط ولایت‌فقیه باشی و گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشی، دعا می‌کنم که در رکاب امام زمان (عج) ادامه‌دهنده راه شهدا باشی و در زندگی‌ات طوری باشی که موضع اسلام و مسلمین به خطر نیفتد ...

شهید مدافع حرم شهید محمد اینانلو

شهید مدافع حرم شهید سید محمدحسین میردوستی

بخشی از وصیت نامه:

خطاب به همسر: از تو می‌خواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد ...

پدرم ممنونم؛ بابت همه‌چیز ممنون. از این‌که به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق می‌کردی.

مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی ...

از خواهران و برادرم می‌خواهم که در راه ولایت و پشتیبان آن باشند و حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید ...

فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛
نمی‌دانم چه زمانی این نامه را می‌خوانی؟ از تو می‌خواهم در زندگی‌ات پشتیبان ولایت باشی و مراقب فریب دشمن باشی ...

شهید مدافع حرم شهید محمدحسین مرادی

تاریخ شهادت: 28 آبان 1392 | سوریه،دمشق،حجیره

شهید مدافع حرم شهید سید مهدی موسوی

تاریخ شهادت: 10 تیر 1392 | سوریه

شهید مدافع حرم شهید میثم نجفی

تاریخ شهادت: 12 آذر 1394 | حلب، سوریه

شهید مدافع حرم شهید علیرضا نوری

تاریخ شهادت: 29 اسفند 1393 | سوریه-شیخ هلال

بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید مهدی نوروزی

تاریخ شهادت: 20 بهمن 1393 | العوینات در حومه‌ی سامرا

«اگر ما یک روزی شهید شدیم و آقا محمدهادی این فیلم را دید انشا الله منتقم خون امام حسین (علیه‌السلام) است. انشاالله آمده است انتقام حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) را بگیرد. انشاالله یار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، یار رهبر و یار آقای سید علی خامنه‌ای باشد. انشاالله همیشه مدافع نظام باشد. مدافع انقلاب باشد. تهدید بزرگی برای دشمنان نظام، انقلاب و اهل‌بیت (علیه‌السلام) باشد. وجودش خود تهدید [برای دشمنان] باشد.»

 شهید مدافع حرم شهید مهدی صابری | تاریخ شهادت: ۱۳ اسفند ۱۳۹۳

 وصیت نامه

یا علی‌اکبر لیلا
عشقت میان سینه من پا گرفته / شکر خدا که چشم تو ما را گرفته
دریاب دل‌ها را تو با گوشه نگاهی / حالا که کار عاشقی بالاگرفته
عمریست آقاجان دلم از دست رفته / پایین پای مرقدت مأوا گرفته
گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب / شش‌گوشه هم با نور تو معنا گرفته
از کودکی آواره روی تو هستم / دست دلم را حضرت زهرا گرفته
مانند جدت رحمة للعالمینی / حیف است دست خالی مرا را نبینی
امروز ۳ شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق، عقیله بنی‌هاشم زینب کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاه‌مشقی به نام "وصیت‌نامه" بنویسم.
خدایا!
خدای من! خدای خوب و مهربانم... خیلی خیلی قشنگ‌تر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب می‌شه، فکر می‌کنم.
روسیاهم. روسیاهم که با ۲۵ سال سن نتونستم تو رابطه‌ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه‌ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم.
ازت ممنونم؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوان‌تر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه وآله السلام...
ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه‌ی زمانی قراردادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی، نمونه‌اش حب شهزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) عنایت کردی.
الهی؛! أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر"
بر همگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دست‌نوشته را می‌خوانید من دیگر در بین شما نیستم.
می‌خوام کمی راحت‌تر و خودمانی‌تر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم.
اول از همه شما پدر مهربونم!
بابا، انصافاً به حالت غبطه می‌خورم. همیشه [ناخوانا] ازم جلوتر بودی. پدری رو در حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا می‌دونه لذت‌بخش‌تر از زمانی که دستت رو می‌بوسیدم و صورتم رو می‌بوسیدی تو عمرم نداشتم؛ و هیچ موقع از خودم بی‌نهایت متنفر نمی‌شدم الا وقتایی که دلت رو به درد می‌آوردم... منو ببخش بابا
مامان، مامان، مامان...
همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا می‌دونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنی! قدرت رو ندونستم. حیف. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند جمله و چند ورق جا نمی‌شن و اون حس و حالش رو هم نمی‌تونم با قلم برات توصیف کنم. مامان؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگ‌ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم؛ دوستت دارم
...و امّا
روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم.
پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم...
روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضه‌ها همه به سرم بیان! خدا کنه! یعنی میشه؟
رسیدن به سن ۳۰ سال؛ بعد از آقا علی‌اکبر (ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی‌اکبر (ع) اصلاً نمی‌تونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علی‌اکبر (ع) نمی‌خوام! چقدر خوب میشه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب می‌آیند بالا سرم تن تکه تکه‌ام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهت‌های تو بدن من و شهزاده علی‌اکبر (ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند!
خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم.
پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر.
خواهرای خوبم! حجاب حجاب حجاب.
مامان دوستت دارم
بابا دوستت دارم
...
بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی‌بی لیلا بالا بگیرین.
هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی‌اکبر (ع)
اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل‌بیت علیهم‌السلام شدید همتون.
براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل می‌خوام.
یا علی‌اکبر
سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید.
سه‌شنبه ۵/اسفند/۱۳۹۳

شهید مدافع حرم  شهید عبدالحمید سالاری | تاریخ شهادت: ۳ آذر ۱۳۹۴ ... حلب، سوریه

شهید مدافع حرم شهید علی‌اصغر شیردل | تاریخ شهادت: ۳۰ اردیبهشت ۹۴

 وصیت نامه

بسم‌الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الاالله، اشهد ان محمدا رسول‌الله (ص) و اشهد ان علی ولی‌الله (ع)

بعد از عرض سلام و احترام خدمت آقا امام زمان (عج)، چند نکته‌ای را خدمت خانواده‌ی عزیزم عرض می‌نمایم: با توجه به شرایط کنونی و آغاز جنگ در سرزمین‌هایی که برای ما شیعیان دارای اهمیت خاصی از لحاظ قداست است و با توجه به بیم بی‌حرمتی و تخریب این اماکن مقدس توسط دشمنان اسلام، تصمیم گرفتم نسبت به ادای دین، هرچند ناچیز و کوچک اقدام نمایم تا شاید در دنیا و آخرت شرمسار خاندان رسول‌الله (ص) نباشم و در صورتی که لایق باشم به شعار "کلنا عباسک یا زینب (س)" جامه‌ی عمل بپوشانم و امیدوارم این لیاقت را در دنیا و آخرت بر اساس نظر ایشان کسب نمایم.
و این نکته را لازم به یادآوری می‌دانم که این انتخاب کاملاً از روی عقل و بر اساس باورهای دینی من شکل‌گرفته و هیچ شخص و یا عامل دیگری در تصمیم‌گیری من دخیل نبوده است.

پدر و مادر عزیزم؛ هر آنچه در دنیا از لحاظ معنوی و معرفتی کسب نمودم را مدیون رزق حلال و تربیت اسلامی شما عزیزان هستم و می‌دانم که هیچ‌گاه و هیچ‌گاه نمی‌توانم حتی لحظه‌ای جبران زحمات شما را نمایم.
از صمیم قلب از شما سپاسگزارم و عاجزانه خواهشمندم مرا عفو نمایید و اشتباهات و قصور مرا از روی جهل و نادانی بدانید. وقتی بین شما نیستم نیز مرا از دعای خیر فراوان خود محروم ننماید که درواقع وقتی در بین شما نیستم بیشتر از قبل به دعای خیر شما نیازمندم.

خواهران عزیزم؛ شما نیز مرا حلال کنید و همواره به یاد داشته باشید که محتاج دعای خیر شما عزیزان هستم.

مادر، پدر و خواهران عزیزم؛ هیچ‌گاه بابت نبود من، هیچ شخص و یا هیچ ارگان و سازمانی را مقصر ندانید و با صبر زینب گونه مرا در راهی که انتخاب کردم یاری نمایید و همان‌طور که در بالا یادآوری کردم، این انتخاب بر اساس احساس تکلیف و ادای دین به خاندان رسول‌الله (ص) صورت گرفته است.
همیشه و در تمام اوقات صبر پیشه کنید و با ذکر نام و یاد خدا به آرامش قلبی و روحی برسید و هرگاه عرصه بر شما تنگ شد همیشه یاد این مطلب باشید که "لایوم کیومک یا اباعبدالله (ص)". همیشه عاشورا و وقایع آن را به یاد داشته باشید، آن وقت خواهید دید که هیچ روزی مانند عاشورا نیست و هیچ مصائبی بالاتر از مصائب عاشورا نیست. پس گریه و شیون را در حد معمول و معقول انجام دهید. مبادا با گریه و شیون خارج از حد و غیرمعقول باعث شادی دشمنان اسلام شوید. همان‌طور که گفتم حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار دهید.

همسر عزیزم؛ در طول زندگی مشترکمان فراز و نشیب‌های فراوانی را با هم طی کردیم. از آغاز، هدفمان ساختن زندگی مشترک بود. در تمام سال‌های زندگی سعی کردم علاقه‌ام را با تمام وجود به شما هدیه نمایم، اما شما می‌دانید که انسان کامل فقط معصومین هستند.
در طول این مسیر بنده قصورات فراوانی را نسبت به شما داشتم، عاجزانه خواهشمندم مرا حلال نمایید و حتماً برای من همیشه دعای خیر نمایید.

و اما پسر عزیزم، امیرعلی جان؛ شاید شما مرقومه را سال‌ها بعد بخوانی، اما اکنون که به سنی رسیده‌ای که قادر به خواندن هستی بدان که تمام وجود و هستی من شما هستی. حتی زمانی که در کنار شما نیستم، اعمال، رفتار و احساسات شما را درک خواهم کرد.
پسر عزیزم، شما را به انجام سه عمل بر اساس فرمایش رهبری توصیه می‌کنم. در طول زندگی همیشه تحصیل، تهذیب و ورزش را سرلوحه امور خود قرار بده و هر سه را به‌طور هم‌زمان تقویت کن. اعمال واجب شرعی را هیچ‌گاه ترک نکن و اعمال مستحبی را در حد توان انجام بده. به معصومین (ع) به‌ویژه آقا امام حسین (ع) عنایت ویژه‌ای داشته باش. هیچ‌گاه خود را خارج از محضر آقا امام زمان (عج) فرض نکن. تمام عرایض و شکوه‌هایت را به محضر ایشان ببر و این را بدان که تا حرکت نکنی برکت جاری نمی‌شود. دعا و روزه و نماز به‌جای خود، اما تا وقتی وارد میدان نشوی اعمال فوق مؤثر نخواهد بود.
در رابطه با تحصیل، سعی کن عالی‌ترین مدارج را کسب نمایی (در رشته مورد علاقه‌ات) و شغلی را انتخاب نمایی که مرتبط با تحصیلات باشد که بهترین علم علمی است که همراه با عمل باشد که خیر دنیا و آخرت در این امر است.
در رابطه با ورزش، حتماً یک رشته ورزشی را مخصوصاً شنا را به‌طور کامل بیاموز که صحت جسم در انجام ورزش مداوم است و اسلام نگاه ویژه‌ای به شنا دارد. هیچ‌گاه به مادرت بی‌احترامی نکن. اوامر او را انجام بده و همواره خود را فرزند او بدان نه بیشتر از آن. رمز موفقیت، استمرار و تلاش و پشتکار است. در امور فوق، پشتکار داشته باش تا بعد از سال‌ها بتوانی نتیجه آن را ببینی. همان‌طور که گفتم حتی اگر در کنار شما نباشم، اعمال، رفتار و احساسات شما را درک می‌کنم. پسرم همواره به یاد من باش و مرا از دعای خیرت محروم نکن.


خانواده‌ی عزیزم (پدر، مادر، خواهران، همسر و پسرم)؛ مجدداً شما را به صبر دعوت می‌کنم و از شما می‌خواهم که با صبر خود مرا در راهی که انتخاب کردم یاری نمایید. با صبرتان باعث آرامش روحی من می‌شوید.

پدر بزرگوارم؛ از شما خواهشمندم از همکاران، دوستان و اقوام برای من حلالیت بطلبید و در صورتی که دینی دارم از طرف من ادا نمایید. در بین همکاران من طلب مغفرت و حلالیت نمایید.

خواهران عزیزم؛ شما نیز از همسرانتان و خانواده‌ی خود برای من حلالیت طلب نمایید و در صورت داشتن دینی مراتب را به پدرم منتقل نمایید تا ایشان از طرف من ادا نمایند.

شهدای مدافع حرم: شهید حسین امیدواری و شهید مجید قربانخانی

شهید مدافع حرم شهید مقداد مهقانی

شهادت: جمعه 11فروردین 1402

در اثرحمله هوایی جنایتکارانه جنگنده های رژیم صهیونیستی

شهید مدافع حرم شهید میلاد حیدری شهادت: جمعه 11فروردین 1402 در اثرحمله هوایی جنایتکارانه جنگنده های رژیم صهیونیستی

شهید حسن صیاد خدایی

شهید مرزبان فراجا "قربانعلی پیری" که درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز زابل استان سیستان و بلوچستان در 26 اردیبهشت 1402 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

شهید علی مسلم‌زاده چهاردهم دی 1341، در روستای بندرلافت از توابع شهرستان قشم دیده به جهان گشود. پدرش موسی، فروشنده بود و مادرش اوشن نام داشت.

تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست‌ و چهارم اردیبهشت 1362، در کرمانشاه بر اثر اصابت سهوی گلوله به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

در همه حال خود را پیرو ولایت فقیه بدانید

متن وصیت نامه شهید علی مسلم‌زاده:

وصیتم به ملت شهید پرور این است که همیشه و در همه حال خود را پیرو ولایت فقیه بدانید. فرمایشات پیامبر گونه امام خمینی(ره) عمل کنید.

شهید محمد محمدی شهادت هشتم اردیبهشت 1361 در خرمشهر

بخشی از وصیت نامه:

«همکاران فرهنگى که دوش شما مسئولیت سنگینى را تحمل مى‌نماید شاگردان خود را با تقوا بار آورید، محصلین عزیز درس خود را بخوانید و حاضر در صحنه باشید. با قرآن و نهج‌البلاغه و سایر کتب اسلامى خود را مجهز نمایید. اگر با این مخارج سنگین که بر دوش دولت مى‌باشد درس نخوانید خیانت به اسلام است.»

*****

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات 111 تا 120 ... | حاج قاسم سلیمانی: خداوندا! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

بخش اول مطالب

بخش دوم مطالب

امام باقر(علیه السلام) فرمودند :

دنیا را چون منزلى بدان که در آن فرود آمده اى و سپس از آن مى کوچى

یا مانند مالى بدان که در عالم خواب یافته اى و چون بیدار شوى خبرى از آن نیست .

من این را به عنوان مَثَل برایت گفتم ؛ زیرا دنیا در نظر خردمندان و خداشناسان همانند جابه جا شدن سایه هاست.

الکافی ج۲ ص۱۳۳

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۱۱۱تا۱۱۵

وَ إِذْ أَوْحَیْت إِلى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ ءَامِنُوا بى وَ بِرَسولى قَالُوا ءَامَنَّا وَ اشهَدْ بِأَنَّنَا مُسلِمُونَ‏(۱۱۱) إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَاعِیسى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَستَطِیعُ رَبُّک أَن یُنزِّلَ عَلَیْنَا مَائدَةً مِّنَ السمَاءِقَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ‏(۱۱۲) قَالُوا نُرِیدُ أَن نَّأْکلَ مِنهَا وَ تَطمَئنَّ قُلُوبُنَا وَ نَعْلَمَ أَن قَدْ صدَقْتَنَا وَ نَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشاهِدِینَ‏(۱۱۳) قَالَ عِیسى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَائدَةً مِّنَ السمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیداً لأَوَّلِنَا وَ ءَاخِرِنَا وَ ءَایَةً مِّنک وَ ارْزُقْنَا وَ أَنت خَیرُ الرَّازِقِینَ‏(۱۱۴) قَالَ اللَّهُ إِنى مُنزِّلُهَا عَلَیْکُم ْفَمَن یَکْفُرْ بَعْدُ مِنکُمْ فَإِنى أُعَذِّبُهُ عَذَاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِّنَ الْعَالَمِینَ‏(۱۱۵)

ترجمه:
۱۱۱ -و بیاد آور زمانى را که به حواریون وحى فرستادم که به من و فرستاده من ایمان بیاورید ، آنها گفتند ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانیم.
۱۱۲ -در آن هنگام که حواریون گفتند : اى عیسى بن مریم آیا پروردگار تو مى‏تواند مائده‏اى از آسمان نازل کند ؟ او ( در پاسخ ) گفت از خدا بپرهیزید اگر با ایمان هستید!.
۱۱۳ -گفتند ( ما نظر سوئى نداریم ) مى‏خواهیم از آن بخوریم و دلهاى ما ( به رسالت تو ) مطمئن گردد و بدانیم به ما راست گفته ‏اى و بر آن گواه باشیم .
۱۱۴-عیسى عرض کرد : خداوندا ، پروردگارا ! مائده‏اى از آسمان بر ما بفرست تا عیدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه ‏اى از تو ، و به ما روزى ده ، تو بهترین روزى دهندگانى.
۱۱۵ -خداوند ( دعاى او را مستجاب کرد و ) گفت من آنرا بر شما نازل مى‏کنم ولى هر کس از شما بعد از آن کافر گردد ( و راه انکار پوید ) او را چنان مجازاتى مى‏کنم که احدى از جهانیان را نکرده باشم!.

تفسیر

داستان نزول مائده بر حواریون

به دنبال بحثى که درباره مواهب الهى درباره مسیح (علیه ‏السلام‏) و مادرش در آیات قبل بیان شد در این آیات به موهبتهائى که به حواریین یعنى یاران نزدیک مسیح (علیه ‏السلام‏) بخشیده اشاره مى‏کند : نخست مى‏فرماید : بخاطر بیاور زمانى را که به حواریین وحى فرستادم که به من و فرستاده‏ام مسیح (علیه ‏السلام‏) ایمان بیاورید و آنها دعوت مرا اجابت کردند و گفتند : ایمان آوردیم ، خداوندا گواه باش که ما مسلمان و در برابر فرمان تو تسلیم هستیم ( و اذ اوحیت الى الحواریین ان آمنوا بى و برسولى قالوا آمنا و اشهد باننا مسلمون ) .
البته مى‏دانیم که وحى در قرآن معنى وسیعى دارد و منحصر به وحى‏ هائى که بر پیامبران نازل مى‏شد نیست ، بلکه الهاماتى که به قلب افراد مى‏شود نیز از مصداقهاى آن است و لذا درباره مادر موسى ( سوره قصص آیه 7 ) نیز تعبیر به وحى شده و حتى به غرائز و الهامات تکوینى حیواناتى همچون زنبور عسل نیز در قرآن کلمه وحى گفته شده است .
این احتمال نیز وجود دارد که منظور وحى ‏هائى باشد که بواسطه مسیح (علیه ‏السلام‏) و با پشتوانه معجزات براى آنها فرستاده مى‏شد.
درباره حواریین یعنى شاگردان و یاران مخصوص مسیح (علیه‏ السلام‏) در جلد دوم صفحه 426 بحث کرده ‏ایم.
سپس اشاره به جریان معروف نزول مائده آسمانى کرده ، مى‏گوید : یاران خاص مسیح به عیسى (علیه ‏السلام‏) گفتند : آیا پروردگار تو مى ‏تواند غذائى از آسمان براى ما بفرستد ؟ ( اذ قال الحواریون یا عیسى ابن مریم هل یستطیع ربک ان ینزل علینا مائدة من السماء ) .
مائده در لغت هم به خوان و سفره و طبق گفته مى‏شود و هم به غذائى که در آن قرار مى‏دهند.
و در اصل از ماده مید به معنى حرکت و تکان خوردن است شاید اطلاق مائده بر سفره و غذا به خاطر نقل و انتقالى است که در آن صورت مى‏گیرد.
مسیح (علیه ‏السلام‏) از این تقاضا که بوى شک و تردید مى‏داد پس از آوردن آن همه آیات و نشانه ‏هاى دیگر نگران شد و به آنها هشدار داد و گفت : از خدا بترسید اگر ایمان دارید ( قال اتقوا الله ان کنتم مؤمنین ) .
ولى به زودى به اطلاع عیسى (علیه ‏السلام‏) رسانیدند که ما هدف نادرستى از این پیشنهاد نداریم ، و غرض ما لجاجت ‏ورزى نیست بلکه مى‏خواهیم از این مائده بخوریم ( و علاوه بر نورانیتى که بر اثر تغذیه از غذاى آسمانى در قلب ما پیدا مى‏شود ، زیرا تغذیه به طور مسلم در روح انسان مؤثر است ) قلب ما اطمینان و آرامش پیدا کند و با مشاهده این معجزه بزرگ به سر حد عین الیقین برسیم و بدانیم آنچه به ما گفته‏ اى راست بوده و بتوانیم بر آن گواهى دهیم ( قالوا نریدان ناکل منها و تطمئن قلوبنا و نعلم ان قد صدقتنا و نکون علیها من الشاهدین).
هنگامى که عیسى (علیه ‏السلام‏) از حسن نیت آنها در این تقاضا آگاه شد ، خواسته آنها را به پیشگاه پروردگار به این صورت منعکس کرد : خداوندا مائده ‏اى از
آسمان براى ما بفرست که عیدى براى اول و آخر ما باشد ، و نشانه ‏اى از ناحیه تو محسوب شود و به ما روزى ده ، تو بهترین روزى دهندگان هستى ( قال عیسى ابن مریم اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک و ارزقنا و انت خیر الرازقین ) .
قابل توجه اینکه مسیح تقاضاى آنها را بطرزى شایسته‏ تر در پیشگاه خدا بیان کرد که حاکى از روح حق‏ طلبى و ملاحظه مصالح جمعى و عمومى بوده باشد. خداوند این دعائى را که از روى حسن نیت و اخلاص صادر شده بود اجابت کرد ، و به آنها فرمود : من چنین مائده‏ اى را بر شما نازل مى‏کنم ، ولى توجه داشته باشید ، بعد از نزول این مائده مسئولیت شما بسیار سنگینتر مى‏شود و با مشاهده چنین معجزه آشکارى هر کس بعد از آن ، راه کفر را بپوید او را چنان مجازاتى خواهم کرد که احدى از جهانیان را چنین مجازاتى نکرده باشم ! ( قال الله انى منزلها علیکم فمن یکفر بعد منکم فانى اعذبه عذابا لا اعذبه احدا من العالمین ) .

یادآورى چند نکته لازم
در این آیات نکاتى است که باید مورد بررسى قرار گیرد:
۱- منظور از تقاضاى مائده چه بود ؟
-شک نیست که حواریون در این تقاضا نظر سوئى نداشتند و هدفشان لجاجت در برابر مسیح (علیه ‏السلام‏) نبود ، بلکه در جستجوى آرامش بیشتر و زدودن باقیمانده تردیدها و وسوسه ‏هاى اعماق قلبشان بوده است زیرا بسیار مى‏شود که انسان با استدلال و حتى گاهى با تجربه ، مطلبى را اثبات مى‏کند اما چون مساله ، مساله مهمى است بقایائى از وسوسه و شک در زوایاى قلب او مى‏ماند ، لذا میل دارد با تجربه و آزمایش مکرر ، و یا با تبدیل کردن استدلالات علمى به مشاهدات عینى آنها را نیز از اعماق قلب خود ریشه ‏کن سازد ، لذا مى‏بینیم حتى ابراهیم (علیه ‏السلام‏) با آن مقام والاى ایمان و یقینش از خداوند تقاضا مى‏کند که مساله معاد را با چشم خود ببیند تا ایمان علمیش به عین الیقین و شهود ، تبدیل شود.
ولى از آنجا که تعبیر تقاضاى حواریون ظاهرا زننده بود ، حضرت مسیح (علیه ‏السلام‏) آن را حمل بر بهانه‏ جوئى کرد و به آنها اعتراض نمود اما هنگامى که با توضیح بیشتر مقصد خود را روشن ساختند ، عیسى (علیه‏ السلام‏) در برابر آنها تسلیم شد .
۲- منظور از هل یستطیع ربک چیست؟
-مسلما این جمله در ابتدا چنین معنى مى‏دهد که حواریون در قدرت خدا در نزول مائده شک داشتند ، ولى در تفسیر آن مفسران اسلامى بیاناتى دارند ، که چند قسمت آن از همه بهتر به نظر مى‏رسد نخست اینکه این درخواست در آغاز کار آنها بود ، که به تمام صفات خدا کاملا آشنا نبودند ، دیگر اینکه منظورشان این بوده آیا خداوند مصلحت مى‏بیند چنین مائده ‏اى را بر ما نازل کند ، همانطور که فى المثل کسى به دیگرى مى‏گوید من نمى‏توانم تمام ثروتم را بدست فلان کس بدهم ، یعنى صلاح نمى‏بینم نه اینکه قدرت ندارم ، سوم اینکه یستطیع به معنى یستجیب بوده باشد زیرا ماده طوع به معنى انقیاد است و هنگامى که به باب استفعال برود چنین معنى را مى‏توان از آن استفاده کرد ، بنابراین معنى جمله چنین مى‏شود آیا پروردگار تو از ما مى‏پذیرد که مائده آسمانى بر ما نازل کند ؟
۳-این مائده آسمانى چه بود ؟
-درباره محتویات این مائده در قرآن ذکرى به میان نیامده ، ولى از احادیث از جمله از حدیثى که از امام باقر (علیه ‏السلام‏) نقل شده چنین استفاده مى‏شود که طعام مزبور چند قرص نان و چند ماهى بود و شاید علت مطالبه چنین اعجازى آن بوده ، که شنیده بودند مائده آسمانى بر بنى اسرائیل به اعجاز موسى نازل شد ، آنها هم چنین تقاضائى را از عیسى کردند.
۴- آیا مائده‏اى بر آنها نازل شد ؟
-با اینکه آیات فوق تقریبا صراحت در نزول مائده دارد زیرا وعده خداوند تخلف ‏ناپذیر است ، اما عجیب این است که بعضى از مفسران در نزول مائده تردید کرده ‏اند و گفته ‏اند هنگامى که حواریون
شدت مسئولیت را پس از نزول مائده احساس کردند از تقاضاى خود صرفنظر نمودند ! ولى حق این است که مائده بر آنها نازل گردید.
۵- عید چیست ؟
عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است ، و لذا به روزهائى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف مى‏شود و بازگشت به پیروزیها و راحتى‏هاى نخستین مى‏کند عید گفته مى‏شود ، و در اعیاد اسلامى به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج ، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى‏گردد ، و آلودگیها که بر خلاف فطرت است ، از میان مى‏رود ، عید گفته شده است ، و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است حضرت مسیح (علیه‏ السلام‏) آن را عید نامیده ، و همانطور که در روایات وارد شده نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است.
و اگر در روایتى که از على (علیه ‏السلام‏) نقل شده مى‏خوانیم و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید : هر روز که در آن معصیت خدا نشود روز عید است نیز اشاره به همین موضوع است ، زیرا روز ترک گناه روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است.

۶-مجازات شدید براى چه بود ؟
-در اینجا نکته مهمى است که باید به آن توجه داشت و آن اینکه هنگامى که ایمان به مرحله شهود و عین الیقین برسد یعنى حقیقت را با چشم مشاهده کند و جاى هیچگونه تردید و وسوسه باقى نماند مسئولیت او بسیار سنگینتر خواهد شد زیرا چنین کسى آن انسان سابق که ایمانش بر پایه شهود نبود ، و احیانا وسوسه‏ هائى در آن وجود داشت نیست ، او وارد مرحله جدیدى از ایمان و مسئولیت شده است و کمترین تقصیر و غفلت و کوتاهى او موجب مجازات شدیدى خواهد شد به همین دلیل مسئولیت انبیاء و اولیاى خدا ، سخت
سنگین بود بطورى که همیشه از آن وحشت داشتند ، در زندگى روزانه نیز به نمونه‏ هائى از این مطلب برخورد مى‏کنیم مثلا هر کس مى‏داند که قاعدتا در شهر و دیار او گرسنگانى وجود دارند که در برابر آنها مسئولیت دارد ، اما هنگامى که با چشم خود ببیند که انسان بى‏گناهى از شدت گرسنگى ناله مى‏کند ، مسلما شکل مسئولیت او عوض مى‏گردد.
۷-عهد جدید و مائده
در اناجیل چهارگانه کنونى سخنى از مائده به شکلى که در قرآن است نمى‏یابیم گرچه در انجیل یوحنا باب 21 بحثى درباره اطعام وپذیرائى اعجاز آمیز مسیح از جمعى از مردم با نان و ماهى به میان آمده اما با اندک توجهى روشن مى‏شود که ارتباطى با مساله مائده آسمانى و حواریون ندارد در کتاب اعمال رسولان که از کتب عهد جدید است نیز درباره نزول مائده بر یکى از حواریون به نام پطرس بحثى به میان آمده اما آنهم غیر از آن است که ما درباره آن بحث مى‏کنیم ، ولى از آنجا که مى‏دانیم بسیارى از حقایقى که بر عیسى (علیه ‏السلام‏) نازل گشت در اناجیل کنونى نیست همانطور که بسیارى از مطالبى که در اناجیل است بر مسیح (علیه ‏السلام‏) نازل نشده مشکلى از این نظر در جریان نزول مائده به وجود نخواهد آمد .

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

امام هادی (علیه السلام) فرمود:
«مَنْ هَانَتْ‏ عَلَیهِ‏ نَفْسُهُ‏ فَلَا تَأْمَنْ‏ شَرَّهُ»

کسی که خود را کریم نمی ‌داند و کریمانه زندگی نمی ‌کند، از شرّ او در امان نباش ، زیرا کسی که به خودش رحم نمی‌ کند یقیناً به شما رحم نخواهد کرد!

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

 امام هادی (علیه السلام) فرمودند :

جایگاه مردم در دنیا به[ اموال] است و در آخرت به [اعمال]

اعلام الدین ، ج۱ ، ص۳۱۱

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۱۱۶تا۱۱۸

وَ إِذْ قَالَ اللَّهُ یَاعِیسى ابْنَ مَرْیَمَ ءَ أَنت قُلْت لِلنَّاسِ اتخِذُونى وَ أُمِّىَ إِلَاهَینِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سبْحَانَک مَا یَکُونُ لى أَنْ أَقُولَ مَا لَیْس لى بِحَقٍ إِن کُنت قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فى نَفْسى وَ لا أَعْلَمُ مَا فى نَفْسِک إِنَّک أَنت عَلَّامُ الْغُیُوبِ‏(۱۱۶) مَا قُلْت لهَُمْ إِلا مَا أَمَرْتَنى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبى وَ رَبَّکُمْ وَ کُنت عَلَیهِمْ شهِیداً مَّا دُمْت فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنى کُنت أَنت الرَّقِیب عَلَیهِمْ وَ أَنت عَلى کلّ‏ِ شىْ‏ءٍ شهِیدٌ(۱۱۷) إِن تُعَذِّبهُمْ فَإِنهُمْ عِبَادُک وَ إِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّک أَنت الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ‏(۱۱۸)

ترجمه:

۱۱۶ -به یادآور زمانى را که خداوند به عیسى بن مریم مى‏گوید : آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را دو معبود ، غیر از خدا ، انتخاب کنید ؟ او مى‏گوید : منزهى تو ، من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست بگویم ، اگر چنین سخنى را گفته باشم تو میدانى ، تو از آنچه در روح و جان من است آگاهى و من از آنچه در ذات ( پاک)تو است آگاه نیستم ، زیرا تو با خبر از تمام اسرار و پنهانیها هستى.
۱۱۷ -من به آنها چیزى جز آنچه مرا مامور به آن ساختى نگفتم ،به آنها گفتم : خداوندى را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شما است ، و تا آن زمان که میان آنها بودم مراقب و گواه آنان بودم ، و هنگامى که مرا از میانشان برگرفتى تو خود مراقب آنها بودى ، و تو گواه بر هر چیز هستى.
۱۱۸ -(با این حال ) اگر آنها را مجازات کنى بندگان تواند ( و قادر به فرار از مجازات نیستند ) و اگر آنها را ببخشى توانا و حکیمى ( نه مجازات تو نشانه عدم حکمت و نه بخشش تو نشانه ضعف است ) .

تفسیر
بیزارى مسیح از شرک پیروانش
این آیات پیرامون گفتگوى خداوند با حضرت مسیح (علیه‏ السلام‏) در روز رستاخیز بحث مى‏کند ، به دلیل اینکه در چند آیه بعد مى‏خوانیم : هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم : امروز روزى است که راستگوئى راستگویان به آنها سود مى‏دهد و مسلما منظور از آن روز قیامت است.به علاوه جمله فلما توفیتنى کنت انت الرقیب علیهم دلیل دیگرى بر این است که این گفتگو بعد از دوران نبوت مسیح (علیه ‏السلام‏) واقع شده است و شروع آیه با جمله قال که براى زمان ماضى است مشکلى ایجاد نمى‏کند ، زیرا در قرآن بسیار دیده مى‏شود که مسائل مربوط به قیامت به صورت زمان ماضى ذکر شده و این اشاره به قطعى بودن قیامت است ، یعنى وقوع آن در آینده چنان مسلم است که گوئى در گذشته واقع شده ، و با صیغه فعل ماضى از آن یاد مى‏شود .به هر حال آیه نخست مى‏گوید : خداوند در روز قیامت به عیسى مى‏گوید : آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را علاوه بر خداوند معبود خویش قرار دهید ، و پرستش کنید ؟ ( و اذ قال الله یا عیسى ابن مریم أ انت قلت للناس اتخذونى و امى الهین من دون الله).شک نیست که مسیح (علیه ‏السلام‏) چنین چیزى را نگفته است و تنها دعوت به توحید و عبادت خدا نموده ، ولى منظور از این استفهام اقرار گرفتن از او در برابر امتش ، و بیان محکومیت آنها است .مسیح (علیه ‏السلام‏) با نهایت احترام در برابر این سؤال چند جمله در پاسخ مى‏گوید:
۱ -نخست زبان به تسبیح خداوند از هر گونه شریک و شبیه گشوده و مى‏گوید:
خداوندا ! پاک و منزهى از هر گونه شریک ( قال سبحانک).
۲ -چگونه ممکن است چیزى را که شایسته من نیست بگویم ( ما یکون لى ان اقول ما لیس لى بحق).
در حقیقت نه تنها گفتن این سخن را از خود نفى مى‏کند ، بلکه مى‏گوید اساسا من چنین حقى را ندارم و چنین گفتارى با مقام و موقعیت من هرگز سازگار نیست.
۳ -سپس استناد به علم بى‏پایان پروردگار کرده ، مى‏گوید : گواه من این است که اگر چنین مى‏گفتم مى‏دانستى ، زیرا تو از آنچه در درون روح و جان من است آگاهى ، در حالى که من از آنچه در ذات پاک تو است بى‏خبرم ، زیرا تو علام الغیوب و با خبر از تمام رازها و پنهانیها هستى ( ان کنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسک انک انت علام الغیوب)
۴-تنها چیزى که من به آنها گفتم همان بوده است که به من ماموریت دادى که آنها را دعوت به عبادت تو کنم و بگویم خداوند یگانه‏ اى را که پروردگار من و شما است پرستش کنید ( ما قلت لهم الا ما امرتنى به ان اعبدوا الله ربى و ربکم ) .
۵ -و تا آن زمان که در میانشان بودم مراقب و گواه آنها بودم و نگذاشتم راه شرک را پیش گیرند ، اما به هنگامى که مرا از میان آنها برگرفتى تو مراقب و نگاهبان آنها بودى ، و تو گواه بر هر چیزى هستى ( و کنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم فلما توفیتنى کنت انت الرقیب علیهم و انت على کل شى‏ء شهید)
۶ -و با اینهمه باز امر ، امر تو و خواست ، خواست تو است ، اگر آنها را در برابر این انحراف بزرگ مجازات کنى بندگان تواند و قادر به فرار از زیر بار این مجازات نخواهند بود ، و این حق براى تو در برابر بندگان نافرمانت ثابت است ، و اگر آنها را ببخشى و از گناهانشان صرف نظر کنى توانا و حکیم هستى ، نه بخشش تو نشانه ضعف است ، و نه مجازاتت خالى از حکمت و حساب ( ان تعذبهم فانهم عبادک و ان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم).

در اینجا دو سؤال پیش مى‏آید:
۱ -آیا در تاریخ مسیحیان هیچ دیده شده است که مریم را معبود خود قرار دهند ؟ یا اینکه آنها تنها قائل به تثلیث و خدایان سه‏ گانه یعنى خداى پدر و خداى پسر و روح القدس بوده‏ اند ، و شکى نیست که روح القدس به پندار آنها ، واسطه میان خداى پدر و خداى پسر ، مى‏باشد و او غیر از مریم است ، در پاسخ این سؤال باید گفت : درست است که مسیحیان مریم را خدا نمى‏دانستند .
ولى در عین حال در برابر او و مجسمه‏ اش مراسم عبادت را انجام مى‏داده ‏اند ، همانطور که بت پرستان بت را خدا نمى‏دانستند ولى شریک خدا در عبادت تصور مى‏کردند ، و به عبارت روشنتر فرق است میان الله به معنى خدا و اله به معنى معبود ، مسیحیان مریم را اله یعنى معبود مى‏دانستند نه خدا .
به تعبیر یکى از مفسران گرچه هیچیک از فرق مسیحیت کلمه اله و معبود را بر مریم اطلاق نمى‏کنند ، بلکه او را تنها مادر خداوند مى‏دانند ! ولى ، عملا مراسم نیایش و پرستش را در برابر او دارند ، خواه این نام را بر او بگذارند یا نه سپس اضافه مى‏کند : چندى قبل در بیروت در شماره نهم سال هفتم مجله مشرق که متعلق به مسیحیان است ، مطالب قابل ملاحظه ‏اى به عنوان یاد بود پنجاهمین سال اعلان پاپ بیوس نهم درباره شخصیت مریم منتشر گردید و در همین شماره تصریح شده بود که کلیساهاى شرقى همانند کلیساهاى غربى مریم را عبادت مى‏کنند ، و در شماره چهاردهم سال پنجم همان مجله مقاله‏اى به قلم انستاس کرملى درج شده که خواسته است در آن براى مساله عبادت مریم حتى ریشه ‏اى از کتب عهد عتیق و تورات پیدا کند ، داستان دشمنى مار ( شیطان ) و زن ( حوا ) را به عنوان مریم تفسیر مى‏نماید.
بنابراین پرستش و عبادت مریم در میان آنها وجود دارد.
۲-سؤال دیگر این است که چگونه حضرت مسیح (علیه ‏السلام‏) با عبارتى که بوى شفاعت مى‏دهد درباره مشرکان امت خود سخن مى‏گوید و عرض مى‏کند : اگر آنها را ببخشى تو عزیز و حکیمى .
مگر مشرک قابل شفاعت و قابل بخشش است ؟ ! در پاسخ باید به این نکته توجه داشت که اگر هدف عیسى (علیه ‏السلام‏) شفاعت بود مى‏باید گفته باشد انک انت الغفور الرحیم زیرا غفور و رحیم بودن خداوند متناسب با مقام شفاعت است در حالى که مى‏بینیم او خدا را به عزیز و حکیم بودن توصیف مى‏کند ، از این استفاده مى‏شود که منظور شفاعت و تقاضاى بخشش براى آنها نیست ، بلکه هدف سلب هر گونه اختیار از خود و واگذار کردن امر به اختیار پروردگار است یعنى کار به دست تو است ، اگر بخواهى مى‏بخشى و اگر بخواهى مجازات مى‏کنى ، هر چند نه مجازات تو بدون دلیل و نه بخشش تو بدون علت است و در هر حال از قدرت و توانائى من بیرون است . به علاوه ممکن است در میان آنها جمعى به اشتباه خود توجه کرده و راه توبه را پیش گرفته باشند ، و این جمله درباره آن جمعیت بوده باشد.

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

حاج قاسم سلیمانی:

خداوندا! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر، آنچنان بپذیر که شایسته‌ی دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۱۱۹تا۱۲۰

قَالَ اللَّهُ هَذَا یَوْمُ یَنفَعُ الصادِقِینَ صِدْقُهُمْ لهَُمْ جَنَّاتٌ تجْرِى مِن تحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداًرَّضىَ اللَّهُ عَنهُمْ وَ رَضوا عَنْهُ ذَلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‏(۱۱۹) للَّهِ مُلْک السمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ هُوَ عَلى کلّ‏ِ شىْ‏ءٍ قَدِیرُ(۱۲۰)

ترجمه:
۱۱۹ -خداوند مى‏گوید : امروز روزى است که راستى راستگویان به آنها سود مى‏بخشد ، براى آنها باغهائى از بهشت است که آب از زیر ( درختان ) آن جریان دارد و جاودانه و براى همیشه در آن مى‏مانند ، خداوند از آنها خشنود و آنها از او خشنود خواهند بود و این رستگارى بزرگى است.
۱۲۰-حکومت آسمانها و زمین و آنچه در آنها است از آن خدا است و او بر هر چیزى توانا است.

تفسیر
رستگارى بزرگ
در تعقیب ذکر گفتگوى خداوند باحضرت مسیح (علیه‏ السلام‏) در روز رستاخیز که شرح آن در آیات قبل گذشت در این آیه مى‏خوانیم : خداوند پس از این گفتگو چنین مى‏فرماید : امروز روزى است که راستى راستگویان به آنها سود مى‏بخشد ( قال الله هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم).
البته منظور از این جمله صدق و راستى در گفتار و کردار در دنیا است ، که در آخرت مفید واقع مى‏شود و گر نه صدق و راستى در آخرت که محل تکلیف نیست فایده ‏اى نخواهد داشت ، به علاوه اوضاع آن روز چنان است که هیچکس
جز راست نمى‏تواند بگوید ، و حتى گناهکاران و خطاکاران همگى به اعمال بد خویش اعتراف مى‏کنند و به این ترتیب در آن روز دروغگوئى وجود ندارد .
بنابراین آنها که مسئولیت و رسالت خود را انجام دادند و جز راه صدق و درستى نپیمودند ، مانند مسیح (علیه ‏السلام‏) و پیروان راستین او یا پیروان راستین سایر پیامبران که در این دنیا از در صدق وارد شدند ، از کار خود بهره کافى خواهند برد.
ضمنا از این جمله اجمالا استفاده مى‏شود که تمام نیکیها را مى‏توان در عنوان صدق و راستى خلاصه کرد صدق و راستى در گفتار ، و صدق و راستى در عمل ، و در روز رستاخیز تنها سرمایه صدق و راستى است که به کار مى‏آید ، نه غیر آن .
سپس پاداش صادقان را چنین بیان مى‏کند : براى آنها باغهائى از بهشت است که از زیر درختان آن نهرها جارى است ، و جاودانه در آن خواهند ماند ( لهم جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا).
و از این نعمت مادى مهمتر این است که هم خداوند از آنها راضى است و هم آنها از خداوند راضى و خشنودند ( رضى الله عنهم و رضوا عنه).
و شک نیست که این موهبت بزرگ که جامع میان موهبت مادى و معنوى است رستگارى بزرگ محسوب مى‏شود.
(ذلک الفوز العظیم).
قابل توجه اینکه در این آیه پس از ذکر باغهاى بهشت با آنهمه نعمتهایش ، نعمت خشنودى خداوند از بندگان و بندگان از خداوند را ذکر مى‏کند و به دنبال آن ، ذلک الفوز العظیم مى‏گوید و این نشان مى‏دهد تا چه اندازه این رضایت دو جانبه ، واجد اهمیت است ( رضایت پروردگار از بندگان و رضایت بندگان از پروردگار ) زیرا ممکن است انسان غرق عالیترین نعمتها باشد ولى هنگامى که احساس کند مولى و معبود و محبوب او از او ناراضى است تمام آن نعمتها و مواهب در کام جانش تلخ مى‏گردد .
و نیز ممکن است انسان واجد همه چیز باشد ولى به آنچه دارد راضى و
قانع نباشد ، بدیهى است آنهمه نعمت با این روحیه او را خوشبخت نخواهد کرد ، و ناراحتى مرموزى دائما او را آزار و شکنجه مى‏دهد و آرامش روح و روان را که بزرگترین موهبت الهى است از او مى‏گیرد.
علاوه بر این هنگامى که خدا از کسى خشنود باشد هر چه بخواهد به او مى‏دهد و هنگامى که هر چه خواست به او داد او نیز خشنود مى‏شود ، نتیجه اینکه بالاترین نعمت این است که خدا از انسان خشنود و او نیز از خدایش راضى باشد.
در آخرین آیه اشاره به مالکیت و حکومت خدا بر آسمانها و زمین و آنچه در آنها است شده و عمومیت قدرت او بر همه چیز بیان مى‏گردد ( لله ملک السموات و الارض و ما فیهن و هو على کل شى‏ء قدیر).
ذکر این جمله در واقع به عنوان دلیل و علت براى رضایت بندگان از خدا است ، زیرا کسى که بر همه چیز توانا است و بر سراسر عالم هستى حکومت مى‏کند ، توانائى دارد که هر چه بندگان از او بخواهند به آنها ببخشد و آنها را خشنود و راضى گرداند.
ضمنا مى‏تواند اشاره ‏اى به نادرستى عمل نصارى در پرستش مریم بوده باشد ، زیرا عبادت تنها شایسته کسى است که برسراسرعالم آفرینش حکومت مى‏کندنه مریم که مخلوقى بیش نبوده است.

(پایان تفسیر سوره مبارکه مائده)

منبع (کانال فضیلتها):

https://t.me/fazylatha

بخش سوم مطالب

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب ...)

https://www.leader.ir/

 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۷۸ تا ۷۹ ... | سخنان سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در خصوص شهید صدرزاده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

السلام علیک یا فاطمه الزهراسلام الله علیها

 

تفسیر سوره نساء آیات ۸۵ الی ۸۷ ... | ثواب وساطت در ازدواج ... | توفیق دعا کردن برای تعجیل فرج ...

تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۸۴ ... | از میان دشمنان، آنکه ... | امت اسلام تسلیم خدا هستند و ...

معرفت الله ... | نتیجۀ رسیدگی به مشکلات مؤمنین ... | لبیک ...

تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۸۳ ... | از جلوه های محبّت به اهل بیت علیهم السلام ... | آیت الله قاضی

تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۸۲ ... | ارزش معرفت خدا ... | لیلة المبیت ...

تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۸۰ تا ۸۱ ... | حاج قاسم سلیمانی: هر چه نظام سالم تر باشد و ...

تفسیر سوره مبارکه نساء آیات ۷۸ تا ۷۹ ... | سخنان سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در خصوص شهید صدرزاده

تفسیر سوره مبارکه نساء آیه ۷۷ ... | هر کَس بعد از نماز واجب تسبیحات حضرتِ زهرا (سلام الله علیها) ...

هجمه تبلیغاتی دشمنان علیه ملت ایران برای ... | روشنگری ...

در مسیر بندگی شما زیر کدام پرچم هستید؟ ... | گزیده‌ای از روایت جهاد با نفس ...

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم