بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
فضیلت و خواص سوره نوح
هفتاد و یکمین سوره قرآن است که 28 آیه دارد و در مکه نازل شده است.
رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره نوح را قرائت کند از مؤمنانی است که دعای حضرت نوح علیه السلام شامل حال او می شود.(1) و دعا چنین است: «پروردگارا! بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنی که در سرایم درآید و بر مردان و زنان باایمان ببخشای و بر هلاکت ستمگران بیفزای» (2)
از امام جعفر صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر کس که به خدا ایمان دارد و کتابش را قرائت می کند قرائت سوره نوح را رها نکند. هر بنده ای که با امید به پاداش الهی و شکیبایی در راه خدا سوره نوح را در نمازهای واجب و مستحب خود بخواند خداوند او را در خانه های نیکوکاران مسکن دهد و سه بهشت از بهشت هایش را به کرامت خود به او عطا می کند و با تعدادی زیادی از حوریان بهشتی تزویج نماید. (3)
آثار و برکات سوره
1) رهایی از اسارت
در خواص و آثار این سوره مبارکه از امام صادق علیه السلام روایت است: هر کس سوره نوح را قرائت نماید اگر در بند و اسارت یا زندان باشد راه برون شدنش آسان می شود و اگر برای سفر باشد در گشایش و بهره وری برای او باز می شود تا اینکه به خانه اش بازگردد.(4)
2) بهبود وضعیت مالی
امام جواد علیه السلام نیز به یکی از یارانشان فرمودند تا برای رفع بدی حال و سختی وضعیت مالی بر قرائت این سوره مداومت نماید. (5)
3) برآورده شدن حاجات
از مرحوم کفعمی در مصباح نقل شده است هر کس که بر قرائت سوره نوح مداومت ورزد و شب و روز آن را بخواند و انگاه در پی حاجتی روان شود حاجتش برآورده می شود.(6)
امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: هر کس بر قرائت سوره نوح مداومت کند پیش از مردن جایگاه خود را در بهشت خواهد دید و اگر هنگام طلب حاجتی خوانده شود به اذن خداوند حاجتش برآورده می شود.(7)
4) جهت فرزند دار شدن
از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است:که مردی از کمی فرزند به امام شکوه نمود. امام به ایشان فرمود: سه روز بعد از نماز عشا و صبح این کارها را انجام دهد:
70 مرتبه سبحان الله،
70 مرتبه استغفرالله،
و این اذکاررا ختم کند به آیات 12-10 سوره نوح. و در شب سوم با همسرت تماس برقرار کن خداوند به تو فرزندی عنایت خواهد کرد. (8)
ختم سوره نوح و مزمل برای رفع هم و غم
برای رفع همّ و غم؛ سوره نوح در هر روز ، آثار لطیفی در روح انسان می گذرد.
در روایت دارد: «همّ الساعة هرم سنه» یک ساعت غم خوردن مساوی است با یک سال پیر شدن.
مداومت به تلاوت این سوره هم و غم های انسان را از بین می برد چه نسبت به گذشته و چه آینده و باعث می شود روح لطیف تر و تفکرات انسان زلال تر گردد.
همچنین هر روز سوره مزمل را خواندن برای انسان باعث ثروت و دولت می شود و گرفتاری ها و فقر و سختی های دنیوی و اخروی را از انسان برمی دارد و هم و غمّش را از بین می برد. (9)
_____________________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص130
(2) نوح، آیه 28
(3) ثواب الاعمال، ص120
4) مستدرک الوسائل، ج8، ص246
(5) الکافی، ج5، ص316
(6) المصباح کفعمی، ص459
(7) تفسیرالبرهان، ج5، ص495
(8) طب الائمه، ص130
(9) ثواب الاعمال شیخ صدوق
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
حضرت آیتالله خامنهای: «مساجد یک محل هر کدام یک پایگاه قرآنی باشند و با هم ارتباط داشته باشند؛ با هم مسابقه بدهند. این بهترین مشوّق است برای اینکه جوانها و نوجوانها وارد وادی قرآنخوانی بشوند.» ۱۴۰۱/۰۱/۱۴
منبع (ادامه ...):
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1696
حضرت آیتالله خامنهای: «بعضیها هستند همهی سعیشان این است که در مبانی انقلاب ایجاد تردید کنند و نشانههای پیشرفت کشور را انکار کنند؛ با اینها با قوّت و با صراحت حرف بزنید، یعنی مرزتان را با اینها مشخّص کنید. من هیچ توصیه نمیکنم با کسی که مبانی انقلاب را قبول ندارد و ایجاد تردید در این مبانی میکند و دشمن را تزئین میکند و راه غلط را در مقابل پای ما میگذارد، با مماشات رفتار کنیم؛ نخیر، آنجا با صراحت رفتار کنید، با قوّت رفتار کنید. و این [هم] که تردید ایجاد کنند، این ستون فقرات کار فرهنگی دشمن است؛ این، آن لُبّ جنگ نرم دشمن است که ایجاد تردید کنند.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۸
منبع (ادامه ...):
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1696
منبع (ادامه ...):
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1696
فضیلت و خواص سوره معارج
هفتادمین سوره قرآن کریم است که مکی و دارای 44 آیه است. این سوره به «سأل سائل» نیز شهرت دارد. (1)
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر کس سوره معارج را قرائت کند خداوند ثواب کسانی که رعایت امانت و عهدهای خود را می کنند و کسانی که بر نمازهای خود مواظبت می کنند را به او عطا می کند.(2)
در سخنی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است: هر کس سوره معارج را زیاد بخواند خداوند از گناهان او پرسش نخواهد کرد و در روز قیامت او را نزد پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام ساکن خواهد کرد.(3)
آثار و برکات سوره
1) گره گشایی برای اسیران و زندانیان
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: کسی که در اسارت است یا در زندان و در بند است اگر سوره معارج را بخواند برای او گره گشایی می شودو این سوره او را حفظ می کند تا نزد خانواده اش بازگردد.(4)
2) برای محتلم نشدن
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که در شب سوره معارج را قرائت نماید از احتلام و جنب شدن در خواب در امان می ماند و تمام شب را در امنیت الهی خواهد بود تا صبح.(5)
3) روا شدن حاجات
روایت است که هر کس بر خواندن این سوره در شب و روز مداومت کند هر حاجتی که دارد روا می گردد.(6)
_________________
پی نوشت:
(1) درمان با قرآن، ص126
(2) مجمع البیان، ج10، ص116
(3) ثواب الاعمال، ص119
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص481
(5) همان
(6) درمان با قرآن، ص127
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی
منبع (ادامه ...)
https://quran.anhar.ir/fazilat-301.htm
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن
کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۶ - تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ
تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» همانا کسانیکه کفر ورزیده اند، برای آنها یکسان
است که هشدارشان دهی یا هشدارشان ندهی. آنها ایمان نخواهند آورد.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۶:
قرآن، بعد از متّقین، کفّار را معرّفی میکند. آنها که در گمراهی و کتمانِ حق،
چنان سرسخت هستند که حاضر به پذیرش آیات الهی نیستند.
«کفر»، بهمعنای پوشاندن و نادیدهگرفتن است.
به کشاورز و شب، کافر میگویند. چون کشاورز دانه و هسته را زیر خاک میپوشاند
و شب فضا را در برمیگیرد.
کفران نعمت نیز بهمعنی نادیدهگرفتن آن است.
شخص منکر دین، بهسبب اینکه حقایق و آیات الهی را کتمان میکند و یا نادیده
میگیرد، کافر خوانده شده است.
چنانکه گروهی از آن کافران معاند، در برابر دعوت پیامبران، زبان قال و حالشان
این بود: «سَواءٌ عَلَیْنا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْواعِظِینَ»
(شعراء، ۱۳۶)، جواب قوم هود در برابر آن حضرت، برای ما وعظ و نصیحت تو اثری
ندارد، فرقی ندارد که پند دهی یا از نصیحتدهندگان نباشی.
اگر زمینۀ مساعد و مناسب نباشد، دعوت انبیاء نیز مؤثّر واقع نمیشود.
باران که در لطافت طبعش، خلاف نیست ------- در باغ لاله روید و در شورهزار،
خَس
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۶:
۱. لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه، انسان را جمادگونه میکند. «سَواءٌ
عَلَیْهِمْ»
۲. روش تبلیغ برای کفّار، انذار است. اگر انذار و هشدار در انسان اثر نکند،
بشارت و وعدهها نیز اثر نخواهند کرد. «سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ
أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ»
۳. انتظار ایمانآوردنِ همۀ مردم را نداشته باشید.
در آیۀ ۱۰۳ سورۀ یوسف میفرماید: «و ما اکثر النّاس و لو حَرصتَ بمؤمنین» هر
چند آرزومند و حریص باشی، بسیاری از مردم ایمان نخواهند آورد.» «لا
یُؤْمِنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۷ - تفسیر نور:
«خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ
غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» خداوند بر دلها و بر گوش آنان مهر زده است
و در برابر چشمانشان پردهای است و برای آنان عذابی بزرگ است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۷:
مُهر بدبختی که خداوند بر دل کفّار میزند، کیفر لجاجتهای آنان است.
چنانکه می خوانیم: «یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ
جَبَّارٍ» «مؤمن، ۳۵» خدا بر دل افراد متکبّر و ستمپیشه، مهر میزند.
و در آیۀ ۲۳ سورۀ جاثیه نیز میخوانیم: خداوند بر دل کسانیکه با علم و آگاهی
به سراغ هواپرستی میروند، مهر میزند.
بنابراین مهر الهی نتیجۀ انتخاب بدِ خود انسان است، نهآنکه یک عمل قهری و جبری
از طرف خدا باشد.
مراد از قلب در قرآن، روح و مرکز ادراکات است.
انواع قلب از دیدگاه قرآن:
سهنوع قلب را قرآن معرّفی میکند: قلب سلیم، قلب منیب و قلب مریض.
ویژگیهای قلب سلیم:
الف: قلبی که در آن جز خدا نیست. «لیس فیه احد سواه» «نور الثقلین، ج ۴، ص ۵۷»
ب: قلبی که پیرو راهنمای حقّ، توبهکننده از گناه و تسلیم حق باشد.
«نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۴»
ج: قلبی که از حبّ دنیا، سالم باشد. «تفسیر صافی»
د: قلبی که با یاد خدا، آرام میگیرد. «فتح، ۴»
ه: قلبی که در برابر خداوند، خاشع است. «حدید، ۱۶»
البتّه قلب مؤمن، هم با یاد خداوند آرام میگیرد و هم از قهر او میترسد.
«إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «انفال، ۲» همانند کودکی که هم به
والدین آرام میگیرد و هم از آنان حساب میبرد.
ویژگیهای قلب مریض:
الف: قلبی که از خدا غافل است و لایق رهبری نیست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا
قَلْبَهُ» «کهف، ۲۸»
ب: دلی که دنبال فتنه و دستاویز میگردد. «فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ
زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ» «آل عمران،
۷»
ج: دلی که قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً» «مائده، ۱۳»
د: دلی که زنگ گرفته است. «بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا
یَکْسِبُونَ» «مطففین، ۱۴»
ه: دلی که مهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» «نساء، ۱۵۵»
ویژگی قلب منیب:
قلب منیب، آن است که بعد از توجّه به انحراف و خلاف، توبه و انابه کرده و
بهسوی خدا باز گردد. ویژگی بارز آن تغییر حالات در رفتار و گفتار انسان است.
صفات قلب کفّار در آیات قرآن:
خداوند در آیات قرآنی، ۹ صفت برای قلب کفّار بیان کرده است:
الف: انکار «قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ» «نحل، ۲۲»؛
ب: تعصّب «فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ» «فتح، ۲۶»؛
ج: انحراف «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» «توبه، ۱۲۷»؛
د: قساوت «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ» «زمر، ۲۲»؛
ه: موت «لا تُسْمِعُ الْمَوْتی» «روم، ۵۲»؛
و: زنگار «بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ» «مطفّفین، ۱۴»؛
ز: مرض «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» «بقره، ۱۴»؛
ح: ضیق «یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً» «انعام، ۱۲۵»؛
ط: طبع «طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْها بِکُفْرِهِمْ» «نساء، ۱۵۵».
قلب انسان، متغیّر است. لذا مؤمنان این چنین دعا میکنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ
قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا» «آل عمران، ۸» خدایا! دلهای ما را بعد از
آنکه هدایت نمودی، منحرف مساز.
امام صادق علیهالسّلام میفرمودند: این جمله (آیه) را زیاد بگویید و خود را
از انحرافات در امان ندانید. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۱۹»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۷:
۱. درکنکردن حقیقت، بالاترین کیفر الهی است. «خَتَمَ اللَّهُ عَلی
قُلُوبِهِمْ»
۲. کفر و الحاد، سبب مهر خوردن دلها و گوشهاست. «الَّذِینَ کَفَرُوا»
«خَتَمَ اللَّهُ»
۳. در اثر کفر، امتیازات اساسی انسان (درک حقایق و واقعیّات) سلب میشود.
«الَّذِینَ کَفَرُوا» «خَتَمَ اللَّهُ»
۴. کیفر الهی، متناسب با عمل ماست. «الَّذِینَ کَفَرُوا» «خَتَمَ اللَّهُ»
جزای کسیکه حق را فهمید و بر آن سرپوش گذاشت، آن است که خدا هم بر چشم، گوش،
روح و فکرش سرپوش گذارد. در واقع انسان، خود عامل بدبختی خویش را فراهم
میکند.
امام رضا علیهالسّلام فرمود: مُهرخوردن، عقوبت کفر آنهاست. «تفسیر نور
الثقلین، ج ۱، ص ۲۷»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۸ - تفسیر نور:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ
ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ» و گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به خدا و
روز قیامت ایمان آوردهایم، درحالیکه مؤمن نیستند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۸:
در آغاز این سوره، برای معرّفی مؤمنان چهار آیه و برای شناسایی کفّار دو آیه
آمده است.
در این آیه و آیات بعد که شمار آن سیزده آیه است، گروه سومی را معرّفی میکند
که منافق هستند.
اینان نه ایمان گروه اوّل را دارند و نه جرأت و جسارت گروه دوم را در ابراز
کفر.
منافق، همانند موش صحرایی است که برای لانهاش دو راه فرار قرار میدهد، یکی
از آن دو را باز میگذارد و از آن رفت و آمد میکند و دیگری را بسته نگه
میدارد. هر گاه احساس خطر کند با سر خود راه بسته را باز کرده و میگریزد.
نام سوراخ مخفی موش «نافقاء» است که کلمۀ منافق نیز از همین واژه گرفته شده
است. «قاموس و مفردات»
نفاق، دارای معنای گستردهای است که هر کس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمی از
نفاق دارد. در حدیث میخوانیم: اگر به امانت خیانت کردیم و در گفتار دروغ
گفتیم و به وعدههای خود عمل نکردیم، منافق هستیم گرچه اهل نماز و روزه باشیم.
«سفینة البحار، ج ۲، ص ۶۰۵»
نفاق، نوعی دروغِ عملی و اعتقادی است و ریاکاری نیز نوعی نفاق است. «تفسیر
نمونه»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۸:
۱. ایمان، یک مسئلۀ قلبی است و به اظهارات انسان بستگی ندارد. «ما هُمْ
بِمُؤْمِنِینَ»
۲. اساس ایمان، ایمان به مبدأ و معاد است. «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ
الْآخِرِ»
۳. خداوند از درون انسان، آگاه است. «وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۹ - تفسیر نور:
«یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ
أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ» (منافقان به پندار خود) با خداوند و مؤمنان
نیرنگ میکنند، درحالیکه جز خودشان را فریب نمیدهند، امّا نمیفهمند!
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۹:
«شعور» از ریشۀ «شَعر» بهمعنای مو میباشد.
کسیکه دارای فهم دقیق و موشکافانه باشد، اهل درک و شعور است.
بنابراین منافق گمان میکند که دیگران را فریب میدهد؛ زیرا درک درست ندارد.
«ما یَشْعُرُونَ»
مراد از حیله و مکر منافقان با خدا چیست؟
یا مراد خدعه و نیرنگ آنان با احکام خدا و دین الهی است که آن را مورد تمسخر و
بازیچه قرار میدهند.
یا بهمعنای فریبکاری نسبتبه پیامبر خداست؛ یعنی همانگونه که اطاعت و بیعت
با رسول خدا، اطاعت و بیعت با خداست، خدعه با رسول خدا به منزلۀ خدعه با خدا
میباشد.
«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» هر کس از رسول پیروی کند،
قطعاً از خدا پیروی کرده است.( نساء، ۸۰) «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ
إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» کسانیکه با تو بیعت کنند، همانا با خدا بیعت
نمودهاند. فتح، ۱.
که روشن است این گونه فریبکاری و نیرنگبازی با دین، خدعه و نیرنگ نسبت به خود
است.
چنانکه اگر پزشک، دستور مصرفِ دارویی را بدهد و بیمار به دروغ بگوید که آنها
را مصرف کردهام، به گمان خودش پزشک را فریب داده و در حقیقت خود را فریب داده
است و فریب پزشک، فریب خود اوست.
برخورد اسلام با منافق، همانند برخورد منافق با اسلام است.
او در ظاهر اسلام میآورد، اسلام نیز او را در ظاهر مسلمان میشناسد. او در
دل ایمان ندارد و کافر است، خداوند نیز در قیامت او را با کافران محشور
میکند.
در روایتی از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله میخوانیم: ریاکاری، خدعه با
خداوند است. «تفسیر نورالثّقلین»
قرآن، بازتاب کار نیک و بد انسان را برای خود او میداند؛ چنانکه در این آیه
میفرماید: خدعه با دین، خدعه با خود است نه خدا.
و در جای دیگر میفرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ
إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» ( اسراء، ۷) اگر نیکی کنید، به خود نیکی کردهاید و
اگر بدی کنید، باز هم به خود.
و یا در جای دیگر میفرماید: «وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا
بِأَهْلِهِ» «فاطر، ۴۳» نیرنگ بد، جز سازندهاش را فرا نگیرد.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۹:
۱. حیلهگری، نشانۀ نفاق است. «یُخادِعُونَ اللَّهَ»
۲. منافق، همواره در فکر ضربهزدن است. «یُخادِعُونَ» (کلمۀ «خدعه» بهمعنای
پنهانکردن امری و اظهار نمودن امر دیگر، بهمنظور ضربه زدن است.). «تفسیر
راهنما»
۳. آثار نیرنگ، به صاحب نیرنگ برمیگردد. «وَ ما یَخْدَعُونَ إِلَّا
أَنْفُسَهُمْ»
۴. منافق، بیشعور است و نمیفهمد که طرف حساب او خداوندی است که همۀ اسرار
درون او را میداند «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ»
(غافر، ۱۹) و در قیامت نیز از کار او پرده برمیدارد. «یَوْمَ تُبْلَی
السَّرائِرُ» (طارق، ۹) «وَ ما یَشْعُرُونَ»
جملۀ «و ما یشعرون» را دوگونه میتوان معنا نمود: یکی آنکه شعور ندارند که خدا
اسرارشان را میداند و دیگری اینکه شعور ندارند که در حقیقت به خود ضربه
میزنند.
۶. خدعه و حیله، نشانۀ عقل و شعور نیست. «یُخادِعُونَ» «ما یَشْعُرُونَ»
در روایات میخوانیم: عقل واقعی آن است که توسط آن، انسان خداوند را بندگی
نماید.
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰ - تفسیر نور:
«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ
بِما کانُوا یَکْذِبُونَ» در دلهای منافقان، بیماری است پس خداوند بیماری آنان
را بیافزاید. و برای ایشان عذابی دردناک است، بهسزای آنکه دروغ میگویند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰:
بیماری، گاهی مربوط به جسم است، نظیر آیۀ ۱۸۵ سورۀ بقره «وَ مَنْ کانَ
مَرِیضاً» که دربارۀ احکام روزۀ بیماران میباشد.
و گاهی مربوط به روح، نظیر این آیۀ «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» که دربارۀ بیماری
نفاق میباشد.
هر چه آب در آن بیشتر وارد شود، فسادش بیشتر شده و بوی نامطبوع و آلودگی آن
افزایش مییابد.
نفاق، همچون مرداری است که اگر در روح و دل انسان باقی بماند، هر آیه و حکمی که
از طرف خداوند نازل شود، بهجای تسلیمشدن در برابر آن، دست به تظاهر و ریاکاری
میزند و یک گام بر نفاق خود میافزاید.
این روح مریض، تمام افکار و اعمال او را، ریاکارانه و منافقانه میکند و این
نوعی افزایش بیماری است. «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» شاید جملۀ «فَزادَهُمُ
اللَّهُ مَرَضاً» نفرین باشد. نظیر «قاتَلَهُمُ اللَّهُ» یعنی اکنون که در دل
بیماری دارند، خدا بیماری آنان را اضافه کند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۰:
۱. نفاق، یک مرض روحی و منافق بیمار است. همانطور که بیمار، نه سالم است و نه
مرده، منافق هم، نه مؤمن است و نه کافر. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»
۲. اصلِ انسان، دل و روح اوست. «فَزادَهُمُ اللَّهُ»
حق این بود که بگوید «فزادها اللَّه مرضاً» یعنی در دل آنان مرض بود، خداوند
مرض دلها را زیاد نمود ولی فرمود: مرض خود آنان را زیاد نمود.
پس قلب انسان، به منزلۀ تمام انسان است؛ زیرا اگر روح و قلب منحرف شود، آثارش
در سخن و عمل هویداست. «تفسیر راهنما»
۳. نفاق، رشد سرطانی دارد. «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»
در قرآن، آیاتی را میخوانیم که در آن اوصاف پسندیدهای همچون: علم، هدایت و
ایمان، قابل افزایش معرّفی شده است.
همانند: «زِدْنِی عِلْماً» (طه، ۱۱۴) و «زادَتْهُمْ إِیماناً» (انفال، ۲) و
«زادَهُمْ هُدیً» ( محمد، ۱۷) همچنین برخی از امراض و اوصاف ناپسند مانند: رجس،
نفرت، ترس و خسارت نیز قابل ازدیاد دانسته شده اند.
۹
همانند: «فَزادَتْهُمْ رِجْساً» (توبه، ۱۲۵) و «زادَهُمْ نُفُوراً» (فرقان، ۶۰)
و «ما زادُوکُمْ إِلَّا خَبالًا» (توبه، ۴۷) و «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ
إِلَّا خَساراً» (اسراء، ۸۲)
با توجّه به آیات مذکور، معلوم میشود که سنّت خداوند، آزادی دادن به هر دو
گروه خیر و شر است. «کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ» ( اسراء، ۲۰)
۴. زمینههای عزّت و سقوط را، خود انسان در خود به وجود میآورد. «لَهُمْ
عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ»
۵. دروغگویی، از روشهای متداول منافقان است. «کانُوا یَکْذِبُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱ - تفسیر نور:
«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ
مُصْلِحُونَ» هر گاه به آنان (منافقان) گفته شود در زمین فساد نکنید،
میگویند: همانا ما اصلاحگریم.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۱:
۱. گرچه منافقان پندپذیر و نصیحتخواه نیستند، ولی بهتر است با آنها سخن گفت و
نهی از منکر کرد. «قِیلَ لَهُمْ»
۲. نفاق، عامل فساد است. «لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ»
۳. منافق چندچهرهبودن خود را مردمداری و اصلاحطلبی میداند. «إِنَّما
نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
۴. منافق، فقط خود را اصلاحطلب معرّفی میکند. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
(ممکن است کسی در حدّ اعلای بیماری روحی باشد، ولی خیال کند که سالم است.)
۵. منافق با ستایش نابهجا از خود، در صدد تحمیق مردم و توجیه خلافکاریهای
خویش است. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۲ - تفسیر نور:
«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ» آگاه باشید!
همانا آنان خود اهل فسادند، ولی نمیفهمند.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۱۲:
در یک بررسی اجمالی از آیات قرآن درمییابیم که نفاق، آثار و عوارض سویی در
روح، روان، رفتار و کردار شخص منافق ایجاد میکند که او را در دنیا و قیامت
گرفتار میسازد.
وصف قرآن دربارۀ منافقان:
قرآن در وصف آنها میفرماید:
دچار فقدان شعور واقعی میشوند. «لا یَشْعُرُونَ» (بقره، ۱۲)، «هُمُ
السُّفَهاءُ» (بقره، ۱۳)
اندیشه و فهم نمیکنند. «لا یَفْقَهُونَ» (توبه، ۸۷)، «لا یَعْلَمُونَ» (بقره،
۱۳)
دچار حیرت و سرگردانی میشوند. «یَعْمَهُونَ» (بقره، ۱۵)، «لا یُبْصِرُونَ»
(بقره، ۱۷)
به سبب دروغهایی که میبافند «بِما کانُوا یَکْذِبُونَ» (بقره، ۱۰)، در کفر
پایدار میشوند «بِما کانُوا یَکْفُرُونَ» (انعام، ۷۰) و هدایت نمییابند.
«ما کانُوا مُهْتَدِینَ» (بقره، ۱۶)
چون اعتقاد قلبی ندارند، وحشت و اضطراب «حَذَرَ الْمَوْتِ» (بقره، ۱۹) و عذابی
دردناک دارند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» (بقره، ۱۰)
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۲:
۱. مسلمانان باید به ترفند و شعارهای بهظاهر زیبای منافقان، آگاه شوند. «أَلا»
۲. بلندپروازی و خیالپردازی مغرورانۀ منافق، باید شکسته شود. «إِنَّهُمْ هُمُ
الْمُفْسِدُونَ»
۳. منافقان دائماً در حال فساد هستند. «الْمُفْسِدُونَ»
۴. زرنگی اگر در مسیر حق نباشد، بیشعوری است. «لا یَشْعُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۳ - تفسیر نور:
«وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما
آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ» و
چون به آنان گفته شود، شما نیز همانگونه که (سایر) مردم ایمان آوردهاند ایمان
آورید، (آنها با تکبّر و غرور) گویند: آیا ما نیز همانند سادهاندیشان و
سبکمغزان، ایمان بیاوریم؟! آگاه باشید! آنان خود بیخردند، ولی نمیدانند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۳:
۱. ارشاد و دعوت اولیای خدا، در منافقان بیاثر است. «قِیلَ» «أَ نُؤْمِنُ»
۲. منافقان، روحیّۀ امتیازطلبی و خودبرتربینی دارند. «أَ نُؤْمِنُ»
۳. تحقیر مؤمنان، از شیوههای منافقان است. «کَما آمَنَ السُّفَهاءُ» (ایمان
داشتن و تسلیم خدا بودن، در نظر منافقان سبکمغزی است.)
۴. مسلمانان باید هوشیار باشند تا فریب ظواهر را نخورند. «أَلا»
۵. در فرهنگ قرآن، تسلیم حق نشدن، سفاهت است. «إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ»
۶. باید غرور متکبّرانۀ منافق، شکسته و با آن مقابلهبهمثل شود. «إِنَّهُمْ
هُمُ السُّفَهاءُ»
۷. افشای چهرۀ دروغین منافق، برای جامعۀ اسلامی ضروری است. «هُمُ السُّفَهاءُ»
۸. بدتر و دردآورتر از هر دردی، جهل به آن درد است. «لکِنْ لا یَعْلَمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۴ - تفسیر نور:
«وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی
شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ» و چون با
اهل ایمان ملاقات کنند گویند: ما (نیز همانند شما) ایمان آوردهایم. ولی هر
گاه با (همفکران) شیطانصفت خود خلوت کنند، میگویند: ما با شما هستیم، ما
فقط (اهل ایمان را) مسخره میکنیم.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴:
«شیطان» از «شَطَن» بهمعنای دورشده از خیر است که به هر کس القای انحراف کند،
اطلاق شده و به انسانهای بدکار و دور از حق نیز گفته میشود. «مفردات راغب»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۴:
۱. منافق، نان را به نرخ روز میخورد. «قالُوا آمَنَّا» «قالُوا إِنَّا
مَعَکُمْ»
۲. به هر اظهار ایمان، نباید اعتماد قطعی کرد و باید مواظب عوامل نفوذی بود.
«قالُوا آمَنَّا»
۳. منافق، شهامتِ صداقت ندارد و از مؤمنان ترس و هراس دارد. «خَلَوْا» تماس و
ارتباط منافقان با مؤمنان، آشکار و علنی است ولی تماس آنان با کفّار یا سران و
رهبران خود، سرّی و محرمانه، در نهان و خلوت صورت میگیرد.
۴. دوستان منافقان، شیطانصفت هستند. «شَیاطِینِهِمْ»
۵. کفّار و منافقان با همدیگر ارتباط تشکیلاتی دارند و منافقان از آنان خطّ
فکری میگیرند. «شَیاطِینِهِمْ»
۶. اظهار ایمان از سوی منافق موقّتی است، ولی کفر او پایدار و ثابت است.
«آمَنَّا، إِنَّا مَعَکُمْ» (ایمان، با جملۀ فعلیّه و کفر با جملۀ اسمیّه آمده
و جملۀ اسمیّه نشانۀ دوام و ثبوت است.)
۷. منافقان با کافران نهتنها هم فکر هستند، بلکه کمککار هم نیز هستند.
«إِنَّا مَعَکُمْ» (کلمۀ «مع»، در جایی بهکار میرود که علاوهبر همفکری،
همکاری نیز باشد.)
۸. منافقان، مؤمنان را به استهزا میگیرند. «إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵ - تفسیر نور:
«اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ»
خداوند آنان را به استهزا میگیرد و آنان را در طغیانشان مهلت میدهد تا
سرگردان شوند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵:
کلمۀ «یَعْمَهُونَ» از «عمه» مثل «عمی» میباشد، لکن «عمی» کوری ظاهری را
گویند و «عمه» کوری باطنی است. «تفسیر کشّاف»
امام رضا علیهالسّلام در تفسیر این آیه میفرماید: خداوند، اهل مکر و خدعه و
استهزا نیست، لکن جزای مکر و استهزای آنان را میدهد. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱،
ص ۳۰»
همچنانکه آنان را در طغیان و سرکشی خودشان، رها میکند تا سردرگم و غرق
شوند.
و چه سزایی سختتر از قساوت قلب و تسلّط شیطان و وسوسههای او، میل به گناه و
بیرغبتی به عبادت، همراهی و همکاری با افراد نااهل و سرگرمی به دنیا و غفلت از
حق که منافقان به آن گرفتار میآیند.
منافقان، دوگانه رفتار میکنند و لذا با آنها نیز دو گونه برخورد میشود در
دنیا احکام مسلمانان را دارند و در آخرت کیفر کفّار را میبینند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵:
۱. کیفرهای الهی، متناسب با گناهان است. در برابر «إِنَّما نَحْنُ
مُسْتَهْزِؤُنَ»، «اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ» آمده است.
۲. منافقان با خدا طرف هستند؛ نه با مؤمنان. (آنها مؤمنان را مسخره میکنند،
ولی خدا به حمایت آمده و پاسخ مسخرۀ آنان را خودش میدهد) «اللَّهُ
یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ»
۳. استهزا، اگر بهعنوان پاسخ باشد مانعی ندارد. نظیر تکبّر در مقابل متکبّر.
«اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ»
۴. از مهلت دادن و زیادهبخشیهای خداوند، نباید مغرور شد. «یَمُدُّهُمْ فِی
طُغْیانِهِمْ»
۵. سرکشی و طغیان، زمینهای برای سردرگمیهاست. «فِی طُغْیانِهِمْ
یَعْمَهُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶ - تفسیر نور:
«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی فَما رَبِحَتْ
تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ» آنان کسانی هستند که بهبهای (از دست
دادن) هدایت، خریدار ضلالت و گمراهی شدند. امّا این داد و ستد، سودشان نبخشید
و در شمارِ هدایتیافتگان در نیامدند. (و یا به اهداف خود راهی نیافتند.)
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶:
منافقان، صاحب هدایتی نبودند که آن را از دست بدهند. پس شاید مراد آیه این است
که زمینههای فطری و عوامل هدایت را از دست دادند.
همچنانکه در آیات دیگر میخوانیم:
«اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیْمانِ» (آل عمران، ۱۷۷) گروهی ایمان را با کفر
معامله کردند.
و یا «اشْتَرَوُا الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ» (بقره، ۸۶) آخرت را با
زندگی دنیوی معامله نمودند.
و یا «وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ» (بقره، ۱۷۵) آمرزش و عفو الهی را با قهر و
عذاب او معامله نمودند.
یعنی استعداد ایمان و دریافت پاداش و مغفرت را با اعمال خود از بین بردند.
عاقبت، نور الهی دود شد -------- فطرت حقجوی او، نمرود شد
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶:
۱. منافق، سود و زیان خود را نمیشناسد و لذا هدایت را با ضلالت معامله
میکند. «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی»
۲. انسان، آزاد و انتخابگر است؛ چون داد و ستد، نیاز به اراده و تصمیم دارد.
«اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ»
۳. دنیا همچون بازار است و مردمان، معاملهگر و مورد معامله، اعمال و
انتخابهای ماست. «اشْتَرَوُا» «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ»
۴. عاقبتِ مؤمن، هدایت «عَلی هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ» و سرانجام منافق، انحراف
است. «ما کانُوا مُهْتَدِینَ»
۵. منافقان به اهداف خود راهی نمییابند. «ما کانُوا مُهْتَدِینَ»
منبع: محسن قرائتی ، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۸ -۶۱.
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34673
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=34575
متزلزل کردن بنیان خانواده
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
آن کسانی که میخواهند در یک کشور یا جامعهای نفوذ پیدا کنند #فرهنگ آن جامعه
را در مشت خود بگیرند و فرهنگ خود را به آنها تحمیل نمایند، یکی از کارهایشان،
معمولاً متزلزل کردن بنیان #خانواده است. کما اینکه در خیلی از کشورها این کار
را متأسفانه انجام دادهاند. مردها را بیمسئولیت و زنها را بد اخلاق کردهاند.
رهبر انقلاب؛ ۷۶/۱۲/۱۸
https://qaem14.blog.ir/1398/02/24/yazahra-s-bkvdbikhesnhdbs#%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF
https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1330
حضرت آیت الله امام خامنه ای: صدام خبیث به پشتوانه کدام قدرت، یک چنین جنایات صریحی را بیپروا انجام میداد؟ چه کسانی پشتیبانش بودند؟ همان کسانی که این گرگ خونخوار را آن روز پشتیبانی میکردند، امروز خودشان را متولّی حقوق بشر در همهی دنیا میدانند! این قدر بیحیائی و بیشرمی در کار این قدرتها هست! چه کسی باید آنها را رسوا کند؟ هنرمندان ما، نویسندگان ما بار سنگینی بر دوش دارند، وظیفهی سنگینی بر عهده دارند. اینها بایستی در قالبهای هنری عرضه بشود به دنیا؛ باید فیلم بسازند. ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/ghesar_01.aspx#1
https://harimeharam.ir/shahid/256
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
نظام جمهورى اسلامى محصول تلاش عظیم امام و امت است.
همه ى مسلمین در مقابل اسلام بدهکار و مسئولند.
فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید احمد اعطایی
از شما میخواهم به جان امام زمانمان مهدی موعـود (عجل الله تعالی علیه) پشت ولایت را خالی نکنید. گـوش به امر رهبر انـقلاب و دنباله رو ایشان، هر چه امر میکننـد بی چون و چرا بپذیـرید، کـه والله سعادتتان در همین است. امام عزیزمان فرمودند: پشـتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.
این را بدانید اگر می خواهید چشمتان جمال مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را ملاقات کند، اگر می خواهید لبیک یا حسینتان معنا دار باشد، اگر میخواهید اعمالتان قبول باشد و فردای قیامت مقابل بی بی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) سرتان افراشته باشد، پشتیبان ولی امر مسلمین حضرت آیت الله امـام خــامنهای باشـید،که او نوری است از انوار رسـول الله (صل الله علیه و آله) که بر حـق او ولی و صاحب ماست ...
شـهادت: 1394/8/21 سوریه - حلب توسط تروریست های تکفیری
سید حسن نصرالله:
ایران توطئه و فتنه آمریکا، اسرائیل و اروپا را قاطعانه شکست داد
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
ویژه نامه ی ولادت امام حسن عسگری (علیه السلام)
ویژه نامه رحلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
از حضرت جواد تا حضرت عسکرى (علیهم السّلام) که هر چه به طرف حضرت عسکرى
میرود، بیشتر هم [دیده] میشود و آن این است که دایرهى نفوذ ائمّه و وسعت
دایرهى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر (علیهم
السّلام) شاید دَه برابر است؛ یعنى این چیز عجیبى است. شاید علّت این هم که
اینها را این جور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین بود... این مکاتبات
علیبنمهزیار و مانند اینها را که شما مشاهده میکنید نشاندهندهى آن حرکت
عظیم و شبکهى عظیم تبلیغاتى و تعلیماتىِ این سه امام بزرگوار است؛ از بعد از
امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکرى (علیهم السّلام)... اینها همه
نشاندهندهى حرکت عظیم ائمّه (علیهم السّلام) و شیعیان و اصحاب آن
بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه حاکم، دستگاهی پلیسى بود با
شدّت عمل؛ در عین حال این جور ائمّه (علیهم السّلام) موفّق شدند؛ غرض
[اینکه]، در کنار غربت، این عزّت و این عظمت را هم باید دید.» ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
این امام عسگری (علیه الصّلاة و السّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت
رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به
آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت
آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دایرهى نفوذ ائمّه و وسعت دایرهى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به
زمان امام صادق و امام باقر (علیهم السّلام) شاید دَه برابر است؛ یعنى این چیز
عجیبى است. شاید علّت این هم که اینها را این جور در فشار و ضیق قرار دادند،
اصلاً همین بود.
بعد از حرکت حضرت رضا به طرف ایران و آمدن به خراسان، یکى از اتّفاقاتى که
افتاد همین بود که شاید در محاسبات امام هشتم (علیه السّلام) وجود داشته؛ چون
قبل از آن، شیعه تَکوتوک همه جا بودند امّا بیارتباطِ به هم، ناامید، بدون
اینکه هیچ چشماندازى داشته باشند، بدون اینکه امیدى داشته باشند؛ سلطهى
حکومت خلفا هم که همه جا بود.
این حرکت امام رضا (علیه السّلام) و آمدن آن حضرت و بعد شهادت مظلومانهى آن
بزرگوار کارى کرد که این فضا افتاد دست ائمّه (علیهم السّلام). آن وقت ائمّه
هم بنا کردند استفاده کردن. این نامهنگاریها و این رفتنها و مانند اینها را
که میبینید، به شکل عادى که اتّفاق نمیافتد؛ همهی اینها در زیر یک پوششى از
پنهانکارى اتّفاق افتاده؛ والّا اگر ظاهر بود که با آن شدّت عملى که خلفا
داشتند میگرفتند دست و پایش را قطع میکردند.
اینها را که شما مشاهده میکنید نشاندهندهى آن حرکت عظیم و شبکهى عظیم
تبلیغاتى و تعلیماتىِ این سه امام بزرگوار است؛ از بعد از امام رضا تا زمان
شهادت حضرت عسکرى (علیهم السّلام). ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
اوج فعالیت تشکیلاتی شیعه در دوران امام عسکری(ع)
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
همرزمان حسین علیهالسلام
امام حسن عسکری و برادران امام...
امام حسن عسکری(علیهالسلام) حزب طرفدار خود را نزدیک خودش میداند و میفرماید
که میان ما و شما خویشاوندی نزدیک است. یعنی قوموخویش درجهی یک هستیم، مثل
پدر و فرزند، مثل برادر؛ و مؤمن برادر مؤمن است! یعنی ارتباط میان دو مؤمن،
پیوند برادریِ پدر و مادری است، نه برادریِ ناتنی. مراد از مؤمن کیست؟ آن کس که
دنبال راه امام عسکری(علیهالسلام) است، این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است
میان امام و پیروانش.
بیانات حضرت آیتالله امام خامنهای در جلسات هیات انصارالحسین علیهالسلام
تهران در سال ۱۳۵۱؛ کتاب همرزمان حسین علیهالسلام
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
نامه امیدبخش امام عسکری علیهالسلام
حضرت آیتالله امام خامنهای: «عدهای از شیعیان فکر میکردند که امام عسکری
(علیهالسّلام) از راه پدرانش منصرف شده. امام عسکری(علیهالسّلام) در نامهای
به آنها میفرمایند: «نیّت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوشنیّتی و
خوشفکری شما آرام است.»؛ ببینید چقدر این نیروبخش است برای شیعیان... این همان
ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.» کتاب «همرزمان
حسین(علیهالسلام)، گفتار دهم، ص۳۴۶.
بدرقه ستارهها
حضرت آیتالله امام خامنهای:
این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیتشدهی دامان اهلبیت پیغمبر، با حرکت
خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهمالسّلام) و عبور از شهرهای
مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم و بعد رسیدن به این
منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است که این شهر به عنوان پایگاه اصلی معارف
اهلبیت (علیهمالسّلام) در آن دورهی ظلمانی و تاریکِ حکومت جباران بدرخشد و
پایگاهی بشود که انوار علم و انوار معارف اهلبیت را به سراسر دنیای اسلام از
شرق و غرب منتقل کند ... ۱۳۸۹/۷/۲۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
سرچشمه برکات
حضرت آیتالله امام خامنهای:
قم، حرم مطهّر و مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه علیها سلام است؛ آن بزرگواری که
این سرچشمه جوشان و خروشان نخستین بار از کنار مرقد او جوشید و برکاتش به همه
عالم و بخصوص به دنیای اسلام رسید. ۷۹/۷/۱۴
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
معصومهی بهشت
حضرت آیتالله امام خامنهای:
ما باید از حضرت معصومه علیهاالسلام، بیشتر استفاده کنیم. ایشان امامزاده
بلافصل است. دختر امام، خواهر امام، عمه امام، خیلی عظمت دارد. در زیارت نامه
ایشان آمده: «ای فاطمه معصومه! تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن، چون نزد خدا
دارای شأن و مقام بزرگی هستی. ۷۱/۴/۲۸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=31386&nt=2&year=1394&tid=1268
حضرت آیتالله امام خامنهای:
بعضیها کار فرهنگی را در داخل دانشگاه با کنسرت و اردوهای مختلط اشتباه گرفتهاند؛ خیال میکنند کار [فرهنگی این است]؛ میگویند باید دانشجو شاد باشد! شاد بودن برای هر محیطی چیز خوبی است امّا چهجوری؟ به چه قیمتی؟ غربیها چقدر بهره بردهاند از این اختلاط دختر و پسر که ما بهره ببریم؟ یک روزی به ما میگفتند که در اروپا -آن روز اروپا را مطرح میکردند- حجاب نیست و زن و مرد با هم قاطیاند، هوس و شوق جنسی هم در آنجا طبعاً کنترلشده است. خب، حالا شما نگاه کنید ببینید همینجور است؟ آیا هوسها کنترلشده است یا هوسها تحریکشده است؟ اینهمه جنایت جنسی امروز دارد در آمریکا و در اروپا اتّفاق میافتد؛ به جنس مخالف هم دیگر حالا اکتفا نمیکنند! و از این بدتر هم خواهد شد. اسلام انسان را شناخته است که حکم حجاب را داده، حکم عدم اختلاط زن و مرد را داده. اسلام من و شما را شناخته؛ [انسان] مال خدا است و [او] آفرینندهی ما است. اردوی مختلط یعنی چه؟ کوهنوردی مختلط، اردوی مختلط، گاهی حتّی خارج از کشور! نه، کار فرهنگی ماهیّت دیگری دارد، مفهوم دیگری دارد. مسئولین فرهنگی دانشگاهها بفهمند چهکار میکنند.۱۳۹۴/۰۸/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=30598&nt=2&year=1394&tid=1268
حضرت آیتالله امام خامنهای:
وقتی نوبت به کاریکاتورهای اهانتآمیز به مقدّسات دینی اسلام میرسد، آنجا آقایان میشوند آزادیخواه و طرفدار آزادی بیان! امّا راجع به هولوکاست که پیش میآید، نه؛ آزادی بیان وجود ندارد. مسئلهی حجاب همینجور است، مسائل دیگر همینجور است؛ بله، هر کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت بشود و دستگاههای حاکمیّتی باید این اصول را رعایت کنند؛ رودربایستی ندارد. اگرچنانچه میبینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریّه با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است، جلویش را بگیرید و با آن برخورد بکنید. حالا چگونه برخورد بکنید، آن یک بحث دیگر است، آن مربوط به دستگاهها است و نگاه کنید ببینید مقرّراتتان چه میگوید؛ لکن رودربایستی نکنید و این را صریح بگویید. پس بنابراین خوراک فرهنگی سالم و جلوگیری از خوراک فرهنگی ناسالم و مضر، اساس کار است.۱۳۹۴/۰۶/۰۴
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
بزرگداشت شهدا برای آیندهی این کشور، حیاتی و ضروری است. ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
براى تداوم انقلاب و خط امام به مجاهدت سختترى نیازمندیم.
https://www.aviny.com/bozorgan/Ayatollah_Khamenei/jomalat_ghesar/ghesar_01.aspx#1
شهید محمد صالحی
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
فداکارى بى نظیر در
لیلة المبیت
سران قریش تصمیم گرفتند که از هر قبیله فردى انتخاب شود و سپس افراد منتخب به
هنگام نیمه شب یکباره بر خانه محمد صلى الله علیه و آله و سلم هجوم برده، او را
قطعه قطعه کنند. بدین طریق، هم مشرکان از تبلیغات او آسوده مى شدند و هم خون
او در میان قبایل عرب پخش مى شد و لذا خاندان هاشم نمى توانست با تمام
قبایلى که در ریختن خون وى شرکت کرده بودند به خونخواهى و مبارزه برخیزند.
آیة الله سبحانى
اعمال و رفتار هر فرد، زاییده طرز تفکر و عقیده او است.جانبازى و فداکارى از
نشانه هاى افراد با ایمان است.اگر ایمان انسان به چیزى به حدى برسد که آن را
بالاتر از جان و مال خود بداند، قطعا در راه آن سر از پا نمى شناسد و هستى و
تمام شؤون خویش را فداى آن مى سازد. قرآن مجید این حقیقت را در آیه زیر منعکس
کرده است:
انما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و
انفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون .(حجرات:15)
«مؤمنان کسانى هست که به خدا و پیامبر او ایمان آوردند و در آن هرگز تردید
نکردند و با مال و جان خود در راه خدا کوشیدند; آنان به راستى در ایمان خود
صادقند.
در سالهاى آغاز بعثت، مسلمانان سخت ترین شکنجه ها و زجرها را در راه پیشبرد
هدف تحمل مى کردند. آنچه که دشمنان را از گرایش به آیین توحید باز مى داشت
همان عقاید خرافى نیاکان و حفظ مقام خدایان و تفاخر به امتیازات قومى و طبقاتى
و کینه هاى موروثى قبیله اى بود.این موانع تا روزى که پیامبر صلى الله علیه و
آله و سلم مکه را فتح کرد، بر سر راه پیشرفت اسلام در مکه و اطراف آن وجود داشت
و جز با قدرت نیرومند ارتش اسلام از میان نرفت.
فشار قریش بر مسلمانان سبب شد که گروهى از آنان به حبشه و گروه دیگرى به یثرب
مهاجرت کنند. با آنکه پیامبر و حضرت على از حمایت خاندان بنى هاشم و بالاخص
ابوطالب برخوردار بودند، اما جعفر بن ابى طالب ناگزیر شد به همراه تنى چند از
مسلمانان در سال پنجم بعثت مکه را به عزم حبشه ترک گوید و تا سال هفتم هجرت که
سال فتح خیبر بود در آنجا اقامت گزیند.
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در سال دهم بعثت حضرت ابوطالب،
بزرگترین حامى و مدافع خویش را، در مکه از دست داد. بیش از چند روز از مرگ عموى
بزرگوارش نگذشته بود که همسر مهربان او خدیجه، که هیچ گاه از بذل جان و مال در
پیشبرد هدف مقدس پیامبر دریغ نمىداشت، نیز چشم از جهان پوشید. با در گذشت این
دو حامى بزرگ، میزان خفقان و فشار بر مسلمین در مکه فزونى گرفت; تا آنجا که در
سال سیزدهم بعثت، سران قریش در یک شوراى عمومى تصمیم گرفتند که نداى توحید را
با زندانى کردن پیامبر یا با کشتن و یا تبعید او خاموش سازند. قرآن مجید این سه
نقشه آنان را یاد آور شده، مى فرماید:
و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و
الله خیر الماکرین (انفال:30)
به یاد آور هنگامى را که کافران بر ضد تو حیله کردند و بر آن شدند که تو را در
زندان نگه دارند یا بکشند و یا تبعید کنند.آنان از در مکر وارد مى شوند و
خداوند مکر آنان را به خودشان باز مى گرداند; و خداوند از همه چاره جوتر است.
سران قریش تصمیم گرفتند که از هر قبیله فردى انتخاب شود و سپس افراد منتخب به
هنگام نیمه شب یکباره بر خانه محمد صلى الله علیه و آله و سلم هجوم برده، او را
قطعه قطعه کنند. بدین طریق، هم مشرکان از تبلیغات او آسوده مى شدند و هم خون
او در میان قبایل عرب پخش مى شد و لذا خاندان هاشم نمى توانست با تمام
قبایلى که در ریختن خون وى شرکت کرده بودند به خونخواهى و مبارزه برخیزند.
فرشته وحى پیامبر را از نقشه شوم مشرکان آگاه ساخت و دستور الهى را به او ابلاغ
کرد که باید هر چه زودتر مکه را به عزم یثرب ترک کند.
شب مقرر فرا رسید . مکه و محیط خانه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در
تاریکى شب فرو رفته بود. ماموران مسلح قریش هر یک از سویى به جانب خانه رسول
خدا روى آوردند.اکنون پیامبر باید با استفاده از شیوه غافلگیرى خانه را ترک
کرده، در عین حال، چنین وانمود کند که در خانه است و در بستر خود آرمیده است.
براى اجراى این نقشه لازم بود که فرد جانبازى در بستر او بخوابد و روانداز سبز
پیامبر را به خود بپیچد تا افرادى که نقشه قتل او را کشیده اند تصور کنند که
او هنوز خانه را ترگ نگفته است و لذا توجه آنان فقط معطوف به خانه او شود و از
راه عبور و مرور افراد در کوچه و بیرون مکه جلوگیرى نکنند. اما کیست که از جان
خود بگذرد و در خوابگاه پیامبر بخوابد؟ این فرد فداکار، لابد کسى است که پیش از
همه به وى ایمان آورده است و از آغاز بعثت، پروانه وار، گرد شمع وجود او
گردیده است. آرى، این شخص شایسته کسى جز حضرت على -علیه السلام نیست و این
افتخار باید نصیب وى شود.
از این رو، پیامبر رو به حضرت على کرد و گفت:مشرکان قریش نقشه قتل مرا کشیده
اند و تصمیم گرفته اند که به طور دسته جمعى به خانه من هجوم آورند و مرا در
میان بستر بکشند. از این جهت از طرف خدا مامورم که مکه را ترک کنم. لذا لازم
است امشب در خوابگاه من بخوابى و آن پارچه سبز را به خود بپیچى تا آنان تصور
کنند که من هنوز در خانه ام و در بسترم آرمیده ام و مرا تعقیب نکنند. و حضرت
على -علیه السلام در اطاعت امر رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم از آغاز شب
در بستر آن حضرت آرمید.
چهل نفر آدمکش اطراف خانه پیامبر را محاصره کرده بودند و از شکاف در به داخل
مى نگریستند و وضع خانه را عادى مى دیدند و گمان مى کردند که پیامبر در بستر
خود آرمیده است. همه سراپا مراقب بودند و آنچنان وضع خانه را تحت نظر گرفته
بودند که جنبش مورى از نظر آنان مخفى نمى ماند.
اکنون باید دید که پیامبر اکرم، با
این مراقبت شدید، چگونه خانه را ترک گفت.
بسیارى از سیره نویسان بر آنند که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در
حالى که آیاتى از سوره یس را قرائت مى کرد (1) صف محاصره کنندگان را شکافت و
آنچنان ازمیانشان عبور کرد که احدى متوجه نشد.امکان این مطلب قابل انکار نیست;
چه هرگاه مشیت الهى بر این تعلق گیرد که پیامبر خود را از طریق اعجاز و به طور
غیر عادى نجات دهد، هیچ چیز نمى تواند مانع از آن شود.ولى سخن اینجاست که
قراین زیادى حکایت مى کند که خدا نمى خواست پیامبر خود را از طریق اعجاز نجات
بخشد، زیرا در این صورت لازم نبود که حضرت على در بستر پیامبر بخوابد و خود
پیامبر به غار «ثور» برود و سپس با زحمات زیادى راه مدینه را در پیش گیرد.
برخى نیز مىگویند هنگامى که پیامبر از خانه خارج شد همه آنان را خواب ربوده
بود و پیامبر از غفلت آنان استفاده کرد. ولى این نظر دور از حقیقت است و هرگز
شخص عاقل باور نمى کند که چهل آدمکش که خانه را براى این محاصره کرده بودند که
پیامبر از خانه بیرون نرود تا در وقت مناسب او را بکشند، ماموریت خود را
آنچنان سرسرى بگیرند که همگى با خیال آسوده بخوابند!
ولى بعید نیست،همان طور که برخى نوشته اند، پیامبر پیش از گرد آمدن تروریستها،
خانه را ترک گفته بود. (2)
یورش به خانه وحى
ماموران قریش، در حالى که دستهایشان بر قبضه شمشیر بود، منتظر لحظه اى بودند
که همگى به خانه وحى یورش آورند و خون پیامبر را که در بسترش آرمیده است
بریزند. آنان از شکاف در به خوابگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مى
نگریستند و از فرط فرح در پوست نمى گنجیدند و تصور مى کردند که به زودى به
آخرین آرزوى خود خواهند رسید. ولى على -علیه السلام، با قلبى مطمئن و خاطرى
آرام، در خوابگاه پیامبر دراز کشیده بود، زیرا مى دانست که خداوند پیامبر عزیز
خود را نجات داده است.
دشمنان، نخست تصمیم گرفته بودند که نیمه شب به خانه پیامبر هجوم آورند، ولى به
عللى از این تصمیم منصرف شدند و سرانجام قرار گذاشتند در فروغ صبح وارد خانه
شوند و ماموریت خود را انجام دهند. پرده هاى تیره شب به کنار رفت و صبح صادق
سینه افق را شکافت. ماموران با شمشیرهاى برهنه به طور دسته جمعى به خانه پیامبر
هجوم آوردند و از اینکه در آستانه تحقق بزرگترین آرزوى خود بودند از شادى در
پوست خود نمى گنجیدند، اما وقتى وارد خوابگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و
سلم شدند حضرت على -علیه السلام را به جاى پیامبر یافتند.خشم و تعجب سراپاى
وجود آنان را فرا گرفت. رو به حضرت على کردند و پرسیدند محمد کجاست؟! فرمود:
مگر او را به من سپرده بودید که از من مى خواهید؟ در این موقع، از فرط عصبانیت
به سوى حضرت على -علیه السلام حمله بردند و او را به سوى مسجد الحرام کشیدند،
ولى پس از بازداشت مختصرى ناگزیر آزادش ساختند و در حالى که خشم گلوى آنان را
مى فشرد تصمیم گرفتند که از پاى ننشینند تا جایگاه پیامبر صلى الله علیه و آله
و سلم را کشف کنند. (3)
قرآن مجید براى اینکه این فداکارى بى نظیر در تمام قرون و اعصار جاودان بماند،
در طى آیه اى جانبازى حضرت على -علیه السلام را مى ستاید و او را از کسانى
مى داند که جان به کف در راه کسب رضاى خدا مى شتابند:
و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤوف بالعباد . (بقره:207)
برخى از مردم کسانى هستند که جان خود را براى تحصیل رضاى خداوند از دست مى
دهند; و خداوند به بندگان خود رؤوف و مهربان است.
جنایتکار عصر بنى
امیه
بسیارى از مفسران شان نزول آیه اخیر را حادثه «لیلة المبیت» مى دانند و بر
آنند که آیه به همین مناسبت درباره حضرت على -علیه السلام نازل شده است. (4)
سمرة بن جندب، عنصر جنایتکار عصر اموى، با گرفتن چهار صد هزار درهم حاضر شد که
نزول این آیه را درباره حضرت على -علیه السلام انکار کند و در یک مجمع عمومى
بگوید که آیه درباره عبد الرحمان بن ملجم نازل شده است! وى نه تنها نزول این
آیه را در باره على -علیه السلام انکار کرد بلکه افزود که آیه دیگرى(که درباره
منافقان است) درباره على -علیه السلام نازل شده است. (5) آیه مزبور این است:
دانشمند معروف شیعه، مرحوم شیخ طوسى، در امالى خود دنباله واقعه هجرت را که
منتهى به نجات پیامبر شد چنین مى نویسد:
شب هجرت سپرى شد و على -علیه السلام از محل اختفاى پیامبر صلى الله علیه و آله
و سلم آگاه بود و براى فراهم ساختن مقدمات سفر پیامبر لازم بود شبانه با او
ملاقات کند. (6)
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم سه شب در غار ثور بسر برد. در یکى از شب
ها حضرت على -علیه السلام و هند بن ابى هاله فرزند خواهر حضرت خدیجه سلام الله
علیها به غار رفتند و به محضر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم رسیدند. پیامبر
دستورهاى زیر را به حضرت على داد:
1) دو شتر براى من و همسفرم آماده کن. (در این موقع ابوبکر گفت: من قبلا دو شتر
براى این کار آماده کرده ام. پیامبر فرمود: در صورتى این دو شتر را از تو مى
پذیرم که پول هر دو را بپردازم.سپس به على دستور داد که پول شتران را
بپردازد».
2) من امین قریش هستم و هم اکنون امانت هاى مردم در خانه من است.فردا باید در
محل معینى از مکه بایستى و با صداى رسا اعلام کنى که هر کس امانتى نزد محمد
دارد بیاید و آن را باز گیرد.
3) بعد از رد امانت ها باید خود را آماده مهاجرت کنى. هر وقت نامه من به تو
رسید، دخترم فاطمه و مادرت فاطمه و فاطمه دختر زبیر بن عبد المطلب را همراه خود
بیاور.و اگر کسانى از بنى هاشم خواستار مهاجرت شدند مقدمات هجرت آنان را نیز
فراهم کن.(سپس فرمود:)«از این پس هر خطرى که در کمین تو بود از تو برطرف شده
است و دیگر آسیبى به تو نخواهد رسید». (7)
فداکارى امیر مؤمنان -علیه السلام در شبى که خانه پیامبر صلى الله علیه و آله و
سلم از طرف آدمکشان قریش محاصره شده بود امرى نیست که بتوان آن را انکار کرد و
یا کوچک شمرد. خداوند براى اینکه به این رویداد تاریخى رنگ ابدى و جاودانى بخشد
در قرآن مجید (سوره بقره، آیه207) از آن یاد کرده است و مفسران بزرگ نیز در
تفسیر آیه مربوط به این واقعه به نزول آن در شان حضرت على -علیه السلام اشاره
کرده اند.و اما در اینجا دو گواه تاریخى بر آن مى آوریم
دو مطلب تاریخى گواه مى دهد که عمل حضرت على -علیه السلام در آن شب جز فداکارى
نبوده، آن حضرت به راستى آماده قتل و شهادت در راه خدا بوده است.
1) اشعارى که امام -علیه السلام پیرامون این حادثه تاریخى سروده و سیوطى همه
آنها را در تفسیر خود (8) نقل کرده است، گواه روشن بر جانبازى اوست:
وقیت بنفسی خیر من وطا الحصى محمد لما خاف ان یمکروا به وبت اراعیهم متى
ینشروننی و من طاف بالبیت العتیق و بالحجر فوقاه ربی ذو الجلال من المکر و قد
وطنت نفسی على القتل و الاسر
من جان خود را براى بهترین فرد روى زمین و نیکوترین شخصى که خانه خدا و حجر
اسماعیل را طواف کرده است سپر قرار دادم.
آن شخص عالیقدر محمد بود. و من هنگامى دست به این کار زدم که کافران نقشه قتل
او را کشیده بودند ولى خداى من او را از مکر دشمنان حفظ کرد.
من در بستر وى بیتوته کردم و در انتظار حمله دشمن بودم و خود را براى مرگ و
اسارت آماده کرده بودم.
2) دانشمندان سنى و شیعه نقل کرده اند که خداوند در آن شب به دو فرشته بزرگ
خود، جبرئیل و میکائیل، خطاب کرد که: اگر من براى یکى از شما مرگ و براى دیگرى
حیات مقرر کنم کدام یک از شما حاضر است مرگ را بپذیرد و زندگى را به دیگرى
واگذار کند؟ در این لحظه هیچ کدام نتوانست مرگ را بپذیرد و در راه دیگرى
فداکارى کند.سپس خدا به آن دو فرشته خطاب کرد که: به زمین فرود آیید و ببینید
که على چگونه مرگ را خریده، خود را فداى پیامبر کرده است; سپس جان على را از شر
دشمن حفظ کنید. (9)
اگر از نظر بعضى مرور زمان بر این فضیلت بزرگ پرده کشیده است، ولى در آغاز
اسلام عمل حضرت على -علیه السلام در نظر دوست و دشمن بزرگترین فداکارى به شمار
مى رفت.در شوراى شش نفرى که به فرمان عمر براى تعیین خلیفه تشکیل شد على -علیه
السلام با ذکر این فضیلت بزرگ بر اعضاى شورا احتجاج کرد و گفت:
من شما اعضاى شوراى را به خدا سوگند مى دهم که آیا جز من کسى بود که براى
پیامبر در غار (حرا) غذا ببرد؟ آیا جز من کسى در جاى او خوابید و خود را سپر
بلاى او کرد؟ همگى گفتند: و الله جز تو کسى نبوده است. (10)
مرحوم سید بن طاووس در باره فداکارى حضرت على -علیه السلام تحلیل جالبى دارد و
آن را به فداکارى اسماعیل و تسلیم او در برابر پدر قیاس کرده، برترى ایثار حضرت
على -علیه السلام را اثبات کرده است. (11)
پى نوشتها:
1- منظور آیات هشتم و نهم از این سوره است.
2- سیره حلبى، ج2، ص 32.
3- تاریخ طبرى، ج2، ص97.
4- مدارک نزول آیه را در باره على -علیه السلام سید بحرینى در تفسیر برهان
(ج1، ص206 -207) و مرحوم بلاغى در تفسیر آلاء الرحمان (ج1، ص 184- 185) نقل
کرده اند. شارح معروف نهج البلاغه، ابن ابى الحدید،مى گوید:مفسران نزول آیه را
در حق على نقل کرده اند.(ر.ک. ج13، ص 262).
5- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 4 ص 73.
6- اعیان الشیعة، ج1، ص237.
7- متن عبارت پیامبر این است:« انهم لن یصلوا الیک من الآن بشیء تکرهه».
8- الدر المنثور، ج3، ص180.
9- بحار الانوار، ج19، ص39، به نقل از احیاء العلوم غزالى.
10- خصال صدوق، ج2، ص123 ; احتجاج طبرسى، ص 74.
11- ر.ک.اقبال، ص593; بحار الانوار، ج19، ص 98.
منابع ...:
https://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamAli/Veladat/87/qoran/qaa3.aspx
موارد مرتبط:
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب
در دیدار ائمه جمعه توصیههایی درباره منش امامجمعه ومحتوای خطبهها بیان کردند؛
۰۵ / مرداد / ۱۴۰۱
رفتار پدرانه با همه،سلوک مردمی، مقابله با شبهات و تبیین مبانی
انقلاب بویژه عدالت
علت عصبانیت غرب از زن ایرانی، درخشیدن او در میادین گوناگون با حفظ حجاب است
مردم دیندار و در میدان هستند ما نیز باید با عمل به وظایف در میدان بمانیم
برخی پیوندها و ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
امام کاظم علیهالسلام و مبارزه با زره تقیّه
If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا