بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
بخش اول مطالب
بخش دوم مطالب
https://www.aviny.com/hadis-mozooee/hadis-farsi.aspx
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
رحمت
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
ما جلس قوم فی مجلس من مساجد اللّهِ یَتْلونَ کِتابَ اللّهِ وَ یَتَدارَسونَهُ بَیْنَهُمْ اِلاّ نَزَلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکینَةُ وَ غَشِیَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَ حَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ وَ ذَکَرَهُمُ اللّهُ فیمَنْ عِنْدَهُ؛
هیچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در مجلسی از مساجد خدا برقرار نشد، مگر این که آرامش بر آنان نازل شد و رحمت دربرشان گرفت و فرشتگان در اطراف آنان حلقه زدند و خداوند در میان کسانى که در نزدش هستند، از آنان یاد کرد. مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ح3788، ج3 ، ص 363
پیام حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی
به فعالان حوزه جمعیت با تأکید بر جوانشدن نیروی انسانی کشور: 28 / اردیبهشت / 1401
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به همهی کسانی که دلسوزانه و عاقبتاندیشانه به فعالیت در حوزهی جمعیت روی آوردهاند، و با تشکر از مسئولانی که در مجلس و دولت به چارهجوئی برای نجات کشور از آیندهی هولناک پیری جمعیت میپردازند، بار دیگر تأکید میکنم که تلاش برای افزایش نسل، و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از ضروریترین فرائض مسئولان و آحاد مردم است. این فریضه دربارهی افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز، تأکید بیشتر مییابد. این یک سیاست حیاتی برای آیندهی بلندمدت کشور عزیز ما است. کاوشهای صادقانهی علمی نشان داده است که این سیاست را میتوان با پرهیز از همهی آسیبهای محتمل یا موهوم پیش برد و آیندهی کشور را از آن بهرهمند ساخت.
به دستاندرکاران این حسنهی ماندگار توصیه میکنم که در کنار تدابیر قانونی و امثال آن، به فرهنگسازی در فضای عمومی و نیز در نظام بهداشتی اهمیت دهند.
توفیقات همگان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
پیام حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی
به فعالان حوزه جمعیت با تأکید بر جوانشدن نیروی انسانی کشور: 28 / اردیبهشت / 1401
تلاش برای افزایش نسل و حمایت از خانواده از ضروریترین فرائض و سیاستی حیاتی است
سیاست افزایش نسل را میتوان با پرهیز از همه آسیبهای محتمل یا موهوم پیش برد
به فرهنگسازی در فضای عمومی و نظام بهداشتی برای افزایش نسل اهمیت دهید
حضرت آیتالله امام خامنهای:
معجزه بزرگ فتح خرمشهر
«واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی است که برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود... وقتی نیروهای مسلّح ما در عملیات بیتالمقدّس با تدبیر، روشنبینی، اراده برخاسته از ایمان، توکّل به خدا، استفادهی از همه امکانات -یعنی نگذاشتند جزئی از امکانات هدر برود- و با تکیه به نیروی خود و اعتماد به خدای متعال حرکتشان را شروع کردند، هیچ کس در دنیا باور نمیکرد اینها بتوانند خرمشهر را آزاد کنند؛ اما توانستند. وقتی ما اعلام کردیم خرمشهر را پس گرفتهایم، تا یکی دو روز خبرگزاریهای دنیا حاضر نبودند این خبر را پخش کنند -با چشم تردید به آن نگاه میکردند- اما این اتّفاق افتاد و آخر هم همه مجبور شدند به این پیروزی اذعان کنند.... دشمن راز پیروزی ما در خرمشهر و خرمشهرها را به چشم دید و فهمید این ملت اگر پرچم اسلام و ایمان را برافراشته نگهدارد، در همه میدانها پیروز خواهد شد.» 1381/3/1
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
کار دشمن در طول تاریخ دلهره افکندن بوده است:
کار دشمن دلهره افکندن است. کار دشمن این است که دلهره بیندازد، بترساند، ناامید کند؛ این کار دشمن است، کار شیطان است؛ مال امروز هم نیست، همیشه بوده؛ در طول تاریخ و در طول تاریخ اسلام ...
آن که شما را وادار میکند که بترسید، مأیوس بشوید، ناامید بشوید، او شیطان است. امروز این شیطانها از طریق رادیو و تلویزیون و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و امثال اینها مرتّب مشغول کارند برای اینکه بترسید. نه، نترسید، فَلا تَخافوهُم، از آنها نترسید؛ از انحراف از راه خدا بترسید که اگر چنانچه از راه مستقیم انحراف پیدا کردیم، سرنوشت ما سرنوشت کشورهایی است که زیر بال آمریکایند، سرنوشت عربستان است، سرنوشت رژیم شاه است که [در آن نوع کشورها] همهی امکانات کشور متعلّق به دشمن [است] و ملّت، ذلیلِ در مقابل دشمن و بیپناه در مقابل دشمن. 1397/11/19
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
کسانی که معتقدند برای پیشرفت کشور باید به غرب پناه برد، عقل خود را باختهاند زیرا عقل میگوید باید از تجربهها درس گرفت/ در برجام ثابت شد که آمریکاییها همچنان سرگرم دشمنی با ملت ایران هستند/ من براساس وظیفهی دینی و شرعی و اخلاقی، تا جان در بدن دارم خواهم ایستاد و به مردم هم اعتماد دارم؛ همچنانکه به نتیجهی ایستادگی یعنی پیروزی یقین دارم. 1395/04/12
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
در جنگ اُحد مسلمانها پیروز شده بودند منتها غفلت یا خیانت یا دنیاطلبی و کوتهبینی یک عدّهی معدودی، همان پیروزی را تبدیل کرد به شکست. قرآن میگوید آن کسانی که موجب این حادثه شدند، اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعضِ ما کَسَبوا؛ این کارهایی که قبلاً آنها با خودشان کردند، آنها را در معرض این لغزش قرار داد. عزیزان من! گناهان، بیتوجّهی به خود، عدم رعایت تقوا اینجوری است. اگر میخواهیم در مقابل جبههی استکبار ایستادگی کنیم، مقاومت کنیم، به آن عزّت، آن شرف، آن اقتداری که جمهوری اسلامی لایق آن است و انقلاب به ما وعدهی آن را داده برسیم، احتیاج داریم به اینکه در رفتار شخصی خودمان رعایتهای لازم را بکنیم؛ آن تقوا را حفظ کنیم؛ [این] نیاز ما است. 1395/04/12
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
دشمن در زمینه تحریم و تهدید نظامی دستش خالی است و کارش این است که دستگاه محاسباتی ما را خراب کند/ این جنگ نرمی است که از چندسال پیش گفتیم.
تأثیر شیطان در دستگاه محاسبهى ما، از راه تهدید و تطمیع است؛ از یک طرف ما را میترساند ... از طرف دیگر تطمیع است؛ از سوى دیگر وعده میدهد شیطان، وعدههاى فریبنده؛ اینجا هم آیهى شریفهى قرآن میفرماید: یَعِدُهُم وَ یُمَنّیهِم وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرورا؛وعده میدهد، آرزوها را در دل آنها بیدار میکند، زنده میکند، یک آیندهى رنگى و دروغین و خیالى مثل سراب در مقابل چشم مؤمنینِبهخود میگذارد؛ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطنُ اِلّا غُرُورا؛امّا فریب است. از یک طرف تهدید، از یک طرف تطمیع؛ مثل رفتارى که امروز آمریکا دارد و قدرتهاى استکبارى همیشه [دارند]؛ از یک طرف تهدید میکنند، از یک طرف تطمیع میکنند. 1393/04/16
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
وقتی من و شما زندگیمان را زندگی رفاهطلبانه و اشرافی قرار بدهیم، مردم از ما یاد میگیرند. یک عدهای منتظر بهانهاند؛ به ما نگاه میکنند، میگویند آقا ببینید اینها چه جوری زندگی میکنند، ما هم میخواهیم همین جور زندگی کنیم. اینها کسانی هستند که دستشان میرسد. یک عدهای معتقدند که باید در زندگی مقتصد بود، نباید اسراف کرد، نباید افراط کرد؛ اینها وقتی نگاه میکنند میبینند من و شما اسراف میکنیم، میگویند خب، ما از اینها که بالاتر نیستیم؛ اینها که رؤسای ما هستند. این کارها خطر دارد. روش انقلاب و انقلابیون به تبع آموزش اسلام، اعراض از زندگی رفاهطلبانه برای خود بود. برای مردم هرچه میتوانید، رفاه ایجاد کنید؛ هرچه میتوانید، درآمد ملی را زیاد کنید؛ هرچه میتوانید، در کشور ثروت تولید کنید؛ اما خودتان نه. مسئولین لااقل تا وقتی مسئولند، به زندگی رفاهطلبی رو نکنند. غفلت از روحیهی جهادی و ایثار، غفلت از تهاجم فرهنگی دشمن، غفلت از در کمین بودن دشمن، غفلت از نفوذ دشمن در فضای رسانهای کشور، بیمبالاتی نسبت به حفظ بیتالمال؛ اینها گناهان ماست، اینها نقاط ضعف ماست. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
آنچه موجب شهادت حمزه سیدالشهداء شد
حضرت آیتالله امام خامنهای: «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما
استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا. حاصل ترجمه این است: آن کسانی که شما دیدید روز
جنگ احد آنجور به دشمن پشت کردند و فاجعه درست کردند و موجب شهادت حمزهی
سیدالشهداء و بزرگانی از اصحاب شدند -انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا- لغزش
آنها را شیطان از ناحیهی آنچه که قبلها انجام داده بودند، زمینهسازی کرد؛ یعنی
گناهانشان.» ۱۳۸۹/۰۵/۳۱
جبران شکست در جنگ احد توسط مسلمانان با توکل بر خدا و استفاده از نیروهای خود
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
بعضیها توجیه میکنند: خوب آقا، اول انقلاب، اول انقلاب بود؛ حالا زمان اثر گذاشته، ما عوض شدیم! نخیر، زمان بر روی عنصرهای ضعیف و بی ریشه و اعتقادهای واهی و مبتنی بر احساس محض اثر میگذارد؛ یا زمان با همراهی طمعها و هوسها اثر میگذارد. «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا». ( سوره مبارکه آل عمران آیه 155) قرآن میگوید: آنهایی که در جنگ احد برگشتند؛ طاقت نیاورند بایستند، این لغزش اینها به خاطر آن کاری است که قبلاً کردند. ما وقتی روح را نساختیم، خودمان را محکم نکردیم، معلوم است؛ هر مماسی روی آن اثر میگذارد؛ یکی، دو تا، سه تا، ناگهان میبینید که شکلش عوض شد؛ اما وقتیکه مثل فولاد آبدیده، محکم و استوار و بر مبنای تفکر درست و منطق صحیح، هویت دینی انسان شکل گرفت و هویت انقلابی شکل گرفت، هرچه زمان بگذرد، این هویت روشنتر، واضحتر، جذابتر، مستحکمتر میشود. آدمها اینجورند، نهادها هم اینجورند. نگذارید نهاد جهاد دانشگاهی، تبدیل شود به یک هویت دیگر؛ به یک هویت غیر دینی، غیر انقلابی.1386/04/25
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
کسانیکه در ماجرای اُحد دچار آن لغزش خسارتبار شدند و از میدان جنگ رو برگرداندند و این همه خسارت بر نیروی نورستهی اسلام و حکومت اسلامی وارد شد، علتش «ببعض ما کسبوا» بود؛ کارهایی بود که قبلاً سرِ خود آورده بودند. دل دادن به شهوات و هواهای نفسانی اثرش را اینطور جاها ظاهر میکند. آیهی شریفهی دیگر میفرماید: به اینها گفته شد انفاق کنید، ولی به تعهد خود عمل نکردند؛ لذا نفاق بر قلب آنها مسلط شد؛ «فا عقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا اللَّه ما وعدوه» (سوره مبارکه التوبة آیه 77)؛ یعنی وقتی انسان نسبت به تعهدی که با خدای خود دارد، بیتوجهی نشان داد و خلف وعده کرد، نفاق بر قلب او مسلط میشود. بنابراین اگر ما بیتوجهی کنیم و تن به شهوات و هویها بسپاریم، ایمان مغلوب و عقل مغلوب میشود و هوی و هوس غالب؛ باز هم همان انحرافی که از آن میترسیدیم، ممکن است پیش بیاید. بنابراین در همهی حالات انسان باید این گمان را داشته باشد که ممکن است لغزش پیدا کند. هیچکس خودش را از این خطر دور نداند. یک نمونهی این قضیه «بَلعم باعورا» است؛ «و اتل علیهم نبأ الذی آتیناه آیاتنا»( سوره مبارکه الأعراف آیه 175) تا آخر. 1384/07/17
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
شما به اتفاقی که در جنگ احد افتاد، توجه کنید. آن پنجاه نفری که دچار نفرین و شکوهی همهی مسلمانها در طول این چهارده قرن شدند، مسلمان بودند؛ اصحاب پیغمبر بودند؛ خیلی از آنها در جنگ بدر شرکت کرده بودند؛ مردمان بدی نبودند؛ اما همینها دچار آن آفت شدند؛ یعنی بهخاطر جمعآوری غنیمت، گردنه را رها کردند؛ میدان را به دشمن دادند و موجب شدند که مقدار زیادی از خونهای پاک بر زمین ریخته شود؛ خونی مثل خون حمزهی سیدالشهداء بر زمین ریخته شد؛ پیغمبر زخم خورد و حکومت اسلام و نظام نوپای اسلامی دچار تزلزل شد؛ بهخاطر کوتاهی این پنجاه نفر. قرآن دربارهی این پنجاه نفر میفرماید: «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛(1) یعنی کاری که اینها کردند، نتیجهی اشتباهات و لغزشهایی بود که قبل از این کرده بودند. هر لغزشی به نوبهی خود لغزشهای دیگری را بر انسان تحمیل میکند؛ یعنی پایهی ایمان را سست میکند، و سستی ایمان، تأثیر سوء خودش را در عمل بعدی ما میگذارد. وقتی ما لغزش پیدا میکنیم، این لغزش روی ایمان ما - ولو نامحسوس - تأثیر میگذارد. «انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛ کار خطایی را قبلاً یک نفر انجام میدهد، بعد این خطا در ایمان او تأثیر منفی میگذارد، بدون اینکه خود انسان هم متوجه شود؛ مثل خیلی از وقتها که انسان از حالی به حالی میرود، لیکن تغییر حال خود را متوجه نمیشود.1383/08/20 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 155
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
عدمِ مهار نفس، عامل تبدیل شدن پیروزی به شکست
در جنگ اُحد میدانید چه اتّفاقی افتاد. پیروزی پیش آمد، بعد این پیروزی تبدیل به شکست و خسارت شد؛ بهخاطر اینکه جمعی نتوانستند نفس خود را مهار کنند. آیهی قرآن میفرماید: «انّ الذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»(1) آنهایی که در جنگ اُحد نتوانستند خود را حفظ کنند و پایشان لغزید، شیطان بهخاطر بعضی از کارهایی که خودشان بر سر خود آورده بودند - نانی که خودشان در سفرهی خود گذاشته بودند - آنها را به این بلا دچار کرد. خودشان برای خودشان مشکل ایجاد کرده بودند؛ این عدمِ مهار نفس است. ما باید نفس خود را مهار کنیم. ما در مسؤولیتهایی که قرار گرفتهایم، باید به لذّات و شهوات و جمعآوری ثروت دل نسپاریم.1382/05/15
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 155
جنگ اُحد / واقعه احُد/ غزوه اُحد
حضرت حمزه سیدالشهداء / عموی پیامبر / حمزة بن ابیطالب
امام خامنه ای:
پیام شهیدان، تسلیم نشدن در برابر وسوسهی غنائم صحنه، صحنهی روشنی است. عزیزان من! همهی دوران زندگی ما، جنگ اُحد است. اگر خوب حرکت کردیم، دشمن شکست خواهد خورد؛ ولی به مجرّد اینکه چشممان به غنائم افتاد و دیدیم چهار نفر غنیمت جمع میکنند، ما هم حسودیمان شد، سنگر را رها کردیم و به سمت غنیمت رفتیم، ورق برمیگردد. دیدید که در جنگ اُحد ورق برگشت! در طول تاریخ اسلام، جنگ اُحد تکرار شده است. فرماندهی الهیِ آشنای با صفحهی حقیقت، با آن دل نورانی، این عدّه را اینجا گذاشته و گفته است که شما از اینجا تکان نخورید و پاسداران جبهه باشید؛ اما تا چشمشان افتاد و دیدند که چهار نفر آن پایین غنیمت جمع میکنند، پای اینها هم لرزید. البته اگر با تک تک آنها صحبت میکردید، میگفتند ما هم بالاخره آدمیم، ما هم دل داریم، ما هم خانه و زندگی میخواهیم. بله؛ اما دیدید که با این تسلیم شدن در مقابل خواستههای حقیر بشری، چه اتّفاقی افتاد! دندان پیامبر شکست؛ بدن مبارک آن حضرت مجروح شد؛ جبههی حق مغلوب شد؛ دشمن پیروز گردید و چقدر از بزرگان اسلام شهید شدند. پیام شهیدان این است که تسلیم وسوسهی غنیمت نشوید. پیام آنها به من و شما و همهی کسانی که به این خونهای به ناحق ریختهی مطهّر احترام میگذارند، همین است. شما نگاه نکن که یک نفر تخلّف میکند و سراغ جمع کردن غنیمت رفته است. «لا یضرّکم من ضلّ اذ اهتدیتم»(1). شما چه کار داری که دیگری گمراه شد؟ شما خودت را نگهدار و حفظ کن. دستور اسلام و پیام خون شهید، این است.1376/02/17
1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 105
زنده نگهداشتن یاد شهدای کربلا
حضرت آیتالله خامنهای: «گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت
کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب
کبری علیهاالسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند.»
۱۳۷۶/۰۲/۱۷
اثرات گناه ؛خارج شدن روح معنویت و ضعیف شدن اراده انسان درمبارزات اجتماعی
مجروح شدن امیرالمومنین (علیه السلام) در جنگ احد
تغییر نعمتهای الهی به سبب غفلت از خدا
جناب عبدالعظیم به ری آبرو داد
حضرت آیتالله امام خامنهای:«جناب عبدالعظیم حقّاً و انصافاً به ری و تاریخ ری
آبرو داد و حق عظیمی به گردن همهی تهرانیها و اهل ری دارد.» ۸۲/۳/۵
امام خامنه ای:
بصیرت بیمورد نیست که امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) فرمود: هیچکس نمیتوانست این کاری را که من کردم، بکند و این فتنه را بخواباند. این کار، واقعاً شمشیر و آگاهی و آن ایمان علی به خودش و راه خودش را میخواست. حتّی گاهی خواص متزلزل میشدند. امیرالمؤمنین(ع) به آن صحابهی خود فرمود - طبق این نقلی که شده است - فردا به تو خواهم گفت. فردا وقتی که جنگ تمام شد و کمتر از ده نفر از مجموعهی خوارج زنده ماندند و بقیه در جنگ کشته شدند، حضرت به عنوان وسیلهیی برای عبرت و موعظهی یاران و اصحاب خودش، در بین کشتهها راه افتاد و با بعضی از آنان به مناسبتی حرف زد. به یکی از این کشتهها که به پشت افتاده بود، رسیدند. حضرت گفت، این را برگردانید؛ برگرداندند. شاید فرمود، او را بنشانید؛ نشاندند. بعد به همین کسی که از یاران نزدیکش بود، فرمود: او را میشناسی؟ گفت: نه، یا امیرالمؤمنین. فرمود: او همان کسی است که دیشب آن آیات را میخواند و دل تو را ربوده بود!
این، چه قرآن خواندنی است؟! این، چه نوع عبادت کردنی است؟! این، دوری از روح عبادت است. اگر انسان با روح عبادت و نماز و قرآن آشنا باشد، میفهمد که وقتی موجودیت و حقیقت و لبّ اسلام - که در علیبنابیطالب مجسم است - در یک طرف قرار گرفته است، همهی شبههها را از خودش دور میکند و به او میپیوندد. این دوری از قرآن و دوری از دین است که کسی نتواند این موضوع را تشخیص بدهد و نتیجتاً به روی علی(ع) شمشیر بلند کند. 1369/02/06
امام خامنه ای:
بصیرت ...
یک طرف قضیه، همین تحجرها و نیندیشیدنها و اشتباههای عمده و بزرگ است که ما در طول دوران خلافت بنیامیه و بنیعباس، آن را مشاهده میکنیم. بعضیها آدمهای مقدسمآب و متدین و اهل عبادت و اهل زهد بودند و در کتابها اسمشان در شمار عبّاد و زهّاد و اخلاقیون و آدمهای حسابی ثبت شده است؛ اما اشتباه میکردند؛ اشتباهی به عظمت اشتباه جبههی حق با باطل. بزرگترین اشتباهها این است. اشتباههای کوچک، قابل بخشش است. آن اشتباهی که قابل بخشش نیست، این است که کسی جبههی حق را با جبههی باطل اشتباه کند و نتواند آن را بشناسد.
عظمت امثال عمار یاسر، به همین است. عظمت آن اصحاب خاص امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) در همین است که در هیچ شرایطی دچار اشتباه نشدند و جبهه را گم نکردند. من در موارد متعدد در جنگ صفین، این عظمت را دیدهام؛ البته مخصوص جنگ صفین هم نیست. در بسیاری از آنجاهایی که برای جمعی از مؤمنین، نکتهیی مورد اشتباه قرار میگرفت، آن کسی که میآمد و با بصیرت نافذ و با بیان روشنگر خود، شبهه را از ذهن آنها برطرف میکرد، عمار یاسر بود. انسان در قضایای متعدد امیرالمؤمنین - از جمله در صفین - نشان وجود این مردِ روشنگرِ عظیمالقدر را میبیند. 1369/02/06
امام خامنه ای:
بصیرت
جنگ صفین ماهها طول کشید؛ جنگ عجیبی هم بود. مردم افراد مقابل خود را میدیدند که نماز میخوانند، عبادت میکنند، نماز جماعت و قرآن میخوانند؛ حتّی قرآن سرنیزه میبرند! خیلی دل و جرأت میخواست که کسی روی این افرادی که نماز میخوانند، شمشیر بکشد.
در روایتی از امام صادق(علیهالصّلاةوالسّلام) نقل شده است که اگر امیرالمؤمنین(ع) با اهل قبله نمیجنگید، تکلیف اهل قبلهی بد و طغیانگر تا آخر معلوم نمیشد. این علیبنابیطالب بود که این راه را باز نمود و به همه نشان داد که چهکار باید کرد. بچههای ما، وقتی که به بعضی از سنگرهای جبههی مهاجم وارد میشدند و آنها را اسیر میگرفتند، در سنگرهایشان مهر و تسبیح پیدا میکردند! بله، درست مثل همان کسانی که مقابل امیرالمؤمنین(ع) قرار داشتند و نماز هم میخواندند و نتیجتاً یک عده هم به شبهه میافتادند. آن کسی که سراغ اینها میرفت، عمار یاسر بود. این، هوشیاری و آگاهی است و کسی مثل عمار یاسر لازم است ... 1369/02/06
امام خامنه ای:
نخبگان خطاکار
امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) فرمود: هیچکس نمیتوانست این کاری را که من کردم، بکند و این فتنه را بخواباند. این کار، واقعاً شمشیر و آگاهی و آن ایمان علی به خودش و راه خودش را میخواست. حتّی گاهی خواص متزلزل میشدند. امیرالمؤمنین(ع) به آن صحابهی خود فرمود - طبق این نقلی که شده است - فردا به تو خواهم گفت. فردا وقتی که جنگ تمام شد و کمتر از ده نفر از مجموعهی خوارج زنده ماندند و بقیه در جنگ کشته شدند، حضرت به عنوان وسیلهیی برای عبرت و موعظهی یاران و اصحاب خودش، در بین کشتهها راه افتاد و با بعضی از آنان به مناسبتی حرف زد. به یکی از این کشتهها که به پشت افتاده بود، رسیدند. حضرت گفت، این را برگردانید؛ برگرداندند. شاید فرمود، او را بنشانید؛ نشاندند. بعد به همین کسی که از یاران نزدیکش بود، فرمود: او را میشناسی؟ گفت: نه، یا امیرالمؤمنین. فرمود: او همان کسی است که دیشب آن آیات را میخواند و دل تو را ربوده بود!
این، چه قرآن خواندنی است؟! این، چه نوع عبادت کردنی است؟! این، دوری از روح عبادت است. اگر انسان با روح عبادت و نماز و قرآن آشنا باشد، میفهمد که وقتی موجودیت و حقیقت و لبّ اسلام - که در علیبنابیطالب مجسم است - در یک طرف قرار گرفته است، همهی شبههها را از خودش دور میکند و به او میپیوندد. این دوری از قرآن و دوری از دین است که کسی نتواند این موضوع را تشخیص بدهد و نتیجتاً به روی علی(ع) شمشیر بلند کند. 1369/02/06
امام خامنه ای:
نخبگان خطاکار
پس، یک طرف قضیه، همین تحجرها و نیندیشیدنها و اشتباههای عمده و
بزرگ است که ما در طول دوران خلافت بنیامیه و بنیعباس، آن را مشاهده میکنیم.
بعضیها آدمهای مقدسمآب و متدین و اهل عبادت و اهل زهد بودند و در کتابها اسمشان در
شمار عبّاد و زهّاد و اخلاقیون و آدمهای حسابی ثبت شده است؛ اما اشتباه میکردند؛
اشتباهی به عظمت اشتباه جبههی حق با باطل. بزرگترین اشتباهها این است. اشتباههای
کوچک، قابل بخشش است. آن اشتباهی که قابل بخشش نیست، این است که کسی جبههی حق را
با جبههی باطل اشتباه کند و نتواند آن را بشناسد.
عظمت امثال عمار یاسر، به همین است. عظمت آن اصحاب خاص
امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) در همین است که در هیچ شرایطی دچار اشتباه
نشدند و جبهه را گم نکردند. من در موارد متعدد در جنگ صفین، این عظمت را دیدهام؛
البته مخصوص جنگ صفین هم نیست. در بسیاری از آنجاهایی که برای جمعی از مؤمنین،
نکتهیی مورد اشتباه قرار میگرفت، آن کسی که میآمد و با بصیرت نافذ و با بیان
روشنگر خود، شبهه را از ذهن آنها برطرف میکرد، عمار یاسر بود. انسان در قضایای
متعدد امیرالمؤمنین - از جمله در صفین - نشان وجود این مردِ روشنگرِ عظیمالقدر را
میبیند. ۱۳۶۹/۰۲/۰۶
امام خامنه ای:
نخبگان خطاکار
جنگ صفین ماهها طول کشید؛ جنگ عجیبی هم بود. مردم افراد مقابل
خود را میدیدند که نماز میخوانند، عبادت میکنند، نماز جماعت و قرآن میخوانند؛
حتّی قرآن سرنیزه میبرند! خیلی دل و جرأت میخواست که کسی روی این افرادی که نماز
میخوانند، شمشیر بکشد.
در روایتی از امام صادق(علیهالصّلاةوالسّلام) نقل شده است که اگر امیرالمؤمنین(ع)
با اهل قبله نمیجنگید، تکلیف اهل قبلهی بد و طغیانگر تا آخر معلوم نمیشد. این
علیبنابیطالب بود که این راه را باز نمود و به همه نشان داد که چهکار باید کرد.
بچههای ما، وقتی که به بعضی از سنگرهای جبههی مهاجم وارد میشدند و آنها را اسیر
میگرفتند، در سنگرهایشان مهر و تسبیح پیدا میکردند! بله، درست مثل همان کسانی که
مقابل امیرالمؤمنین(ع) قرار داشتند و نماز هم میخواندند و نتیجتاً یک عده هم به
شبهه میافتادند. آن کسی که سراغ اینها میرفت، عمار یاسر بود. این، هوشیاری و
آگاهی است و کسی مثل عمار یاسر لازم است.۱۳۶۹/۰۲/۰۶
امام خامنه ای:
توجه به روح نماز نزدیک کننده انسان به خدا:
ای بسا انسانهایی هستند با جسمهای نیرومند و زیبا، ولی با روحهایی لاغر، زشت، ناتوان و ضعیف؛ این به درد نمیخورد. تمام عبادات برای این است که ما ورزش کنیم، تربیت بشویم و پیش برویم. البته باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحی دارند. جسم عبادات، به تنهایی کافی نیست. نماز را که انسان بخواند، ولی در حال نماز، توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه میگوید و با چه کسی حرف میزند، مضامین نماز را بکلی از روی غفلت ادا بکند، این نماز، نماز بیفایدهیی است.
البته کسانی که عربی نخواندهاند و معنای این جملات را نمیدانند، اگر در حال نماز، همین اندازه توجه پیدا کنند که با خدا حرف میزنند و به یاد خدا باشند، این هم بهرهی خوبی است؛ ولی سعی کنید که معنای نماز را بدانید. یاد گرفتن معنای نماز، کار خیلی آسانی است؛ خیلی زود میتوانید ترجمهی این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معنای آن بخوانید. این نماز است که «قربان کلّ تقیّ»( قصار 136) خواهد بود. نماز، نزدیک کنندهی انسان به خداست؛ اما نزدیک کنندهی انسان با تقوا.1369/02/06
منابع (ادامه مطلب ...):
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43767
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=43767&nt=2&year=1398&tid=1472
https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1472
امام خامنه ای
اهمیت اربعین از روز اول هم که بوجود آمد، به همین اندازه امروز بود. اربعین اول، رسانه پُرقدرت عاشوراست. این چهل روز، چهل روز فرمانروایی منطق حق در میان دنیای ظلمانی بنی امیه و سفیانی ها بود. اهل بیت در یک حرکت چهل روزه طوفانی بپا کردند/ امروز هم این حرکت راهپیمایی در دنیای پیچیده و پُرتبلیغات، یک فریاد رسا و یک رسانه بی همتاست. چنین چیزی در دنیا وجود ندارد؛ اینکه همه حرکت میکنند به سمت آن مبدأ. بدرستی گفتید که الحسین یجمعنا. این حرکت باید روزبه روز گسترش و عمق بیشتری پیدا بکند. 1398/07/21
امام خامنه ای
ابزار نظامی سپاه باید پیشرفته باشد. ما در زمینه ابزار نظامی در دوران طاغوت، هم وابسته، هم عقب مانده و هم نابلد بودیم. ابزار نظامی باید بروز باشد، مال خود شما باشد، خود شما آن را ابداع و تولید کنید. ببینید امروز در همه زمینه های نظامی و اطلاعاتی چه لازم دارید و به سراغ آن بروید. 1398/07/21
به یاد شهدا:
https://imamhussain.org/persian/31216
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
مُسْلِم بن عَوْسَجَة اَسَدی
مُسْلِم بن عَوْسَجَة اَسَدی (شهادت 61ق) از صحابه رسول خدا(ص) و از شهدای کربلا. او در قیام مسلم بن عقیل در کوفه، فرماندهی قبایل مَذحِج و بنی اسد را بر عهده داشت. پس از شهادت مسلم بن عقیل به امام حسین پیوست. وی نخستین شهید روز عاشورا است.
امام خامنه ای:
شهادت قلّه است، بایستی مسیر را در دامنهی آن قلّه پیدا کنیم تا به قلّه برسیم ... 1400/07/24
شهید مدافع حرم شهید محرمعلی مرادخانی (مراد)
تاریخ شهادت : 1395/09/16 | محل شهادت : حلب - سوریه
امام خامنه ای:
این دامنه اخلاص، ایثار، صدق، معنویّت، مجاهدت، گذشت، توجّه به خدا، کار برای مردم، تلاش برای عدالت و تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است 1400/07/24
شهید مدافع حرم شهید محرمعلی مرادخانی (مراد)
تاریخ شهادت : 1395/09/16 | محل شهادت : حلب - سوریه
امام خامنه ای:
شهر باید مزیّن شود به نام و یاد شهیدان؛ شوراهای شهر در شهرهای مختلف بدانند که با اسم چه کسانی این شهر مفتخر میشود. 1400/07/24
شهید مدافع حرم شهید محرمعلی مرادخانی (مراد)
تاریخ شهادت : 1395/09/16 | محل شهادت : حلب - سوریه
امام خامنه ای:
کارِ بزرگداشت شهیدان را نباید یک کار معمولی و عادی دانست؛ این حقیقتاً یک حسنهی بزرگ است 1400/07/24
شهید مدافع حرم شهید محرمعلی مرادخانی (مراد)
تاریخ شهادت : 1395/09/16 | محل شهادت : حلب - سوریه
امام خامنه ای:
با گذشت چند سال از دفاع مقدّس، حادثه بزرگداشت شهیدان شروع شده و باید ادامه پیدا بکند ... 1400/07/24
شهید مدافع حرم شهید محرمعلی مرادخانی (مراد)
تاریخ شهادت : 1395/09/16 | محل شهادت : حلب - سوریه
بخشی از وصیتنامه شهید «محمدعلی دانشمند دیزیچه»
شهادت: 20 اردیبهشت 1360
ما به خاطر اهداف اسلام که مستضعفین جهان را به قیام میخواند به
جبهه میرویم، اگر کشته شدیم شهید راه حقیم و به خیل شهدا راه اسلام در آمدهایم و
به راه پاک امامان متقی و پرهیزگار خود رفتهایم. ما دشمنان و مستکبران را به امر
الله خوار و ذلیل میکنیم، اگر که همه ما شهید گردیم از رحمت خدا نا امید نمیگردیم
و این تنها معاملهای است که در آن هیچگونه ضرری ندارد.
دشمنان اسلام باید بدانند که جوانان شیعه همیشه دارِ خویش را بر خود حمل میکنند و
همیشه پیام مرگ را برای مستکبرین رسانند و حتی اگر کشته گردند به لقاالله که
بزرگترین آرزوی هر شیعه است خواهند رسید.
در آخر میگویم نکند امام را تنها بگذارید. در رکاب این مرد بزرگوار و متقی بر
دشمنان بتازید که خدا مزد نیکوکاران را ضایع نمینماید.
اگر شهید شدم از این که دیگر در میان شما نیستم ناراحت نباشید؛ چون تا خون ما
میجوشد نخواهیم گذاشت که به اسلام ما بتازند. ما بدینوسیله پایه یک حکومت عدل
جهانی را پیریزی خواهیم کرد.
خداوند یار و نگهدار همگی باشد. پیروز باد اتحاد جمهوری اسلامی، پاینده باد امام
خمینی یاور مستضعفین، مرگ بر مستکبرین جهان
فرازی از وصیتنامه شهید «حسین حدادی»
شهادت: بیستم اردیبهشت ماه سال 1361 در خرمشهر
پیام من به ملت ایران این است که با گروههای منافق بجنگید و
نابودشان کنید و نگذارید عزیزان و یاران امام را از بین ببرند و راه شهیدان را
ادامه دهید.
پیام من به دولت و شخصیتهای مملکتی این است که: مملکت را از هر گزندی حفاظت کنید
تا ریشهی آمریکا را بِکَنید. پیام من به سپاه و برادران سپاه: شما موظف هستید که
در داخل و در مرز و کشورهای مسلمان، علیه کفر بجنگید.
پیام من به جوانان ایران: امام را تنها نگذارید، گول گروهکها را نخورید، روحانیت
را تنها نگذارید، گوش به فرمان امام باشید و تمام ملت باید گوش به فرمان امام دهند
که نایب امام زمان (عج) است. پس امام زمان (عج) را فراموش نکنید که در جبههها به
فرزندان شما سر میزند.
امیدوارم تمام گناهانی را که کردهام، خدا ببخشد و مرا جزو یاران امام زمان (عج)
قرار دهد تا لیاقت داشته باشم در رکاب او بجنگم.
فرازی از وصیتنامه شهید «اکبر حنیفی»؛
شهادت: بیست و یکم اردیبهشت ماه سال 1365 در اشنویه هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب
شما را سفارش میکنم به تقوی و ترس از خدا و اطاعت از فرمان و چنگ زدن به ریسمان او. نمازتان را اول وقت بخوانید و روزه و تلاوت قرآن را فراموش نکنید
فرازی از وصیتنامه شهید حمید علیپورمقدم
شهادت: بیست و سوم دی ماه سال 1365 در شلمچه
پس با برادران ایمانی خود چنین میگویم: در این مقطع از زمان که همه ابرقدرتهای جهان برای نابودکردن دین، قرآن و اسلام ما دست به دست هم دادهاند و از هیچ کوششی دریغ نمینمایند. برادر و خواهر من! شما میتوانید با اطاعت از امر خداوند، ولایتفقیه و اطاعت از قانون جمهوری اسلامی و با ایثار و از خود گذشتگی، دِین خود را نسبت به اسلام ادا کرده و برای نجات مستضعفینی که در گوشه و کنار دنیا گرفتار چنگال ابرقدرتها و از خدا بی خبران هستند و با سختترین، مشکلترین و با حداقل امکانات، زندگی را سپری میکنند، همت نمایید.
فرازی از وصیتنامه شهید حمید علیپورمقدم
شهادت: بیست و سوم دی ماه سال 1365 در شلمچه
من این عمل را برای خود افتخاری بزرگ و ارزشمند میدانم؛ چون بزرگ پیشوایان و امامان ما، برای احیای اسلام، از جان خود گذشتند؛ مانند مولای ما، حضرت امام حسین(ع) که با کمترین امکانات در مقابل آن همه امکانات گوناگونی که مشرکین داشتند، قیام کرد و در این نهضت، پیروزمندانه همه چیز خود را در راه اسلام و برای رضای خدا فدا نمود؛ و من، چون شیعه حضرت علی (ع) هستم، به همین جهت فکر کردم با پاسدار شدنم، این امکان هست که بتوانم دِینم را به اسلام ادا کنم. لذا، خواهر و برادر گرامیام! شما را به حق توصیه میکنم، که اگر لحظهای از حق غافل بمانید، غفلت همان و ذلت و هلاکت همان!
فرازی از وصیتنامه شهید «مرتضی آقاعلیخانی»؛
شهادت: بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال 1365، در فاو عراق
اکنون که خدایم را یافتهام، به سویش میشتابم و در راه رسیدن به
او رمزی است که فقط در جبهه یافت میشود. بار پروردگارا! حقاً تو میدانی که آنچه
در ماست و ما را به جبهه کشانید، نه از برای تفریح و تفرُّج است و نه از برای فخر و
بلندمنشی میباشد؛ بلکه فقط به جهت میل به قیام و امر به معروف و نهی از منکر است
تا موجب نصرت مظلومان و سرکوبی ظالمان گردد.
ای برادران، دوستان و آشنایان! لحظهای در خود فرو روید و به خود بیندیشید که از
کجا آمدهاید و به کجا میروید؟ آیا زندگیتان به سوی حیات ابدی پیش میرود یا به
ذلت و خواری؟ و آنگاه راه خود را برگزینید که مرگها بزودی فرا میرسد و در انتخاب
هیچ درنگ نکنید؛ چرا که الگوهای فراوانی برای شما هست که راه رسیدن به سعادت را به
شما نشان داده است.
فرازی از وصیتنامه شهید «مرتضی آقاعلیخانی»؛
شهادت: بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال 1365، در فاو عراق
آنجا که خداوند کریم در سوره عنکبوت میفرماید: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا...»؛ کسانی که در راه ما جهاد کنند ما راههای خود را به آنها نشان میدهیم و آنجایی که سرور کربلای حسینی میفرمایند: «و به درستی که چقدر مرگ در راه وصول به عزت و احیای حق سبک و راحت است و نیست مرگ در راه عزت مگر زندگانی جاویدان و نیست زندگانی به ذلت مگر مرگی که با او حیاتی نیست.» بنابراین بر ما اتمام حجت کردهاید و این ما هستیم که باید راه او و یارانش را ادامه دهیم و دل بشوییم از مال دنیا و فرزند و عیال و هر آن چه سدی است که ما را در این راه، مانع رسیدن به کمال و جاوداندگی است.
فرازی از وصیتنامه شهید «مرتضی آقاعلیخانی»؛
شهادت: بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال 1365، در فاو عراق
و ای برادران عزیز دانشجو! فکر نکنید آمدن به جبهه مانع از درس خواندن میشود؛ چرا که اینجا نیز درسهای فراوانی است که باید برای حیات خود فرابگیریم و این درسها، فوق درسهای ظاهری است؛ درسهای حیات است و سعادت و شهادت و ایثار؛ درسهای غیرت است و مردانگی؛ اینها همه لازمه زندگانی بشری است و نباید از آنها غافل ماند و بدون اینها هیچ چیز معنا پیدا نخواهد کرد.
فرازی از وصیتنامه شهید «میر نادر حسینی سامیان»
شهادت:24 اردیبهشت 1360
خداوندا! مرا اکنون که از لشکریان تو قرار گرفته و در این راه از
جان گذشته، در راه تو احیاء میکنم و به راستی که لشکریان تو پیروزند.
پدر عزیزم! میبخشی که تو را از خود رنجاندم و نتوانستم برای تو فرزند لایق و عصای
دست تو باشم. من راه حق را در پیش گرفتم و رفتم با لشکریان کفر مبارزه نمایم.
پدر جان! امیدوارم بتوانی برادران و خواهرانم را از من انقلابیتر سازید، همانطور
که همیشه مرا به دین و قرآن و راه حق تعلیم میدادی.
پدر! من از تو میخواهم که در راه مبارزه با کفر و خدمت به امام امت خمینی بتشکن
کوشا باشید. انشاءالله اگر عمرم باقیماند به خدمت برمیگردم و فرزندی لایق و عصای
دست تو در پیری بشوم، اگر هم شهید شدم مرا میبخشید.
پدر جان! فراموش نکن در راه مبارزه و خدمت به امام، به خواهران و برادرانم درس
انقلاب آموز.
مادر عزیزم، از جان و دل عزیزترم! تا عمر دارم خدمتهای تو را در راه من فراموش
نخواهم نمود. تو برای من مادری نمونه بودی.
مادر جان! امیدوارم که همانطور که به من خدمت کردی و درس انقلاب و مذهب و قرآن
آموختی، به برادران و خواهرانم بیاموزی.
مادر جان! امیدوارم که در راه خدمت به امام خمینی بتشکن کوشا باشید و هر چقدر
میتوانید پیش روید و نترسید. به حق خداوند، ما پیروزیم، اسلام پیروز است.
مادر عزیزم اگر شهید نشدم برمیگردم و جبران آن همه محبت تو را خواهم کرد.
فرازی از وصیتنامه شهید
پرویز اسفندیاری شهادت: چهارم دی ماه سال 1365 در امالرصاص
پدر و مادر عزیز و مهربانم! ... من مانند بعضى از شهدا نمى گویم که گریه نکنید؛ ولى براى حسین (ع) و فاطمه (س) و براى زینب (س) برادر از دست داده و براى طفلان اسیر حسین (ع) بگریید.
اگر بتوانید خود را طورى بسازید که نیّت گریستنتان براى آنها باشد، من به شما قول مىدهم که در آخرت، دست شما را خواهند گرفت؛ سعى کنید خود را با خوى حسینی بپرورانید.
برادر خوب و مهربانم! امیدوارم که هر بدى از من دیدهاى، به صافى دل خودت ببخشى. از تو به عنوان یک برادر مىخواهم که سعى خود را براى شرکت در نمازجمعهها، نمازجماعتها و تشییع جنازه شهدا و مجالس آنها بکنى که محیطهاى بسیار دلگشا و باصفایى است.
من در طول عمرم، جایی بهتر از جبهه نیافتم. سعی کن نمازهایت ترک نشود و دعا براى سلامتى و طول عمر امام و پیروزى هر چه زودتر اسلام را هم فراموش نکن.
فرازی از وصیتنامه شهید «مهدی آرزومندار شادی»
شهادت: اردیبهشت 1360 در تپههای «شهید مؤذنی»
پدر عزیزم، مادر عزیزم، خواهرهای عزیزم! از اینکه ما شهید شدیم ناراحت نشوند، بخندند و شاد باشند. پیام خون ما را برسانند، با هر که برخورد میکنند. نگذارند انقلاب منحرف شود در هر جایی که هستند، ببینند جوانهایشان شهید شدند نگذارند خونشان پایمال شود.
فرازی از وصیتنامه شهید «مهدی آرزومندار شادی»
شهادت: اردیبهشت 1360 در تپههای «شهید مؤذنی»
نگذارند دوباره آمریکا و مزدورانش بیایند و حاکم بشوند، هر وقت
دیدند این چنین چیزی در حال وقوع است قیام کنند، آنها هم خون بدهند و مثل زینب(س)،
امام سجاد(ع) و حضرت رقیه(س) بشوند، همه قیام بکنند و نگذارند دوباره حاکم شوند.
اگر من شهید شدم ناراحت نباشید. پدر و مادرها باید افتخار کنند که فرزندانشان شهید
شدند. شهید شدن گریه ندارد، بلکه لذت دارد.
فرازی از وصیتنامه شهید «مهدی آرزومندار شادی»
شهادت: اردیبهشت 1360 در تپههای «شهید مؤذنی»
اگر من شهید شدم ناراحت نباشید. پدر و مادرها باید افتخار کنند
که فرزندانشان شهید شدند. شهید شدن گریه ندارد، بلکه لذت دارد.
مؤمن نباید توی رختخواب بمیرد، مؤمن باید در میدان جهاد شهید شود. همه امامهای ما
هم شهید بودند و هیچکدام در رختخواب نمردند.
فرازی از وصیتنامه شهید «مهدی آرزومندار شادی»
شهادت: اردیبهشت 1360 در تپههای «شهید مؤذنی»
مادرم! وصیتم این است که مقاوم باشی و پیام خون ما را برسانی.
هرجا نشستی از انقلاب و امام حرف بزنی. هر که بخواهد توطئه کند جلویش بایستی مواظب
باشی. انسان باید ننشیند و همیشه باید در حال قیام و به پاخاستن باشد تا اینکه
قانونهای خدایی پیاده شود. مکتب ما مکتب توحید، شهادت، مکتب حسین(ع)، زهرا(س)،
محمد(ص) و مکتب انقلاب است، انقلابی که میخواهد مستضعفین را آزاد کند.
مجاهد واقعیِ امروز رهبرش امام خمینی است.
پرندهای که مرده بود به من آموخت
پرنده رفتنی است، پرواز را بیاموز
https://hawzah.net/fa/DaySpeech/View/868
فرازی از وصیتنامه شهید «رضاعلی تقیپور»
شهادت:28 اردیبهشت 1361 در عملیات بیتالمقدس
اول از همه از ملت ایران و به خصوص ملت رزمنده و شهیدپرور ورزنه میخواهم که راه تمام شهیدان ما را ادامه بدهند.
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون (گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، مردهاند بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگار خود روزی میخورند.
ای ملت! به یاد جملهای از امام افتادم که گفت، إنّی لَا أرَی المَوتَ إلاّ سَعادَةً وَ لَا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّبَرَماً؛ به راستی که من مرگ را جز سعادت نمی دانم، و زندگی با ستمکاران را جز ملال.
فرازی از وصیتنامه شهید «رضاعلی تقیپور»
شهادت:28 اردیبهشت 1361 در عملیات بیتالمقدس
ای ملت! به یاد جملهای از امام افتادم که گفت، إنّی لَا أرَی المَوتَ إلاّ سَعادَةً وَ لَا الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلاّبَرَماً؛ به راستی که من مرگ را جز سعادت نمی دانم، و زندگی با ستمکاران را جز ملال.
آری برادران من! حسین با صدای «هل من ناصر ینصرنی» خود را سر داد و من نیز به او لبیک گفتم، نه من بلکه جمع کثیری از همرزمان من چنین کردهاند. جبهههای ایران کمتر از جبهه کربلا که امام حسین(ع)، علیِ خود را فدای اسلام کرد و خون من و امثال من مگر از خون امام حسین(ع) بالاتر است؟
جبهههای ایران کمتر از جبهه کربلا نیست
بخش سوم مطالب
حضرت محمد صلی اللع علیه و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/
https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
بخش اول مطالب
بخش دوم مطالب
پروردگارا
وجود پُر خیر این نعمت عظمی و شخصیت والا ،رهبر حکیم ، متوسم و معظم ،
فقیهی جامع الشرایط ، عارف ، زاهد ، متقی و افضل از انبیاء بنی اسرائیل ، که امید و
ارامش میلیونها انسان موحد و مظلوم ومستضعف در سراسر جهان است را تا ظهور حجتت.
منجی عالم ، انسان کامل ،حضرت حجت بن الحسن العسکری( روحی فداه ) از جمیع بلیات
ارضی و سماوی و کید نفاق جدید و حسادت حسودان و دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس
جمهوری اسلامی، حفظ بفرما،
آمین رب العالمین
س.م.ر
منبع (کانال فضیلتها):
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند :
خداوند رحـمت کند بنده ای که محبت مردم را به سوی ما می کِشاند و ما را نزد مردم
محبوب میسازد.
بخدا قسم اگر (مردم) ، سخنان ما را برای دیگران روایت میکردند ، به سبب آن سخنان ،
عزیزتر می شدند.
مکیال المکارم ، ج۲
منبع (کانال فضیلتها):
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیرسوره
مبارکه انعام
مقدمه:
از سوره هاى مکى و داراى 165 آیه مى باشد
سوره انعام
سوره مبارزه با انواع شرک و بت پرستى
گفته مى شود این سوره شصت و نهمین سوره اى است که در مکه بر پیامبر (صلى اللّه علیه
و آله و سلّم ) نازل گردید، ولى در چند آیه از آن گفتگو است که بعضى معتقدند این
چند آیه در مدینه نازل شده است ، اما از روایاتى که از طریق اهل بیت به ما رسیده
استفاده مى شود که یکى از امتیازات این سوره آن است که تمام آیاتش یکجا نازل شده
است و بنابراین همه آن مکى خواهد بود.
هدف اساسى این سوره ، همانند سایر سوره هاى مکى ، دعوت به اصول سه گانه توحید و
نبوت و معاد است ، ولى بیش از همه روى مساله یگانه پرستى و مبارزه با شرک و بت
پرستى دور مى زند، به طورى که در قسمت مهمى از آیات این سوره روى سخن به مشرکان و
بت پرستان است ، و به همین مناسبت گاهى رشته بحث به اعمال و کردار و بدعتهاى مشرکان
مى کشد.
در هر صورت تدبر و اندیشه در آیات این سوره که آمیخته با استدلالات زنده و روشنى
است ، روح توحید و خدا پرستى را در انسان زنده کرده ، و پایه هاى شرک را ویران مى
سازد، و شاید به خاطر همین بهم پیوستگى معنوى و اولویت مساله توحید بر سایر مسائل
بوده که همه آیات آن یکجا نازل گردیده است .
و نیز به خاطر همین موضوع است که در روایاتى که پیرامون فضیلت این سوره نازل شده
کرارا مى خوانیم سوره انعام را هفتاد هزار فرشته ، به هنگام نزول بدرقه کردند، و
کسى که آن را بخواند (و در پرتو آن روح و جانش از سرچشمه توحید سیراب گردد) تمام آن
فرشتگان براى او آمرزش مى طلبند!.
دقت در آیات این سوره میتواند روح نفاق و پراکندگى را از میان مسلمانان برچیند،
گوشها را شنوا، و چشمها را بینا و دلها را دانا سازد.
ولى عجیب این است که بعضى از این سوره ، تنها به خواندن الفاظ آن قناعت مى کنند، و
جلسات عریض و طویلى براى ختم انعام وحل مشکلات شخصى و خصوصى خود با تشریفات ویژهاى
تشکیل مى دهند که بنام جلسات ختم انعام نامیده مى شود، مسلما اگر در این جلسات به
محتواى سوره دقت شود، نه تنها مشکلات شخصى ، مشکلات عمومى مسلمانان نیز حل خواهد
شد، اما افسوس که بسیارى از مردم به قرآن به عنوان یک سلسله اوراد که داراى خواص
مرموز و ناشناخته است مى نگرند و جز به خواندن الفاظ آن نمى اندیشند، در حالى که
قرآن سراسر درس است و مکتب ، برنامه است و بیدارى ، رسالت است و آگاهى .
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیات ۱و۲
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذى خلق السماوات و الا رض و جعل الظلمات و النور ثم الذین کفروا بربهم
یعدلون (۱)
هو الذى خلقکم من طین ثم قضى اءجلا و اءجل مسمى عنده ثم اءنتم تمترون (۲)
ترجمه :
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
۱ - ستایش براى خداوندى است که آسمانها و زمین را آفرید و ظلمتها و نور را ایجاد
کرد، اما کافران براى پروردگار خود شریک و شبیه قرار مى دهند (با اینکه دلایل توحید
و یگانگى او در آفرینش جهان آشکار است ).
۲- او کسى است که شما را از گل آفرید سپس مدتى مقرر داشت (تا انسان تکامل یابد)
و اجل حتمى نزد او است (و او از آن آگاه است ) با این همه شما (مشرکان در توحید و
یگانگى یا قدرت او) تردید مى کنید.
تفسیر
این سوره با حمد و ستایش پروردگار آغاز شده است .
نخست از طریق آفرینش عالم کبیر (آسمان و زمین ) و نظامات آنها، و سپس از طریق
آفرینش عالم صغیر یعنى انسان ، مردم را متوجه اصل توحید مى سازد و ابتدا مى گوید:
حمد و سپاس براى خدائى است که آسمانها و زمین را آفرید (الحمد لله الذى خلق
السماوات و الارض ).
خداوندى که مبدء نور و ظلمت و بر خلاف عقیده دوگانه پرستان ، آفریننده همه چیز است
(و جعل الظلمات و النور).
اما مشرکان و کافران به جاى اینکه از این نظام واحد درس توحید بیاموزند براى
پروردگار خود شریک و شبیه مى سازند (ثم الذین کفروا بربهم یعدلون )
قابل توجه اینکه عقیده مشرکان را با کلمه ثم که در لغت عرب براى ترتیب با فاصله است
ذکر کرده و این نشان مى دهد که در آغاز، توحید به عنوان یک اصل فطرى و عقیده عمومى
و همگانى بشر بوده است و شرک بعدا به صورت یک انحراف از این اصل فطرى به وجود آمده
.
اما در اینکه چرا درباره آفرینش زمین و آسمان ، کلمه خلق به کار رفته ، و در مورد
نور و ظلمت کلمه جعل مفسران ، سخنان گوناگونى دارند، ولى آنچه نزدیکتر به ذهن مى
رسد این است که خلقت درباره اصل وجود چیزى است و جعل درباره خواص و آثار و کیفیاتى
است که به دنبال آنها وجود پیدا مى کند و از آنجا که نور و ظلمت جنبه تبعى دارد از
آن تعبیر به جعل شده است .
جالب توجه اینکه در حدیثى از امیر مؤ منان على (علیه السلام ) در تفسیر این آیه
چنین نقل شده است که فرمود: این آیه در حقیقت به سه طایفه از منحرفان پاسـخ مى
گوید، اول به مادیها که جهان را ازلى مى پنداشتند و منکر خلق و آفرینش بودند، دوم
به دوگانه پرستانى که نور و ظلمت را دو مبدء مستقل مى دانستند، سوم رد بر مشرکان
عرب که براى خدا شریک و شبیه قائل بودند.
آیا ظلمت از مخلوقات است ؟
از آیه بالا استفاده مى شود، همانطور که نور مخلوق خداوند است ، ظلمت هم آفریده او
است ، در حالى که معروف در میان فلاسفه و دانشمندان علوم طبیعى این است که ظلمت
چیزى جز عدم نور نیست ، و این را مى دانیم که نام مخلوق بر معدوم نمى توان گذاشت ،
بنابراین چگونه آیه مورد بحث ، ظلمت را جزء مخلوقات خداوند بشمار آورده است ؟! در
پاسـخ این ایراد مى توان گفت :
اولا ظلمت همیشه به معناى ظلمت مطلق نیست ، بلکه ظلمت غالبا به معناى نور بسیار کم
و ضعیف در برابر نور فراوان و قوى بکار مى رود، مثلا همه مى گوئیم شب ظلمانى با
اینکه مسلم است ، در شب ، ظلمت مطلق نیست ، بلکه همواره ظلمت شب آمیخته با نور کم
رنگ ستارگان یا منابع دیگر نور میباشد، بنابراین مفهوم آیه این مى شود که خداوند
براى شما روشنى روز و تاریکى شب که یکى نور قوى و دیگرى نور بسیار ضعیف است ، قرار
داد و بدیهى است که ظلمت به این معنى از مخلوقات خدا است .
و ثانیا درست است که ظلمت مطلق یک امر عدمى است ، اما امر عدمى هنگامى که در شرائط
خاصى واقع شود، حتما از یک امر وجودى سرچشمه میگیرد یعنى کسى که ظلمت مطلق را در
شرائط خاصى براى اهداف معینى بوجود مى آورد
حتما باید از وسائل وجودى استفاده کند، مثلا ما میخواهیم در لحظه معینى اطاق را
براى ظاهر کردن عکسى تاریک کنیم ناچاریم جلوى نور را بگیریم تا ظلمت در این لحظه
معین بوجود آید، چنین ظلمتى مخلوق است (مخلوق بالتبع ).
و به اصطلاح عدم مطلق گرچه مخلوق نیست ، اما عدم خاص سهمى از وجود دارد و مخلوق مى
باشد.
نور رمز وحدت و ظلمت رمز پراکندگى است
نکته دیگرى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که در آیات قرآن ، نور با
صیغه مفرد آورده شده و ظلمت به صورت جمع (ظلمات ).
ممکن است این تعبیر اشاره لطیفى به این حقیقت باشد که ظلمت (اعم از حسى و معنوى )
همواره سرچشمه پراکندگیها و جدائیها و دور افتادنها است ، در صورتى که نور رمز وحدت
و اجتماع مى باشد.
بسیار با چشم خود دیده ایم که در یک شب تابستانى ، چراغى در وسط حیاط یا بیابان
روشن مى کنیم ، در مدت کوتاهى همه گونه حشرات گرد آن جمع مى شوند و در واقع مجمعى
از زندگى را در اشکال متنوع تشکیل میدهند، اما هنگامى که آن را خاموش کنیم هر کدام
به طرفى میروند و پراکنده مى گردند، در مسائل معنوى و اجتماعى نیز همینگونه است ،
نور علم و قرآن و ایمان مایه وحدت ، و ظلمت جهل و کفر و نفاق موجب پراکندگى است .
گفتیم این سوره براى تحکیم پایه هاى خدا پرستى و توحید در دلها نخست انسان را متوجه
عالم کبیر مى سازد، و در آیه بعد توجه به عالم صغیر یعنى انسان مى دهد و در این
مورد به شگفت انگیزترین مساله یعنى آفرینش او از خاک و گل اشاره کرده مى فرماید: او
است خدائى که شما را از گل آفرید
(هو الذى خلقکم من طین ).
درست است که آفرینش ما از پدران و مادرانمان بوده است ، نه از خاک ولى چون آفرینش
انسان نخستین از خاک و گل بوده است ، درست است که به ما نیز چنین خطابى بشود.سپس به
مراحل تکاملى عمر انسان اشاره کرده مى گوید: پس از آن مدتى را مقرر ساخت که در این
مدت انسان در روى زمین پرورش و تکامل پیدا کند (ثم قضى اجلا).اجل در اصل به معنى
مدت معین است ، و قضاء اجل به معنى تعیین مدت و یا به آخر رساندن مدت است ، اما
بسیار میشود، که به آخرین فرصت نیز اجل گفته مى شود، مثلا مى گویند اجل دین فرا
رسیده است یعنى آخرین موقع پرداخت بدهى رسیده است ، و اینکه به فرا رسیدن مرگ نیز
اجل مى گویند به خاطر این است که آخرین لحظه عمر انسان در آن موقع است .سپس براى
تکمیل این بحث مى گوید: اجل مسمى در نزد خدا است (و اجل مسمى عنده ).و بعد میگوید
شما افراد مشرک درباره آفریننده اى که انسان را از این اصل بى ارزش یعنى گل آفریده
و از این مراحل حیرت انگیز و حیرت زا گذرانده است شک و تردید به خود راه میدهید،
موجودات بى ارزشى همچون بتها را در ردیف او قرار داده ، یا در قدرت پروردگار بر
رستاخیز و زنده کردن مردگان شک و تردید دارید.
(ثم انتم تمترون ).
اجل مسمى چیست ؟
شک نیست که کلمه اجل مسمى و اجلا در آیه به دو معنى است و اینکه بعضى هر دو را به
یک معنى گرفته اند با تکرار کلمه اجل مخصوصا با ذکر قیدمسمى در دفعه دوم به هیچوجه
سازگار نیست .لذا مفسران درباره تفاوت این دو، بحثها کرده اند اما از آنچه بقرینه
سایر آیات قرآن و همچنین روایاتى که از طریق اهل بیت (علیهم السلام ) به ما رسیده
استفاده مى شود تفاوت این دو در آن است که اجل به تنهائى به معنى عمر و وقت و مدت
غیر حتمى ، و اجل مسمى به معنى عمر و مدت حتمى است ، و به عبارت دیگر اجل مسمى مرگ
طبیعى و اجل مرگ زودرس است .توضیح اینکه : بسیارى از موجودات از نظر ساختمان طبیعى
و ذاتى استعداد و قابلیت بقاء براى مدتى طولانى دارند، ولى در اثناء این مدت ممکن
است موانعى ایجاد شود که آنها را از رسیدن به حد اکثر عمر طبیعى باز دارد، مثلا یک
چراغ نفت سوز با توجه به مخزن نفت آن ، ممکن است مثلا بیست ساعت استعداد روشنائى
داشته باشد، اما وزش یک باد شدید و ریزش باران و یا عدم مراقبت از آن سبب مى شود که
عمر آن کوتاه گردد.در اینجا اگر چراغ با هیچ مانعى برخورد نکند و تا آخرین قطره نفت
آن بسوزد سپس خاموش شود به اجل حتمى خود رسیده است و اگر موانعى قبل از آن باعث
خاموشى چراغ گردد مدت عمر آن را اجل غیر حتمى میگوئیم .در مورد یک انسان نیز چنین
است اگر تمام شرائط براى بقاى او جمع گردد و موانع بر طرف شود ساختمان و استعداد او
ایجاب مى کند که مدتى طولانى - هر چند این مدت بالاخره پایان وحدى دارد - عمر کند،
اما ممکن است بر اثر سوء تغذیه یا مبتلا شدن به اعتیادات مختلف و یا دست زدن به
خودکشى یا ارتکاب گناهان خیلى زودتر از آن مدت بمیرد، مرگ را در صورت اول اجل حتمى
و در صورت دوم اجل غیر حتمى مى نامند.و به تعبیر دیگر اجل حتمى در صورتى است که ما
به مجموع علل تامه بنگریم و اجل غیر حتمى در صورتى است که تنها مقتضیات را در نظر
بگیریم .با توجه به این دو نوع اجل بسیارى از مطالب روشن میشود، از جمله اینکه در
روایات مى خوانیم صله رحم عمر را زیاد و یا قطع رحم عمر را کم مى کند (منظور از عمر
و اجل در این موارد اجل غیر حتمى است ).و یا اینکه در آیه اى مى خوانیم فاذا جاء
اجلهم لا یستاخرون ساعة و لایستقدمون : هنگامى که اجل آنها فرا رسد نه ساعتى به عقب
میافتد و نه جلو در اینجا منظور از اجل همان مرگ حتمى است .بنابراین آیه مزبور تنها
مربوط به موردى است که انسان به عمر نهائى خود رسیده است ، و اما مرگهاى پیشرس را
به هیچ وجه شامل نمى شود.و در هر صورت باید توجه داشت که هر دو اجل از ناحیه خدا
تعیین مى شود یکى بطور مطلق و دیگرى به عنوان مشروط و یا معلق ، درست مثل اینکه مى
گوئیم : این چراغ بعد از بیست ساعت بدون هیچ قید و شرط خاموش مى شود و نیز مى گوئیم
اگر طوفانى بوزد بعد از دو ساعت ، خاموش خواهد شد، در مورد انسان و اقوام و ملتها
نیز چنین است میگوئیم خداوند اراده کرده است که فلان شخص یا ملت پس از فلان مقدار
عمر بطور قطع از میان برود و نیز میگوئیم اگر ظلم و ستم و نفاق و تفرقه و سهل
انگارى و تنبلى را پیشه کنند در یک سوم آن مدت از بین خواهند رفت ، هر دو اجل از
ناحیه خدا است یکى مطلق و دیگرى مشروط.از امام صادق (علیه السلام ) در ذیل آیه فوق
چنین نقل شده که فرمود: هما اجلان اجل محتوم و اجل موقوف : این اشاره به دو نوع اجل
است ، اجل حتمى و اجل مشروط و در احادیث دیگرى که در این زمینه وارد شده تصریح
گردیده است که اجل غیر حتمى (مشروط) قابل تقدیم و تاخیر است و اجل حتمى قابل تغییر
نیست (نور الثقلین جلد اول صفحه 504 ).
منبع (کانال فضیلتها):
بسم الله الرحمن الرحیم
ساعتی که روزی ها تقسیم می شود...
حضرت امام باقر علیه السلام
إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ کُلَّ عَبْدٍ
دَعَّاءٍ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی السَّحَرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ
فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِیهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تُقَسَّمُ فِیهَا
الْأَرْزَاقُ وَ تُقْضَى فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ.
خداوند عزّوجلّ از میان بندگان خود هر بنده ای که زیاد اهل دعا کردن است را دوست
دارد.
پس مقیّد باشید که سحر تا طلوع آفتاب، مشغول دعا باشید که این زمانی است که درهای
آسمان گشوده، روزی ها تقسیم و حوائج بزرگ برآورده می شود.
«اصول کافی» ج ۲ص۴۷۸
منبع (کانال فضیلتها):
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیه ۳
و هو الله فى السماوات و فى الارض یعلم سرکم و جهرکم و یعلم ما تکسبون(۳)
ترجمه :
۳ - او است خداوند در آسمانها و در زمین ، پنهان و آشکار شما را مى داند و از آنچه
(انجام مى دهید و) به دست مى آورید با خبر است .
تفسیر
در این آیه براى تکمیل بحث گذشته در زمینه توحید و یگانگى خدا و پاسـخ گفتن به
کسانى که براى هر دسته اى از موجودات خدائى قائلند و مى گویند خداى باران ، خداى
جنگ ، خداى صلح ، خداى آسمان و مانند آن چنین مى گوید: او است خداوندى که الوهیتش
بر تمام آسمانها و زمین حکومت مى کند (و هو الله فى السماوات و فى الارض ) (۱).
یعنى با توجه به اینکه خالق همه چیز او است ، مدبر و اداره کننده همه نیز او
میباشد. - زیرا حتى مشرکان جاهلیت خالق و آفریدگار را( الله ) میدانستند ولى تدبیر
و تصرف را براى بتها قائل بودند.
آیه به آنها پاسـخ میدهد: کسى که خالق است ، تدبیر و تصرف در همه جا نیز به دست او
است . این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که خداوند در همه جا حاضر است ، در
آسمانها و در زمین و جائى از او خالى نیست ، نه اینکه جسم باشد و مکان داشته باشد
بلکه احاطه به همه مکانها دارد. بدیهى است کسى که در همه جا حکومت مى کند و تدبیر
همه چیز بدست او است و در همه جا حضور دارد، تمام اسرار و نهانیها را میداند، و لذا
در جمله بعد مى گوید: چنین پروردگارى پنهان و آشکار شما را میداند و نیز از آنچه
انجام میدهید با خبر است (یعلم سرکم و جهرکم و یعلم ما تکسبون ).
ممکن است گفته شود سر و جهر در آیه اعمال انسانها و نیات آنها را نیز شامل میشود،
بنابراین نیازى به ذکر ما تکسبون (انجام میدهید) نیست . ولى باید توجه داشت که کسب
به معنى نتیجه هاى عمل و حالات روحى حاصل از اعمال خوب و بد است ، یعنى او هم از
اعمال و نیات شما با خبر است ، و هم از اثراتى که این اعمال در روح شما میگذارد، و
در هر حال ذکر این جمله براى تاکید در مورد اعمال انسانها است .
منبع (کانال فضیلتها):
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیات ۴تا۵
و ما تاتیهم من ءایة من ءایات ربهم إلا کانوا عنها معرضین (۴)
فقد کذبوا بالحق لما جاءهم فسوف یأ تیهم اءنبؤا ما کانوا به یستهزءون(۵)
ترجمه :
۴- هیچ نشانه و آیه اى از آیات پروردگارشان به آنها نمیرسد مگر اینکه از آن روى
میگردانند !.
۵- آنان حق را هنگامى که سراغشان آمد، انکار کردند ولى به زودى خبر آنچه را به باد
مسخره گرفتند به آنان میرسد (و از نتائج کار خود آگاه مى شوند).
تفسیر
گفتیم در سوره انعام روى سخن بیشتر با مشرکان است ، و قرآن به انواع
وسائل براى بیدارى و آگاهى آنها متوسل میشود، این آیه و آیات فراوانى که بعد از آن
مى آید در تعقیب همین موضوع است . در این آیه به روح لجاجت و بی اعتنائى و تکبر
مشرکان در برابر حق و نشانه هاى خدا اشاره کرده ، مى گوید: آنها چنان لجوج و بى
اعتنا هستند که هر نشانه اى از نشانه هاى پروردگار را میبینند، فورا از آن روى برمى
گردانند. (و ما تاتیهم من آیة من آیات ربهم الا کانوا عنها معرضین )
یعنى ابتدائى ترین شرط هدایت و راهیابى که تحقیق و جستجوگرى است در آنها وجود
ندارد، نه تنها شور و عشق یافتن حق در وجود آنان نیست که همانند تشنگانى که به
دنبال آب میدوند در جستجوى حق باشند، بلکه اگر چشمه آبى زلال بر در خانه آنها بجوشد
صورت از آن برگردانده و اصلا به آن نگاه نمى کنند، حتى اگر این آیات از طرف
پروردگار آنها باشد (ربهم ) و به منظور تربیت و تکامل خود آنها نازل گردد!
این روحیه منحصر به دوران جاهلیت و مشرکان عرب نبوده ، الان هم بسیارى را میبینیم
که در یک عمر شصت ساله حتى ، زحمت یکساعت تحقیق و جستجو در باره خدا و مذهب به خود
نمى دهند، سهل است اگر کتاب و نوشته اى در این زمینه به دست آنها بیفتد به آن نگاه
نمیکنند، و اگر کسى با آنها در این باره سخن گوید، گوش فرا نمیدهند، اینها جاهلان
لجوج و بیخبرى هستند که ممکن است گاهى در کسوت دانشمند ظاهر شوند!
سپس به نتیجه این عمل آنها اشاره کرده و مى گوید: نتیجه این شد که آنها حق را به
هنگامى که به سراغشان آمد تکذیب کردند در حالى که اگر در آیات و نشانه هاى پروردگار
دقت مى نمودند، حق را بخوبى میدیدند و مى شناختند
و باور مى کردند (فقد کذبوا بالحق لما جائهم ).
(و نتیجه این تکذیب را بزودى دریافت خواهند داشت ، و خبر آنچه را بباد مسخره گرفتند
به آنها مى رسد) (فسوف یاتیهم انباء ما کانوا به یستهزئون )
در دو آیه فوق در حقیقت اشاره به سه مرحله از کفر شده که مرحله به مرحله تشدید
میگردد، نخست مرحله اعراض و روى گردانیدن ، سپس مرحله تکذیب و بعدا مرحله استهزاء و
مسخره کردن حقایق و آیات خدا.
این امر نشان که انسان در طریق کفر در یک مرحله متوقف نمیشود بلکه هر چه پیش میرود
بر شدت انکار و عداوت و دشمنى با حق و بیگانگى از خدا مى افزاید.
منظور از تهدید که در آخر آیه ذکر شده ، این است که در آینده دور یا نزدیک عواقب
شوم بى ایمانى دامن آنها را در دنیا و آخرت خواهد گرفت ، آیات بعد نیز شاهد این
تفسیر است .
منبع (کانال فضیلتها):
به یاد شهدا:
امام خامنه ای:
متأسّفانه امروز کسانی هستند که در زیر سایهی جمهوری اسلامی و به برکت مجاهدت همین شهیدان و رزمندگان و ایثارگران و امثال اینها دارند با امنیّت و آزادی زندگی میکنند و 180 درجه بر خلاف خواستههای آنها و اهداف انقلاب کار میکنند و حرکت میکنند! اینها باید برای خودشان روشن کنند که جواب این خونهای پاک را چه جور خواهند داد. شما در مقابل، تلاشتان را در راه حق، در راه صحیح، در راه انقلاب مضاعف کنید. 1399/12/25
امام خامنه ای:
سبک زندگی اسلامی در رفتار رزمندگان ما و شهدای ما یک چیز برجستهای است که واقعاً نمیشود از این صرف نظر کرد. آن قدر نکتهی الهامبخش در زندگی این شهیدان وجود دارد که واقعاً جا دارد یک تصویر هنرمندانهای از این وضعیّت را هنرمندان ما به دنیا نشان بدهند، و رزمندهی ایرانی را بشناسانند به دنیا و با کارهای هنری و بزرگ در مقابل چشم مردم دنیا قرار بدهند ... 1400/08/30
بخش سوم مطالب
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/
https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا