بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*******************
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیات ۱۰۹تا۱۱۰
و اءقسموا بالله جهد ایمانهم لئن جاءتهم ءایة لیؤمنن بها قل إنما الایات عندالله و
ما یشعرکم اءنها إذا جاءت لا یؤ منون (۱۰۹)
و نقلب افئدتهم و ابصارهم کما لم یؤمنوا به اول مرة و نذرهم فى طغیانهم یعمهون
(۱۱۰)
ترجمه :
۱۰۹ - با نهایت اصرار سوگند به خدا یاد کردند که اگر نشانه اى (معجزهاى ) براى آنها
بیاید حتما به آن ایمان مى آورند بگو معجزات از ناحیه خدا است (و در اختیار من نیست
که به میل شما معجزه بیاورم ) و شما نمى دانید که آنها پس از آمدن معجزات (باز)
ایمان نمى آورند!.
۱۱۰ - و ما دلها و چشمهاى آنها را واژگونه مى سازیم چرا که در آغاز به آن ایمان
نیاوردند و آنان را در حال طغیان و سرکشى به حال خود وامى گذاریم تا سرگردان شوند.
شان نزول :
جمعى از مفسران در شان نزول این آیه نقل کرده اند که عده اى از قریش خدمت پیامبر
(صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) رسیدند و گفتند: تو براى موسى و عیسى ، خارق عادات
و معجزات مهمى نقل مى کنى ، و همچنین درباره انبیاى دیگر، تو نیز امثال این کارها
را براى ما انجام ده تا ما ایمان آوریم ، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )
فرمود: مایلید چه کار براى شما کنم ؟ گفتند: از خدا بخواه کوه صفا را تبدیل به طلا
کند، و بعضى از مردگان پیشین ما زنده شوند و از آنها در باره حقانیت دعوت تو سؤ ال
کنیم ، و نیز فرشتگان را به ما نشان بده که در باره تو گواهى دهند، و یا خداوند و
فرشتگان را دستجمعى با خود بیاور!...
پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: اگر بعضى از این کارها را بجا بیاورم
ایمان مى آورید؟ گفتند: به خدا سوگند چنین خواهیم کرد، مسلمانان که اصرار مشرکان را
در این زمینه دیدند از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) تقاضا کردند که چنین
کند، شاید ایمان بیاورند، همین که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آماده دعا
کردن شد، که بعضى از این پیشنهادها را از خدا بخواهد (زیرا بعضى از آنها نامعقول و
محال بود) پیک وحى خدا نازل شد، چنین پیام آورد که اگر بخواهى دعوت تو اجابت مى
شود، ولى در این صورت (چون از هر نظر اتمام حجت خواهد شد و موضوع جنبه حسى و شهود
به خود خواهد گرفت ) اگر ایمان نیاورند همگى سخت کیفر مى بینند (و نابود خواهند شد)
اما اگر به خواسته آنها ترتیب اثر داده نشود و آنها را به حال خود واگذارى ممکن است
بعضى از آنها در آینده توبه کنند و راه حق را پیش گیرند، پیامبر (صلى اللّه علیه و
آله و سلّم ) پذیرفت و آیات فوق نازل گردید.
تفسیر:
در آیات گذشته دلائل منطقى متعددى در زمینه توحید، ذکر شد که براى اثبات یگانگى خدا
و نفى شرک و بت پرستى کافى بود، اما با این حال جمعى از مشرکان لجوج متعصب ، تسلیم
نشدند و شروع به بهانه جوئى کردند، و از جمله خارق عادات عجیب و غریبى که بعضى از
آنها اساسا محال بود از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) خواستند و به دروغ
ادعا کردند که هدفشان آن است که این گونه معجزات را ببینند و ایمان بیاورند، قرآن
در آیه نخست وضع آنها را چنین نقل مى کند: با نهایت اصرار سوگند یاد کردند که اگر
معجزه اى براى آنها بیاید ایمان خواهند آورد (و اقسموا بالله جهد ایمانهم لئن
جائتهم آیة لیؤ منن بها).
قرآن در پاسـخ آنها دو حقیقت را بازگو مى کند: نخست به پیامبر (صلى اللّه علیه و
آله و سلّم ) اعلام مى کند که به آنها بگوید این کار در اختیار من نیست که هر
پیشنهادى آنها بکنند انجام مى دهد، بلکه معجزات تنها از ناحیه خدا است و به فرمان
او است (قل انما الایات عندالله ).
سپس روى سخن را به مسلمانان ساده دلى که تحت تاثیر سوگندهاى غلیظ و شدید مشرکان
قرار گرفته بودند کرده ، مى گوید: شما نمیدانید که اینها دروغ مى گویند و اگر این
معجزات و نشانه هاى مورد درخواست آنها انجام شود باز ایمان نخواهند آورد (و ما
یشعرکم انها اذا جائت لا یؤمنون ).
صحنه هاى مختلف برخورد پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با آنها نیز گواه این
حقیقت است که این دسته در جستجوى حق نبودند بلکه هدفشان این بود که با بهانه جوئیها
مردم را سرگرم ساخته و بذر شک و تردید در دلها بپاشند.
در آیه بعد علت لجاجت آنها چنین توضیح داده شده است که آنها بر اثر
اصرار در کجروى و تعصبهاى جاهلانه و عدم تسلیم در مقابل حق درک و دید سالم را از
دست داده اند، و گیج و گمراه در سرگردانى به سر مى برند، و چنین مى گوید: ما دلها و
چشمهاى آنها را وارونه و دگرگون مى نمائیم آنچنان که در آغاز و ابتداى دعوت ایمان
نیاوردند (و نقلب افئدتهم و ابصارهم کما لم یؤ منوا به اول مرة ).
در اینجا نیز این کار به خدا نسبت داده شده است نظیر چیزى که در آیات قبل گذشت ، و
این در حقیقت عکس العمل و نتیجه اعمال خود آنها است ، و نسبت دادن آن به خدا به
عنوان این است که او علت العلل و سرچشمه جهان هستى است ، و هر خاصیتى در هر چیز است
به اراده او است ، و به تعبیر دیگر خداوند در لجاجت و کجروى و تعصبهاى کورکورانه
این اثر را آفریده است که تدریجا درک و دید انسان را از کار مى اندازد.
و در پایان آیه مى فرماید: ما آنها را در حال طغیان و سرکشى به حال خود وا مى
گذاریم تا سرگردان شوند (و نذرهم فى طغیانهم یعمهون ).
خداوند همه ما را از گرفتار شدن در چنین سرگردانى که زائیده اعمال بى رویه خود ما
است حفظ کند، و درک و دید کاملى به ما مرحمت نماید که چهره حقیقت را آنچنان که هست
بنگریم .
منبع ادامه ...:
چهل حدیث درباره امام زمان(عج)
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
عبور کشور از گردنهها و مسیرهای سخت در حرکت به سمت قلهها: ما از بخش زیادی از مسیر با وجود شیب تند عبور کرده و به قلهها نزدیک
شدهایم بنابراین امروز روز خسته شدن و ناامیدی نیست بلکه روز شوق و امید وحرکت است
و مسئولان کشور باید با این روحیه حرکت کنند ...
۲۶ /مرداد/ ۱۴۰۲
۲۸ /دی/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب در دیدار تعدادی از مسئولان سازمان
تبلیغات اسلامی:
ملاحظه و رعایت اقتضائات کار فرهنگی - تبلیغی راهبردی ضروری و همیشگی است
۵ /بهمن/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اهانتهای اخیر به قرآن در کشورهای
اروپایی را محکوم کردند؛
علیرغم توطئه استکبار، آینده از آن اسلام است
۴ /اسفند/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در در دیدار اعضای مجلس خبرگان
رهبری:
بنیه قوی مردمی نظام حجت را بر همه مسئولان و علما تمام کرده است
۱۲ /دی/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای مرکزی
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا:
مسئله پیشرفت علمی و عبور از مرزهای دانش نباید فراموش شود
۱۵ /اسفند/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در روز درختکاری سه اصله نهال
کاشتند؛
هر ایرانی سه درخت بکارد کاشت یک میلیارد نهال در چهار سال محقق میشود
۱۰ /بهمن/ ۱۴۰۱
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان عرصههای
دانشبنیان:
حل مشکلات محسوس معیشتی و رفاه خانوار بدون رشد اقتصادی ممکن نیست
۲۹ /بهمن/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب در دیدار مسئولان، سفیران کشورهای اسلامی
و شرکتکنندگان در مسابقات قرآن:
علت اصلی ایرانهراسی حمایت صریح و بیملاحظه جمهوری اسلامی از فلسطین است
۲۹ /آذر/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانوادههای شهدای حادثه
تروریستی حرم مطهر شاهچراغ:
حادثه تروریستی شاهچراغ موجب رسوایی آمریکاییهای منافق و سیاهدل شد
۱۵ /آذر/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و اعضای شورای عالی
انقلاب فرهنگی مطرح کردند:
لزوم شناخت دقیق ضعفهای فرهنگی، تلاش برای یافتن راهحل و ترویج گزارههای صحیح
۱۱ /دی/ ۱۴۰۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده و اعضای ستاد
بزرگداشت سردار سلیمانی:
کار بزرگ شهید سلیمانی حفظ، رشد دادن، مجهز کردن و احیاء جبهه مقاومت بود
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
نزول فرشتگان بر انسان
«قرآن میفرماید: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم
الملائکة». «ربّنا اللَّه» یعنی اعتراف به عبودیّت در مقابل خدا و تسلیم در مقابل
او. این چیز خیلی بزرگی است؛ اما کافی نیست. وقتی میگوییم «ربّنا اللَّه»، برای
همین لحظهای که میگوییم، خیلی خوب است؛ اما اگر «ربّنا اللَّه» را فراموش کردیم،
«ربّنا اللَّه» امروزِ ما دیگر برای فردای ما کاری صورت نخواهد داد. لذا میفرماید:
«ثمّ استقاموا»؛ پایداری و استقامت کنند و در این راه باقی بمانند. این است که موجب
میشود «تتنزّل علیهم الملائکة»، والّا با یک لحظه و یک برهه خوب بودن، فرشتگان خدا
بر انسان نازل نمیشوند.» ۱۳۸۱/۰۷/۱۷
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
پیروزی قطعی
«یک عدهای میگویند: مگر میشود در مقابل صفِ بههمپیوستهی دشمنان مسلح به پول و
زور و رسانه و اقتصاد و سیاست ایستاد؟ بله، اگر برای خدا پا در میدان گذاشتید و
ایستادگی کردید، پیروزی قطعی است؛ «و لو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الأدبار ثمّ لا
یجدون ولیّا و لا نصیرا. سنّة اللّه الّتی قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللّه
تبدیلا»… اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهای خوشروحیه و پرتوان و عازم، در این راهی
که دارید میروید، ایستادگی کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام
آمال و آرزوها و داعیهها و شعارهای ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه
نسبت به دنیای اسلام و امت اسلامی و جامعهی بشری تحقق پیدا خواهد کرد.» ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
وضعیت منافقان در زمان پیامبر و حضرت علی علیهما السلام
وضع امیرالمؤمنین، حقیقتاً هم خیلی مشکل بوده است. زمان پیامبر، جنگها، صفکشیها و
جناحبندیها، جناحبندیهای واضحی بود؛ کفر بود و ایمان، شرک بود و توحید. شرک واضح
بود، منافقانی هم که بودند، منافقان شناختهشدهیی بودند، پیامبر منافقان خودش را
هم میشناخت؛ منافقانی که در مدینه بودند، منافقانی که از مدینه فرار کردند و به طرف
مکه رفتند؛ «فمالکم فیالمنافقین فئتین والله ارکسهم بما کسبوا»(۱). انواع و اقسام
منافقان در زمان پیامبر بودند؛ منافقانی که تا اشتباهی میکردند، دربارهشان آیهیی
نازل میشد و حقایق روشن میگردید؛ پیامبر بیان میکرد، همه میفهمیدند؛ اشتباهی در کار
نمیماند. اما در زمان امیرالمؤمنین، بزرگترین مشکل، وجود یک جناح علی الظاهر
مسلمان، با همهی شعارهای اسلامی، اما در اساسیترین مسألهی دین منحرف بود؛ یعنی
همان کسانی که مقابل امیرالمؤمنین قرار گرفتند.۱۳۷۰/۰۱/۲۶
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
ولایت، اساسیترین مسألهی دین
اساسیترین مسألهی دین، مسألهی ولایت است؛ چون ولایت، نشانه و سایهی توحید است.
ولایت، یعنی حکومت؛ چیزی است که در جامعهی اسلامی متعلق به خداست، و از خدای متعال
به پیامبر، و از او به ولىّ مؤمنین میرسد. آنها [یک جناح علی الظاهر مسلمان، با
همهی شعارهای اسلامی، اما در اساسیترین مسألهی دین منحرف؛ یعنی همان کسانی که
مقابل امیرالمؤمنین قرار گرفتند.] در این نکته شک داشتند، دچار انحراف بودند و
حقیقت را نمیفهمیدند؛ هرچند ممکن بود سجدههای طولانی هم بکنند! همان کسانی که در
جنگ صفین از امیرالمؤمنین رو برگرداندند و رفتند به عنوان مرزبانی در خراسان و
مناطق دیگر ساکن شدند، سجدههای طولانىِ یک شب یا ساعتهای متمادی میکردند؛ اما
فایدهاش چه بود که انسان امیرالمؤمنین را نشناسد، خط صحیح را - که خط توحید و خط
ولایت است - نفهمد و برود مشغول سجده بشود! این سجده چه ارزشی دارد؟
بعضی از روایات باب ولایت نشان میدهد که اینطور افرادی اگر همهی عمرشان را عبادت
بکنند، اما ولىّ خدا را نشناسند، تا به دلالت او حرکت بکنند و مسیر را با انگشت
اشارهی او معلوم نمایند، این چه فایدهیی دارد؟ «و لم یعرف ولایة ولىّالله
فیوالیه و یکون جمیع اعماله بدلالته»(۱). این، چه طور عبادتی است؟! امیرالمؤمنین با
اینها درگیر بود.۱۳۷۰/۰۱/۲۶
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
مبارزه توأمان با کفر و نفاق
دشمنان اسلام همهی تلاششان را روى اسلام متمرکز کردهاند و از روشهاى پیچیده
استفاده میکنند، با مطرح کردن اسلام مغشوش و اسلام وابسته؛ در نقاطى از جهان الان
اینجور عمل میشود؛ لذا امروز وظیفهی ما فقط مبارزهی با کفّار نیست، بلکه
[مبارزهی با] کفّار و منافقین -هر دو- است؛ یعنى واقعاً «جهِدِ الکُفّارَ وَ
المُنفِقینَ وَ اغلُظ عَلَیهِم»؛(۱) تا آنجایى که بتوانیم، [باید] آن غلظت را هم
نشان بدهیم؛ وظیفهی امروز است. لکن من به شما عرض میکنم: ما قلبمان منوّر به نورِ
امید به آینده است. امیدواریم خدا انشاءالله به شما توفیق بدهد. ...آن مسلمانى
که نفهمد در اسلام مبارزه هست، او مسلمان نیست.۱۳۶۸/۱۱/۱۱
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
دشمنشناسی
به مجردی که دشمن کوچکترین تحرکی نشان داد، او را هدف قرار بدهید. در جنگ فرهنگی،
در جنگ سیاسی، در جنگ امنیتی، تحرک دشمن را درست نمیتوان دید. گاهی اوقات، دشمن
کار را به گونهای ترتیب میدهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و
باطل است، پس چرا میخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون میخواهد پازل
خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف
حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید
زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است! بله، وارد سیاست
بشوید و فکرِ سیاسی کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار
و موضعگیری شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است.چهطور دشمن را
بشناسیم؟ چهطور تمایلات او را کشف کنیم؟ چهطور بفهمیم که این کار به نفع دشمن یا
به ضرر دشمن است؟ این همان نقطهی اساسی است. این همان جایی است که به اهتمام کامل،
مطلقاً سهلانگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد. اگر هم در جایی برای
انسان مطلب روشن نیست، آن جا نباید حرکت کند. اگر دیدید زیر پا محکم است، پا
بگذارید؛ اگر دیدید مشکوک است، پا نگذارید. بنابراین محافظهکار نباشید، اما هوشیار
باشید؛ این، آن خط سیاسی است. البته سخت است و آسان نیست؛ اما شما هم مرد کارِ
سختید؛ بسیجی هستید و باید این کار سخت را به عهده بگیرید.
۱۳۸۶/۰۲/۳۱
ولایت فقیه در کلام شهدا
۱- شهید چمران: من نمیگویم #ولی_فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی
فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او
معصومیت می بخشد.
۲- شهید همت: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید.
۳- شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه
باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
۴- شهید محمود کاوه: دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه ای
را که علیه انقلاب طرح ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر، آن را خنثی
خواهد کرد.
۵- شهید آوینی: حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار است، پایمردی
میخواهد و وفاداری.
۶- شهید حسین خرازی: از مردم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه ما راه حق
است.
۷- شهید صیاد شیرازی: صحبتی را که ولایت مطرح میکند به محض ایراد سخن، بر ما واجب
می شود.
۸- شهید کشوری: تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایت فقیه خواهم جنگید.
۹- شهید مهدی باکری: برادران میدانند که ولایت محور اصلی جامعه ما است. یعنی همه
چیز ما بر حول محور ولایت شکل میگیرد و امام امت این را دقیقاً تفهیم کردهاند و
به ما گفتهاند که چگونه این محور را نگه داریم و حول آن حرکت کنیم تا اینکه جامعه
اسلامی و حرکت صحیح اسلامی داشته باشیم.
بخشی از وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را
برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به
سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر
ماند، دیگر حرمها میمانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی
نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب
شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام
را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت
قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان
سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام
خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری
اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این
خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین،
سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
خطاب به برادران و خواهران ایرانی...
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من،
هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران
کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته
در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات
بدانید.
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
التماس دعا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
فضیلت و خواص سوره بروج
هشتاد و پنجمین سوره قرآن کریم است که مکی و 22 آیه دارد.
در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر کس سوره
بروج را قرائت کند ده برابر روزهای جمعه و روزهای عرفه ای که او درک کرده است به او
پاداش داده می شود.(1)
امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره بروج را در نمازهای
واجب خود بخواند در محشر و موقف هایی که در پیش خواهد داشت همراه با پیامبران و
رسولان و صالحان خواهد بود زیرا سوره بروج سوره پیامبران است.(2)
رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم بر قرائت این سوره در نمازهای مختلف روزانه سفارش
می فرمودند.(3)
آثار و برکات سوره
1) برطرف کننده ترس و سختی از انسان
از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: قرائت سوره بروج انسان را از
ترساننده ها و سختی ها نجات می بخشد.(4)
2) به راحتی کودک را از شیر جدا کنید
امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: اگر بخواهند کودکی را از شیر جدا کنند
و شیر را از او بگیرند این سوره را بر او بخوانند. این دو ره برای او آسان خواهد شد
و هر کس هنگام خواب این سوره را بخواند تا صبح در امان خدا خواهد بود.(5)
3) برای رفع مسمومیت
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس سوره بروج را بر آب بخواند و به کسی که سم
خورده است بنوشاند سم به او آسیبی نمی رساند. (6)
__________________
پی نوشت:
(1) مجمع البیان، ج10، ص310
(2) ثواب الاعمال، ص122
(3) بحارالانوار، ج89، ص321
(4) تفسیرالبرهان، ج5، ص621
(5) همان
(6) مکارم الاخلاق، ص365
منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»
منبع (ادامه ...):
http://quran.anhar.ir/fazilat-316.htm
تفسیر صفحۀ
۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴ - تفسیر نور:
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ
وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» و به آنها که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید؛
بلکه آنان زندهاند، ولی شما نمیفهمید.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴:
در جنگ بدر، چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند که شش نفر آنها از مهاجران
و هشت نفر از انصار بودند.
برخی از مردم میگفتند: فلانی مُرد. این آیه نازل شد و آنان را از این تفکّر
نهی کرد.
شهدا، نهتنها نامشان یا آثار کارهایشان زنده و باقی است، بلکه یک زندگی
واقعی برزخی دارند؛ زندگیای که در آن رزق و شادی و بشارت است، زندگی در جوار
رحمت خدا که در آن حزن و ترس وجود ندارد.
مشخّصات این زندگی، در تفسیر سورۀ آل عمران «آل عمران، ۱۶۸-۱۷۰» خواهد آمد.
إنشاءاللّه.
شهادت در راه خدا، شامل کشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوءقصد دشمنان،
کشتهشدن مؤمنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مکان و زمان میشود.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۴:
۱. نگرشهای محدود مادّی را باید با ایمان به خدا و گفتههای او تکمیل و تصحیح
کرد. «لا تَقُولُوا»
۲. تکالیف سخت، نیاز به پشتوانۀ اعتقادی و جبران خسارتها دارد. آری، کسی که
بداند زنده است، به شهادت رو میکند. «لا تَقُولُوا» «أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ»
۳. شهادت، زمانی ارزش دارد که در راه خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
۴. پیکار در راه دین، از ارزشهای والا در پیشگاه خداوند است. «یُقْتَلُ فِی
سَبِیلِ اللَّهِ»
۵. روح، بعد از مرگ باقی است؛ هر چند جسم و بدن متلاشی شود. «أَحْیاءٌ»
۶. سرچشمۀ بسیاری از تحلیلها، ناآگاهی از واقعیّات است. «لا تَقُولُوا»، «لا
تَشْعُرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵ - تفسیر نور:
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ
الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» و قطعاً
شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات، آزمایش
میکنیم و صابران (در این حوادث و بلاها را) بشارت بده.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵:
خداوند متعال، همۀ انسانها را آزمایش میکند، امّا آزمایش و امتحان همه یکسان
نیست.
تمام جهان، صحنۀ آزمایش و تمام مردم حتّی پیامبران نیز مورد امتحان قرار
میگیرند.
باید بدانیم که آزمایشهای خداوند برای رفع ابهام نیست، بلکه برای شکوفایی
استعدادها و پرورش انسانها است.
وسایل آزمایش الهی نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگی، زیان
مالی و جانی و کمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرۀ اقتصادی، جنگ و جهاد و
اعزام فرزندان و عزیزان به میدانهای نبرد، از جملۀ امتحانات است.
برای پیروزی در آزمایشِ خوف از دشمن، نیاز به توکّل و یاد خداست و برای مبارزه
با کمبودها، نیاز به صبر است که در دو آیه قبل «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ
الصَّلاةِ» راه را نشان داده است.
لازم نیست همۀ مردم با همۀ مسائل آزمایش شوند، بلکه ممکن است:
الف: هر کس با چیزی آزمایش شود؛
ب: فردی در آزمایشی روسفید باشد، ولی در امتحان دیگری رسوایی به بارآورد؛
ج: ممکن است آزمایش فردی، وسیلۀ آزمایش دیگران نیز باشد.
گاهی کم شدن مال و محصولات یا پیدا شدن خوف و ترس و سایر مشکلات، به خاطر
آزمایش الهی است؛ ولی در بعضی اوقات، این امور کیفر اعمال خود انسانهاست.
انسانها گاهی مرتکب بعضی گناهان میشوند که خداوند آنها را به برخی
گرفتاریها مبتلا میکند. حضرت علی علیهالسّلام میفرماید: «ان الله یبتلی
عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات
لیتوب تائب و یتذکر متذکر» «نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۴۳» همانا خداوند، بندگان خود
را به خاطر اعمال فاسدشان، به کمبود محصول و حبس برکت و بستهشدن منابع خیر،
گرفتار میکند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند.
البتّه همین تنبّه نیز آزمایش است؛ همانگونه که بر اثر ایمان نعمتی میدهد که
وسیلۀ آزمایشی است «لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ» «جن،
۱۶» همانا آبی گوارا به آنان نوشاندیم تا ایشان را آزمایش کنیم.
عنایتهای خداوند به صابران:
خداوند چندین عنایت به صابران نموده است از جمله:
۱. محبّت «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ» «آل عمران، ۱۴۶»
۲. نصرت «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» «بقره، ۱۵۳»
۳. بهشت «یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» «فرقان، ۷۵»
۴. پاداش بی حساب «إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ
حِسابٍ» «زمر، ۱۰»
۵. بشارت «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
راه پیروزی در آزمایشهای الهی چند چیز است:
الف: صبر و مقاومت؛
ب: توجّه به گذرابودن حوادث و مشکلات؛
ج: توجّه به تاریخ گذشتگان که چگونه مشکلات را پشت سر گذاردهاند؛
د: توجّه به اینکه همۀ مشکلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد.
امام حسین علیهالسّلام وقتی فرزندش روی دستانش تیر خورد و شهید شد، فرمود:
«هون علی ما نزل بی انه بعین الله» این حادثه سخت، چون خدا میبیند برایم آسان
مینماید. «بحار، ج ۴۵، ص ۴۶»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۵:
۱. آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمی الهی است. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ»
۲. ناگواری ها، سبب مقاومت و رشد است. بسیاری از صفات انسان از قبیل صبر، رضا،
تسلیم، قناعت، رهد، تقوا،حلم و ایثار، در سایۀ برخورد با تنگدستیها است. «وَ
بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
۳. مورد بشارت، در آیه بیان نشده است تا شامل انواع بشارتهای الهی باشد.
«بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶ - تفسیر نور:
«الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا
إِلَیْهِ راجِعُونَ» (صابران) کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنها رسد،
میگویند: ما از آنِ خدا هستیم و بهسوی او باز میگردیم.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶:
صابران، بهجای خودباختگی و پناهندگی به دیگران، تنها به خدا پناه میبرند.
زیرا از دید آنها، تمام جهان کلاس درس و میدان آزمایش است که باید در آن رشد
کنیم. دنیا جای ماندن نیست، خوابگاه و عشرتکده نیست و شدائد و سختیهای آن نیز
نشانۀ بیمهری خداوند نیست.
ناگواریها برای آن است که زیر پای ما داغ شود تا تندتر و سریعتر حرکت کنیم،
بنابراین در تلخیها نیز شیرینی است.زیرا شکوفاشدن استعدادها و کامیابی از
پاداشهای الهی را بهدنبال دارد؛ مصیبتهایی که از طرف اوست، تصرّف مالک
حقیقی و خداوند در مملوک خود است.
اگر انسان بداند که خداوند حکیم و رحیم است و او نیز بندهای بوده که قبلًا
هیچ نبوده «لَمْ یَکُ شَیْئاً»«مریم، ۶۷» و حتّی بعد از مراحلی هم چیز قابل
ذکری نبوده است «لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً» «انسان،۱» خواهد پذیرفت که من
باید در اختیار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حیوان و از
مرتبۀ حیوانیّت به انسانیّت سوق داده و این حوادث را برای رشد و ارتقای من قرار
داده است.
همانگونه که ما دانۀ گندم را زیر فشار، آرد میکنیم و بعد نیز در آتش تنور،
تبدیل به نان میکنیم تا مراحل وجودی او را بالا بریم. شعار صابران «إِنَّا
لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» است.
در حدیث میخوانیم: هر گاه با مصیبتی مواجه شدید، جملۀ «إِنَّا لِلَّهِ وَ
إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»را بگویید. «درّ المنثور، ج ۱، ص ۳۷۷»
آثار گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و یاد خدا به هنگام ناگواری ها:
گفتن «إِنَّا لِلَّهِ» و یاد خدا به هنگام ناگواری ها، آثار فراوان دارد:
الف: انسان را از کلام کفرآمیز و شکایت باز میدارد؛
ب: موجب تسلیت و دلداری و تلقین به انسان است؛
ج: مانع وسوسههای شیطانی است؛
د: اظهار عقاید حق است؛
ه: برای دیگران درس و الگو شدن است.
مردم در برابر مشکلات و مصائب چند دسته هستند:
الف: گروهی جیغ و داد میکنند «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» «معارج، ۲۰»؛
ب: گروهی بردبار و صبور هستند «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛
ج: گروهی علاوهبر صبر، شکرگزارند. «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی
مصابهم» «فقره آخر زیارت عاشورا»؛
این برخوردها، نشانۀ معرفت هر کس نسبت به فلسفۀ مصائب و سختی هاست. همانگونه
که کودک، از خوردن پیاز تند، بیتابی میکند و نوجوان تحمّل میکند، ولی
بزرگسال پول میدهد تا پیاز خریده و بخورد.
پیام سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۶:
ریشۀ صبر، ایمان به خداوند، معاد و امید به دریافت پاداش است. «الصَّابِرِینَ
الَّذِینَ» «قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷ - تفسیر نور:
«أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ
الْمُهْتَدُونَ» آنانند که برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمتهایی است
و همانها هدایتیافتگان هستند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷:
کلمه «صَلَواتٌ» از واژۀ «صلو» به معنی ورود در نعمت و رحمت است.
بر خلاف واژۀ «صلی» که به معنای ورود در قهر و غضب است. مانند: «تَصْلی ناراً
حامِیَةً» «غاشیه، ۴»
خداوند بر مؤمنانی که در مشکلات، صبر و مقاومت کرده اند، خود درود و صلوات
میفرستد «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» ولی دربارۀ مؤمنان مرفّه که زکات
اموالشان را میپردازند، دستور میدهد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله درود
بفرستد. «صَلِّ عَلَیْهِمْ» «توبه، ۱۰۳»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۷:
۱. خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود میکند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ»
۲. تشویق صابران از طرف خداوند، به ما میآموزد که باید ایثارگران و صابران و
مجاهدان، در جامعه از کرامت و احترام خاصّی برخوردار باشند. «عَلَیْهِمْ
صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
۳. تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمۀ تربیت است. «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
۴. هدایت صابران، قطعی و مسلّم است؛ با آنکه در قرآن، هدایت یافتن بسیاری از
انسانها، تنها یک آرزو است «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» ولی در مورد صابران،
هدایت آنان قطعی تلقّی شده است. «أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
۵. هدایت، مراحلی دارد. با اینکه گویندگانِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ
راجِعُونَ» مؤمنان و هدایتشدگان هستند، ولی مرحلۀ بالاتر را بعد از صبر و
دریافت صلوات و رحمت الهی کسب میکنند. «أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸ - تفسیر نور:
«إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ
أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ
خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ» همانا صفا و مروه، از شعائر خداست. پس
هر که حج خانۀ خدا و یا عمره به جای آورد، مانعی ندارد که بین صفا و مروه طواف
کند. و (علاوهبر واجبات) هر کس داوطلبانه کار خیری انجام دهد، همانا خداوند
سپاسگزار داناست.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸:
«شَعائِرِ» جمع «شعیرة» به نشانههایی که برای اعمال خاصّی قرار میدهند، گفته
میشود.
«شَعائِرِ اللَّهِ» علامتهایی است که خدا برای عبادت قرار داده است. «تفسیر
مجمعالبیان»
صفا و مروه نام دو کوه در کنار مسجدالحرام است که با فاصلۀ تقریبی ۴۲۸ متر،
روبهروی یکدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانی سرپوشیده در آمده است.
زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو کوه را طی کنند.
این کار یادآور خاطرۀ هاجر، همسر فداکار حضرت ابراهیم است که برای پیدا کردن
جرعۀ آبی برای کودک خود اسماعیل، هفتبار فاصلۀ این دو کوه را با اضطراب و
نگرانی و بدون داشتن هیچگونه یاور و همدمی طی کرد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: در روی زمین، مکانی بهتر از میان این دو کوه وجود
ندارد، زیرا هر متکبّری در آنجا سر برهنه و پابرهنه و کفنپوشیده بدون هیچ
امتیاز و نشانهای باید مسافت بین دو کوه را طی کند، گاهی با دویدن و گاهی با
راه رفتن.
کوه صفا، علاوهبر اینها خاطرههایی از دعوت پیامبر اسلام دارد که چگونه کفّار
مکّه را به توحید فرا میخواند و آنها گوش نمیدادند. «تفسیر نورالثّقلین، ج
۱، ص ۱۴۵»
در عصر جاهلیّت، مشرکان در بالای کوه صفا، بتی به نام «اساف» و بر کوه مروه، بت
دیگری به نام «نائله» نصب کرده بودند و به هنگام سعی، آن دو بت را به عنوان
تبرّک، با دست مسح میکردند. مسلمانان بههمینجهت از سعی میان صفا و مروه
کراهت داشته و فکر میکردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالای دو کوه،
نباید سعی کنند.
آیۀ فوق نازل شد که صفا و مروه از شعائر الهی است و اگر مردم نادان آنها را
آلوده کردهاند، دلیل بر این نیست که مسلمانان آن را رها کنند. «تفسیر تبیان،
ج ۱، ص ۴۴»
حج و عمره، گاهی در کنار هم، مانند اذان و اقامه به جا آورده میشوند، و گاهی
اعمال عمره، جداگانه و بهتنهایی انجام میشود.
در عمره پنج عمل واجب است:
۱. احرام؛
۲. طواف؛
۳. نماز طواف؛
۴. سعی بین صفا و مروه؛
۵. کوتاه کردن مو یا ناخن.
حج علاوهبر اینها، چند عمل دیگر دارد که در جای خود بدان اشاره شده است.
به هر حال سعی بین صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج.
دیدن صفا و مروه، حضور در صحنۀ تاریخ است تا اینکه تصدیق به جای تصوّر، و
عینیّت به جای ذهنیّت قرار گیرد.
در صفا و مروه:
هم کلاس خداشناسی است که چگونه ارادۀ او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در
یک لباس و یک جهت جمع میکند.
هم کلاس پیامبرشناسی است که چگونه ابراهیم، آن پیامبر الهی، برای انجام فرمان
خداوند، زن و فرزند خویش را در آن بیابان تنها گذاشت.
هم کلاس انسانشناسی است که میآموزد چگونه انسان میتواند در لحظاتی اعمالی
را انجام دهد که تا ابد آثار آن باقی بماند.
سعی صفا و مروه، یاد میدهد اگر همه با هم حرکت کنیم، روح الهی را در جامعه خود
میبینیم.
سعی صفا و مروه، یاد میدهد که باید تکبّر را به دور انداخته و همراه دیگران
حرکت کنیم.
سعی صفا و مروه، به ما میآموزد که در راه احیای نام خداوند، زن و کودک هم سهم
دارند.
در آیات قبل، سخن از بلا و آزمایش بود، در این آیه نمونهای از آزمایش هاجر،
کودک، پدر او و سایر مسلمانان مطرح است.
اثر کار خدایی و اخلاص تا آنجا پیش میرود که همۀ انبیاء و اولیا، موظّف
میشوند به تقلید از هاجر همسر ابراهیم و با قیافهای مضطرب و هرولهکنان
همچون او، این مسافت را هفت بار طی کنند.
و این فرمان، تشکر خداوند از رنجهای حضرت هاجر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ
عَلِیمٌ»
با اینکه سعی صفا و مروه واجب است، لکن میفرماید: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ»،
این لحن به خاطر همان نگرانی از وضع پیشین است که جایگاه بت و محلّ عبور مشرکان
بود.
آیا منظور از طواف گردش دایرهای است؟
طواف، بهمعنای گردش دایرهای نیست، بلکه به هر حرکتی که انسان دوباره به
جایگاه اوّلیّه برگردد، خواه به صورت دوری باشد یا طولی، طواف گفته میشود.
لذا کلمۀ طواف، هم در مورد طوافِ دور کعبه که حرکت دایرهای است گفته شده «وَ
لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» «حج، ۲۹» و هم دربارۀ حرکت طولی بین
صفا و مروه آمده است.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۸:
۱. توجّه خاصّ خداوند به برخی مکانها یا زمانها یا اشخاص، موجب میشود که
آنها از شعائر الهی گردند. «إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ
اللَّهِ»
۲. نیّت، به کارها ارزش میدهد. مشرکان برای لمس بتها، سعی میکردند، ولی
اسلام میفرماید: برای رضای خدا سعی کنید. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ
یَطَّوَّفَ بِهِما»
بسیاری از کارها ظاهری یکسان دارد، امّا انگیزهای متفاوت. نظیر دویدن یوسف و
زلیخا بهسوی درهای بسته، یوسف میدود تا آلوده نشود، ولی زلیخا میدود که
آلوده شود. «فاستبقا»
۳. اگر مراکز حقّ، توسط گروهی با خرافات آلوده شد، نباید از آن دست کشید، بلکه
باید با حضور در آن مراکز، آنجا را پاکسازی نموده و دست گروه منحرف را از آن
کوتاه کرد. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»
۴. عبادت باید عاشقانه و داوطلبانه باشد. «وَ مَنْ تَطَوَّعَ»
۵. خداوند در برابر عبادات بندگان، شاکر است. «فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ» این
تعبیر، بزرگترین لطف از جانب او نسبت به بندگان است.
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹ - تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی
مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ
اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ » کسانیکه آنچه را از دلائل روشن و
اسباب هدایت را نازل کردهایم، با آنکه برای مردم در کتاب بیان ساختهایم،
کتمان میکنند، خداوند آنها را لعنت میکند و همۀ لعنتکنندگان نیز آنان را
لعن مینمایند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹:
گرچه مورد آیه، دانشمندان یهود و نصاری هستند که حقایق تورات و انجیل را برای
مردم بیان نمیکردند، ولی جملۀ «یَکْتُمُونَ» که دلالت بر استمرار دارد، شامل
تمام کتمانکنندگان در طول تاریخ میشود؛ چنانکه لعنت پروردگار نیز تا ابد
ادامه خواهد داشت.
کتمان حق میتواند صورتهای مختلفی داشته باشد؛ گاهی با سکوت و عدم اظهار حق،
گاهی با توجیه و گاهی با سرگرم کردن مردم به امور جزئی و غافل ساختن آنها از
مسائل اصلی است.
در مواردی همانند اسرار مؤمنان یا عیوب برادران دینی، کتمان واجب یا مستحب است.
گناه کتمان، بیشتر از جانب علما است. در آیۀ ۱۸۷ سورۀ آل عمران نیز آمده است که
خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت تا حقایق را برای مردم بیان کرده و کتمان نکنند.
«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ
لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ»
در روایات آمده است: روز قیامت به دهان کتمانکنندگان حق، لجام زده میشود.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۵۹:
۱. ظلم فرهنگی، بدترین ظلمهاست که لعنت خالق و مخلوق را به دنبال دارد.
«یَکْتُمُونَ» «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
۲. کتمان، حقّ ممنوع است، چه کتمان معجزات و دلائل حقّانیّت باشد
«الْبَیِّناتِ» و چه کتمان رهنمودها و ارشادات.«الْهُدی» «تفسیر المیزان»
۳. کتمان حق، بزرگترین گناهان است. چون مانع هدایت مردم و باقی ماندن نسلها در
گمراهی است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ»
۴. کتمان حق، ظلم به دین خدا و حقّ مردم نسبت به هدایت یافتن است. لذا کتمان
کنندگان حق را، خدا و مردم لعنت میکنند. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ
یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
۵. نفرین و لعنت مردم، مؤثر است و باید از اهرم نفرت مردم برای نهی از منکر
استفاده نمود. «یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰ - تفسیر نور:
«إِلاَّ الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ
عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» مگر آنها که توبه کردند و (اعمال
بد خود را با اعمال نیک) اصلاح نمودند و (آنچه را کتمان کرده بودند) آشکار
ساختند، که من (لطف خود را) بر آنان باز میگردانم، زیرا من توبهپذیر مهربانم.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰:
برای گناه کتمان، همچون سایر گناهان، راه توبه و بازگشت باز است.
امّا توبۀ واقعی، با پشیمانی قلبی و اصلاح عمل و بیان موارد کتمان صورت
میگیرد.
توبۀ کسی که نماز نخوانده آن است که نمازهای خود را قضا کند.
توبۀ کسی که مال مردم را تلف کرده آن است که باید همان مقدار را به صاحبش
برگرداند.
در این مورد نیز کسی که با کتمان حقایق، به دنیای علم، اندیشه و نسلها، خیانت
کرده، فقط با تبیین حقایق و بازگویی آنهاست که میتواند گذشته را جبران نماید.
خداوند به شیطان فرمود: «إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی» «ص، ۷۸» لعنت من بر تو.
و در آیۀ بعد میفرماید: «عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ» پس کتمانکنندگان و
شیطان، در یک ردیف هستند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۰:
۱. خداوند، امکان توبه و بازگشت را برای خطاکاران، در هر شرایطی فراهم نموده
است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا»
۲. کتمان حقایق دینی، فساد است، زیرا به توبهکننده، فرمان اصلاح و جبران داده
شده است. «تابُوا وَ أَصْلَحُوا»
۳. توبۀ هر گناه، متناسب با آن است. توبۀ کتمان، بیان حقایق است. «تابُوا» «وَ
بَیَّنُوا»
۴. چون در مقام تهدید و توبیخ، لعنت خداوند شامل حال کتمانکنندگان شد، در مقام
مهربانی نیز کلمات «أَنَا» و «التَّوَّابُ» و «الرَّحِیمُ» به کار رفته تا
بگوید: من خودم با مهربانی مخصوصم، به شما باز میگردم. «یَلْعَنُهُمُ
اللَّهُ» «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
۵. تهدید گنهکار و بشارت نیکوکار، دو رکن اساسی برای تربیت فرد و جامعه است.
«یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
۶. بازگشت لطف خداوند به توبهکنندگان، دائمی، قطعی و همراه با محبّت است.
«أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۱۶۱ - ۱۶۲ - تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ
لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ * خالِدِینَ فِیها
لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ» همانا کسانیکه کافر
شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگی بر آنها
خواهد بود.
(آنان برای) همیشه در آن (لعنت و دوری از رحمت پروردگار) باقی میمانند، نه از
عذابِ آنان کاسته میشود و نه مهلت داده میشوند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۱-۱۶۲:
در آیۀ قبل بیان شد که اگر کتمانکنندگان، توبه کرده و حقایق را بیان نمایند،
مورد لطف الهی قرار میگیرند.
در این آیه میفرماید: امّا اگر کفّار توبه نکرده و در حال کفر بمیرند، باز
همان لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم گریبانگیر آنان خواهد بود.
در آیه، لعنت همۀ مردم بر کفّار مطرح شده است، ولی ناگفته پیداست که بعضی از
مردم، خودشان کافر یا دوست کافر هستند، پس لعنت همۀ مردم در آیه به چه معنا
میباشد؟
لعنت، در دنیا و آخرت مطرح است. کسانیکه در دنیا دوست کفّار یا خود کافر
هستند، در آخرت لعنت خواهند شد. «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها»
«اعراف، ۳۸»
یکی از درخواستها و دعاهای اولیای خدا، مسلمان مردن است.
حضرت یوسف از خداوند میخواهد که مسلمان بمیرد: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» «یوسف،
۱۰۱»
حضرت ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود سفارش میکنند که «فَلا تَمُوتُنَّ
إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «بقره، ۱۳۲» نمیرید مگر اینکه مسلمان یعنی
تسلیم پروردگار باشید.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۱-۱۶۲:
۱. اصرار بر کفر و در حال کفر مردن، دوری ابدی انسان را از رحمت الهی به دنبال
دارد. «ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»«عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ»
۲. آنچه مهم است، پایان عمر انسان است که آیا با ایمان میمیرد یا بی ایمان.
«ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ»
۳. تخفیف کیفر یا تأخیر آن، مربوط به دنیاست؛ در قیامت نه تخفیف است و نه
تأخیر. «لا یُخَفَّفُ» «لا هُمْ یُنْظَرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۲۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴ - تفسیر نور:
«وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ *
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ
النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ
وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ
بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ
السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ
یَعْقِلُونَ» و معبود شما خدایی یگانه است، جز او معبودی نیست، بخشندۀ مهربان
است.
همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز و کشتیهایی که
برای سودرسانی به مردم در دریا در حرکتند و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و
با آن زمین مرده را زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در
تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان آسمان و زمین معلّقاند، برای مردمی که
میاندیشند، نشانههایی گویاست.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴:
هماهنگی میان عناصر طبیعت و اجزای هستی و قوانین حاکم بر آنها، همه نشاندهندۀ
حاکمیّت و قدرت و ارادۀ خدای یگانه است.
آفرینش آسمانها و توسعۀ دائمی آنها «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» «ذاریات، ۴۷» که
دست انسان تا کنون فقط به قسمتی از اوّلین آسمان رسیده، و استحکام «سَبْعاً
شِداداً» «نبأ، ۱۲» و طبقات هفتگانه «سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً» «ملک، ۳» و نظام
حاکم «أَوْحی فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها» «فصّلت، ۱۲» و تناسبات و ارتباطات
میان هر یک و بیستونبودن «بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها» «رعد، ۲» و حفاظت
آنها «سَقْفاً مَحْفُوظاً» «انبیا، ۳۲» و حرکات ستارگان در مدارهای خود و فاصلۀ
هر یک از آنها، همه نشانههای قدرت خداوند یکتای حکیم است.
سعدی میگوید:
آفرینش، همه تدبیر خداوند دل است ------- دل ندارد، که ندارد به خداوند اقرار
کوه و دریا و درختان، همه در تسبیحاند -------- نه همه مستمعی، فهم کند این
اسرار
عقل، حیران شود از خوشۀ زرین عنب -------- فهم، عاجز شود از حبّه یاقوت انار
پاک و بیعیب، خدایی که به تقدیر عزیز -------- ماه و خورشید، مسخّر کند و لیل
و نهار
کلمه «الرِّیاحِ» جمع «الریح» به معنای باد است.
ولی در قرآن هر جا کلمه «ریحٍ» آمده همراه قهر و عذاب است، مانند: «بِرِیحٍ
صَرْصَرٍ» «الحاقه، ۶»
ولی هر جا کلمه «الرِّیاحِ» آمده است، همراه باران و لطف الهی است.
در حدیث میخوانیم: هر گاه بادی میوزید پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله
میفرمود: «اللهم اجعلها ریاحا و لا تجعلها ریحا» خداوندا! این باد را ریاحِ
رحمت قرار ده، نه ریحِ عذاب. «تفسیرصفوة التفاسیر، ج ۱، ص ۱۱۳»
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۱۶۳-۱۶۴:
۱. شناخت طبیعت، یکی از راههای خداشناسی است که شناخت او، قدرت، حکمت و یکتایی
او را در بر دارد. «إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» «فِی خَلْقِ السَّماواتِ»
«لَآیاتٍ»
۲. خداوند، نظیر و شبیه ندارد و مرکب از اجزا نیست. «إِلهٌ واحِدٌ»
۳. هم طبیعت و هم صنعتِ دست ساختِ انسان، از اوست. «خَلْقِ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ» «وَ الْفُلْکِ»
۴. هر موجودی در جهان هستی، آیهای از آیات کتاب خداوند در طبیعت است.
«لَآیاتٍ»
برگ درختانِ سبز، در نظر هوشیار -------- هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار
۵. تنها خردمندان از نگاه در هستی، درس خداشناسی میگیرند. «إِنَّ فِی خَلْقِ
السَّماواتِ» «لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۳۸-۲۵۱.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیات ۸۴تا۸۷
و وهبنا له إسحاق و یعقوب کلا هدینا و نوحا هدینا من قبل و من ذریته داود و
سلیمان و اءیوب و یوسف و موسى و هارون و کذلک نجزى المحسنین(۸۴)
و زکریا و یحیى و عیسى و إلیاس کل من الصالحین(۸۵)
و إسماعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلا فضلنا على العالمین(۸۶)
و من ءابائهم و ذریاتهم و إ خوانهم و اجتبیناهم و هدیناهم إلى صراط مستقیم(۸۷)
ترجمه :
۸۴ - و اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم ) بخشیدیم و هر کدام را هدایت کردیم و
نوح را (نیز) قبلا هدایت نمودیم و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و
موسى و هارون را (هدایت کردیم ) و اینچنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم .
۸۵ - و (همچنین ) زکریا و یحیى و عیسى و الیاس هر کدام از صالحان بودند.
۸۶ - و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر یک را بر جهانیان برترى دادیم .
۸۷ - و از پدران آنها و فرزندان آنها و برادران آنها افرادى را برگزیدیم و
هدایت به راه راست نمودیم .
تفسیر
در این آیات به قسمتى از مواهبى که خداوند به ابراهیم داده است اشاره شده ، و
آن موهبت فرزندان صالح و نسل لایق و برومند است که یکى از بزرگترین مواهب الهى
محسوب مى شود.
نخست مى گوید: (ما به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب (فرزند اسحاق ) را بخشیدیم ) (و
وهبنا له اسحاق و یعقوب ).
و اگر در اینجا اشاره به فرزند دیگر ابراهیم ، اسماعیل نشده بلکه در لابلاى بحث
آمده است شاید به خاطر آن است که تولد اسحاق از مادر عقیمى همچون (ساره ) آنهم
در سن پیرى موضوع بسیار عجیب و موهبتى غیر منتظره بود.
سپس براى بیان اینکه افتخار این دو تنها در جنبه پیغمبرزادگى نبود، بلکه شخصا
در پرتو فکر صحیح و عمل صالح نور هدایت را در قلب خود جاى داده بودند، مى گوید:
(هر یک از آنها را هدایت کردیم ) (کلا هدینا).
و به دنبال آن براى اینکه تصور نشود، در دورانهاى قبل از ابراهیم ، پرچمدارانى
براى توحید نبودند، و این موضوع از زمان او شروع شده اضافه مى کند، (نوح را نیز
پیش از آن هدایت و رهبرى کردیم ) (و نوحا هدینا من قبل ).
و مى دانیم نوح نخستین پیامبر اولو العزم است که داراى آئین و شریعت بود و سر
سلسله پیامبران اولوا العزم مى باشد.
در حقیقت با اشاره به موقعیت نوح که از اجداد ابراهیم است و موقعیت جمعى از
پیامبران که از دودمان و فرزندان او هستند، موقعیت ممتاز ابراهیم را از نظر
وراثت و ریشه و ثمره وجودى مشخص مى سازد.
و در تعقیب آن نام جمع کثیرى از پیامبران را که از دودمان ابراهیم بودند مى
برد، نخست مى گوید: (از دودمان ابراهیم ، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و
هارون هستند) (و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون ).
سپس با این جمله که (این چنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم ) روشن مى کند که
مقام و موقعیت آنها در پرتو اعمال و کردار آنها بود (و کذلک نجزى المحسنین ).
در اینکه ضمیر من ذریته (از دودمان او) به چه کسى بر مى گردد؟ به ابراهیم یا
نوح ؟ در میان مفسران گفتگوى زیادى است ، ولى غالب مفسران آن را به ابراهیم باز
گردانیده اند و ظاهرا نباید تردید داشت که مرجع ضمیر ابراهیم است ، زیرا بحث
آیه درباره مواهب خدا نسبت به ابراهیم مى باشد، نه درباره نوح پیغمبر، به علاوه
از روایات متعددى که بعدا نقل خواهیم کرد این موضوع نیز استفاده مى شود.
تنها مطلبى که سبب شده بعضى از مفسران ضمیر را به نوح باز گردانند ذکر نام
(یونس ) و (لوط) در آیات بعد است ، زیرا مشهور در تواریخ آن است که یونس از
فرزندان ابراهیم نبوده ، و لوط هم برادرزاده یا خواهرزاده ابراهیم است . ولى در
مورد (یونس )، مورخان اتفاق نظر ندارند، بعضى او را از دودمان ابراهیم دانسته
اند و بعضى او را از پیامبران بنى اسرائیل شمرده اند.
به علاوه مورخان معمولا نسب را از طرف پدر حفظ مى کنند، چه مانعى دارد که یونس
همانند عیسى که نامش را نیز در آیات فوق مى خوانیم از طرف مادر، به ابراهیم
منتهى شود.
و اما لوط گرچه فرزند ابراهیم نبود ولى از خاندان و دودمان او بود و همانطور که
در لغت عرب گاهى به عمو، (اب ) گفته مى شود، به برادرزاده یا خواهرزاده نیز
(ذریه ) و فرزند اطلاق مى گردد، و به این ترتیب نمى توانیم دست از ظاهر آیات که
درباره ابراهیم است برداریم و ضمیر را به نوح که در اینجا موضوع سخن نیست باز
گردانیم .
و در آیه بعد نام (زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را مى برد و اضافه مى کند که
همه اینها از صالحان بودند)، یعنى مقامات آنها جنبه تشریفاتى و اجبارى نداشت ،
بلکه در پرتو عمل صالح در پیشگاه خدا شخصیت و عظمت یافتند. (و زکریا و یحیى و
عیسى و الیاس کل من الصالحین ).
در آیه بعد نیز نام چهار نفر دیگر از پیامبران و رهبران الهى آمده و مى فرماید:
(و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر کدام را بر مردم عصر خود برترى بخشیدیم )
(و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلا فضلنا على العالمین ).
در اینکه (الیسع ) چگونه نامى است و اشاره به کدام یک از پیامبران است در میان
مفسران و ادباى عرب گفتگو است ، بعضى آن را یک نام عبرى مى دانند که در اصل
(یوشع ) بوده ، سپس الف و لام به آن داخل شده و شین تبدیل به سین گردیده است ،
و بعضى معتقدند یک اسم عربى است که از یسع (فعل مضارع از ماده وسعت ) گرفته شده
است ، این احتمال را نیز داده اند که به همین صورت نام یکى از انبیاى پیشین
بوده است و در هر حال از پیامبرانى است که از نسل ابراهیم مى باشند.
و در آخرین آیه یک اشاره کلى به پدران و فرزندان و برادران صالح پیامبران
نامبرده که به طور تفصیل اسم آنها در اینجا نیامده است کرده ، مى گوید: (از
میان
پدران آنها و فرزندانشان و برادرانشان ، افرادى را فضیلت دادیم و برگزیدیم و به
راه راست هدایت کردیم ) (و من آبائهم و ذریاتهم و اخوانهم و اجتبیناهم و
هدیناهم الى صراط مستقیم ).
نکته ها
در اینجا به چند موضوع باید توجه داشت :
۱- فرزندان پیامبر - در آیات فوق ، عیسى از فرزندان ابراهیم (و به احتمالى از
فرزندان نوح ) شمرده شده ، با اینکه مى دانیم تنها از طرف مادر به آنها مربوط
مى شود، و این دلیل بر آن است که سلسله نسب از طرف پدر و مادر به طور یکسان پیش
مى رود و به همین دلیل نوه هاى پسرى و دخترى هر دو ذریه و فرزندزاده انسان
محسوب مى شوند.
روى همین جهت امامان اهل بیت که همه از طرف دختر به پیامبر (صلى اللّه علیه و
آله و سلّم ) مى رسند، ابناء رسول الله (فرزندان پیغمبر) خوانده مى شوند.
اگر چه در دوران جاهلیت که براى زن هیچگونه اهمیتى قائل نبودند، تنها نسب را از
طرف پدر مى دانستند، ولى اسلام قلم بطلان بر این فکر جاهلى کشیده اما متاءسفانه
بعضى از نویسندگانى که علاقه درستى به ائمه اهل بیت نداشتند کوشش مى کردند این
موضوع را انکار کنند و از گفتن ابن رسول الله به آنها خود دارى نمایند و سنن
جاهلى را زنده کنند.
اتفاقا این موضوع در زمان خود ائمه مطرح بوده است ، و آنها با همین آیه که دلیل
دندان شکنى محسوب مى شود به آنها پاسـخ مى گفتند.
از جمله در کافى و در تفسیر عیاشى از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده که
فرمود: خداوند متعال در قرآن مجید، نسب عیسى را که از طرف مادر به ابراهیم
منتهى مى شود، به عنوان ذریه (فرزندزاده ) بیان کرده آنگاه آیه و من ذریته داود
و سلیمان را تا آخر و آیه بعد را هم تا لفظ عیسى تلاوت کرد.
و نیز در تفسیر عیاشى از ابو الاسود روایت شده که مى گوید: روزى حجاج کسى را به
نزد یحیى بن معمر که از علاقمندان خاندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم
) بود فرستاد که من شنیدم تو حسن و حسین را فرزندان رسول خدا مى دانى و در این
باره به آیات قرآن استدلال مى کنى ، در حالى که من قرآن را از اول تا به آخر
خواندم و به چنین آیه اى برنخوردم ، یحیى بن معمر در پاسـخ او گفت : آیا در
سوره انعام به این آیه برخورده اى که مى گوید: (و من ذریته داود و سلیمان ... و
یحیى و عیسى ) گفت آرى خوانده ام ، گفت : مگر نه اینست که در این آیات عیسى
ذریه ابراهیم شمرده شده ، با اینکه از طرف پدر به او نمى رسید؟!
در عیون الاخبار در ضمن یک حدیث طولانى در زمینه گفتگوى امام موسى بن جعفر
(علیه السلام ) با هارون الرشید و موسى بن مهدى ، چنین نقل مى کند که او یعنى
به امام کاظم (علیه السلام ) گفت : چگونه شما مى گوئید ما ذریه پیامبریم ، در
حالى که پیامبر، پسرى نداشت و نسل از طریق پسر است نه دختر و شما فرزندان دختر
او هستید؟ امام در پاسـخ از او خواست که از این سؤ ال صرفنظر کند، ولى هارون
اصرار کرد و گفت به هیچوجه صرف نظر نمى کنم ، زیرا شما معتقدید به اینکه همه
چیز در قرآن مجید است و باید از قرآن آیه اى در این باره بیاورید، امام فرمود:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و من ذریته داود و سلیمان
و ایوب و یوسف و موسى و هارون و کذلک نجزى المحسنین ، و زکریا و یحیى و عیسى ،
سپس سؤ ال کرد اى هارون ! پدر عیسى که بود؟ گفت : عیسى پدر نداشت ، فرمود:
بنابراین اگر او ملحق به ذریه پیامبران است از طریق مریم مى باشد، ما نیز ملحق
به ذریه رسول خدا از طریق مادرمان فاطمه هستیم .
جالب توجه اینکه بعضى از متعصبین اهل تسنن نیز، این موضوع را در تفسیر خود ذیل
همین آیه آورده اند، از جمله فخر رازى در تفسیر کبیر خود
مى گوید: این آیه دلالت دارد بر اینکه حسن و حسین از ذریه پیامبرند زیرا خداوند
عیسى را از ذریه ابراهیم شمرده است با اینکه تنها از طریق مادر به او مربوط مى
شود.
نویسنده المنار که در تعصب در بعضى از مباحث خاص مذهبى دست کمى از فخر رازى
ندارد، بعد از نقل کلام فخر رازى مى گوید: در این باب حدیثى از ابوبکر در صحیح
بخارى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده است که به امام حسن
(علیه السلام ) اشاره کرد و گفت : ان ابنى هذا سید: این پسرم آقا است (یعنى
کلمه پسرم بر امام حسن اطلاق کرد) در حالى که در نزد عرب (جاهلى ) لفظ ابن بر
دختر زاده اطلاق نمیشد... سپس اضافه مى کند به همین جهت مردم اولاد فاطمه
(علیهاالسلام ) را اولاد رسول و عترت و اهل بیت او مى دانستند.
در هر حال شک نیست که فرزندزاده ها از طرف دختر و پسر هر دو فرزند انسان محسوب
مى شوند و هیچگونه تفاوتى در این زمینه نیست ، و نه این موضوع از مختصات پیغمبر
ما میباشد و مخالفت با این مساله سر چشمه اى جز تعصب و یا افکار جاهلى ندارد، و
لذا در تمام احکام اسلامى از قبیل ازدواج و ارث و مانند آن هیچگونه تفاوتى میان
این دو نیست ، تنها استثنائى که به موضوع خورده مساله خمس است که روى عنوان
سیادت است و به جهت خاصى که در کتاب خمس در فقه آمده این موضوع استثناء شده است
.
۲ - چرا نام این پیامبران در سه گروه در سه آیه بیان شده است ؟
بعضى از مفسران احتمال داده اند که گروه اول یعنى داود و سلیمان و ایوب و یوسف
و موسى و هارون ، این شش نفر، از پیامبرانى بودند که علاوه بر مقام نبوت و
رسالت داراى حکومت و زمامدارى نیز بودند و شاید جمله کذلک نجزى المحسنین که بعد
از ذکر نام اینها آمده است به خاطر نیکیهاى فراوانى بوده که در دوران
حکومت خود بر مردم کردند.
و اما گروه دوم یعنى زکریا و یحیى و عیسى و الیاس از پیامبرانى بودند که در زهد
و بى اعتنائى به دنیا - علاوه بر مقام نبوت و رسالت - نمونه بودند جمله کل من
الصالحین بعد از ذکر نام آنها میتواند اشاره به همین حقیقت بوده باشد.
درباره گروه سوم یعنى اسماعیل و الیسع و یونس و لوط این امتیاز را داشتند که
دست به مهاجرت دامنه دارى زدند و براى تحکیم آئین خدا برنامه هجرت را عملى
ساختند، و ذکر جمله کلا فضلنا على العالمین (بنا بر اینکه اشاره به این چهار
نفر باشد نه به تمام پیامبرانى که در این سه آیه گفته شده است ) نیز میتواند
اشاره به همین سیر آنها در جهان و در میان اقوام مختلف بوده باشد.
۳- اهمیت فرزندان صالح در معرفى شخصیت انسان
موضوع دیگرى که از آیات فوق استفاده مى شود همین مساله است زیرا خداوند براى
معرفى مقام والاى ابراهیم قهرمان بتشکن ، شخصیتهاى بزرگ انسانى که از دودمان او
در اعصار مختلف به وجود آمدند با شرح و تفصیل بیان میکند به طورى که از میان 25
نفر از پیامبران که نامشان در مجموع قرآن آمده است در این آیات نام 16 نفر از
فرزندان و بستگان ابراهیم و نام یک نفر از اجداد او آمده است ، و این در حقیقت
درس بزرگى براى عموم مسلمانان است که بدانند شخصیت فرزندان و دودمان آنها جزئى
از شخصیت آنها محسوب مى شود و مسائل تربیتى و انسانى مربوط به آنها فوق العاده
اهمیت دارد.
۴ - پاسـخ به یک ایراد
ممکن است کسانى از آیه اخیر که مى گوید: بعضى از پدران و فرزندان و برادران
آنها را برگزیدیم و هدایت به راه راست کردیم این چنین استفاده کنند که پدران
انبیاء همگى افراد با ایمانى نبوده اند و در میان آنها غیر موحد نیز وجود داشته
است - آنچنانکه بعضى از مفسران اهل تسنن در ذیل این آیه گفته اند - ولى با توجه
به اینکه منظور از اجتبیناهم و هدیناهم به قرینه تعبیرى که در همین سلسله آیات
وجود دارد، مقام نبوت و رسالت است ، مشکل حل میشود، یعنى مفهوم آیه چنین خواهد
بود که بعضى از آنها را به مقام نبوت برگزیدیم و این منافاتى با موحد بودن
سایرین ندارد.
در آیه 90 همین سوره (چند آیه بعد از این آیه ) نیز هدایت به مقام نبوت اطلاق
شده است .
منبع (...):
برخی احادیث قدسی و ...
منبع (ادامه ...):
https://rasekhoon.net/hadith/3983//page4
https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=32425
هشدار جدی
به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی
از داخل و خارج برنامه دارند و بشدت مشغول هستند تا این دولت و مجلس را بزنند و
مجددا شیفتگان غرب و معاندین با ولایت را به مردم قالب کنند، لذا ازاین فرصتی که به
یمن خون شهیدان ایجاد شد و با انتخاب مومنین و اهل ولایت، دولت و مجلسی دست پاک و
انقلابی و خدوم توفیق خدمت پیدا کرد، مراقبت کنید و فریب شایعات را نخورید ...
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
حکومت آینده حضرت مهدی موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمىِ به تمام معناست. مردمی
یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمانها و ارادهها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها
دنیا را پُر از عدل و داد نمیکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به
آنهاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و یک حکومت صددرصد
مردمی تشکیلاتی میدهد ... ۱۳۸۱/۰۷/۳۰
ولایت فقیه در بیان امام خامنه ای:
شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسأله ی ولایت فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، بسیاری سعی کرده اند مسأله ی ولایت فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفی کنند؛ برداشتهای خلاف واقع و دروغ و خواسته ها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسی اسلام و فکر سیاسی امام بزرگوار. این که گاهی می شنوید تبلیغاتچی های مجذوب دشمنان این حرفها را می پراکنند، مربوط به امروز نیست؛ از اول، همین جریانات و دست آموزها و تبلیغاتِ دیگران این حرفها را مطرح می کردند. عده یی سعی می کنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه ی فردی معرفی کنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه - طبق قانون اساسی ما - نافی مسؤولیت های ارکان مسؤول کشور نیست. مسؤولیت دستگاه های مختلف و ارکان کشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحت کننده است - آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند - نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسؤولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسؤولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همین طور هم هست ... 1383/03/14
https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=32425
هشدار جدی
به ملت شریف، مومن و انقلابی ایران اسلامی
از داخل و خارج برنامه دارند و بشدت مشغول هستند تا این دولت و مجلس را بزنند و
مجددا شیفتگان غرب و معاندین با ولایت را به مردم قالب کنند، لذا ازاین فرصتی که به
یمن خون شهیدان ایجاد شد و با انتخاب مومنین و اهل ولایت، دولت و مجلسی دست پاک و
انقلابی و خدوم توفیق خدمت پیدا کرد، مراقبت کنید و فریب شایعات را نخورید ...
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47021
https://www.roshangari.ir/video/65931
https://www.mashreghnews.ir/news/1451905
امام هادى علیه السلام فرمودند:
لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.
اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند. تنبیه الخواطر: 2 / 109.
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
(شهید حاج قاسم سلیمانی)
دارای شجاعت و روحیهی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26
حضرت آیت الله امام خامنه ای:
در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم؛ انشاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم...
شهید حاج قاسم سلیمانی:
والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است ...
شهید حاج قاسم سلیمانی: پارچه سفیدی خریدم و روی آن نوشتم: «حبّالمهدی، حبّالله»!
شهید حاج قاسم سلیمانی:
والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با
این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین
محور محاسبه این است.
نامهی شهید آوینی به حضرت آیتالله امام خامنهای
شهید مدافع حرم شهید سیدحمید تقویفر
سردار شهید حسین همدانی | تاریخ شهادت: ۱۶ مهر ۱۳۹۴
بخشی از وصیت نامه: عشق به ولایتفقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
شهید مصطفی صدرزاده | تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
بخشی از وصیت نامه: از تمام دوستان و آشنایان ... تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوستشناس و دشمنشناس است ...
شهید محمودرضا بیضایی | تاریخ شهادت: ۲۹ دی ۱۳۹۲
بخشی از وصیت نامه: باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمدهایم و شیعه هم به دنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتاً ... کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. ان شاء الله در پناه حق و تا (تحقق) وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مهدی علیدوست | تاریخ شهادت: 25 مهر 1394
از مردم عزیز کشور میخواهم هیچوقت از مسیر ولایت دور نشوند و راه را با رهبری طی کنند. چون راه اسلام و انقلاب فقط با رهبری سید علی به مقصد میرسد و هیچکس نمیتواند بهتر از ایشان این انقلاب را پیش ببرد.
نمازخواندن کمک میکند تا به اصول انقلاب پایبند باشیم. البته نمازی که از ته دل باشد نه بخاطر این که فقط تکلیف خود را انجام دهیم. نماز از گمراهی نجات میدهد، پس به نماز اهمیت زیادی بدهید همینطور قرآن که راه را به ما نشان میدهد.
شهید امین کریمی | تاریخ شهادت: ۳۰ مهر ۹۴
شهید مدافع حرم امین کریمی اصالتاً مراغهای و ساکن تهران، دانشجوی بسیجی در رشته برق الکترونیک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) بود که در حین انجام مأموریت مستشاری در حومه شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. این شهید بزرگوار در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و در روز پنجشنبه 30 مهر در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی بهدست نیروهای تکفیری در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و در امامزاده چیذر تهران آرام گرفت.
شهید هادی باغبانی | تاریخ شهادت: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
شهید مدافع حرم شهید هادی باغبانی، خبرنگار و مستندسازی بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات سلفیها و تکفیریها در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ 28 مرداد 1392، در آخرین جنایت گروههای تروریستی مخالفان حکومت بشار اسد در درگیریهای مناطق حاشیهای دمشق توسط تروریستهای تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید.
شهید مدافع حرم شهید محمد استحکامی
بخشی از وصیت نامه:
همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: "پیرو ولایتفقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد"، اصل ولایتفقیه اصل بسیار مهمی است که همهی کسانی که به خدا و اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام اعتقاد دارند باید به توجه ویژه به آن داشته باشند. هر کجا که دور شدیم و غفلت کردیم ضربه خوردیم ...
مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند بهواسطهی حجت خودش بر روی زمین محافظت میکند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان (عج) هستند بهواسطهی نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت میشود و وظیفهی ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستادهاند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهودهی خود نابود کنند، سنگین است؛ و باید تمام تلاش خود را بکار ببریم که فرمایشات قرآن و اهلبیت علیهمالسلام و نائب امام زمان (عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عملمان نشان دهیم تا سعادتمند شویم ...
شهید مدافع حرم شهید حسن غفاری
بخشی از وصیت نامه:
تازه معنی فزت و رب الکعبه را که از زبان مولا و امام اول خود جاری شده را درک میکنم. در این دنیای ناچیز که دشمن زبون، شمشیر را برعلیه شیعیان از رو بسته، دیگر آرام و قرار ندارم.
خدای من! تو از دل بندههایت آگاه و باخبری، چگونه میتوانم ساک نشسته و زندگیام را ادامه دهم. در حالی که جگر مولایم امام زمان (عج) خون است.
آیا میتوانم چشمانم را به روی این همه جنایتها که بر محبین اهلبیت (ع) میآورند ببندم ...
شهید مدافع حرم شهید مصطفی بختی
شهید مدافع حرم شهید روحالله قربانی
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید رضا حاجیزاده:
من به خاطر منطق خویش برای دفاع از اسلام و حریم اهلبیت (ع) وارد جنگ با دشمنان اسلام شدم و با عشق و علاقه و رضایت کامل جان خویش را فدای این راه مینمایم و میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.
من از مردم ایران میخواهم تفرقهاندازی نکنید، با هم متحد باشید، دین اسلام را سربلند نگهدارید، به دوستان و آشنایان توصیه میکنم نماز اول وقت و با حضور قلب بخوانید ...
پدر و مادر را گرامی و محترم بدارید، از طهارت و معصومیت خود شدیداً حراست و پاسداری کنید، پیوند به ائمه اطهار (ع) و بهخصوص امام هشتم را مستحکم کنید و خدای متعال و مهربان را در همه حال به یاد داشته باشید ...
هر پدر و مادری عاقبت به خیری فرزندشان را خواهانند و این را بدانید که بنده عاقبت به خیر شدم و این عاقبت به خیری را مدیون زحمات دیروز شما هستم.
داداش جان!
در نبود من پدر و مادر را فراموش نکن و همواره تابع بیچون و چرای ولایت باش، دشمن همواره از دینداری و ولایتپذیری تو هراس دارد، پس کاری کن که دشمن همواره از تو و امثال تو بترسد ...
همسر مهربان و صبورم!
میدانم که بعد از رفتن من تمام سختیهای این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمیروم، من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و میخواهم با شما باشم، ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهلبیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این بار سنگین بر دوش توست و از تو میخواهم صبر زینبگونه پیشه کنی و در برابر تمام سختیها و مشکلات یاد خدا را فراموش نکنی و در تمام مراحل از خدا کمک بگیری ...
از تو میخواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامهدهنده را شهدا باشند ...
خطاب شهید به دخترش:
... بدان که ناموس شیعه در واقع ناموس خودمان است، تکلیف ما این است که از ناموس شیعه دفاع کنیم و جان خود را در این راه بدهیم و از تو میخواهم که در سنگر خود که همان چادر توست، بمانی و بایستی و مقابله کنی تا پرچم اسلام و تشیع همیشه پیروز و سرافراز بماند ...
خطاب شهید به پسرش:
... از تو میخواهم که دینت را حفظ کنی و در خط ولایتفقیه باشی و گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشی، دعا میکنم که در رکاب امام زمان (عج) ادامهدهنده راه شهدا باشی و در زندگیات طوری باشی که موضع اسلام و مسلمین به خطر نیفتد ...
شهید مدافع حرم شهید محمد اینانلو
شهید مدافع حرم شهید سید محمدحسین میردوستی
بخشی از وصیت نامه:
خطاب به همسر: از تو میخواهم فرزندمان را در راه حق و پشتیبان ولایت بزرگ کنی و به او بیاموزی که همیشه در این راه باشد ...
پدرم ممنونم؛ بابت همهچیز ممنون. از اینکه به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق میکردی.
مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی ...
از خواهران و برادرم میخواهم که در راه ولایت و پشتیبان آن باشند و حجاب خود را نگه دارند و مراقب همدیگر باشند و با هم باشید ...
فرزندم، آقا محمد یاسا، پسرم؛
نمیدانم چه زمانی این نامه را میخوانی؟ از تو میخواهم در زندگیات پشتیبان ولایت
باشی و مراقب فریب دشمن باشی ...
شهید مدافع حرم شهید محمدحسین مرادی
تاریخ شهادت: 28 آبان 1392 | سوریه،دمشق،حجیره
شهید مدافع حرم شهید سید مهدی موسوی
تاریخ شهادت: 10 تیر 1392 | سوریه
شهید مدافع حرم شهید میثم نجفی
تاریخ شهادت: 12 آذر 1394 | حلب، سوریه
شهید مدافع حرم شهید علیرضا نوری
تاریخ شهادت: 29 اسفند 1393 | سوریه-شیخ هلال
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید مهدی نوروزی
تاریخ شهادت: 20 بهمن 1393 | العوینات در حومهی سامرا
«اگر ما یک روزی شهید شدیم و آقا محمدهادی این فیلم را دید انشا الله منتقم خون امام حسین (علیهالسلام) است. انشاالله آمده است انتقام حضرت زهرا (سلامالله علیها) را بگیرد. انشاالله یار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، یار رهبر و یار آقای سید علی خامنهای باشد. انشاالله همیشه مدافع نظام باشد. مدافع انقلاب باشد. تهدید بزرگی برای دشمنان نظام، انقلاب و اهلبیت (علیهالسلام) باشد. وجودش خود تهدید [برای دشمنان] باشد.»
شهید مدافع حرم شهید مهدی صابری | تاریخ شهادت: ۱۳ اسفند ۱۳۹۳
وصیت نامه
یا علیاکبر لیلا
عشقت میان سینه من پا گرفته / شکر خدا که چشم تو ما را گرفته
دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی / حالا که کار عاشقی بالاگرفته
عمریست آقاجان دلم از دست رفته / پایین پای مرقدت مأوا گرفته
گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب / ششگوشه هم با نور تو معنا گرفته
از کودکی آواره روی تو هستم / دست دلم را حضرت زهرا گرفته
مانند جدت رحمة للعالمینی / حیف است دست خالی مرا را نبینی
امروز ۳ شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق، عقیله بنیهاشم زینب
کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاهمشقی به نام "وصیتنامه" بنویسم.
خدایا!
خدای من! خدای خوب و مهربانم... خیلی خیلی قشنگتر و زیباتر از اون چیزی هستی که من
با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب میشه، فکر میکنم.
روسیاهم. روسیاهم که با ۲۵ سال سن نتونستم تو رابطهی عبد و معبودی اونجوری که باید
و شاید وظیفهی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم.
ازت ممنونم؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر،
فراوانتر محب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه وآله السلام...
ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازهی زمانی قراردادی و هم توفیقات و افتخارات
خیلی خیلی زیادی، نمونهاش حب شهزاده علیاکبر (علیهالسلام) عنایت کردی.
الهی؛! أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر"
بر همگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دستنوشته را
میخوانید من دیگر در بین شما نیستم.
میخوام کمی راحتتر و خودمانیتر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم.
اول از همه شما پدر مهربونم!
بابا، انصافاً به حالت غبطه میخورم. همیشه [ناخوانا] ازم جلوتر بودی. پدری رو در
حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا میدونه
لذتبخشتر از زمانی که دستت رو میبوسیدم و صورتم رو میبوسیدی تو عمرم نداشتم؛ و
هیچ موقع از خودم بینهایت متنفر نمیشدم الا وقتایی که دلت رو به درد میآوردم...
منو ببخش بابا
مامان، مامان، مامان...
همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا میدونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون
چیزی که فکر میکنی! قدرت رو ندونستم. حیف. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند
جمله و چند ورق جا نمیشن و اون حس و حالش رو هم نمیتونم با قلم برات توصیف کنم.
مامان؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم؛ دوستت
دارم
...و امّا
روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم.
پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم...
روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو!
روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضهها همه به سرم بیان! خدا کنه! یعنی
میشه؟
رسیدن به سن ۳۰ سال؛ بعد از آقا علیاکبر (ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد
از آقا علیاکبر (ع) اصلاً نمیتونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علیاکبر (ع)
نمیخوام! چقدر خوب میشه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی
ارباب میآیند بالا سرم تن تکه تکهام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهتهای تو بدن
من و شهزاده علیاکبر (ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند!
خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم.
پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر.
خواهرای خوبم! حجاب حجاب حجاب.
مامان دوستت دارم
بابا دوستت دارم
...
بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بیبی لیلا بالا بگیرین.
هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علیاکبر (ع)
اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهلبیت علیهمالسلام شدید همتون.
براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل میخوام.
یا علیاکبر
سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید.
سهشنبه ۵/اسفند/۱۳۹۳
شهید مدافع حرم شهید عبدالحمید سالاری | تاریخ شهادت: ۳ آذر ۱۳۹۴ ... حلب، سوریه
شهید مدافع حرم شهید علیاصغر شیردل | تاریخ شهادت: ۳۰ اردیبهشت ۹۴
وصیت نامه
بسمالله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الاالله، اشهد ان محمدا رسولالله (ص) و اشهد ان علی ولیالله (ع)
بعد از عرض سلام و احترام خدمت آقا امام زمان (عج)، چند نکتهای را خدمت خانوادهی
عزیزم عرض مینمایم: با توجه به شرایط کنونی و آغاز جنگ در سرزمینهایی که برای ما
شیعیان دارای اهمیت خاصی از لحاظ قداست است و با توجه به بیم بیحرمتی و تخریب این
اماکن مقدس توسط دشمنان اسلام، تصمیم گرفتم نسبت به ادای دین، هرچند ناچیز و کوچک
اقدام نمایم تا شاید در دنیا و آخرت شرمسار خاندان رسولالله (ص) نباشم و در صورتی
که لایق باشم به شعار "کلنا عباسک یا زینب (س)" جامهی عمل بپوشانم و امیدوارم این
لیاقت را در دنیا و آخرت بر اساس نظر ایشان کسب نمایم.
و این نکته را لازم به یادآوری میدانم که این انتخاب کاملاً از روی عقل و بر اساس
باورهای دینی من شکلگرفته و هیچ شخص و یا عامل دیگری در تصمیمگیری من دخیل نبوده
است.
پدر و مادر عزیزم؛ هر آنچه در دنیا از لحاظ معنوی و معرفتی کسب نمودم را مدیون رزق
حلال و تربیت اسلامی شما عزیزان هستم و میدانم که هیچگاه و هیچگاه نمیتوانم حتی
لحظهای جبران زحمات شما را نمایم.
از صمیم قلب از شما سپاسگزارم و عاجزانه خواهشمندم مرا عفو نمایید و اشتباهات و
قصور مرا از روی جهل و نادانی بدانید. وقتی بین شما نیستم نیز مرا از دعای خیر
فراوان خود محروم ننماید که درواقع وقتی در بین شما نیستم بیشتر از قبل به دعای خیر
شما نیازمندم.
خواهران عزیزم؛ شما نیز مرا حلال کنید و همواره به یاد داشته باشید که محتاج دعای
خیر شما عزیزان هستم.
مادر، پدر و خواهران عزیزم؛ هیچگاه بابت نبود من، هیچ شخص و یا هیچ ارگان و
سازمانی را مقصر ندانید و با صبر زینب گونه مرا در راهی که انتخاب کردم یاری نمایید
و همانطور که در بالا یادآوری کردم، این انتخاب بر اساس احساس تکلیف و ادای دین به
خاندان رسولالله (ص) صورت گرفته است.
همیشه و در تمام اوقات صبر پیشه کنید و با ذکر نام و یاد خدا به آرامش قلبی و روحی
برسید و هرگاه عرصه بر شما تنگ شد همیشه یاد این مطلب باشید که "لایوم کیومک یا
اباعبدالله (ص)". همیشه عاشورا و وقایع آن را به یاد داشته باشید، آن وقت خواهید
دید که هیچ روزی مانند عاشورا نیست و هیچ مصائبی بالاتر از مصائب عاشورا نیست. پس
گریه و شیون را در حد معمول و معقول انجام دهید. مبادا با گریه و شیون خارج از حد و
غیرمعقول باعث شادی دشمنان اسلام شوید. همانطور که گفتم حضرت زینب (س) را الگوی
خود قرار دهید.
همسر عزیزم؛ در طول زندگی مشترکمان فراز و نشیبهای فراوانی را با هم طی کردیم. از
آغاز، هدفمان ساختن زندگی مشترک بود. در تمام سالهای زندگی سعی کردم علاقهام را
با تمام وجود به شما هدیه نمایم، اما شما میدانید که انسان کامل فقط معصومین
هستند.
در طول این مسیر بنده قصورات فراوانی را نسبت به شما داشتم، عاجزانه خواهشمندم مرا
حلال نمایید و حتماً برای من همیشه دعای خیر نمایید.
و اما پسر عزیزم، امیرعلی جان؛ شاید شما مرقومه را سالها بعد بخوانی، اما اکنون که
به سنی رسیدهای که قادر به خواندن هستی بدان که تمام وجود و هستی من شما هستی. حتی
زمانی که در کنار شما نیستم، اعمال، رفتار و احساسات شما را درک خواهم کرد.
پسر عزیزم، شما را به انجام سه عمل بر اساس فرمایش رهبری توصیه میکنم. در طول
زندگی همیشه تحصیل، تهذیب و ورزش را سرلوحه امور خود قرار بده و هر سه را بهطور
همزمان تقویت کن. اعمال واجب شرعی را هیچگاه ترک نکن و اعمال مستحبی را در حد
توان انجام بده. به معصومین (ع) بهویژه آقا امام حسین (ع) عنایت ویژهای داشته
باش. هیچگاه خود را خارج از محضر آقا امام زمان (عج) فرض نکن. تمام عرایض و
شکوههایت را به محضر ایشان ببر و این را بدان که تا حرکت نکنی برکت جاری نمیشود.
دعا و روزه و نماز بهجای خود، اما تا وقتی وارد میدان نشوی اعمال فوق مؤثر نخواهد
بود.
در رابطه با تحصیل، سعی کن عالیترین مدارج را کسب نمایی (در رشته مورد علاقهات) و
شغلی را انتخاب نمایی که مرتبط با تحصیلات باشد که بهترین علم علمی است که همراه با
عمل باشد که خیر دنیا و آخرت در این امر است.
در رابطه با ورزش، حتماً یک رشته ورزشی را مخصوصاً شنا را بهطور کامل بیاموز که
صحت جسم در انجام ورزش مداوم است و اسلام نگاه ویژهای به شنا دارد. هیچگاه به
مادرت بیاحترامی نکن. اوامر او را انجام بده و همواره خود را فرزند او بدان نه
بیشتر از آن. رمز موفقیت، استمرار و تلاش و پشتکار است. در امور فوق، پشتکار داشته
باش تا بعد از سالها بتوانی نتیجه آن را ببینی. همانطور که گفتم حتی اگر در کنار
شما نباشم، اعمال، رفتار و احساسات شما را درک میکنم. پسرم همواره به یاد من باش و
مرا از دعای خیرت محروم نکن.
خانوادهی عزیزم (پدر، مادر، خواهران، همسر و پسرم)؛ مجدداً شما را به صبر دعوت
میکنم و از شما میخواهم که با صبر خود مرا در راهی که انتخاب کردم یاری نمایید.
با صبرتان باعث آرامش روحی من میشوید.
پدر بزرگوارم؛ از شما خواهشمندم از همکاران، دوستان و اقوام برای من حلالیت بطلبید
و در صورتی که دینی دارم از طرف من ادا نمایید. در بین همکاران من طلب مغفرت و
حلالیت نمایید.
خواهران عزیزم؛ شما نیز از همسرانتان و خانوادهی خود برای من حلالیت طلب نمایید و
در صورت داشتن دینی مراتب را به پدرم منتقل نمایید تا ایشان از طرف من ادا نمایند.
شهدای مدافع حرم: شهید حسین امیدواری و شهید مجید قربانخانی
شهید مدافع حرم شهید مقداد مهقانی
شهادت: جمعه 11فروردین 1402
در اثرحمله هوایی جنایتکارانه جنگنده های رژیم صهیونیستی
شهید مدافع حرم شهید میلاد حیدری شهادت: جمعه 11فروردین 1402 در اثرحمله هوایی جنایتکارانه جنگنده های رژیم صهیونیستی
شهید حسن صیاد خدایی
شهید مرزبان فراجا "قربانعلی پیری" که درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز زابل استان سیستان و بلوچستان در 26 اردیبهشت 1402 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
شهید علی مسلمزاده چهاردهم دی 1341، در روستای بندرلافت از توابع شهرستان قشم دیده
به جهان گشود. پدرش موسی، فروشنده بود و مادرش اوشن نام داشت.
تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم
اردیبهشت 1362، در کرمانشاه بر اثر اصابت سهوی گلوله به شهادت رسید. پیکر او را در
گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
در همه حال خود را پیرو ولایت فقیه بدانید
متن وصیت نامه شهید علی مسلمزاده:
وصیتم به ملت شهید پرور این است که همیشه و در همه حال خود را پیرو ولایت فقیه
بدانید. فرمایشات پیامبر گونه امام خمینی(ره) عمل کنید.
شهید محمد محمدی شهادت هشتم اردیبهشت 1361 در خرمشهر
بخشی از وصیت نامه:
«همکاران فرهنگى که دوش شما مسئولیت سنگینى را تحمل مىنماید شاگردان خود را با تقوا بار آورید، محصلین عزیز درس خود را بخوانید و حاضر در صحنه باشید. با قرآن و نهجالبلاغه و سایر کتب اسلامى خود را مجهز نمایید. اگر با این مخارج سنگین که بر دوش دولت مىباشد درس نخوانید خیانت به اسلام است.»
*****
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر سوره مبارکه
انعام آیات ۲۱تا۲۴
و من اءظلم ممن افترى على الله کذبا اءو کذب بایاته انه لا یفلح الظالمون (۲۱)
و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین اءشرکوا اءین شرکاؤ کم الذین کنتم تزعمون (۲۲)
ثم لم تکن فتنتهم إلا اءن قالوا و الله ربنا ما کنا مشرکین (۲۳)
انظر کیف کذبوا على اءنفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون(۲۴)
ترجمه :
۲۱ - چه کسى ستمکارتر از کسى است که بر خدا دروغ بسته (و شریک براى او قائل شده است
) یا آیات او را تکذیب نموده ، مسلما ظالمان روى رستگارى نخواهند دید.
۲۲ - آن روز که همه آنها را محشور میکنیم ، به مشرکان میگوئیم : معبودهایتان که
آنها را شریک خدا مى پنداشتید کجا هستند؟ (و چرا به یارى شما نمى شتابند؟).
۲۳ - سپس پاسـخ و عذر آنها چیزى جز این نیست که مى گویند به خداوندى که پروردگار ما
است سوگند که ما مشرک نبودیم .
۲۴ - ببین چگونه به خودشان (نیز) دروغ مى گویند و آنچه را به دروغ شریک خدا مى
پنداشتند از دست میدهند.
تفسیر
بزرگترین ظلم
در تعقیب برنامه کوبیدن همه جانبه (شرک و بت پرستى ) در نخستین آیه بالا با
صراحت به صورت استفهام انکارى مى گوید: (چه کسى ستمکارتر از مشرکانى است که بر خدا
دروغ بسته و شریک براى او قرار داده و یا آیات او را تکذیب نموده اند).
(و من اظلم ممن افترى على الله کذبا او کذب بایاته ).
در حقیقت جمله اول اشاره به انکار توحید است ، و جمله دوم اشاره به انکار نبوت ، و
به راستى ظلمى از این بالاتر نمى شود که انسان جماد بى ارزش و یا انسان ناتوانى را
همتاى وجود نامحدودى قرار دهد که بر سراسر جهان هستى حکومت میکند، این کار از سه
جهت ظلم محسوب میشود: ظلم نسبت به ذات پاک او که شریکى براى او قائل شده ، و ظلم بر
خویشتن که شخصیت و ارزش وجود خود را تا سر حد پرستش یک قطعه سنگ و چوب پائین
آورده ، و ظلم بر اجتماع که بر اثر شرک گرفتار تفرقه و پراکندگى و دور شدن از روح
وحدت و یگانگى شده است . مسلما هیچ ستمگرى - مخصوصا چنین ستمگرانى که ستم آنها همه
جانبه است - روى سعادت و رستگارى نخواهند دید (انه لا یفلح الظالمون ).
البته در آیه فوق صریحا کلمه شرک ذکر نشده ولى با توجه به آیات قبل و آیات بعد که
همگى پیرامون مسئله شرک صحبت مى کند روشن مى شود که منظور از کلمه افتراء در این
آیه همان تهمت شریک قائل شدن براى ذات خدا است .
قابل توجه اینکه : در 15 مورد از قرآن مجید افرادى به عنوان ظالمترین و ستمکارترین
مردم معرفى شده اند که همه با جمله استفهامیه و من اظلم یا فمن اظلم (چه کسى
ستمکارتر است ) شروع شده است ، گر چه بسیارى از این آیات درباره شرک و بت پرستى و
انکار آیات الهى سخن مى گوید، یعنى ناظر به اصل توحید است ، ولى بعضى از آنها نیز
درباره مسائل دیگر میباشد مانند و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه چه
کسى ستمکارتر است از آنهائى که مانع ذکر نام خدا در مساجد شوند؟ (بقره - 114).
و در مورد دیگر میخوانیم : و من اظلم ممن کتم شهادة عنده من الله :
چه کسى ستمکارتر است از آنها که کتمان شهادت میکنند؟ (بقره - 140)
در اینجا این سوال پیش مى آید: چگونه ممکن است هر یک از این طوائف ستمکارترین مردم
باشند؟ در صورتى که ظالمترین تنها بر یک طائفه از آنها صدق مى کند.
در پاسـخ میتوان گفت : همه این امور در حقیقت از یکجا ریشه میگیرد و آن مسئله شرک و
کفر و عناد است زیرا منع مردم از ذکر خدا در مساجد و سعى و کوشش در ویران ساختن
آنها نشانه کفر و شرک است ، و همچنین کتمان شهادت که ظاهرا منظور از آن کتمان شهادت
بر حقایقى است که موجب سرگردانى مردم در وادى کفر میشود از چهره هاى گوناگون شرک و
انکار خداوند یگانه است .
در آیه بعد پیرامون سرنوشت مشرکان در رستاخیز بحث میشود، تا روشن گردد آنها با
اتکاء به مخلوقات ضعیفى همچون بتها نه آرامشى براى خود در این جهان فراهم ساختند و
نه در جهان دیگر و مى گوید:
آن روز که همه اینها را یکجا مبعوث مى کنیم به مشرکان مى گوئیم معبودهاى ساختگى شما
که آنها را شریک خدا مى پنداشتید کجا هستند؟ و چرا به یارى شما نمى شتابند؟ چرا
هیچگونه اثرى از قدرتنمائى آنها در این عرصه وحشتناک دیده نمیشود؟ (و یوم نحشرهم
جمیعا ثم نقول للذین اشرکوا این شرکائکم الذین کنتم تزعمون ).
مگر بنا نبود آنها در مشکلات شما را یارى کنند؟ و شما به این امید به آنها پناه مى
بردید؟ پس چرا کمترین اثرى از آنها دیده نمى شود؟. آنها در بهت و حیرت و وحشت عجیبى
فرو مى روند و پاسـخى در برابر این سؤ ال ندارند جز اینکه سوگند یاد کنند که به خدا
قسم ما هیچگاه مشرک نبودیم به گمان اینکه در آنجا نیز میتوان حقائق را انکار کرد
(ثم لم تکن فتنتهم الا ان قالوا و الله ربنا ما کنا مشرکین ).
در اینکه (فتنه ) در آیه فوق به چه معنى است ، میان مفسران گفتگو است ، بعضى آن را
به معنى پوزش و معذرت و بعضى به معنى پاسـخ و بعضى به معنى شرک گرفته اند.
این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که منظور از فتنه و افتنان همان دلباختگى به
چیزى است یعنى نتیجه دلباختگى آنها به شرک و بت پرستى که پرده اى بر روى اندیشه و
خرد آنها افکنده این شده است ، که در قیامت که پرده ها کنار مى رود متوجه خطاى بزرگ
خود بشوند و از اعمال خود بیزارى جویند و به کلى انکار کنند.
و اصل فتنه در لغت چنانکه (راغب ) در (مفردات ) مى گوید: آن است که طلا را در آتش
بیفکنند و زیر فشار حرارت قرار دهند تا باطن آن آشکار گردد و معلوم شود خالص است یا
ناخالص ؟ این معنى را در آیه فوق مى توان به عنوان یک تفسیر دیگر پذیرفت ، زیرا
آنها هنگامى که در روز رستاخیز در فشار سخت و وحشتهاى آن روز فرو مى روند بیدار مى
شوند و به خطاى خود واقف مى گردند و براى نجات خود اعمال گذشته را انکار مى کنند.
در آیه بعد براى اینکه مردم از سرنوشت رسواى این افراد عبرت گیرند مى گوید: درست
توجه کن ببین اینها کارشان به کجا مى رسد که به کلى از روش و مسلک خویش بیزارى جسته
و آن را انکار مى کنند و حتى به خودشان نیز دروغ مى گویند (انظر کیف کذبوا على
انفسهم ).
و تمام تکیه گاههائى که براى خود انتخاب کرده بودند و آنها را شریک خدا مى پنداشتند
همه را از دست مى دهند و دستشان به جائى نمى رسد (و ضل عنهم ما کانوا یفترون ).
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه داشت
۱ - منظور از انظر (نگاه کن ) مسلما نگاه کردن با دیده عقل است نه دیده حس . زیرا
صحنه هاى قیامت در دنیا قابل مشاهده نیست .
۲- اینکه مى گوید: آنها بر خودشان دروغ بستند یا به معنى این است که آنها در دنیا
خود را فریب دادند و از راه حق بیرون رفتند، و یا اینکه در جهان دیگر که سوگند یاد
مى کنند که ما مشرک نبوده ایم در حقیقت به خودشان دروغ مى بندند زیرا مسلما آنها
مشرک بودند.
۳- در اینجا سؤالى باقى مى ماند و آن اینکه : از آیه فوق استفاده مى شود که مشرکان
، سابقه شرک خود را در روز قیامت انکار مى کنند، و حال آنکه وضع روز قیامت و مشاهده
حسى حقائق طورى است که هیچکس به خود اجازه نمى دهد سخنى بر خلاف حق بگوید، درست مثل
اینکه در روز روشن هیچ دروغگوئى را نمى بینیم که در برابر آفتاب بایستد و بگوید هوا
تاریک است ، به علاوه از بعضى از آیات دیگر چنین استفاده مى شود که آنها روز قیامت
صریحا به شرک خود اعتراف مى کنند و هیچ حقیقتى را کتمان نمى نمایند و لا یکتمون
الله حدیثا (نساء - 42).
در پاسـخ این سؤ ال دو جواب مى توان گفت :
نخست اینکه در روز قیامت مراحلى وجود دارد، در مراحل نخستین مشرکان خیال مى کنند مى
توانند با دروغ گفتن از کیفرهاى دردناک الهى رهائى یابند لذا طبق عادت دیرینه خویش
متوسل به دروغ مى شوند، ولى در مراحل بعد که مى فهمند روزنه اى براى فرار از این
طریق وجود ندارد، به اعمال خود اعتراف مى نمایند.
در حقیقت گویا در روز رستاخیز پرده ها تدریجا از مقابل چشم انسان کنار مى رود، در
آغاز که مشرکان هنوز به دقت پرونده هاى خود را بررسى نکرده اند متوسل به دروغ مى
شوند، اما در مراحل بعد که پرده ها بالاتر مى رود، و همه چیز را حاضر مى بینند،
چاره اى جز اعتراف ندارند، درست مانند افراد مجرمى که در آغاز بازجوئى همه چیز، حتى
آشنائى با دوستان خود را انکار مى کنند، اما هنگامى که اسناد و مدارک زنده جرم به
آنها ارائه داده مى شود، مى بینند مطلب به حدى روشن است که جاى انکار نیست ، لذا
اعتراف مى کنند و همه چیز را مى گویند. این پاسـخ در حدیثى از امیر مؤ منان على
(علیه السلام ) نقل شده است .
دیگر اینکه آیه فوق در مورد کسانى است که واقعا خود را مشرک نمى دیدند همانند
مسیحیان که قائل به خدایان سه گانه اند و در عین حال خود را موحد مى پندارند، یا
کسانى که دم از توحید مى زدند ولى عمل آنها بوى شرک مى داد زیرا دستورات پیامبران
را زیر پا گذاشته بودند و به غیر خدا تکیه داشتند، و ولایت اولیاى الهى را انکار مى
کردند و در عین حال خود را موحد مى پنداشتند، اینها در روز قیامت قسم یاد مى کنند
که ما موحد بوده ایم ولى به زودى به آنها مى فهمانند که آنها در باطن جزء مشرکان
بودند - این پاسـخ نیز در روایات متعددى از على (علیه السلام ) و امام صادق (علیه
السلام ) نقل شده است . و هر دو پاسـخ قابل قبول است .
منبع (کانال فضیلتها):
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) :
من بَکى عَلى مُصابِ هذِهِ البِنتِ (زینب بنتِ عَلِیٍ علیها السلام) کانَ کَمَن
بَکى عَلى أخَوَیهَا الحَسَنِ و الحُسَینِ علیهماالسلام.
هر کس بر مصیبت هاى این دختر (حضرت زینب علیها السلام) بگرید، همانند کسى است که بر
برادرانش، حسن و حسین علیهما السلام گریسته باشد.
وفیات الأئمه ص۴۳۱
منبع (کانال فضیلتها):
زیارتنامه حضرت
زینب کبری (سلام الله علیها)
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا
بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ
، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ
یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ ،
وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ ، وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ ، وَسَقانا بِکَاْسِ
جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ ،
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ ، وَاَنْ یَجْمَعَنا
وَ اِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ، وَ
اَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ ، اَتَقَرَّبُ اِلَی
اللهِ بِحُبِّکُمْ ، وَ الْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ
راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَ لا مُسْتَکْبِر وَعَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ
مُحَمَّدٌ ، وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی ، اَللّهُمَّ
وَرِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ ، یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ ، اِشْفَعی لی فِی
الْجَنَّةِ ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ ، اَللّهمَّ اِنّی
اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ ،
وَلا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ ، اَللّهمَّ
اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ ، وَ بِرَحْمَتِکَ
وَعافِیَتِکَ ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ اَجْمَعینَ ، وَ سَلَّمَ
تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
منبع (کانال فضیلتها):
عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین
حضرت آیتالله امام خامنهای: «روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحهای و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و لذا بود که دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.» ۱۳۶۹/۴/۲۰
غدیر؛ وسیله اجتماع امت اسلامی
بزرگترین عید
حضرت آیتالله خامنهای:
«حادثهی غدیر جزو حوادث تردیدناپذیر است، حالا در جزئیاتش بعضی سعی کردند تردیدهایی ایجاد کنند، لکن اصل این واقعه که رسول مکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این حادثه امیرالمؤمنین را با این عنوان «مَن کُنتُ مَولَاهُ فَهَذَا عَلیٌّ مَولَاه» معرفی کرد، در این هیچ تردید نیست.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
افطاری صدهزار پیامبر
امام علی علیهالسلام: کسی که مؤمن روزهداری را در غدیر افطار دهد، مانند این است که صد هزار پیامبر (ص) صدیق و شهید را افطار داده است، پس چگونه خواهد بود فضیلت کسی که جمعی از مؤمنین و مؤمنات را تکفل کند.
عید غدیر، عید اکبر
حضرت آیتالله امام خامنهای: «عید غدیر را فرمودهاند: «عیدالله الاکبر»؛ از همهی
اعیاد موجود در تقویم اسلامی این عید بالاتر است.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
غدیر، راهگشاست
حضرت آیتالله امام خامنهای: «خودِ مسأله غدیر، غیر از جنبهای که شیعه آن را به
عنوان اعتقاد قبول کرده است -یعنی حکومت منصوب امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام از
طرف پیامبر که در حدیث غدیر آشکار است- اصل مسأله ولایت هم مطرح شده است. این دیگر
شیعه و سنی ندارد. اگر امروز مسلمانان جهان و ملتهای کشورهای اسلامی، شعار ولایت
اسلامی سر دهند، بسیاری از راههای نرفته و گرههای ناگشوده امت اسلامی باز خواهد شد
و مشکلات کشورهای اسلامی به حل نزدیک خواهد گشت.» ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
غدیر وسیله وحدت اسلامی
حضرت آیتالله امام خامنهای: حادثهى غدیر وسیلهى وحدت امت اسلامى است... همه
ببینند مسئلهى تشیع برآمدهى از یک اعتقاد صحیحِ سالمِ خالصِ نسبت به وحى الهى
است، اعتقاد به ارزشها و معیارهاست... مسئلهى غدیـر خط بطلان مىکشد بر همهى
تهمت ها علیه تشیع. ۸۸/۹/۱۵
موارد مرتبط:
عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین / عیدالله الاکبر/ عید غدیر/ غدیر خم/ بزرگترین عید
عید غدیر / اعیاد اسلامی/ولایت / هجدهم ذیالحجة/ غدیر خم/
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=50233
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار امیر قطر و هیئت همراه 22 /اردیبهشت/ 1401:
توقع از جهان عرب ورود صریح به میدان عمل سیاسی در مقابل جنایات رژیم اشغالگر است ...
صهیونیستها هر جا پا میگذارند فساد ایجاد میکنند و هیچ قدرت و امتیازی نیز نمیتوانند به کشورها بدهند ...
https://www.leader.ir/fa/content/25775
تلاش برای جوانی جمعیت وظیفه ضروری همه است
حضرت آیتالله امام خامنهای در پیامی به فعالان حوزه جمعیت: «تلاش برای افزایش
نسل، و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده، یکی از ضروریترین فرائض
مسئولان و آحاد مردم است. این فریضه دربارهی افراد و مراکز اثرگذار و فرهنگساز،
تأکید بیشتر مییابد.»
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار اعضای ستاد کنگره بزرگداشت چهار هزار شهید روحانی: 4 /خرداد/ 1401
توصیهی من به دوستان و برادران عزیزی که این بزرگداشتها را برگزار میکنند، این است که به عنوان هدف به اینها نگاه نشود؛ اینها وسیلهاند، اینها ابزارند؛ دنبالهی این بزرگداشتها باید کارهای فراوانی انجام بگیرد. پیدا کردن شیوههای عمل و شیوههای کار احتیاج به گروههای فکری دارد؛ مجموعههای اهل فکر، کسانی که اهل فکرند، اهل فرهنگند، اهل هنرند، بنشینند راههای مختلف را پیدا کنند؛ ... ترویج نامهای اینها، ترویج عکسهای اینها، بیان شرححالهای اینها، ترویج و تکثیر وصیّتنامههای اینها و بیان موقعیّتهایی که اینها در آن قرار داشتند و در آن موقعیّتها دست به این جهاد زدند، کارهای خیلی مهمّی است؛ اینها را باید تکثیر کرد و انشاءالله همه در مقام استفادهی از معنویّت این بزرگواران باشند.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 4 /خرداد/ 1401:
ما گفتیم «مجلس انقلابی»! یک عدّهای خوششان نیامد؛ ولی ما حقیقت را گفتیم؛ حالا بعضیها خوششان میآید، بعضیها خوششان نمیآید عیبی ندارد. حقیقت همین بود که این مجلس با شعارهای انقلاب تشکیل شد... البتّه برادران عزیز، خواهران عزیز! یک نکتهی اساسی انقلابی ماندن است. شعارهای انقلاب بهنفع کشور است، برخلاف کسانی که میخواهند وانمود کنند که آقا انقلاب دردسرِ برای کشور است، نه بعکس انقلاب و شعارهای انقلابی و آرمانهای انقلابی و توجه به این آرمانها و رفتن به سمت این آرمانها دوای درمان دردهای کشور است؛ دردسر نیست، رفع دردسر است.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 4 /خرداد/ 1401:
فتح خرمشهر تغییر یک معادله تلخ به یک معادله شیرین بود؛ ملت ایران نجات پیدا کرد. این نجات ناشی از جهاد، از خودگذشتگی، عزم راسخ، ابتکار عمل و روح همه اینها هم اخلاص و توکل بود. در همه حوادث کشور میتوان پیروز شد به کمک همین چند عامل: مجاهدت در راه خدا و عمل جهادی، اخلاص لله، عزم راسخ، ابتکار عمل و امثال اینها.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 4 /خرداد/ 1401:
میتوان پیروز شد...
در همهی حوادث گوناگون کشور که شماها با آن مواجهید و حالا عرض خواهم کرد که مواجه خواهید بود، عامل اصلی همین است؛ یعنی انسان با توکّل، با اخلاص وارد میدان بشود، بعد، ازخودگذشتگی داشته باشد، مجاهدت کند، عزم راسخ داشته باشد، دنبال ابتکار عمل باشد و راههای نو را جستجو کردن، پیدا کردن، در همهی امور این [طور] است؛ اگر این چیزها بود، قطعاً پیروزی پشت سر این است؛ قطعاً.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار رئیسجمهور تاجیکستان
9 /خرداد/ 1401:
... اگر تحریمها نبود، این پیشرفتها به دست نمیآمد زیرا تحریمها باعث شد تا به نیرو و ظرفیتهای داخلی خود اتکا کنیم ...
آن چیزی که این اسلحه را از کار میاندازد، توجه به نیروها و ظرفیتهای درونی است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در مراسم سیوسومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14 /خرداد/ 1401:
گرایش امروز مردم به انقلاب و دین از روز اول انقلاب یقیناً بیشتر است
تشییع میلیونیِ بدنِ قطعهقطعه شهید سلیمانی و بزرگداشت آن مرد انقلابی، مبارز و مجاهد، و تشییع جنازه و ابراز احساسات مردم به درگذشت مراجع و فقهای عالیقدری همچون آیتالله صافیگلپایگانی و آیتالله بهجت با گرامیداشت هیچ شخصیت سیاسی و هنری دیگر در کشور قابل مقایسه نیست و نشاندهنده اعتقاد مردم به روحانیت، دین، جهاد و مقاومت است.
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در مراسم سیوسومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14 /خرداد/ 1401
نشان وفاداری مردم
گاهی میشنویم در نوشتههای اینترنتی یا در رسانهها و روزنامهها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بیاعتقاد شدهاند، نسبت به دین بیاعتقاد شدهاند؛ اینها را اینجا در داخل هم میشنویم. خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است؛ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است. اگر کسی میخواهد گرایش مردم به انقلاب و مبارزات و مجاهدتها را بفهمد، به تشییع میلیونی شهید قاسم سلیمانی نگاه کند. بدن قطعهقطعهشدهی شهید سلیمانی به وسیلهی میلیونها انسان بدرقه شد؛ یک فرد انقلابی، یک فرد مبارز و مجاهد که برای جمهوری اسلامی جان خودش را کف دستش گرفته بود؛ مردم این جور از او بزرگداشت و احترام کردند؛ این یک نمونه؛ نمونههای دیگر هم زیاد دارد؛ [مثلاً] علما. مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی یک مرجع تقلید بود، یک فقیه بود؛ شما ببینید در تشییع جنازهی این مرد چه حرکت عظیمی مردم نشان دادند. مرحوم آیتالله بهجت، یک فقیه عارف و معنوی بود؛ در تشییع جنازهی او، در بدرقهی او به سوی بهشت، مردم قم، قم را لبریز از احساسات کردند؛ از جاهای مختلف دیگر هم به قم رفتند برای تشییع. شما به من بگویید در بین آحاد برجستهی کشور، از سیاسی، از هنرمند، از ورزشکار و دیگر چهرهها چه کسی هست که وقتی از دنیا برود، مردم این جور برایش احساسات به خرج میدهند؟ این نشانهی چیست؟ این نشانهی بیاعتقادی مردم به روحانیّت است؟ این نشانهی بیاعتقادی مردم به دین و به جهاد و به مقاومت است؟ تحلیلهایشان این جوری است؛ این جوری تحلیل میکنند ...
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در مراسم سیوسومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14 /خرداد/ 1401
نشان وفاداری مردم
گاهی میشنویم در نوشتههای اینترنتی یا در رسانهها و روزنامهها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بیاعتقاد شدهاند، نسبت به دین بیاعتقاد شدهاند؛ اینها را اینجا در داخل هم میشنویم. خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است؛ امروز گرایش مردم به انقلاب و به دین از روز اوّل انقلاب یقیناً بیشتر است ...
شما ببینید در همین سرودی که این روزها پخش شده که اظهار ارادت به ولیّامر، ولیّعصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و روحنا فداه) و سلام به حضرت بقیّةالله است، مردم چه کار دارند میکنند؛ چه اظهار شوقی، چه همراهیای، چه اظهار ارادتی! پیر، جوان، نوجوان، کودک، زن، مرد، همه، در سرتاسر کشور، در تهران یک جور، در مشهد یک جور، در اصفهان یک جور، در یزد یک جور، در شهرهای مختلف یک جور؛ این دلیلِ چیست؟ این دلیل روگردانی مردم از دین است؟ یا بعکس. ما اوّلِ انقلاب این جور چیزها را نداشتیم؛ ما اوّلِ انقلاب هجوم دانشجویان جوان به سمت مراکز اعتکاف را نداشتیم، این اجتماعات عظیم مذهبی را نداشتیم؛ امروز اینها هست؛ نخیر، دربارهی ملّت ایران اشتباه کردند. یا راهپیماییهای بیستودوّم بهمن؛ 43 سال است که در بیستودوّم بهمن و در روز قدس، مردم راهپیمایی میکنند با این عظمت! این دلیل رویگردانی مردم از انقلاب است؟ این دلیل وفاداری مردم است، این دلیل مقاومت مردم است، این دلیل ایستادگی مردم است، این دلیل تأثیر درس امام در این ملّت بزرگ و بزرگوار است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
در مراسم سیوسومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 14 /خرداد/ 1401
خمینی عظیم
آن دست قدرتمند، آن شخصیّت فولادین، آن دل مطمئن، آن زبان ذوالفقارگونه که توانست میلیونها انسان را از قشرهای مختلف وارد میدان کند، اینها را در میدان نگه دارد، یأس و نومیدی را از اینها دور کند، جهت حرکت را به اینها تعلیم بدهد، عبارت بود از امام بزرگوار؛ او عبارت بود از خمینی عظیم!
خوابهای آشفته
حضرت آیتالله امام خامنهای: «بنده هیچ نظامی را سراغ ندارم که به قدر جمهوری
اسلامی دربارهی آن، پیشبینی زوال و نابودی و فروپاشی شده باشد.۱۴۰۰/۰۳/۱۴ دشمنان
از اوّل انقلاب وعده میدادند که جمهوری اسلامی شش ماه بیشتر عمر نخواهد کرد و سقوط
خواهد کرد. از این ششماههها بیش از هشتاد شش ماه گذشته. مثل محاسبهشان در
قضیّهی جنگ تحمیلی، همهی اینها محاسباتی بود که آمریکاییها و غربیها کردند و
همه غلط بود.» ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
جوان های ما عزیزان ما به تقویت بنیه معنوی نیاز دارند ... این ارتباط با خدا به زندگی شما برکت میبخشد به کشور هم برکت میبخشد به آینده انقلاب هم برکت میبخشد ... 1400/11/28
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
امروز انقلاب زنده و زاینده است ... زندهبودن انقلاب، یعنی دلبستگی نسلهای جدید کشور به آرمانهای انقلاب. آرمانهای انقلاب هم یعنی استقلال ملی، عزت ملی، رفاه ملی، عدالت اجتماعی، تحقق جامعه اسلامی و درنهایت ایجاد تمدن نوین اسلامی. مردم ما امروز به این اهداف دلبستهاند. 1400/11/28
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
کسانیکه دم از تسلیم در برابر آمریکا میزنند نمیتوانند به اهداف انقلاب پایبند باشند ...
برخی برای اینکه دلبستگی خود به انقلاب را نشان دهند میگویند نظام از اهدافش دور شده است. من نه حرف و نه دلبستگی این افراد را قبول ندارم. کسیکه زندگی اشرافی دارد، نمیتواند شعار حمایت از مستضعفان را قبول داشته باشد. 1400/11/28
حضرت آیتالله امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی
دشمن با فشار اقتصادی و لجنپراکنی مردم ایران را هدف گرفته است
اینها با دروغپردازی به ارکان انقلاب تهمت میزنند. یک روز به مجلس، یکروز به شورای نگهبان و امروز نوبت سپاه و شهیدسلیمانی است. اگر جرئت میکردند به امام هم اهانت میکردند.
فشار اقتصادی با تلاش و تولید داخلی و خنثیکردنِ تحریم و تلاش دیپلماسی متوقف میشود. باید لجنپراکنیهای رسانهای دشمن هم خنثی شود. 1400/11/28
https://imamhussain.org/persian/31216
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
سعد (غلام عمرو بن خالد صیداوی)
سَعد غلام عَمرو(عُمر) بن خالد صَیداوی (شهادت: عاشورای سال 61 قمری) از شهدای کربلا. سعد در واقعه کربلا به همراه مولایش عمرو بن خالد صیداوی، در عذیبالهجانات به کاروان امام حسین(ع) پیوست. وی در روز عاشورا در حمله نخست به شهادت رسید.
شهید مدافع حرم شهید حمید محمد رضایی (ابومجید) تاریخ شهادت : 1394/02/24 | محل شهادت : تدمر - سوریه
بخشی از وصیت نامه:
خداوندا تو را شاکرم که توفیق یافتم در عصری نفس بکشم که معطر بر بوی امامی است که سرچشمه همه خوبیها بوده است و لیاقت سربازی رهبری را دارم که پیرو حقیقی اسلام و آرمانهای آن پیر سفر کرده است.
شهید محمدرضا سلطانبی شهادت: 4 تیر 1363، با سمت تخریبچی در کوشک
بخشی از وصیت نامه:
خوشا به حال کسى که در راه دین و قرآن به سوى خدا برود و این هم هست که مرگ در رختخواب براى ما ننگ است و شهادت افتخار ماست.
شهید علی زنگی آبادی شهادت: ششم تیر1361، با سمت دیدهبان در کوشک
بخشی از وصیت نامه:
ای ملت عزیز امام امت و یاور مستضعفان جهان را تنها نگذارید و تا می توانید هدفتان پیروی از احکام متعالی امام عزیزتان باشد، فقط با این عمل است که اسلام پیروز می شود.
وصیت نامه شهید بهشتی:
بخشی از وصیت نامه:
اگر دنیا از یزید لبریز شود پشت به سالار شهیدان نکنیم، امام را تنها نگذارید و جبههها را پر کنید.
...
به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی. صله رحم را فراموش نکنید و همواره از حق مظلوم و مستمند دفاع نمائید.
بخشی از وصیت نامه:
امروز روز دفاع مقدس از حریم انقلاب، اسلام و خون شهیدان است
... بهپاخیزید و گوش به فرمان امام دهید که امام عزیزمان فرمود: حسینیان بهپاخیزید و امروز ایران کربلاست رو به جبهه ها کنید در این موقع حساس مملکت که دشمنان اسلام با سرسپردگی آمریکا جلاد و نوکرانش دست به دست هم داده اند و با تمام قوای و تجهیزات خود بر ما حملهور میشوند بر هر فرد مسلمانی از زن و مرد و بچه واجب میباشد. امروز روز دفاع مقدس حریم انقلاب و اسلام و خون شهیدان است. امروز روز استقامت و روز سلحشوری در میدان جنگ است. امروز روز حمایت از قرآن و اسلام است و امروز روز لبیک گفتن به ندای امام عزیزمان است. یاوران امام! بسیجیان دلاور! سپاهیان قهرمان! امام را یاری کنید و امام را تنها نگذارید و پشتیبان جنگ باشید و همیشه صبر داشته باشید که خداوند با صابران است و مرگ در بستر برای من و تو سپاهی و بسیجی ننگ میباشد.
عکس نوشت | گزیدهای از وصایای شهدای هفته دوم تیرماه استان مرکزی
بخشی از وصیت نامه:
عزیزانم! باز هم سفارش مىکنم که پشتیبان اسلام و امام عزیزمان باشید تا پاى جان و تمام مراسم اسلامى را شرکت نمایید. ان شاءالله عروسىهاى خود را اسلامى برپا نمایید ...
شهید شهید حسن حشمتیفر شهادت: یازدهم اسفند ماه 1361 طی عملیات بیت المقدس
بخشی از وصیت نامه:
شهادت مى دهم که انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام عزیز زمینه ساز انقلاب جهانى یعنى ظهور امام عصر (عج) مى باشد و نباید نشست تا جامعه را فساد فرا گیرد تا امام معصوم ظهور نماید بلکه باید در راه و هدف حضرت ولى عصر قدم و زمینه اى فراهم کرد تا ظهور ایشان صورت گیرد ...
شهید علیرضا عابدی داورانی شهادت: هشتم تیر 1364، در شرق دجله
بخشی از وصیت نامه:
به عنوان یک فرزند کوچک اسلام به شما مسلمین اعلام میدارم که از امام عزیز و رهنمودهاى ایشان پیروى کنید که موجب خوشنودى خدا و پیروزى اسلام و مسلمین است و به کسانى که در سر راه انقلاب اسلامى مى ایستند و سد راه مى کنند هشدار مى دهم که نابود خواهند شد و به آنها توصیه مى کنم که تاریخ 6 ساله انقلاب را مرور کنند و ببینند با چه مسائلى روبرو شده است و همیشه پیروز و سر بلند بوده و هست.
پیغامی از بهشت: سیری در کلام شهید «موسیالرضا باروز»
شهید «خداکرم سلیمانی» شهادت: دهم تیر 1365، در مهران
بخشی از وصیت نامه:
تنها توصیه من به شما این است که در تعلیم و تربیت بچه ها کوشا بوده و آنها را کاملا با فرایض و مقررات اسلامی که توسط پیامبر اسلام در قرآن برای ما آمده آشنا کنید.
شهید حسین نمازی شهادت: ششم مرداد 1369 در بیمارستان آلمان بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت
بخشی از وصیت نامه: درخواستم از شما این است که بعد از ما اسلام را یاری کنید ...
بنا بر وظیفه شرعی که هر مسلمان باید وصیتنامه داشته باشد، وصیتم را روی کاغذ میآورم. من لیاقت شهادت در راه خدا را در خود نمیبینم، اما رحمت خدا شامل حال بندگان گناهکارش هم میشود. انشاءالله خداوند به ما ایمانی عطا کند که مردم را دعوت به حق کنیم و اگر صلاح دانست در این راه به شهادت برسیم.
از کسانی که این وصیت را میخوانند درخواست دارم که بعد از ما اسلام را یاری کنند و در راه قرآن گام بردارند تا زمانی که اسلام جهانگیر شود. ای جوانان و ای مردم! بدانید که ما صاحبالزمان داریم، سعی کنید که بین خود و ایشان اتصال برقرار کنید که این کار خیلی آسان است.
شهید حسین نمازی شهادت: ششم مرداد 1369 در بیمارستان آلمان بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت
بخشی از وصیت نامه:
تمام توطئههای این شیاطین برای از بین بردن اسلام است ...
ای مردم! اگر حوادث انقلاب و پس از انقلاب را در نظر بگیرید، میبینید که تمام توطئههای این شیاطین برای از بین بردن اسلام است. این همه سر و صدا و جنگهای زرگری آنها چیزی جز تضعیف ولایت فقیه نیست؛ چون ولایت فقیه دشمن اصلی آمریکا است.
شهید حسین نمازی شهادت: ششم مرداد 1369 در بیمارستان آلمان بر اثر عوارض ناشی از مجروحیت
بخشی از وصیت نامه:
خواهران مسلمان! سیاهی چادر شما رنگینتر از سرخی خون من است ...
... دلم میخواهد دستورات اسلام را مو به مو اجرا کنید. مصمم و قاطع عمل نمایید و امام را دعا کنید و او را رها نکنید تا دشمنان و ابلهان بدانند که ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند ... خواهران مسلمان! سیاهی چادر شما رنگینتر از سرخی خون من است. برادران! سنگرها را خالی نکنید.
کلیپ | وصیت نامه شهید «ماشالله جعفری»
گذری بر زندگی نخستین شهید شهرستان بوشهر در حادثه پرواز هواپیما ۶۵۵
شهید «سیاوش کنشلو» شهادت: بیست و هفتم اسفند 1366 در بمباران شیمیایی ماووت
بخشی از وصیت نامه:
چه زیبا است شهادت مردان حق در دامان امامان اطهار
چه زیباست تنومند شدن شجره طیبه اسلام به وسیله خون محبان علی (ع) و چه غمانگیز است خالی ماندن بیت اسلام از یاوران قرآن، چه زیباست رنگین کمان نقش بسته بر آسمان شهادت به وسیله اشعه خون شهیدان و چه غمانگیز است غروب خورشید شهامت به وسیله شهادت غیورمندان، و ای صدها غم و اندوه دیگر، ولی چه زیبا است شهادت مردان حق در دامن امامان اطهار و در خیل شهیدان غوطه به خون خویش خوردن. شهیدان انوار مقدس تاریکیهای دنیا هستند، شهیدان ابدان مطهر خاکهای جهانند، شهیدان سفینه نجات برای نسلهای رو به زوالند، شهیدان کمال انسانهای محرومند و شهیدان گلان سر سبد امت رسولالله هستند و شهید شعله فروزان انقلاب.
شهید «سیاوش کنشلو» شهادت: بیست و هفتم اسفند 1366 در بمباران شیمیایی ماووت
بخشی از وصیت نامه:
خط رسول الله متجلی در خط امام است
اما سخنی درباره زعیم عالیقدر جامعالفقها و رهبر عظیمالشان انقلاب، امام خمینی: «قلم به لرزه خواهد افتاد و دل به تپش خواهد گرایید و روح به هیجان. اگر خواسته باشی سخنی برایش بگویی سخن این است و صراط مستقیم «إِنَّ اَلْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ اَلْأَنْبِیَاءِ» خط رسول الله متجلی در خط امام است و گفتهها در غالب گفتههای امام. بیایید به تقلید از فرمایشات آن مرد الهی، کشتی در گرداب مانده را نجات دهیم و به ساحل پیروزی نایل آییم.
شهید عبدالرسول وحید نیا شهادت: بیست و سوم تیرماه سال 1361 در منطقه کوشک
بخشی از وصیت نامه:
انقلاب ما خون بهای شهیدان عزیزمان است
برادرانم این انقلاب خون بهای شهیدان عزیزمان است که با خون خود این انقلاب را به پیروزی رساندهاند، پس در حفظ و نگهداری آن کوشا باشید و از آن پاسداری نمائید حتی اگر چند برابر روزهای اول شهید بدهید ...
ویژهنامه شهید «مجید عبدوس» منتشر شد
شهید نعمت نادعلیزاده پانزدهم تیرماه 1345 در شهرستان بهشهر به دنیا آمد. دانشآموز سوم متوسطه در رشته انسانی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم اسفندماه 1364 در اروندرود به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جا ماند و سیزدهم تیرماه 1376 پس از تفحص در گلزار فردوسرضای شهرستان دامغان به خاک سپرده شد.
شهید بشیر داودیان شهادت: پانزدهمین روز از تیرماه 1366 در ارتفاعات سلیمانیه
بخشی از وصیت نامه:
ما وظیفه داریم با استکبار جهانی مبارزه کنیم ...
همانطوری که شهید مطهری گفت: در دریای شهادت شنا می کنیم تا اینکه ساحل پیروزی را درک کنیم. و این راه همان راه پیامبران و امامان و راه امام حسین(ع) است که در روز عاشورا، ندا زد آیا کسی هست مرا یاری کند؟ و این سخن در تمام دوران می پیچید، تا اینکه انقلاب به رهبری امام خمینی که بزرگترین انقلاب اسلامی است در سراسر جهان صورت گرفت. و این انقلاب دنباله قیام امام حسین(ع) است.
شهید حمزه چناری (مفقودالاثر)
شهادت: نوزدهم تیرماه 1364 و در سن 19 سالگی در منطقه جنگی چنگوله مهران
بخشی از وصیت نامه:
رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ
الْأَبْرارِ
بار خدایا گناهان ما را بیامرز و بدیهای ما را بپوشان و ما را با نیکان محشور
بگردان.
با درود و سلام به تمام عزیزانی که جز رضای خدا و خشنودی امام زمان (عج الله) عملی
انجام نداده و نمیدهند، ای خدای بزرگ، سه چیز از درگاه بینیازت میخواهم:
1- به تمام مؤمنین توفیقی ده که تا آخر عمر افرادی باشند مفید برای اسلام عزیز
2- ای خداوند سبحان، ظهور حضرت مهدی(عج الله)، را برای نابود کردن ظلم و ستم و
هدایت کردن مومنین برای تقرب به در گاهت و برای نابود کردن منافقین و مفسدین و برای
بر پایی حکومت جهانی اسلام تعجیل فرما
3- الهی به من ضعیف و معصیت کار، توفیقی ده تا بتوانم انتقام خون شهداء را البته نه
برای احساساتم و هوای نفسم بلکه برای رضایی تو، از دشمنان اسلام بگیرم و به من ضعیف
بخششی عطاء فرما تا در راه اسلام مقدس تو شهد شهادت نوشم.
شهید حمزه چناری (مفقودالاثر)
شهادت: نوزدهم تیرماه 1364 و در سن 19 سالگی در منطقه جنگی چنگوله مهران
بخشی از وصیت نامه:
و اما ای جامعۀ اسلامی، مسلمانان ایران، ای مسلمانان جهان، ای عاشقان مهدی(عج الله)،از شما میخواهم که همیشه در خط اسلام و مرجعیت و رهبریت امام عزیز خمینی کبیر باشید، بدانید که امروزه در حالت آزمایش عظیم الهی قرار گرفتهاید. بدانید و هوشیار باشید که منافقین و مفسدین، در بین شما رخنه نکنند.
شهید حمزه چناری (مفقودالاثر)
شهادت: نوزدهم تیرماه 1364 و در سن 19 سالگی در منطقه جنگی چنگوله مهران
بخشی از وصیت نامه:
افراد ریاست طلب و فرصت طلب را بشناسید و آنان که فرهنگ آمریکایی در مغزشان فرو رفته است را ارشاد کنید، چنانچه ساخته شدند و انشاء الله در رحمت الهی به روی بندگانش باز است و در غیر این صورت اشداء علی الکفار آنها را مجال پایداری ندهید.
شهید حمزه چناری (مفقودالاثر)
شهادت: نوزدهم تیرماه 1364 و در سن 19 سالگی در منطقه جنگی چنگوله مهران
بخشی از وصیت نامه:
شما را به خون شهداء قسم میدهم که امام عزیز را فراموش نکنید،مخلصانهتر و صادقانهتر و بدون انحراف ادامه دهید، مواظب باشید که عملمان خدایی نکرده طوری نباشد که «خسر الدنیا و الاخرة شویم.
شهید حمزه چناری (مفقودالاثر)
شهادت: نوزدهم تیرماه 1364 و در سن 19 سالگی در منطقه جنگی چنگوله مهران
بخشی از وصیت نامه:
مواظب باشید افرادی با چهرههای 100 در صد ضد اسلامی در میان شما نفوذ نکنند که ممکن است خدایی نکرده فاجعه به وجود آورند و راه خود را با قدرت الهی و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانی و روحی ادامه دهید و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید. چرا که در این صورت خداوند با شماست.
شهید علی ابوالحسنی شهادت: بیست و یکم تیر 1367، در زبیدات
بخشی از وصیت نامه:
درهر زمان پشتیبان ولایت فقیه باشید. خانوادههای شهدارا خیلی احترام بگذارید. همچنین بسیجیها را که شهدای آینده از میان آن ها یافت میشود را احترام کنید. از خدا بخواهید توفیق علم وعمل به وظیفه را نصیبشان کند.
شهید عبدالامیر امیدی
شهادت: اولین روز از بهمن ماه سال 1365 طی عملیات کربلای 5، منطقه عملیاتی شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
از برادرم می خواهم که افراد خانواده را تربیت اسلامی صحیح دهد و از خواهرانم می خواهم حجاب را رعایت کنند زیرا حجاب حافظ خون شهداست.
شهید محمد نصیرمجنی
شهادت: پنجم بهمن 1366 با سمت جهادگر در روستای حیاط میل مرزی سردشت
بخشی از وصیت نامه:
شما خواهرانم! با حجاب، صبر و شکیبایی دشمنان را برنجانیـد. همیشـه سـخن از حـق بگویید، قرآن بخوانید و زینبگونه زندگی کنید.
شهید یحیی یاری
شهادت: چهارمین روز از مهر ماه سال 1366 در منطقه شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم به خاطر احترام به خون شهیدان حجابتان را رعایت کنید.
شهید رحمتالله بهرامی
شهادت: سیزدهم اسفندماه سال 1363 در تپه دوقلوی بانه
بخشی از وصیت نامه:
خداوندا؛ تو را قسمت میدهم به سر بریده امام حسین این امام عزیزمان را این رهبر عزیزمان را تا ظهور آقا امام زمان حفظ و در کنار او محافظت بگردان و طول عمر نصیب ایشان بگردان. خداوندا؛ تو میدانی که من برای رضای تو به جبهه آمدم و بخاطر تو میجنگم و نه به خاطر بهشت. فقط برای رضای تو از تو میخواهم که شهادت در راه خودت را نصیب من بکنی.
شهید رحمتالله بهرامی
شهادت: سیزدهم اسفندماه سال 1363 در تپه دوقلوی بانه
بخشی از وصیت نامه:
مبادا از بسیج بیرون بروید که مشکل است روز قیامت جواب خون شهدا را دادن و برادران بسیجی که از مسجد رفتهاید بدانید که فردای قیامت جواب خون شهدا را دادن بسیار مشکل است فردای قیامتی هم وجود دارد.
شهید رحمتالله بهرامی
شهادت: سیزدهم اسفندماه سال 1363 در تپه دوقلوی بانه
بخشی از وصیت نامه:
امت حزب الله بیشتر درباره امام دقت کنید و سعی کنید عظمت او را دریابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاق خود را همچنان مثل او سازید. اگر به فیض شهادت نائل گشتم آنان که پیرو سرخ خط امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقادی ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند.
شهید رحمتالله بهرامی شهادت: سیزدهم اسفندماه سال 1363 در تپه دوقلوی بانه
بخشی از وصیت نامه:
سلام مرا به رهبر عزیز برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد. خداوندا؛ با تو پیمان میبندم در تمامی عاشوراها و در تمامی کربلاها با حسین همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامیکه همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلام و امام زمان (عج) اجرا گردد.
شهید غلامرضا میرزائی شهادت: بیست و هشتم دی 1366 با سمت آرپیجیزن در ماووت
بخشی از وصیت نامه:
ای امت ایثارگر! وحدت و انسجام خود را حفظ کنید شما امت حزبالله و شـهیدپرور را دعـوت بـه صـبر و پایـداری در مقابـل مشکلات میکنم و از شما میخواهم همـواره در خـط اسـلام و ولایـت فقیـه بمانیـد و از حمایت امام امت دست برندارید.
شهید غلامرضا میرزائی شهادت: بیست و هشتم دی 1366 با سمت آرپیجیزن در ماووت
بخشی از وصیت نامه:
خواهرانم! با حجاب خود از خون شهدا حفاظت کنید از خواهران خـودم مـیخـواهم کـه زینبوار زندگی کنند و با حجاب خود و توصیه این واجب الهی به دیگر خواهران مسلمان از خون شهدا حفاظت کنند، و توصیه من به تو برادرم این است که به نمـاز اهمیـت زیـادی بـدهی و درسهایت را خوب بخوانی و اسلحه بر زمین افتاده مرا برگیری و از سنگر اسلام دفاع کنی.
شهید کاظم صالحآبادی شهادت: بیست و نهم اردیبهشت 1365 با سمت آرپیجیزن در مهران
بخشی از وصیت نامه:
خط امام همان خط امام علی (ع) در غدیر خم است ای امت شهیدپرور! تداوم بخش راه شهدا باشید و با رفتارتان جامعه را بسازید و همچنین در برابر خدا شکرگزار این احسن نعمات (وجود امام خمینی) باشید و از شما میخواهم که روحانیت را فراموش نکنید و آنها را یاری کنید؛ زیرا همین روحانیت بودند که باعث احیای اسلام شدند. ای خواهران و برادران عزیز! حجت بر شما تمام شده، به خاطر چند روز خوشی کردن این دنیا، زندگی آخرت را تباه نکنید. گوش به فرمان امام عزیز و بزرگوارمان باشید که خط امام، همان خط حضرت علی (ع) در روز عید غدیر خم و بقیه راهها، همان راههای انحرافی است.
شهید کاظم صالحآبادی شهادت: بیست و نهم اردیبهشت 1365 با سمت آرپیجیزن در مهران
بخشی از وصیت نامه:
بخشی از وصیت نامه:
تربیت فرزندان شما اى خواهران گرامیام! ... پایبندتر از قبل گوش به فرمان امام باشید و خودتان را آماده کنید و باشید تا فرزندانى خوب تربیت کنید که در دل آنها عشق به خدا باشد. شما اى برادرم! سعى کن تا موقعى که نمىتوانى اسلحه به دست بگیرى و بجنگى درسَت را خوبتر از قبل ادامه دهى تا بتوانى خدمت بیشترى به اسلام و مسلمین کنى.
شهید سید علی نور آدینه
شهادت: اولین روز از اسفندماه 1362 عملیات پیروزمند والفجر 5 در کربلای مهران(چنگوله)
بخشی از وصیت نامه:
مرگ حق است و سرانجام زندگی گذر از این معبر است، اما چه زیباست مرگ در راه خدا و جهاد در راهش، چه زیباست که به دور از دلهره های گناه از بندگی و بردگی غرور و خود خواهی در آسمان عشق الهی پرواز نمودن و در قرب نگاه حق در حریم عشق به لقاء الله رسیدن.
شهید غلامرضا یزدانی احمدآبادی
شهادت: 12 تیر ماه 1365 در منطقه عملیاتی مهران
بخشی از وصیت نامه:
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ
خدایا! در این عالم و جهان جز تو کسی را نداریم. خدایا! هرچه هست تو هستی، وجودم از توست و سستیام برای توست و خودت فرمودی که تو را آفریدم و ساختم برای خودم.
شهید غلامرضا یزدانی احمدآبادی
شهادت: 12 تیر ماه 1365 در منطقه عملیاتی مهران
بخشی از وصیت نامه:
خدایا! اکنون آماده نبرد هستم
خدایا! در این دنیا از تو یک چیز میخواهم و آن محبت و عشق به توست. بارها و بارها در نمازهایم از تو میخواستم که مرا محب خویش قرار بدهی؛ زیرا در آن موقع برای خودم بیخودی را احساس نخواهم کرد. با خودم گفتم که راه محبت واقعی مطیع امر مولا بودن است، آن را نیز از تو خواستم و در راه اطاعت هر مشکلی را باید تحمل کرد، برای همین پا گذاشتم به صحنه و خشنود شدم به درخواست خودت دربارهام. اکنون آماده نبرد هستم به خاطر اینکه مرا امر به جهاد و نبرد الهی نمودی. ای خدای بزرگ! ما رو سیاهان درگاه تو هستیم، خودت عنایتی فرما.
شهید غلامرضا یزدانی احمدآبادی
شهادت: 12 تیر ماه 1365 در منطقه عملیاتی مهران
بخشی از وصیت نامه:
مهدی جان، ای فرمانده عزیزم! از دل و جان تو را دوست دارم و به تو عشق میورزم. گاهگاهی که در مشکلات قرار میگرفتم، یادم میآمد که فرماندهی به نام حجهبنالحسن العسگری(عجلالله) دارم و دلم تسلی میگرفت.
شهید غلامرضا یزدانی احمدآبادی
شهادت: 12 تیر ماه 1365 در منطقه عملیاتی مهران
بخشی از وصیت نامه:
پشتیبان ولایت فقیه باشید
ای مردم فداکار و سلحشور! درودتان باد که محل فرود نعمتهای عظیم الهی قرار گرفتید. قدر و منزلت امام را بدانید، قدر ولایت فقیه را بدانید و شکر این نعمت عظیم را بکنید. حضرت علی(ع) میفرمایند: «هنگامی که نعمتی به شما رسید، آن را فرار ندهید با کم شکر کردن. مردم! پشتیبان ولایت فقیه باشید. یاران امام را پشتیبانی کنید، موقعیت اسلام و جهان را درک کنید و با خدا رابطه کامل برقرار کنید که رابطه با خدا مکمل همه خوبیهاست.
شهید غلامرضا یزدانی احمدآبادی
شهادت: 12 تیر ماه 1365 در منطقه عملیاتی مهران
بخشی از وصیت نامه:
مسائل اخلاقی و اسلامی را بپرسید و عمل کنید
ای مادر عزیزم! هر وقت که دلت برایم گرفت، برایم دعای خیر بنما و از خدا بخواه که خدا مرا در شب اول قبر تنها نگذارد. مادر جان! نمیخواستم حتی مقدار کمی ناراحت شوید، برای همین نگفتم به جبهه میروم. مادر جان! اینجا محل شهادت یاران است. پدر جان! اگر خدا اجازه داد، میآیم و در محل کارت دستهایت را بوسه میزنم. پدر عزیزم! انشاءالله تمام زحمات شما را در آن دنیا جواب میدهم. به مردم و خانوادهام وصیت میکنم که مسائل اخلاقی و اسلامی را بپرسید و عمل کنید.
شهید مسعود رضایی شهادت: 15 مرداد 1366 در سردشت
بخشی از وصیت نامه:
پیروزیهای ما، مدیون ایمانمان بوده است
این جنگ، جنگ بین خون و شمشیر است. جنگ بین سلاح و ایمان است و تاکنون پیروزی های ما مدیون ایمان ما بوده است، نه سلاح لذا هر چه دشمن به سلاح های پیشرفته تری مسلح می شود، به همان اندازه باید ایمان ما بیشتر شود ...
این را بدانید که همه باید فدای اسلام شویم ...
شهید «بهروز رشیدی» شهادت: یازدهم اسفند 1364 در سلیمانیه
بخشی از وصیت نامه:
به ثمر رساندن انقلاب یک تکلیف شرعی است ...
ما مسئول هستیم این انقلاب را که نهالی نوشکفته است با خون خود به ثمر برسانیم و این یک تکلیف شرعی است ...
شهید «اسماعیل همرنگ کیلوندانی» شهادت: 13 تیر ماه 1365
بخشی از وصیت نامه:
خون میدهیم تا اسلام جاودانه بماند
اماما! ما برای کوچکترین فرمان تو آمادهایم و اگر لازم باشد خون میدهیم تا دین اسلام جاودانه شود و همیشه پا برجا بماند
شهید «طهماسب رستمی نامداری» شهادت: 12 اسفند 1364 در سلیمانیه
بخشی از وصیت نامه:
بازگشت همه به سوی اوست. بار خدایا تو را سوگند می دهم به حق اولیا و انبیاء و مقربان درگاهت مرگ مرا شهادت در راه خود به رهبری پیر جماران که مانند جدش حسین (ع) درس شهادت را به ما آموخت، قرار ده، خداوندا تو را سپاس می گویم از اینکه توانستم پیرو خط امام و درخدمت جمهوری اسلامی ایران باشم.
شهید «طهماسب رستمی نامداری» شهادت: 12 اسفند 1364 در سلیمانیه
بخشی از وصیت نامه:
همسرم! مادری باش که بتوانی بچه هایمان را خوب به اسلام تحویل دهی، تا برای اسلام و رضای خدا کار کنند. امام را دعا کنید و پیرو خط امام باشید.
شهید «طهماسب رستمی نامداری» شهادت: 12 اسفند 1364 در سلیمانیه
بخشی از وصیت نامه:
ادامه دهنده راهم باشید ...
فرزندانم! چنانچه سعادت شهادت نصیبم شد، ادامه دهنده راهم باشید و همیشه از انقلاب و دستاوردهای آن پاسداری کنید. واجبات خود را به جا آورید و سعی کنید شخص مفیدی برای انقلاب و جامعه باشید.
شهید احمد کاشی شهادت: نهم اسفند ماه سال 1364
بخشی از وصیت نامه:
پیام من به امت حزبالله این است که کارى نکنید خون شهیدان پایمال شود و روز آخرت نتوانید جوابگو باشید.
شهید احمد کاشی شهادت: نهم اسفند ماه سال 1364
بخشی از وصیت نامه:
از شما مىخواهم همیشه دنباله رو امام و گوش به فرمان او باشید و وحدت خودتان را حفظ کنید تا منافقین و کسانى که علیه انقلاب کارشکنى مىکنند، نابود شوند.
شهید احمد کاشی شهادت: نهم اسفند ماه سال 1364
بخشی از وصیت نامه:
به تمامى امت شهیدپرور توصیه مىکنم: از گروه گرایى که بر خلاف اسلام و مسلمین است، پرهیز کنید. ما باید کارى کنیم که دشمنان انقلاب نتوانند کوچکترین ضربهاى به انقلاب بزنند. در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید که تمام پیروزى ما از همین نماز و دعاهاست.
شهید رضا قاسمی شهادت: بیست و دوم فروردین ماه سال 1362 در شرهانی
بخشی از وصیت نامه:
مسجد مدرسه انسان سازی است ...
از برادران در مسجد خیلی خوشم آمد و از آن مسجد سربلند بیرون آمدم چون در آن مسجد یاد گرفتم که چگونه نماز و روزه بگیرم و بخوانم چگونه رفتار کنم و چگونه با خدای بزرگ و بزرگان گفتگو کنم ...
شهید رضا قاسمی شهادت: بیست و دوم فروردین ماه سال 1362 در شرهانی
بخشی از وصیت نامه:
این وصیت نامهها انسان را میلرزاند و بیدار میکند. امام را دعا کنید. این پیر جماران را این ستاره درخشان را این پیری که مثل خورشید درخشانت است این پیری که مثل کوه استوار است این پیری که مثل دریا خروشنده است تنهایش مگذارید و همیشه اماممان را دعا کنید.
فتوکلیپ/ وصیتنامه شهدای عرفه فلاورجان
معرفی
کتاب؛
«حجاب و عفاف از نگاه شهدای استان ایلام» در بازار کتاب
شهید «محمود نیکوحرف تمیز» شهادت: 22 تیر ماه 1367 در ابوقریب
بخشی از وصیت نامه:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»
«مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.» پروردگارا! به من توفیق بده که شهادت را برای خود هدف قرار ندهم، بلکه هدفم قرب تو باشد و در این راه تا پای مرگ فداکاری کنم و شهادت و مرگ در راه تو را سعادت بدانم.
شهید «محمود نیکوحرف تمیز» شهادت: 22 تیر ماه 1367 در ابوقریب
بخشی از وصیت نامه:
با شهادت سعادت ابدی نصیبم میشود
خدایا! به خودت قسم این واقعیت را میدانم که ایمانم ضعیف است و هنوز به آن درجه از اخلاص نرسیدهام که بتوانم معنی واقعی شهادت را بفهمم و درک کنم ولی تو ایمان مرا محکم گردان. تو را به کَرَمت قسم اگرچه ممکن است در آن لحظه از مرگ هراس داشته باشم ولی تو مرا به این درجه رفیع نائل گردان زیرا میدانم که سعادت ابدی نصیبم خواهد گشت. خدایا! دوست دارم عاشقت شوم ولی راهش را نمیدانم، این راه را به من بیاموز. «اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک و الرزقنا شفاعه الحسین» خدایا! به من لیاقت و توفیق ده که رهرو راه مولایم حسین باشم و در راه هدف او کشته شوم.
شهید «محمود نیکوحرف تمیز» شهادت: 22 تیر ماه 1367 در ابوقریب
بخشی از وصیت نامه:
خدایا! دلهای نسل آینده را با نور قرآن و ایمان روشن کن خدایا! از برکت خون این شهیدان و عاشقان درگهت تو را به عزیزانت قسم این ملت و خاک را سامانى بده. دلهای نسل آینده این کشور را با نور قرآن، ایمان و معرفت روشن نما و آنان را دنبالهرو راه شهیدان قرار ده. به آنان بیاموز که حسین(ع) و یارانش و شهیدان دیگر که مکتبشان مکتب مولایشان حسین(ع) بود براى چه و چگونه کشته شدند.
خدایا! امام امت این پیر مبارز و خستگیناپذیر را برای این ملت تا فرج حضرت ولىعصر(عجالله) و حتی در کنار آن حضرت نگهدار و انتقام او را از این نامردان تاریخ بگیر.
شهید «محمود نیکوحرف تمیز» شهادت: 22 تیر ماه 1367 در ابوقریب
بخشی از وصیت نامه:
امیدوارم خدا با پیروزی رزمندگان شما را امیدوارتر سازد
خانواده عزیزم! سلام و درود بیپایان به شما عزیزان که راه درست زندگی کردن را به من آموختید. سلام به آن عزیزان که برای رضای الله از فرزند خود، از جگرگوشه خود گذشتند و همچون ابراهیم خلیل(ع) آماده قربانی نمودن فرزند خود در پیشگاه حضرت حق شدند که خداوند پاداش بزرگی برای آنان در نظر گرفته و انشاالله آن زندگى جاودان در کنار فرزند خود و ائمه اطهار(ع) در رضوان الله است
شهید «علی میرزاخانی»
شهادت: 28 تیر ماه 1367
بخشی از وصیت نامه:
بردباری شما باعث افسرگی دشمنان اسلام است ...
سفارش بنده آن است که صبر کنید و اجر ببرید. بردبارى شما موجب آرامش من خواهد بود و مقاوم بودن شما باعث خوشحالی آقا امام زمان(عجالله)، خرسندی رهبر کبیر انقلاب، شادی مردمِ خداجوی میهن و موجب افسردگی دشمنان اسلام خواهد بود.
شهید «محمد جواد میری»
شهادت: 29 تیر ماه 1361 در شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
جان خود را در راه خدا نثار کردیم
اکنون که در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرد، چنان که خود را لایق نمیدانستم، این پیام و سفارشم را با صدای بلند به گوش منافقان و دشمنان اسلام برسانید که از کوری دل خود ما را نا آگاه میخوانند، به آنها بگویید که ما آگاهانه و بیدار بدون هیچ جبر و زوری که تنها بر شما وارد است در این راه قدم نهادیم و خون خود ریختیم که ناچیز بود که اگر هزاران جان هم میداشتیم در راه خدا و «الله اکبر» و «لا اله الا الله» و امامان که پیشرو این راه هستند نثار میکردیم.
شهید «محمد جواد میری»
شهادت: 29 تیر ماه 1361 در شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
بر عقیده و ایمان خود استوار باشید
تو ای خواهر و برادر مسلمان! بیدار باش و هوشیار که فریب این از خدا بیخبران را نخورید و با چهره هزار چهرهشان شک وشبههای در دل تو ایجاد ننمایند که همواره بیدارید. روىِ سخن من با افرادی است که در گوشه و کنار زمزمهای مأیوسانه سر میدهند و میگویند باید امام زمان(عجالله) بیاید و کارها را درست کند، منتظران او باید بدانیدکه اول امام زمان(عجالله) منتظر شهادت هستند تا شما را بشناسد، قلب خود را پاک کنید و همچنان قرص و محکم بر عقیده و ایمان خود استوار باشید و زمان را براى ظهور حضرتش آماده و مهیا سازید تا خداى ناکرده تحت تأثیر افکار نادرست منافقان و کافران قرار نگیرید و دست از یاری امام امت برندارید و بدانید که زمان، زمانِ آزمایش و امتحان است. خداوندا! تو گواهی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه حق و سرنگونی ستمگران است، این مردم جوانانی را از دست دادهاند که جزء بهترین جوانان بودند و هدفشان حفظ و برقراری اسلام و قرآن است.
شهید «محمد جواد میری»
شهادت: 29 تیر ماه 1361 در شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
خدایا مرگم، شهادت در راه تو باشد!
چقدر شهادت را دوست میدارم. مدتهاست که همیشه دعا میکنم خدایا مرگم شهادت در راه تو باشد و وقتی آقای خامنهای فرمود: «من به خدا پناه میبرم ازاینکه مرگم شهادت در راه خدا نباشد.» واقعا حرف دل من را نیز زد. همیشه رنج میبرم و احساس حقارت میکنم از اینکه به طور عادی بمیرم، هرچند در هر حال راضی به رضای خداییم اما مشیت الهی نیز بر این است که از پیشگاه با عظمتش همیشه چیزهای خوب را بخواهیم تا اگر شایستگیاش را داشتیم عطا فرماید، دوست دارم که شما نیز برایم دعا کنید تا مرگم شهادت در راه خدا باشد.
شهید «محمد جواد میری»
شهادت: 29 تیر ماه 1361 در شلمچه
بخشی از وصیت نامه:
با ایمان به خدا در راه جهاد آمدم
... من با ایمان به خدا و کلام حق او و اتمام حجتی که بر من شده با یقین در این راه به جهاد فیسبیلالله آمدم و چنان آرامش قلبی دارم که آخرتی که خداوند وعده داده به آن مشتاقترم تا از این دنیای پر فریب و ریا. شما هم تحت رهبری امام، اسلام را یاری کنید ...
به امید پیروزی اسلام بر کفر و پاسداری از خون شهدا ...
برخی پیوندها و ...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در میان شما دو چیز سنگین و گران میگذارم، که اگر بدانها چنگ زنید هرگز پس از من گمراه نشوید: کتاب خدا و عترت من أهل بیتم، و این دو از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر بر من درآیند، پس بنگرید چگونه پس از من در باره آن دو رفتار کنید، آگاه باشید که این (یعنى تمسک بعترت) آب خوشگوار و شیرین است پس بیاشامید، و آن دیگر (یعنى روى برتافتن از ایشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهیزید
If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا